«الگوى ليبى» با سرفصلى جديد در ديپلماسى بين المللى: روانشناسى نوین، قائل به وجود دو نوع عامل تقویت رفتار است؛ یکى، تقویت مثبت و دیگرى، تقویت منفى در تقویت مثبت، عرضه محرک خوشایند موجب بروز و تداوم رفتارمى شود، اما در تقویت منفى، یک محرک یا عامل ناخوشایند از تکرار وقوع پاسخ یا رفتارمعین جلوگیرى مى کند و به عبارتى، تقویت کننده منفى، محرکى است که وقتى به دنبال پاسخ حذف مى شود، احتمال وقوع پاسخ را افزایش مى دهد پژوهشگران رفتارشناسى درباره اصل تقویت مثبت یا پاداش خوشایند در دو حوزه اختلاف نظر دارند.
برخى را باور بر آن است که عوامل تقویتى باید درمرحله آخر و هنگامى که «یک رفتار کامل مثبت» از مشاهده شونده سرزد، به وى تعلق گیرد. به زبان سادهتر، مزد را آخرکار باید پرداخت. اما گروه دیگر معتقدند باید هرحرکتى و رفتارى درجهت عمل مطلوب را پاداش داد تا به رفتار کامل منتهى شود به عبارتى، هرعملى که درجهت و درخدمت عمل مطلوب موردانتظار انجام پذیرد، اگر مورد پاداش و تقویت قرارگیرد، استحکام مى یابد و زیربناى رفتار تدریجى تکاملى بعدى خواهدبود.
تعمیم این یافته هاى علم روانشناسى و به زعم بسیارى رفتارشناسى» به صحنه دیپلماسى بین المللى، گویاى واقعیتى است درحال تکوین و تمرین. هنگامى که ما با ایران و کره شمالى درباره توقف برنامه هاى هسته اىشان صحبت مى کنیم، آنها مى گویند با کدام پاداشى این کار را انجام دهیم و چرا باید از برنامه هاى هسته اىمان دست بکشیم. این اظهارات رهبر لیبى در دیدار با ژاک شیراک رئیس جمهورى فرانسه بود که درآن، ضمن گلایه از عدم کسب پاداشى درخور درقبال تغییر سیاست هاى خود هشدار مى دهد اگر به لیبى درقبال توقف برنامه هاى هسته اىاش پاداشى داده نشود، دیگر کشورها نیز به برنامه هاى خود ادامه مى دهند و یا آن را ازسرمى گیرند. تغییر رفتار لیبى، چه در عرصه سیاست داخلى و چه سیاست خارجى، بیانگر اتخاذ شیوه برترى پاداش خوشایند به جاى تنبیه آزاردهنده است؛ رویه اى که اروپا و آمریکا از آن به عنوان «فتح دیپلماتیک» نام مى برند و چه بسا، امروز «الگوى لیبى» را به دیگر کشورها توصیه مى کنند؛ الگویى که برطبق آن، در ازاى تغییررفتار بالاخص درعرصه سیاست خارجى کشورهاى همسان با لیبى، قرار است محرکها و پاداش هایى به آنها اعطاشود تا هم به تقویت رفتار بینجامد و هم راهى نوین در حل بحرانها و چالش هاى منطقه اى و بین المللى آزموده شود.
عصر آرمانگرایى سرهنگ «معمرقذافى» درسال ۱۹۶۹ در رأس گروهى از افسران جوان با یک کودتاى بدون خونریزى «ادریس اول» پادشاه لیبى را برکنار کرد. قذافى ۲۷ ساله به همراه دوست خود، «عبدالسلام جلود» با سقوط حکومت ادریس ۷۱ ساله که در زمان کودتا جهت انجام معالجه در ترکیه به سرمى برد پارلمان را منحل کرد و شوراى انقلاب را برسرکارآورد. شوراى انقلاب بلافاصله سیستم کشورى را جمهورى سوسیالیستى اعلام کرد و «محمود سلیمان عنصرى» را به نخست وزیرى منصوب نمود. به دنبال آن، بانک هاى خارجى ملى اعلام شد و برخلاف روش حکومت ادریس در مماشات با اسرائیل، قذافى مسیرحمایت از مبارزان فلسطینى را درپیش گرفت. دفاع از آرمان فلسطین در سیاست خارجى و مقابله با فرهنگ هاى غربى، تقویت فرهنگ عربى و حتى ممنوعیت تدریس زبان هاى خارجى درعرصه داخلى در رأس برنامه هاى «جماهیر متحده عربى سوسیالیستى لیبى» قرارگرفت. قذافى به تقلید از مائو و کتاب راهنماى جیبى انقلاب، خود به نگارش «کتاب سبز» دست زد تا دردوران تقابل چپ هاى سوسیالیست وغربیان کاپیتالیست بلوک شرق و غرب نداى همزیستى اسلام و سوسیالیسم را سردهد. مهمترین اهداف سیاست خارجى لیبى که از ۱۹۶۹ به بعد قذافى سکان آن را دردست گرفته بود عبارت بود از اتحاد عربى، حذف اسرائیل، گسترش اسلام، حمایت از فلسطین، حذف نفوذ غربىها درمنطقه خاورمیانه وآفریقا.
پس از وقوع کودتا به دستور قذافى پایگاههاى نظامى آمریکا و انگلیس در لیبى تعطیل شده و تمامى منافع نفتى و تجارى خارجى، ملى اعلام شد. سیاست تحریم نفتى به منظور ترغیب آمریکا به عدم حمایت از اسرائیل و افزایش قیمت جهانى نفت در سال ۱۹۷۳ ازاقدامات وى در نخستین سال هاى جلوس بر اریکه قدرت بود. گرچه قذافى خود را پیرو تلفیق اسلام و سوسیالیسم نامید، اما دل در رؤیاى کمونیست هاى شوروى نیز نبست و رابطه لیبى با اتحادجماهیرشوروى سابق بیشتر در رابطه با خریدهاى تسلیحاتى و حضور هزاران مستشار نظامى و غیرنظامى این کشور در لیبى بود. این درحالى است که برخى تحلیلگران، سردى روابط لیبى و شوروى در سال ۱۹۸۷ را به دلیل استفاده لیبى از سلاح هاى ساخت اتحادشوروى درجنگ با کشور چاد و ناخرسندى مسکو از بکارگیرى این سلاحها برخلاف اهداف سرزمین سرخها قلمداد مى کننددرهرحال، گسترش روابط با کشورهاى جهان سوم و تقویت پیوندهاى تجارى با اروپا و آسیاى شرقى ازجمله سیاست هاى تعقیبى لیبى پس از پایان جنگ سرد بودکوله بارى از پرونده هاى بین المللىمعمر قذافى با کوله بارى ازپرونده هاى بین المللى وارد هزاره سوم و دوران پس از ۱۱سپتامبر شد. درپى انفجار پرواز شماره ۱۰۳ هواپیمایى «پان امریکن» برفراز دهکده «لاکربى» در اسکاتلند در سال ۱۹۸۹ و هواپیمایی فرانسوی U. T. A بر فراز کویرى در شمال آفریقا و کشف دخالت لیبى در این عملیات که به کشته شدن مسافران و تعداد دیگرى مردم بى گناه انجامید، رژیم طرابلس مورد تحریم اقتصادى از سوى آمریکا و دیگر کشورهاى مهم غربى قرار گرفت و بیش از پیش در عرصه جهانى منزوى شد. لیبى دوران پرتنشى را نیز با مصر تجربه کرده است.
قذافى که از انتقاد رسانه هاى گروهى مصر نسبت به خود بسیار خشمگین شده بود، دستور داد تا براى ورود اتباع مصر به لیبى سختگیرى کند. با وجود اقدامات صورت گرفته براى کنترل این بحران دستور مکتوب رئیس جمهورى لیبى صادر و معضلى جدى در روابط دو کشور عربى ثبت شد. تیرگى روابط با انگلستان نیز به ترور «ایوان فلچر» افسر پلیس لندن وهمچنین فروش اسلحه توسط لیبی به IRA (ارتش آزادیبخش ایرلند شمالى) بازمى گردد. دیگر اینکه امام موسى صدر» رهبر شیعیان لبنان در ۳۱ آگوست ۱۹۷۸ (۹شهریور ۱۳۵۷) در جریان سفر به طرابلس ناپدید شد و ازآن زمان تاکنون از سرنوشت ایشان خبرى در دست نیست. انفجار در کلوپ شبانه برلین در سال۱۹۸۶ پرونده دیگرى بود که بنا به حکم یک دادگاه آلمانى در سال، ۲۰۰۱ سرویس مخفى لیبى در آن دست داشته است. رابطه لیبى با ایالات متحده نیز از روندى نوسانى برخوردار بوده است. آمریکا در سالهاى اولیه پس از جنگ جهانى دوم از قطعنامه هاى سازمان ملل متحد حمایت کرد که همین حمایت، منتهى به استقلال لیبى در سال۱۹۵۱ شد. آمریکا در پى استقلال، اداره خود درتریپولى» را از کنسولگرى به سفارتخانه ارتقا داد. لیبى نیز در سال۱۹۵۴ سفارتخانه خود را درواشنگتن افتتاح کرد. پس از کودتاى ۱۹۶۹ قذافى، روابط لیبى آمریکا به شدت محدود شد؛ زیرا قذافى معتقد بود که روابط با قدرتهاى غربى، لیبى را به یک دولت وابسته و عقب نگه داشته شده بدل کرده بود و با یک جهت گیرى، این کشور را به عنوان یکى از کشورهاى غیرمتعهد اعلام کرد که هدف آن داشتن دولتى مستقل بود تا بتواند اهداف سیاسى حکومت از جمله سیاست خارجى را به پیش ببرد. روابط کاملاً خصمانه لیبى و آمریکا تا سال۱۹۹۹ ادامه داشت.
اولین شوک واقعى به قذافى هنگامى وارد شد که «رونالد ریگان» در سال۱۹۸۶ دستور بمباران موضعى لیبى را صادر کرد. این عملیات در نوع خود بعد از سالها جنگ سرد، بى سابقه بود و جهان را شگفت زده کرد. در جریان این حمله حتى چادرهاى موقت محل زندگى سرهنگ قذافى که توسط میلیشیاى زنانه لیبى محافظ جان رهبر لیبى، حفاظت مى شود، مورد حمله بمب افکنهاى آمریکایى قرار گرفتند. یکى ازفرزندان قذافى جزو کشته شدگان بود. بمب گذارى در کلوپ شبانه برلین که محل رفت و آمد سربازان آمریکایى بود، علت اقدام ریگان در حمله به لیبى اعلام شد، چرا که در آن انفجار، دو سرباز آمریکایى کشته و ۲۰۰نفر دیگر زخمى شدنددوره تحرک و تعادل در دیپلماسىظه برخورد هواپیماهاى مسافربرى به سازمان تجارت جهانى در صبح روز ۱۱سپتامبر ۲۰۰۱ را اگر زمان آغازدگرگونى و ورود عنصر «تعادل» به دستگاه سیاست خارجى لیبى بدانیم، به طور قطع، زمان ورود تانکهاى آمریکایى به بغداد در روز سقوط صدام حسین را باید سرآغاز تسریع روند تغییر در خط مشى طرابلس بنامیم. گرچه پیش از آن، نشان هایى از «تحرک» و «تعادل» در دیپلماسى لیبى مشهود بود، اما نه نشانه اى جدى از این روند تلقى مى شد و نه حساسیت بین المللى را برانگیخت. در پى نشست سال۱۹۹۸ اتحادیه عرب، که در آن دیگر کشورهاى عرب تصمیم به رعایت تحریم هاى اعمال شده بر لیبى گرفتند، قذافى اعلام کرد که وى به ایده هاى پان عربیستى بازخواهد گشت که یکى از جنبه هاى بنیادى فلسفه وى بوده است.
در عوض، لیبى پیگیر روابط دوجانبه با دیگر کشورها خصوصاً با همسایگان خود در شمال آفریقا شد. همچنین لیبى درصدد توسعه روابطش با کشورهاى جنوب صحرا برآمد که همین نیت، دولت قذافى را به دخالت و میانجیگرى در منازعات داخلى کشورهایى چون جمهورى کنگو، سودان، سومالى، جمهورى آفریقاى مرکزى، اریتره و اتیوپى وارد کرد. در عین حال، لیبى در پى گسترش نفوذ خود در آفریقا از طریق اعطاى مساعدتهاى مالى به کشورهاى فقیر آفریقا مانند نیجر و کمکهاى نفتى به زیمبابوه بوده است. قذافى طرح ایالات متحده آفریقا را پیشنهاد کرده است تا کشورهاى قاره آفریقا به عنوان یک دولت ملت واحد تحت یک حکومت واحد قرار گیرند. از سال ۱۹۹۴ به این سو، هیچ گونه گزارش معتبرى درباره دخالت لیبى در اقدامات تروریستى منتشر نشد و لیبى در تلاش بود تا گامهاى مؤثرى براى بهبود تصویر خود در اذهان جهانیان بردارد. در سال، ۱۹۹۹ دولت لیبى دوتبعه خود را که متهم به دست داشتن در بمب گذارى هواپیماى پان آمریکن در سال ۱۹۸۹ بودند، براى محاکمه به دادگاه بین المللى لاهه تحویل داد که همین امر بسیارى از تحریم هاى سازمان ملل علیه لیبى را لغو کرد. در ۳۱ ژانویه سال، ۲۰۰۱ یک دادگاه اسکاتلندى در هلند تشکیل شد و یکى از این دو نفر را با نام «عبدالباسط المگراهى» را گناهکار شناخت و نفر دوم را با نام «امین خلیفه فهیم» تبرئه کرد.
دادگاه تجدیدنظر المگراهى در ۲۳ ژانویه ۲۰۰۲ برگزار شد. لغو کامل تحریم هاى سازمان ملل متحد موکول به عمل لیبى به دیگر شرایط شوراى امنیت سازمان ملل در خصوص انفجار لاکربى شد، از جمله پذیرش مسؤولیت رسمى این اقدام به وسیله دولت لیبى و پرداخت غرامت به خانواده هاى قربانیان. قذافى در آن هنگام، نتیجه گیرى دادگاه در خصوص دو لیبیاى متهم در انفجار لاکربى را بدون مدرک خوانده بود و در پاسخ به خبرنگار «نیوزویک» که از وى پرسید لیبى باید پنج شرط را بپذیرد تا از مجازات هاى سازمان ملل متحد رهایى یابد گفت: آیا هیچ کشورى در جهان وجود دارد که مسؤولیت بمب گذارى در یک هواپیماى غیرنظامى را که باعث کشته شدن ۲۷۰ نفر شده است، بپذیرد. وى درباره پرداخت غرامت از جانب لیبى اظهار داشت: تصور نمى کنم براى لیبى، مشکلى در این مورد وجود داشته باشد چرا که ما بدون آنکه در نظر بگیریم چه کسى مقصر بوده است براى آنها احساس تأسف مى کنیم. وى افزود: لیبى نمى تواند چنین جریمه اى را بپردازد. از رهبر لیبى سؤال شد آیا هیچ مذاکره اى براى پرداخت غرامت صورت گرفته است و قذافى پاسخ داد: بله مذاکرات رسمى انجام گرفته است تا به این پرونده یکبار براى همیشه پایان دهد. امیدواریم مبلغ مناسبى براى قربانیان در نظر گرفته شود که البته لیبى به تنهایى آن را نخواهد پرداخت. شاید لیبى و آمریکا آن را به طور مشترک پرداخت کنند. قذافى در باره علت پرداخت غرامت از جانب آمریکا تأکید کرد. براى جبران زیان قربانیان لیبیایى که در سال ۱۹۸۶ براثر حمله آمریکا جان خود را از دست دادند، فکر مى کنید غرامت کشته شدن دختر قذافى که در آن بمباران توسط آمریکایىها به قتل رسید، باید چقدر باشد؟ اگر یک آمریکایى به طور معمول نیاز به ۱۰ میلیون دلار بابت ضرر و زیان دارد، پس دختر قذافى که کشته شد باید ارزشى معادل میلیاردها دلار داشته باشد. آنچنان که قذافى اشاره کرده بود، مذاکرات رسمى با لیبى از سال ۱۹۹۹ در پشت درهاى بسته شروع شده بود ودر سال ۲۰۰۳ اولین نتیجه مذاکرات آشکار شد: قبول دخالت لیبى در این ماجرا، عذرخواهى از جامعه جهانى و پرداخت مبلغ۷/۲ میلیارد دلار خسارت به خانواده هاى ۲۷۰ سرنشین هواپیماى بمب گذارى شده در لاکربى. در پى این تصمیم فرانسه و آلمان نیز غرامت اقدامات تروریستى لیبى علیه خود را از قذافى طلب کردند. عکس العمل محافل بین المللى در قبال دین اقدام حذف تحریم هاى اقتصادى علیه لیبى بود. پس از لاکربى، لیبى با پرداخت غرامت به بازماندگان قربانیان انفجار کلوب شبانه برلین موافقت کرد و پذیرفت تا ۳۵ میلیون دلار غرامت به بازماندگان ۱۶۰ قربانى آن انفجار بپردازد. توافق براى پرداخت غرامت به قربانیان انفجار برلین، گام مثبتى در جهت بهبود روابط لیبى با اتحادیه اروپا محسوب مى شود. در اقدام بى سابقه دیگر و در آستانه بیست و ششمین سالروز ربوده شدن امام موسى صدر، وزارت امور خارجه لیبى با صدور بیانیه اى تأکید کرد که درمقابل ربوده شدن امام موسى صدر سکوت نخواهد کرد و به پیگیرى این مسأله خواهد پرداخت.
چرا که وى میهمان آنها بوده است. گفتنى است پس از سالها انکار دخالت لیبى در ربوده شدن امام موسى صدر، ژنرال قذافى سال گذشته تلویحاً به دخالت در این امر اعتراف کرده بود که احتمال مى رود این اعتراف در دادگاه لبنان مورد استناد قرار گیرد حتى از قذافى در این باره بازجویى به عمل آید. وداع با اسلحه۱۹۸۰مواد هسته اى وارد کرده و فعالیتهاى هسته اى مخفیانه انجام داده است. در پى این اقدام قذافى، بوش تحریم هاى اقتصادى علیه لیبى را لغو کرد و با این کار، راه را براى پرداخت غرامت هاى گسترده به خانواده هاى قربانیان انفجار لاکربى هموار نمود. وزارت امور خارجه آمریکا اعلام کرد: بعد از آنکه لیبى نگرانىها را درباره برنامه هاى هسته اىاش برطرف کرد، اکثر تحریمها علیه آن لغو شد، اما این کشور همچنان در لیست کشورهاى حامى تروریسم قرار دارد. رئیس جمهورى آمریکا در اقدامى دیگر با امضاى دستور لغو محدودیت هاى اقتصادى علیه لیبى، به طرابلس اجازه داد که پروازهاى مستقیم و برنامه ریزى شده داشته باشد. همچنین ۳/۱ میلیارد دلار پولهاى مسدود شده لیبى نیز آزاد شد. پس از آمریکا، اتحادیه اروپا نیز با لغو تحریم هاى لیبى موافقت کرد و مقام هاى رسمى این اتحادیه به صورت کلى قبول کردند که تحریم هاى تسلیحاتى ازسرگیرى پس ازسقوط صدام، معمر قذافى اعلام کرد که کشور وى یک برنامه فعال ساخت سلاح هاى کشتار جمعى دارد اما مایل است که به بازرسان بین المللى اجازه دهد از تأسیسات این کشور بازرسى کنند و این برنامه را لغو کند. بازرسان بین المللى با بازرسى تأسیسات لیبى چندین هزار تن سلاح یافتند و انهدام این سلاحها و برنامه تولید سلاح هاى هسته اى لیبى آغاز شد که هنوز هم ادامه دارد. رهبر لیبى پیشتر گفته بود «سلاح اتمى هیچ دردى را براى ما دوا نمى کند.
همچنین ما پول کافى جهت هزینه کردن براى سلاح هاى اتمى نداریم.» اما این بار، وى کلیدزرادخانه هاى خود را به بازرسان سازمان بین المللى انرژى اتمى سپرد تا عمق پیشرفت هاى وى در زمینه تولید جنگ افزارهاى اتمى را از نزدیک ثبت و ضبط کنند و پس از آن، سرهنگ پیر مراسم «وداع با اسلحه» را برگزار کند. همچنین در ۱۵ اسفند ۸۲ (۵ مارس ۲۰۰۴) لیبى گزارش ذخایر تسلیحات شیمیایى خود را تسلیم سازمان منع سلاح هاى شیمیایى کرد. این گزارش شامل اطلاعات قابل توجهى درباره گاز خردل بود. مدیرکل سازمان منع استفاده از سلاح هاى شیمیایى پس از تأیید دریافت گزارش از ذخایر سلاح هاى شیمیایى لیبى آن را نشانه پایبندى «طرابلس» به تعهدات خود توصیف کرد. دو روز پس از آن، لیبى همه تجهیزات باقیمانده مربوط به سلاح هاى هسته اى خود را به عنوان بخشى از قرارداد خلع سلاح به آمریکا ارسال کرد. «شون مک کورمک» سخنگوى کاخ سفید اعلام کرد یک کشتى حامل ۵۰۰تن تجهیزات لیبى را به مقصد یک مکان نامشخص در آمریکا ترک کرد. موشکهاى میانبرد و موشک انداز قسمتى از این محموله را تشکیل مى دادند. در روز ۱۰ مارس ۲۰۰۴، آژانس بین المللى انرژى اتمى از امضاى پروتکل الحاقى این آژانس توسط نماینده دولت لیبى در «وین» خبر داد. براساس مفاد پروتکل الحاقى، کشورى که این پروتکل را امضا کند، در حقیقت، به بازرسان آژانس بین المللى انرژى اتمى اجازه مى دهد به طور سرزده و بدون اعلام قبلى از تمامى مراکز اتمى این کشور بازدید کنند. پنج روز پس از آن، وزارت انرژى ایالات متحده، خبرنگاران رسانه هاى جمعى را از واشنگتن به محل نگهدارى ۴۸محموله حاوى ادوات، ماشین آلات و اسناد مربوط به برنامه هسته اى لیبى برد. در مورد محتواى محصولات مربوط به برنامه هسته اى لیبى که به آمریکا منتقل شد، گزارش چندانى منتشر نشده است، اما گفته مى شود در بین ادوات این محموله، قطعات سانتریفوژهاى جى ۲ نیز وجود داشته است. بازرسى هاى اولیه برنامه هسته اى لیبى موجبات شگفتى سرویس هاى اطلاعاتى غرب را فراهم آورد. به گزارش روزنامه «کریسچن ساینس مانیتور» یافته هاى آژانس بین المللى انرژى اتمى نشان مى دهد برنامه هسته اى لیبى به مراتب فراتر از ارزیابى هاى سیا است که به این نتیجه رسیده بود که طرابلس از توان و تخصص فنى لازم براى انجام آزمایش هاى هسته اى برخوردار نیست. در گزارش آژانس بین المللى انرژى اتمى در مورد برنامه هسته اى لیبى تصریح شده است طرابلس به توان جداسازى پلوتونیوم و غنى سازى اورانیوم دست یافته بوده است واطلاعات جامعى در مورد عناصر لازم براى تولید تسلیحات هسته اى در اختیار دارد.
به گفته «محمدالبرادعى» مدیرکل آژانس بین المللى انرژى اتمى، لیبى از سالهاى اول دهه ۱۹۸۰، مواد هسته اى وارد کرده و فعالیتهاى هسته اى مخفیانه انجام داده است. در پى این اقدام قذافى، بوش تحریم هاى اقتصادى علیه لیبى را لغو کرد و با این کار، راه را براى پرداخت غرامت هاى گسترده به خانواده هاى قربانیان انفجار لاکربى هموار نمود. وزارت امور خارجه آمریکا اعلام کرد: بعد از آنکه لیبى نگرانىها را درباره برنامه هاى هسته اىاش برطرف کرد، اکثر تحریمها علیه آن لغو شد، اما این کشور همچنان در لیست کشورهاى حامى تروریسم قرار دارد. رئیس جمهورى آمریکا در اقدامى دیگر با امضاى دستور لغو محدودیت هاى اقتصادى علیه لیبى، به طرابلس اجازه داد که پروازهاى مستقیم و برنامه ریزى شده داشته باشد. همچنین ۳/۱ میلیارد دلار پولهاى مسدود شده لیبى نیز آزاد شد. پس از آمریکا، اتحادیه اروپا نیز با لغو تحریم هاى لیبى موافقت کرد و مقام هاى رسمى این اتحادیه به صورت کلى قبول کردند که تحریم هاى تسلیحاتى لیبى لغو شود. ازسرگیرى روابط با آمریکادر تابستان، ۲۰۰۴ پس از ۲۴ سال، آمریکا روابط دیپلماتیکاش را با لیبى از سر گرفت. به رغم گزارشهاى موجود در دولت بوش مبنى بر دست داشتن معمر قذافى در ترور امیر عبدالله ولیعهد عربستان، واشنگتن روابط مستقیم دیپلماتیک خود را با طرابلس از سر گرفت. «ویلیام برنز» معاون وزیر امور خارجه آمریکا، پس از گفتوگو با قذافى در آخرین تلاش دولت بوش براى پاسخ به اقدام لیبى براى برچیدن برنامه هاى تسلیحات هسته اى، میکروبى و شیمیایى دفتر جدید نمایندگى آمریکا در طرابلس را افتتاح کرد. برنز تأکید کرد که دوطرف، مذاکرات کامل و جامعى در باره تعهد لیبى در حمایت از جنگ با تروریسم، عدم استفاده از زور براى اهداف سیاسى وانجام قول هاى داده شده براى متوقف کردن تمامى حمایتها از تروریسم داشتهاند. از طرف دیگر، هیأت نمایندگى آمریکا مراتب تشکر خود را از کمک هاى انسانى لیبى به قربانیان جنگ داخلى در منطقه دارفور سودان اعلام کرد. آمریکا که مهمترین کشور تحریم کننده لیبى قلمداد مى شد، خبر داد که طرابلس از این پس مى تواند یک بخش دیپلماتیک در واشنگتن راه اندازى کند. بوش در آوریل ۲۰۰۴ دستور ازسرگیرى روابط اقتصادى با لیبى از جمله صدور اجازه به شرکتهاى آمریکایى براى خرید نفت لیبى را صادر کرد. از سوى دیگر ظهور نشانه هاى آشکارى از تغییر رفتار در روابط دیپلماتیک لیبى بیانگر عزم جدى طرابلس براى پیوستن به جامعه جهانى و رفع تهدیدات احتمالى علیه حکومت قذافى است. قذافى پس از گذشت ۳۵ سال از کودتا از تز «جماهیر متحده عربى سوسیالیستى لیبى» به استراتژى تبدیل تمام جهان به جماهیریه (لفظى که قذافى آن را در باره لیبى به کار برده است و به معنى تجمیع توده هاست) روى آورده است، چنان که مى گوید: «مردم هرنقطه اى از جهان هم اکنون واقعاً به سوى برابرى پیش مى روند و روزى خواهد رسید که اقتدار از آن آنها خواهد شد و صاحب قدرت مى شوند. در این حرکتشان آنها همه حکومتها، احزاب و پارلمانها را از بین خواهند برد. ما بسیار خوشبین و امیدوار هستیم که توانایى درک متقابل با آمریکایىها را داریم. مشکل اصلى قبلاً این بود که ما فرصت و شانس گفتوگو نداشتیم، اما حالا قادر به درک یکدیگر هستیم. همچنین مواضع «حامى آرمان فلسطین» درباره اسرائیل نیز دچار تغییر بنیادین شده است. مجله نیوزویک پیش از حمله آمریکا به عراق، گفتوگویى با قذافى انجام داد که در آن، رهبر لیبى در باره آینده فلسطین گفته بود: فقط یک کشور در آن منطقه وجود دارد و آن فلسطین است و نمى توان دو کشور کنار هم داشت. اسرائیل چیست؟
آیا راجع به یهودىها صحبت مى کنید یا یک کشور؟ اگر منظور یهودىها هستند که امنیت آنها در داخل یک کشور به نام فلسطین تضمین مى شود. اما اگر راجع به یک کشور صحبت مى کنید، آن هم به نام اسرائیل، آنگاه امنیت یهودىها را به خطر مى اندازید، چرا باید راجع به اسرائیل صحبت کرد؟ اصلاً کجاست این اسرائیل؟ فلسطینىها و یهودىها باید در کنار هم با صلح و صفا درکشور فلسطین زندگى کنند. اما یکسال پس از سقوط صدام و پس از تصمیم لیبى به افشاى برنامه هاى هسته اى خود، قذافى در شهر ساحلى «سیرت» گفتوگوى دیگرى با خبرنگار نیوزویک انجام داد و در چرخشى آشکار، از ایجاد کشورى به نام «اسراطین» (ترکیب اسرائیل و فلسطین) سخن گفت. وى معتقد است که مناطق فلسطینى و اسرائیلى باید به یک واحد تبدیل شوند و دولت واحدى ایجاد شود در واقع، یک کشور با یک دولت. اقدامات قذافى سوسیالیست در حمایت از کاپیتالیزه شدن در لیبى و اقدامات «شکرى غانم» نخست وزیر لیبى در خصوصى سازى ۳۰۰ شرکت دولتى وتلاش جهت آغاز مجدد مذاکرات با مقامات سازمان تجارت جهانى (WTO) به منظور پیوستن به این سازمان نیز حکایت از آن دارد که پایه هاى سوسیالیسم مورد اعتقاد قذافى در حال سست شدن است. کلید قفل باب انزواسرهنگ قذافى با یک دست کلید قفل زرادخانه هاى هسته اى خودرا به بازرسان سازمان انرژى اتمى سپرد و با دست دیگرش، کلید قفل باب انزوا و طرد بین المللى را باز ستاند اقدام اخیر لیبى، آغازى بود بر پایان انزواى بین المللى و شاید پاداش فورى این اقدام دیدار مقامات اروپایى از لیبى و سفر قذافى به اروپا بوده است. تونى بلر نخست وزیرانگلستان اولین رهبر غربى بود که در مارس ۲۰۰۴ از لیبى دیدن وبا قذافى ملاقات کرد. بلر از اقدامات اخیر قذافى ابراز خرسندى کرد وگفت که وى امیدوار است لیبى متحدى قوى در جنگ بین المللى علیه تروریسم بشود. پس از آن قذافى، براى نخستین بار به اروپا سفر کرد تا مواضع جدید خود را به سردمداران این قاره ابلاغ کند. ژاک شیراک نیز اولین رئیس جمهورى فرانسه بود که درسپتامبر سال جارى راهى لیبى شد و تمایل خود را جهت مشارکت واقعى با طرابلس پس از سالها تلاطم سنگین در روابط دوکشور اعلام داشت.
هرچند، سابقه حضور فرانسه در آفریقا بسیار پررنگتر از آمریکاست، ولى قذافى درصدد جایگزینى واشنگتن بر کرسى پاریس است تا در صورت نیاز، امتیازهاى فزونترى کسب کند. پاداش و امتیاز جایگزین حمله وتحریم تسلیم پیشگیرانه» نامى بود که نویسندگان عرب بر اقدام قذافى نهادند، عبارتى مغایر با عملیات پیشگیرانه دولت بوش. در دلایل چرایى اقدام قذافى که حتى تغییر در گفتمان دیپلماتیک را نیز شامل شده، نظر بسیار است. برخى «استراتژى بقا» را عامل آن دانستهاند، چه اینکه در نزد دیکتاتور بقاى حاکمیت برهر اصلى رجحان دارد و به اقتضاى شرایط زمانى، چرخش هاى این چنین کاملاً طبیعى جلوه مى نماید. نمونه هاى چنین اقداماتى در کشورهاى عربى مصداق هاى فراوانى دارد. سیف الاسلام قذافى» فرزند رهبر لیبى در بیان علل اقدامات اخیر پدرش به وعده هاى غرب اشاره کرد و گفت: واشنگتن و لندن در ازاى انهدام برنامه تسلیحات کشتار جمعى لیبى، به طرابلس وعده امتیازات سیاسى، اقتصادى و نظامى دادهاند. سیف الاسلام خاطرنشان کرد: لیبى به سه دلیل تصمیم به کنار گذاشتن برنامه تسلیحات کشتار جمعى خودگرفت که عبارتند ازامتیازات سیاسى، اقتصادى و نظامى۲- مسائل ما با کشورهاى غربى براى ما خطرآفرین بود ۳- ما براى مبارزه با اسرائیل در حال گسترش تسلیحات بودیم، اما بعداً ملاحظه کردیم دستاوردهاى ۵ سال گفتوگو فلسطینیان با اسرائیلىها بسیار بیشتر از ۵۰ سال مبارزه مسلحانه است. وى تأکید کرد: ما مى توانیم با حمایت غرب و آمریکا ظرف چند سال به آنچه که طى ۵۰ سال به دست نیاوردهایم، نایل شویم.
همزمان با تصمیم اتحادیه اروپا مبنى بر لغو تحریم هاى لیبى، کنفرانس اقتصادى مشترک لیبى با کشورهاى اروپایى برگزار شد که در آن اجلاس، سیف الاسلام دلیل دیگرى را جهت حرکتهاى چرخشى طرابلس افزود و آن اینکه لیبى قصد دارد از طرح موسوم به «خاورمیانه بزرگ» دور بماند. وى افزود: تصمیم اتحادیه اروپا، دوره جدیدى را در روابط لیبى با کشورهاى غربى ایجاد کرده و وى طرح جدید اصلاح عمومى خود را که شامل کاهش بودجه نظامى نیز است، مطرح خواهدکرد. لیبى نیاز به تداوم صرف بودجه در زمینه هاى نظامى ندارد و به جاى آن قصد دارد این بودجهها را در طرح هاى دیگر صرف کند. حال، انتظار مى رود دیپلماسى لیبى سرفصل جدیدى رادر تعامل غرب با کشورهاى «ضدغربى» بگشاید و از این پس در برخورد با برخى کشورها به جاى عامل تقویت منفى حمله نظامى و تحریم هاى همه جانبه شاهد افزایش و گسترش تقویت مثبت پاداش و امتیازهاى سیاسى اقتصادى باشیم؛ راهى کم هزینهتر و مطمئنتر در تغییر رفتار رژیم هاى مشابه لیبی.