عادل پیغامی: بدون اندیشۀ امام موسی صدر نمیتوان در اندیشۀ اسلامی تنفس کرد
دکتر پیغامی در گفتوگو با روابط عمومی مؤسسۀ فرهنگی تحقیقاتی امام موسی صدر گفت: من معتقد هستم که شخصیتهایی مانند امام موسی صدر یک «شخص» نیستند، حلقهای هستند از زنجیرهای فرازمانی و فرامکانی تاریخی.
وی گفت: در یک نگاه کلان، قیام انبیا و اساساً جریانات حق وقتی سلسلهاش را دنبال میکنیم، در دوران معاصر به برههای میرسیم که در آن در تفکر اسلامی و بهویژه تفکر شیعی شاهد نوعی نوزایی و رنسانس به مفهوم لغوی آن هستیم.
پیغامی گفت: در این رنساس و نوزایی که ما اسم آن را تفکر اجتماعی در اندیشۀ شیعه در اسلام، میگذاریم، مجموعهای از افراد نقشآفرینی کردهاند و نقش آفرینی اینها قطعاً به حرکت ائمۀ معصومین علیهم السلام و حرکت خود پیامبر در صدر اسلام و همچنین تمام انبیا وصل میشود. که همه آمدهاند برای حیات انسان و احیای انسان در تمامی ابعادش؛ ابعاد اجتماعی انسان، ابعاد خانوادگی، فردی و تاریخی او.
او توضیح داد: اشخاصی چون امام موسی صدر در واقع پروسۀ تفکر اجتماعی اسلام را بر دوش کشیدهاند و بر عهده گرفتهاند و در این پروسه نقشآفرینی کردهاند. پروسۀ نیاز ما به تفکر اجتماعی، نیاز ما به جامعهسازی، نیاز ما به داشتن اجتماعی از انسانها که جامعهای صالح باشد و «انسان» چه به شکل فردی و چه به شکل جمعی، بتواند در آنجامعۀ صالح تربیت شود و رشد داشته باشد و استعدادی را که خداوند به آن داده شکوفا کنند.
عضوی هیئت علمی دانشگاه امام صادق (ع) گفت: در این جریان، ما با پروسهای مواجهیم به اسم نیاز به داشتن جامعه سالم و نیاز به داشتن تفکر اجتماعی برای ساختن جامعۀ سالم. شاید بتوانیم بگوییم نوزایی این پروسه صد، صدوپنجاه سال است شروع شده، اما هنوز تمام نشده است. هنوز جهان اسلام نیازمند است و عطش داشتن یک جامعه و اجتماع سالم را حس میکند. نیاز ما به امام موسی صدر از این قبیل است که این پروسه هنوز به کمال خود نرسیده. در بیداری اسلامی، این را دقیقاً شاهد هستیم. در انقلاب اسلامی ما هم که حکومت اسلامی را تشکیل داد و در پی جامعهسازی اسلامی برآمد، هنوز یک فرایند تکاملی را شاهدیم که نیازهای انسان را برای تربیتی که لازم دارد، برای رشد و نموی که لازم دارد، هنوز تأمین نکرده است.
وی گفت: اگر مسیر را اینگونه ببینیم، نیاز به کسانی چون امام موسی صدر، کسانی چون شهید محمدباقر صدر، کسانی چون شهید بهشتی، کسانی چون امام خمینی، هنوز برای ما تمام نشده است.
دکتر پیغامی گفت: کار امام موسی صدر یک پروژه نبود که بگوییم آغازی داشت و انجامی، یک پروسه است که قبلی داشته که باید آن را در سیدجمال الدین اسدآبادیها در روشنفکران دینی شمال آفریقا ببینیم. و بعدی دارد که این بعد را باید در انقلاب ایران، در بیداری اسلامی بیابیم و در آن جریانی از نوزایی تفکر اجتماعی در اسلامی که در جای جای دنیا باید دنبالش برویم.
وی گفت: در این مسیر، اگر ما مثلاً اندیشۀ سیاسی یا اقتصادی ایشان را دنبال کنیم، دقیقاً تکمیلکنندۀ اندیشههای سیاسی یا اقتصادی جهان اسلام است و هنوز که هنوز است این جریان تداوم دارد.
پیغامی ادامه داد: نکتۀ دوم این است که اندیشۀ اسلامی مخصوصاً اندیشهای که مفسران بزرگی مانند امام موسی صدر احیاگر آن بودند، متأسفانه آنگونه که باید در این چند دهۀ گذشته تکامل نیافته است. به همین علت در بسیاری از مواقع وقتی میخواهیم اندیشۀ اسلامی کار کنیم، مجبوریم برگردیم به سرشاخههای اصلی و مجدداً از آنجا شروع کنیم. باید برگردیم به امام موسی صدر یا به شهید صدر و مثلاً اقتصاد اسلامی را از آنجا دوباره شروع کنیم.
او گفت: بخشی از این هم ذاتی است و آن این است که اندیشۀ اسلامی مثلاً مانند فیزیک نیست که بشود از کتابهای قدیمی آن بینیاز شد بلکه به گونهای است که من در هر برههای از زمان که باشم باید برگردم و از سرشاخههای آن استفاده کنم. چه سرشاخهها ائمه معصومین باشند چه مفسران و مجددان و احیاگرانی که در هر عصر و زمانی پیدا شدهاند.
دکتر پیغامی افزود: به همین علت ما الان در قرن بیست و یکم نیازمند این هستیم که به مجددان فکر دینی و احیاگران فکر دینی قرن بیستم مراجعه کنیم ونمیتوانیم خودمان را از این مقوله بینیاز بدانیم.
عادل پیغامی نتیجه گرفت: با این سه نکتهای که به ذهن بنده رسید، بدون امام موسی صدر و بدون شهید صدر و بدون امام خمینی، امروزه نمیتوان در اندیشۀ اسلامی تنفس کرد. اینان برای ما نکته دارند و ما باز هم باید به آنها مراجعه کنیم و بخوانیمشان. البته این مفهوم اصلاً به معنای توقف در این شخصیتها نیست ولی به این مفهوم است که هر اندیشهورزی که در حوزۀ اندیشۀ اسلامی بخواهد کار کند، باید خود را مجدداً به این زنجیرهها وصل کند.
وی افزود: در اندیشۀ اسلامی خلوص برایمان مهم است، در عین کارآمدی. در خلوص این بزرگواران ما را به بدنهها و پایههای اصلی خلوص اندیشه اسلامی وصل میکنند. در کارآمدی این بزرگواران به این علت که در مقتضیات زمان و مکان نزدیک ما حاضر بودند، بیش از امثال ملاصدرا و فارابی میتوانند برای ما در کارآمدی اندیشۀ دینی مؤثر باشند.
پیغامی گفت: شرایط سیاسی اجتماعیای که امام موسی صدر وارد لبنان میشود، در دعوای با صهیونیسم، در دعوای با محرومیت فرق چیزی نیست که بگویم در این چند ساله گذشته باشد. عیناً در شمال افریقا، در خودِ ایران و در نقطه نقطه جهان اسلام بعضاً عین همان شرایط هست و کارآمدیها اقتضا میکند که ما به اندیشههایی چون این بزرگواران که کارآمدی خودش را در آن نقطه از زمان و مکان نشان داده دوباره رجوع داشته باشیم.