در سال ۱۹۳۲ نظام طایفگی در کشور لبنان به وسیله فرانسویها به اجرا در آمد که بر اساس سرشماری ساختگی شیعه ۲۰ درصد، اهل سنت ۳۰ درصد و مسیحیان ۵۰ درصد ساختار جمعیتی جامعه را تشکیل میدادند؛ بر این اساس، مسیحیان مارونی در اکثریت بودند و پستهای کلیدی مانند ریاست جمهوری، وزارت دفاع و ریاست بانک مرکزی به آنها تعلق میگرفت.
در سال 1932 نظام طایفگی در کشور لبنان به وسیله فرانسویها به اجرا در آمد که بر اساس سرشماری ساختگی شیعه 20 درصد، اهل سنت 30 درصد و مسیحیان 50 درصد ساختار جمعیتی جامعه را تشکیل میدادند؛ بر این اساس، مسیحیان مارونی در اکثریت بودند و پستهای کلیدی مانند ریاست جمهوری، وزارت دفاع و ریاست بانک مرکزی به آنها تعلق میگرفت.
بعد از جنگ جهانی دوم، لبنان استقلال خود را به دست آورد و مطابق عرف مورد قبول، ریاست جمهوری به مسیحیان، نخست وزیری به اهل تسنن و ریاست مجلس به شیعیان سپرده شد البته به دلیل اهمیت سیاسی و جغرافیایی خاص، قدرتهای بزرگ و کشورهای عربی همواره در طول زمان به لبنان چشم طمع داشتند.
با تمام این احوال ورود به ساختار حکومتی چندان سهل و ممکن نبود؛ در زمان ورود امام موسی صدر به لبنان این کشور جولانگاه 70 حزب چپی و راستی بود که اکثر آنها به قدرتهای بیگانه وابسته بودند. * امام موسی صدر به دعوت سید شرفالدین راهی لبنان شد سید شرفالدین که یکی از مراجع شیعیان در لبنان بود و سابقه مقاومت ضد فرانسوی را در کارنامه خود داشت، از امام موسی صدر خواست تا به لبنان بیاید و نهادی را برای شیعیان تأسیس کرده و به وضعیت نابسامان آنها رسیدگی کند.
امام موسی صدر پس از ورود به لبنان، شهر صور را برای اقامت و ایفای نقش بزرگ خود برگزید؛ او با مطالعه دقیق اوضاع به خوبی دریافت که ریشه اصلی همه گرفتاریها، فقر فرهنگی و اقتصادی شیعیان لبنان است به همین دلیل امام موسی صدر مدرسه صنعتی جبل عامل را در شهر صور بنیان نهاد؛ هدف او از ایجاد این مرکز از میان بردن فقر و جهلی بود که سالها سایه شومش را بر سر مردم افکنده بود. وی متوجه شد که شیعیان بر خلاف فالانژها و کمونیستها و گروههای دیگر از یک وحدت تشکیلاتی برخوردار نیستند.
* امام موسی صدر به دنبال دفاع از حقوق شیعیان بود
به رغم کارشکنیها و مخالفتهای گوناگون، سرانجام تلاشهای مخلصانه امام موسی صدر به نتیجه رسید و نمایندگان شیعیان در مجلس شورای لبنان به پیشنهاد امام موسی صدر یک طرح قانونی را تقدیم مجلس کردند که این طرح در سال 1346 به تصویب مجلس و امضای رییس جمهور رسید.
بر اساس این طرح قانونی، شیعیان اجازه داشتند که مجلسی را به نام « مجلس الاسلامی الشیعی الاعلی » برای دفاع از حقوق خود تأسیس کنند. پس از گذراندن مراحل قانونی در تابستان سال 1348 مجلس اعلای شیعی با انتخاب یک هیئت شرعی 9 نفره از علمای بزرگ شیعه و یک هیئت اجرایی 12 نفره، به طور رسمی و قانونی شروع بهکار کرد و امام موسی صدر به ریاست مجلس انتخاب شد.
امام موسی صدر به مدت چند سال اقامت خود در لبنان، به این نتیجه رسیده بود که جوانان این کشور زمینههای مساعدی برای فداکاری و سلحشوری در راه تحقق آرمانهای مقدس اسلامی دارند. وی با سازماندهی و تربیت هر چه بیشتر جوانان به اسلام موجب شد، شیعیان در مبارزه اساسی با دشمنان در منطقه از نیروهای کارآمد و باایمان و جان برکف برخوردار باشند و بر این اساس سازمان حرکت المحرومین شکل گرفت.
در این زمان شهید مصطفی چمران از طرف امام موسی صدر به مسئولیت سازمان دهی این جنبش منصوب شد. شهید چمران در این باره می گوید «شیعیان فوج فوج وارد نهضت میشدند، احزاب را رها میکردند و به سازمان میپیوستند؛ سازمان مکتبی بود و بر اساس ایدئولوژی اسلامی به وجود آمده و دنباله رو خط امام حسین (ع) بود».
* سازمان حرکت المحرومین، طلسم وابستگی به قدرتهای بزرگ را شکست
سازمان حرکت المحرومین، نخستین بار طلسم وابستگی به قدرتهای بزرگ را شکست؛ شعار نه شرقی، نه غربی را سرلوحه عمل خود قرار داد. این سازمان بیشتر تلاش میکرد تا کمبودهای فکری، اعتقادی و اخلاقی جوانان را در حد توان برطرف کرده و آنان را با معارف عمیق اسلامی آشنا کند.
در واقع میتوان این بخش از فعالیت سازمان حرکت المحرومین توسط امام موسی صدر را دومین مرحله از مراحل سازمان دهی شیعیان لبنان به حساب آورد؛ نخستین مرحله این کار با تأسیس مجلس اعلای شیعیان شروع شده بود؛ مجلس اعلا بیشتر در سطح رهبران و مجامع اسلامی بینالمللی فعالیت میکرد ولی حرکت المحرومین وظیفه سازماندهی تودههای محروم مردم لبنان را به عهده داشت. بعد از این دو مرحله نوبت به مرحله سوم سازمان دهی شیعیان لبنان رسید که از اهداف امام موسی صدر پس از حضور در لبنان بود.
*جنبش «امل»، هراس و خشم رژیم شاه را نسبت به امام موسی صدر شدت بخشید
در آن زمان هر یک از احزاب و گروههای چپی و راستی، ارتش کوچکی داشتند که برای تحقق اهداف حزب مطبوع خود هر از چند گاهی از آن استفاده میکردند؛ این ارتشها غالباً از انگیزه و آرمانهای دینی تهی بودند و در برابر تهدیدات نظامی کشورهای بیگانه از کارآیی لازم برخوردار نبودند؛ به این دلیل مرزهای کشور لبنان به آسانی آسیب پذیر بود.
علاوه بر آن هر کدام از این گروههای نظامی بزرگترین عامل گسترش ناامنی و درگیریهای قومی قبیلهای و مذهبی بودند؛ در آن زمان برای از بین بردن چنین حالتی تأسیس یک سازمان نظامی قوی، ضروری به نظر میرسید.
امام موسی صدر در دی 1353 در یک سخنرانی پرشور اعلام کرد «دفاع از وطن تنها وظیفه دولت نیست بلکه همه افراد وظیفه دارند از کشور، سرزمین و خانه خود دفاع کنند» از این تاریخ پایههای یک سازمان نظامی به نام « افواج مقاومت لبنان» (امل) پیریزی شد. نخستین کسانی که به ندای دلسوزانه رهبر دوراندیش خویش لبیک گفتند، جوانان پرشور مدرسه صنعتی جبل عامل بودند که گروهی 70 نفره تشکیل دادند و شروع به آموختن فنون نظامی شدند.
فعالیت این سازمان 7 ماه به صورت مخفیانه ادامه داشت اما پس از این 7 ماه سرنوشت تغییر کرد. در 14 تیر 1354 در حین آموزش، مین ضد تانک در دست یکی از مربیان منفجر شد و 27 نفر از بهترین اعضا شهید و 50 نفر دیگر زخمی شدند؛ این جریان خود موجب آشکار شدن سازمان «امل» شد.
در پی این انفجار امام موسی صدر در کنفرانس مطبوعاتی به طور صریح به موجودیت یک سازمان نظامی به نام «امل» اشاره کرد. جنبش «امل» علاوه بر افراد لبنانی، بسیاری از جوانان کشورهای مسلمان دیگر، از جمله 200 ایرانی را برای یادگیری فنون نظامی تحت پوشش قرار داده بود؛ همین موضوع هراس و خشم رژیم شاه را نسبت به امام موسی صدر شدت بخشید. سفیر وقت ایران در لبنان در این باره به دولت لبنان اعتراض کرد و به دنبال این اعتراض، نظام طایفگی لبنان که به دنبال بهانهای میگشت، به مخالفت علیه امام موسی صدر دست زد و علیه او اقدام کرد ولی مقاومت سرسختانه امام موسی صدر باعث عقب نشینی آنها شد؛ از طرف دیگر چون با توسعه قدرت نظامی شیعیان به وسیله سازمان امل، گروهها و سازمانهای راستی و چپی موجودیت خود را به روشنی در خطر نابودی میدیدند، هر کدام با دولت لبنان دست همکاری داده و از هر سو با روشهای گوناگون در پی متزلزل کردن سازمان امل برآمدند.
* سفر امام موسی صدر به لیبی بازگشتی نداشت
امام موسی صدر به فعالیتهای خود ادامه داد تا شکلگیری نهضت انقلاب اسلامی در ایران به اوج خود رسید؛ در همین زمان بود که امام موسی صدر به طور ناگهانی ناپدید شد. امام موسی صدر در 5 شهریور سال 1357 و در آخرین مرحله از سفر دورهای خود به کشورهای عربی بنا به دعوت رسمی معمر قذافی وارد لیبی شده و در روز 9 شهریور ربوده شد.
دستگاههای قضایی دولتهای لبنان و ایتالیا و همچنین تحقیقات انجام شده از سوی واتیکان، ادعای رژیم لیبی مبنی بر خروج امام موسی صدر از آن کشور و ورود وی به رم را رسماً تکذیب کردند. مجموعه اطلاعات آشکار و پنهانی به دست آمده، گواه آن است که امام موسی صدر هرگز خاک لیبی را ترک نکرده است.
منابع: کتاب لبنان نوشته شهید چمران و کتاب لبنان به روایت امام موسی صدر و دکتر چمران نوشته علی حجتی کرمانی