رئیس سابق مؤسسه فرهنگی ـ تحقیقاتی امام موسی صدر معتقد است، بهرهگیری از آموزههای امام موسی صدر و اصلاح موضع منفی عربستان سعودی در قبال جمهوری اسلامی ایران و مقاومت لبنان، به حل بحران جاری در لبنان خواهد انجامید.
«محسن کمالیان» رئیس سابق مؤسسه فرهنگی ـ تحقیقاتی امام موسی صدر و کارشناس مسائل لبنان در گفتوگویی تفصیلی با خبرنگار خبرگزاری فارس، با تحلیل بحران سیاسی و شرایط جاری در کشور لبنان، به بررسی چگونگی برونرفت از این بحران با تمسک به خط مشی و شیوه عملکرد امام موسی صدر پرداخت.
سید حسن نصرالله، دبیرکل حزبالله لبنان اوایل اسفند گذشته در سخنانی که به مناسبت هفتمین روز شهادت حاج عماد مغنیه، فرمانده ارشد مقاومت در حسینیه سیدالشهداء بیروت ایراد کرد، پیشنهاد کرده بود که تمامی سخنان امام موسی صدر درباره هر موضوعی، سرمشق جریانهای لبنانی قرار گیرد تا بحران و مشکلات جاری در این کشور حلوفصل شود.
نصرالله در بخشی از سخنان خود تصریح کرد: «امام شرفالدین سالها قبل از دولت لبنان میخواست که اقدامی صورت دهد و پس از آن نیز امام موسی صدر بود که دولت و کشورهای عربی را فرا میخواند که ارتش را به مرزها برای دفاع از لبنان اعزام کند؛ ولی ارتش در آن زمان ارتشی ملی نبود بلکه برای حمایت از امتیازات خانوادگی و نه اهالی جنوب لبنان فعالیت میکرد. کسی به امام موسی صدر گوش فرا نداد. تا زمانی که کار به جایی رسید که او خود خواستار خرید و حمل سلاح و آموزش جوانان و تبدیل تمامی روستاهای جنوب لبنان به قلعهای نفوذناپذیر برای دفاع از خود در برابر تجاوزات اسرائیل شد.»
وی افزود: «امروز موضوع خندهآور و در عین حال گریهآور این است که برخی رهبران جناح اکثریت (من دیگر به احترام رفیق حریری از این گروه با عنوان گروه ۱۴ مارس یاد نمیکنم چرا که آنها اصرار دارند خون رفیق حریری را در راستای منافع خود به کار گیرند) به ما اعتراض میکنند و از امام موسی صدر نمونه میآورند. ما این اعتراضها را قبول میکنیم و به آنها میگوییم که بیایید به نزد قضات و داورانی برویم. اگر شما فکر میکنید که موسی صدر تفکری لبنانی و نه ایرانی دارد، بیایید تا موضوع مقاومت و درگیری اعراب و اسرائیل و مشکلات داخلی لبنان را از دیدگاه موسی صدر بررسی کنیم.»
دبیرکل حزبالله لبنان تأکید کرد: «من از طرف هر فردی در حزبالله و جنبش امل میگویم که هر سخنی که امام موسی صدر در هر موضوعی گفته باشد را میپذیریم. اگر شما خواستار چنین بحثی هستید ما این بحث و بررسی را با مرجعیتی مشخص میپذیریم.»
متن کامل گفتگوی رئیس سابق مؤسسه امام موسی صدر با فارس در ذیل میآید:
ـ هفته گذشته لبنان شاهد ناآرامیهای فراوانی بود و آتش جنگ داخلی که با تحریک جریان ۱۴مارس از سوی برخی کشورهای منطقهای و فرامنطقهای برافروخته شد، بر آن کشور سایه انداخت. ریشه این حوادث را در چه میدانید؟
پاسخ: بگذارید برایتان جملهای نقل کنم. امام موسی صدر در آخرین مصاحبهای که یک روز پیش از ربودهشدنشان در لیبی انجام دادند، جمله بسیار مهمی را گفتند که به نظرم زبان حال امروز لبنان و حاصل دو دهه فعالیت و تجربه ایشان در آن کشور بود. آقای صدر گفتند: «در لبنان مسائل پشت پرده بسیار گستردهتر از ظواهری هستند که در داخل کشور مشاهده میشود. برنامهها و نقشههای بزرگی در دست اجرا هستند که تماماً در ماورای مرزهای لبنان تنظیم شدهاند.
برخورد با این مسائل مستلزم دقت فراوان، تلاش خستگیناپذیر و نیز توکل بر خداوند تبارک و تعالی است.» با همه وجود اعتقاد دارم که این سخن کارشناسانه امام صدر، بیانگر واقعیت حتی امروز لبنان است و البته دیدگاه مقام معظم رهبری نیز همین است. بحرانی که امروز در لبنان جریان دارد، صدر در صد حاصل تلاش قدرتهای جهانی و در ورای آنها رژیم صهیونیستی است. اینها هستند که به دست جریان ۱۴مارس دارند در لبنان فتنهانگیزی میکنند. اصل ترور رفیق حریری را نیز شک نکنید که توسط همینها عملیاتی شد؛ درست مانند دهها ترور سیاسی دیگر که طی سه دهه گذشته در لبنان به اجرا در آمد.
ـ وضعیت امروز مقاومت در لبنان را در سایه ناآرامیهای اخیر چگونه ارزیابی میکنید؟ با توجه بهشناختی که از اندیشه امام صدر دارید، اگر ایشان امروز حضور میداشت، تصور میکنید که چه موضعی در برابر خواسته جریان ۱۴مارس و درخواست خلع سلاح مقاومت اتخاذ میکردند؟
پاسخ: شکر خدا «مقاومت لبنان» به دلیل «عزت» و «اقتدار در برابر اسرائیل»، امروز بهترین موقعیت را دارد و این دقیقاً همان چیزی است که امام صدر همواره آرزوی آن را داشت. مخالفتی نیز که امروز حزبالله و امل با خلع سلاح «مقاومت» میکنند، به نظر من دقیقاً در راستای آموزههای امام صدر است.
یعنی امام صدر نیز اگر امروز حضور میداشت، با همین قاطعیت، با خلع سلاح مقاومت مخالفت میکرد. به قول آقای سید حسن نصرالله، امام صدر در زمانی شعار «السلاح زینة الرجال» را سر داد که هنوز اسرائیل نهتنها مزارع شبعا، که حتی یک وجب از خاک لبنان را در اشغال نداشت و این در حالی است که اکنون نهتنها تهدیدات اسرائیل برطرف نشده است که بتوان گفت زمان ایده «مقاومت و جامعه مقاوم» سپری شده، بلکه این رژیم، همچنان بخشهایی از خاک این سرزمین را در اشغال خود دارد.
با این حال این را حتماً باید توجه کنیم که امروز مقاومت در کنار آن عزت و اقتداری که به شکر خدا دارد، بعضی خطرات و تهدیدهای بسیار جدی را نیز فرا روی خود دارد. و اینها از نوع همان «مسائلی» هستند که امام صدر حل آنها را مستلزم «دقت» و «تلاش خستگیناپذیر» نامیدند.
سؤال: مهمترین خطرات و تهدیدهایی که امروز مقاومت باید از آنها برحذر باشد، کدام هستند؟
پاسخ: به نظر من سه خطر عمده هماکنون مقاومت را تهدید میکند. خطر اول موفقیت دشمن در تبدیل نزاع سیاسی کنونی لبنان به نزاعی طائفی است؛ خطر دوم، رویارویی کشورهای مهم عربی و بهویژه عربستان سعودی با مقاومت است و خطر سوم نیز اعتماد بیش از حد به همپیمانان دروغین و خیانت احتمالی آنها در آینده است.
ـ ممکن است بیشتر توضیح دهید؟
پاسخ: ببینید؛ ماهیت نزاع مخالفان دولت «فؤاد سنیوره» و حامیان آن تاکنون تنها و تنها سیاسی بوده است. این را همه میدانند. اما امروز در خارج و داخل لبنان بسیار تلاش و شیطنت میشود تا ماهیت این نزاع طائفی و مذهبی نمایانده شود. شما میدانید که یک دروغ بزرگ نیز اگر خیلی تکرار شود، کمکم توسط عدهای باور خواهد شد. کار رسانههای جمعی دشمن اصلاً همین است. تلویزیون المستقبل نیز طی هفتهها و خصوصاً روزهای همین مسأله را طوطیوار تکرار و القاء میکرد. حملات هفته گذشته مفتی لبنان به حزبالله و امل خیلی هشدار دهنده بود. درست است که بسیاری از چهرههای برجسته اهل سنت لبنان از قبیل شیخ احمد الزین، شیخ ماهر حمود، فتحی یکن، عمر کرامی و سلیم الحص طرفدار مقاومت هستند، اما یادمان نرود که آنها نیز بهشدت تحت انواع فشارهای روانی، عاطفی، سیاسی و حتی امنیتی و به هر حال دارای آستانه تحملی هستند.
همین دیروز در خبرها خواندیم که عمر کرامی گفته است: «ما تا کنون از مقاومت علیه اسرائیل حمایت کردیم؛ اما اگر امور دگرگون شده و منجر به جنگ مذهبی شود، در آن صورت در کنار طائفه خود خواهیم بود.» میخواهم بگویم این فضای مسموم حتماً باید خیلی زود علاج شود. امام صدر در تمام دورانی که در لبنان فعالیت داشت، هرگز اجازه نداد اهل سنت و مسیحیت در برابر مقاومت و شیعه قرار گیرد. ایشان هر اقدامی انجام میداد، مفتی اهل سنت و کاردینال مسیحیان حتماً یا پشت سر ایشان بودند، یا دستکم رویارو نبودند.
ـ ایشان چطور موفق شد چنین هماهنگی بین مقاومت و رهبران اهل سنت و مسیحیان به وجود آورد؟
پاسخ: امام صدر با اخلاص، منطق، ذوق، اخلاق سیاسی و بهویژه گذشت خود، اعتماد طوائف مذهبی لبنان و رهبران آن را جلب کرده بود. افکار عمومی مردم لبنان نیز در مورد خیرخواهی امام صدر شک و تردید نداشت. امروز نیز باید همینطور شود. باید به سیره امام صدر نزدیکتر شد. البته حزبالله و شخص آقای سید حسن نصرالله طی دهه اخیر کاملاً در همین راستا تلاش کرده است و باید خیلی سریع این دیواره بیاعتمادی را که با تلاش دشمنان خارجی برپا شده است، فرو ریخت. این کار اگرچه ممکن است سخت به نظر برسد، اما حتماً شدنی است.
ـ بر اساس این آْموزهها، چطور میتوان در فضای کنونی لبنان که دو جناح شدیداً به یکدیگر سوءظن دارند، اعتمادسازی کرد؟
پاسخ: به نظر من بهترین راه همان است که خود امام صدر طی کرد و باید مثل ایشان از خارج لبنان آغاز کرد. برای اینکه ریشههای بحران لبنان در خارج از آن کشور است. به نظر من قبل از هر چیز باید سراغ عربستان سعودی رفت و روابط و مواضع منفی آن کشور را با حزبالله و امل ترمیم کرد.
ـ چرا عربستان سعودی؟
پاسخ: ببینید! تاریخ چند دهه گذشته لبنان نشان داده است که عربستان سعودی یکی از کشورهای مهم منطقه است که به سبب ارتباط گستردهاش با طائفه و گروههای اهل سنت لبنان، نقش و در عین حال مداخلات زیادی در آن کشور دارد. این کنفرانس سال ۱۹۷۶ میلادی سران عرب در ریاض بود که توانست دور اول جنگ داخلی لبنان را پایان دهد. همچنین این کنفرانس سال ۱۹۸۷ میلادی رهبران لبنان در طائف بود که توانست دور دوم جنگ داخلی آن کشور را پایان دهد. امروز اگر رابطه عربستان با مقاومت از وضع کنونی درآید و اصلاح شود، مطمئناً رابطه جریان حریری در لبنان نیز با مقاومت بهبود خواهد یافت اما متأسفانه شاهدیم که عربستان سعودی در روزهای اخیر به جای بهبود این رابطه، حملات شدیدی را علیه مقاومت سازماندهی کرده و از زبان وزیر امور خارجه، رئیس سازمان اطلاعات و مفتی کل این کشور، اظهارات توهینآمیز و شدیداللحنی را علیه شیعیان و مقاومت به زبان آورده که این روند قطعاً سیر بحران جاری را تشدید خواهد کرد و به ضرر خود سعودیها تمام خواهد شد.
ـ آیا منظور شما این است که روابط عربستان با مقاومت باید بهبود یابد یا اینکه همپیمانان داخلی ریاض در لبنان، باید به کارشکنیهای خود پایان دهند؟
پاسخ: به نظر من، اگر جریان المستقبل و حریری از کارشکنی بر سر راه مقاومت دست بردارند، گروههای وابسته به ولید جنبلاط و سمیر جعجع نیز هیچ حرفی برای گفتن نخواهند داشت؛ برای اینکه آنها پایگاه مردمی خاصی ندارند. اینها همه تحت لوای جریان حریری و اهل سنت لبنان است که پنهان شدهاند و علیه مقاومت توطئه میکنند.
ـ آیا شما اعتقاد دارید که جریان سعد الحریری، آلتدست دیگران شده است؟
پاسخ: دقیقا. نظر من اینطور است. جریان حریری که به دلایل مختلف در میان اهل سنت نفوذ گستردهای دارد، بازیچه دست جنبلاط و جعجع شده است. آنها نیز به نوبه خود بازی قدرتهای خارجی و اسرائیل را خوردهاند. اگر بتوان دیدگاههای عربستان سعودی را نسبت به حرکت مقاومت ترمیم کرد که به نظر میرسد در شرایط کنونی و با این قبیل اظهارات تند و بیپروا بعید به نظر میرسد، رابطه جریان حریری با مقاومت بهبود خواهد یافت و خطر فتنه طائفی و درگیری شیعه و سنی نیز رفع خواهد شد.
ـ برای این اعتمادسازی میان عربستان و مقاومت چه راه حلی را پیشنهاد میکنید؟
پاسخ: به نظر من اعتمادسازی میان عربستان سعودی و ایران میتواند قدم اول و بسیار کارساز باشد. عربستان متأسفانه چون برخی دیگر از کشورهای منطقه، حزبالله را به دروغ، عامل ایران در لبنان میداند و وزیر امور خارجه این کشور نیز همین امروز در نشستی خبری، ادعاهای کذبی را علیه روابط ایران و مقاومت لبنان مطرح کرد که اگرچه این دیدگاه نادرست است، اما فعلاً تنها ما میگوییم نادرست است و این کافی نیست و دیگران نیز باید باور کنند که چنین نیست و این نیاز به اعتمادسازی دارد. باید میان ایران و عربستان یک تفاهم کلی در باره مسائل نهتنها لبنان، بلکه کل منطقه پدید آورد که به نظر میرسد در نشستهای امنیتی اخیر بین کمیتههای وزارتی جمهوری اسلامی ایران و عربستان، این مسأله تا حدود زیادی مورد بررسی قرار گرفته است.
ـ به نظر شما آیا واقعاً میتوان با عربستان به دیدگاههای مشترکی در باره اوضاع منطقه رسید؟
پاسخ: احتمال دارد. به نظر من میتوان با عربستان به دیدگاههای نزدیک هم رسید. امام صدر درباره مسائل لبنان و بسیاری مسائل دیگر با ملکعبدالله که البته آن زمان ولیعهد پادشاه عربستان بود و «امیر عبدالله» خوانده میشد، برخی دیدگاههای مشترک داشت. وقتی امام صدر توانست با رهبران عربستان تشریک مساعی کند، چرا ایران نتواند؟ ملک عبدالله همان امیر عبدالله است و دیدگاههایش تغییری نکرده است. اخیراً دیدم آقای دکتر علی لاریجانی نیز در مصاحبهای نسبت به ملک عبدالله ابراز خوشبینی کرده است. باید اعتمادسازی کرد.
ـ با توجه به شرایط ناپایدار فعلی و اظهار نظر و مواضع تند مقامات سعودی علیه جمهوری اسلامی ایران و مقاومت اسلامی لبنان، اگر فعلاً نتوان درباره عراق با عربستان به دیدگاه مشترک رسید، آن وقت چه باید کرد؟
پاسخ: آن وقت باید تلاش کرد تا بحران لبنان از بحران عراق و خاورمیانه جدا شود. این همان کاری است که امام صدر با کمک عربستان در فراهمسازی زمینه برپایی کنفرانس سال ۱۹۷۶ میلادی در ریاض انجام داد. آنها رهبران عرب را متقاعد ساختند تا برای پایاندادن به جنگ داخلی لبنان، حساب بحران اخیر را از حساب بحران خاورمیانه و نزاع اعراب با اسرائیل جدا سازند. این کار را کردند و جنگ نیز خاتمه یافت. در این حالت نیز تفاهم ایران و عربستانسعودی روی این موضوع میتواند کارساز باشد که البته باید توجه داشت که تنها رسیدن به تفاهم مهم نیست بلکه حفظ فضای تفاهم و اعتماد نیز مهم و قطعاً به مراتب سختتر است و اینجاست که توجه ما به بعضی ظرافتها بیشتر ضرورت مییابد.
ـ چه ظرافتهایی؟ منظورتان چیست؟
پاسخ: ببینید! اگر انشاءالله بتوان در کوتاه مدت میان حزبالله و مخالفان اهل سنت آن در سطح لبنان و کشورهای عربی اعتماد سازی کرد، آن وقت باید خیلی جدی تلاش کرد تا فضای اعتماد حفظ شود. طبیعتاً حفظ فضای اعتماد مستلزم توجه کمی بیشتر به بعضی نکات و ظرافتهاست. از جمله ظرافتها یکی همین است که نباید اجازه داد که این شائبه نادرست تقویت شود، که حزبالله و مقاومت، عامل ایران در لبنان هستند. هر کاری که چنین شائبهای را تقویت کند، سم مطلق است.
همچنین کاش هیچگاه این همه بر «اسلامی» خواندن مقاومت لبنان اصرار نمیشد و این مقاومت همانطور که امام صدر صلاح دیده بود، تنها و تنها «مقاومت لبنانی» خوانده میشد. خود همین تغییر نام مقاومت و اضافه شدن پسوند اسلامی به آن، که پس از پیروزی انقلاب توسط برخی عزیزان لبنانی پاک و عاشق امام راحل صورت گرفت، زمینه اتهام ناجوانمردانه وابستگی آن به ایران را تقویت کرد. معلوم و بدیهی است که ماهیت مقاومت در لبنان اسلامی و بلکه شیعی است؛ برای اینکه در میان لبنانیها کسی جز مسلمانان و به معنای دقیقتر شیعیان در برابر اسرائیل مقاومت نکرد اما آیا باید این واقعیت را در بوق و کرنا کرد؟ چرا امام صدر از اسلامیخواندن مقاومت ابا داشت؟ آیا ایشان بلد نبود از پسوند اسلامی استفاده کند؟ آیا عشق و احساس مسؤولیت ایشان نسبت به اسلام و تشیع کمتر از دیگران بود؟
قطعاً نه؛ پس چرا ایشان اینهمه بر تنها لبنانی خواندن مقاومت اصرار داشت؟ واضح است! برای اینکه نمیخواست مردم لبنان دستهبندی شوند. برای اینکه نمیخواست مردم لبنان، آن روز به مسلمان و مسیحی و امروز به شیعه و سنی تقسیم شوند. برای اینکه نمیخواست حتی کمترین بهانه را برای تضعیف مقاومت و شیعیان در اختیار دشمن قرار دهد. ـ در باره تهدید سوم توضیح ندادید؛ منظورم اعتماد بیش از حد مقاومت به همپیمانان است.
پاسخ: ببینید؛ شهید عماد مغنیه، چکیده و تجسم هوشیاری امنیتی و اطلاعاتی امروز حزبالله لبنان بود؛ اما متأسفانه سرانجام ترور شد! کجا؟ در قلب حفاظتشدهترین مناطق دمشق! آن هم دمشقی که معمولاً شهری امن است و عملیات تروریستی کمتر در آن صورت میگیرد. به نظر من امکان نداشت شهید مغنیه با آنهمه تجربه و احتیاط خودش و سوریها، ترور شود مگر آنکه خیانتی صورت گرفته باشد. مغنیه دقیقاً از همانجایی ضربه خورد که هرگز تصورش را نمیکرد. چرا؟ چون به بعضی چیزها اعتماد شده بود، که هرگز نباید میشد! به نظر من ترور حاج عماد مغنیه زنگ خطری برای حزبالله و ایران است. برای اینکه وقتی عماد مغنیه میتواند ترور شود، به این معنی است که دشمن به ما بسیار نزدیک است و دیگر رهبران مقاومت از جمله سید حسن نصرالله و نبیه بری نیز خدای ناخواسته در معرض خطر هستند و اتفاقاً به علت همین زیرکی و هوشیاری است که سید حسن نصرالله از حضور علنی در مجامع مختلف خودداری میکند. حزبالله، امل و ایران باید خیلی بیشتر از گذشته حواسشان را جمع کنند که البته حتماً نیز چنین کردهاند. اگر مسأله امام صدر را جدی گرفته بودیم و حداقل حقایق پرونده را کشف کرده بودیم، امروز چشمان بازتری داشتیم و شاید شهید حاج عماد مغنیه را از دست نمیدادیم.
ـ آیا شما ربودهشدن امام صدر را با ترور عماد مغنیه مرتبط میدانید؟
پاسخ: قطعاً. من یک جریان سیاسی امنیتی را پشت همه حوادث سه دهه گذشته لبنان میبینم. ترورهای تلخ پس از پیروزی انقلاب در ایران را نیز در همین چارچوب میبینم و معتقدم هر کس چنین احتمالی را منتفی بداند، سادهاندیشی کرده است. پیگیری مسأله امام صدر و ترور مغنیه حتما به ما امکان میدهد تا بیش از پیش بتوانیم از دیگر بزرگانمان حفاظت کنیم.