گزیدهای از سخنرانی پاتریک مسيحيان روم ارتودوکس اغناطیوس چهارم هزیم، در دوازدهمین همایش کلمه سواء:
گزیدهای از سخنرانی پاتریک مسيحيان روم ارتودوکس اغناطیوس چهارم هزیم، در دوازدهمین همایش کلمه سواء
بیشک امام سید موسی صدر از مجددان بزرگی است که برای «انسان» و ساختن زمین پا به عرصهٔ عمل گذاشتند. او به سخن گفتن بسنده نکرد بلکه به واقعیت بر زمین آمد و مشکلات مردم را دریافت و کوشید تا رسالت دینی را به زندگی ترجمه کند. از این رو بود که امام برای فقرا و محرومان و مستضعفان جهاد کرد، و برای احقاق حق، تا بار دیگر انسان اشرف مخلوقات باشد.
امام موسی صدر بر اساس ثوابتی که بدانها ایمان داشت و در سخن و نوشتهٔ خود به آنها فرا میخواند، حرکت خود را آغاز کرد. این ثوابت بدین شرحاند:
۱- ایمان مشترک مسیحی و اسلامی به خدای واحد. هرچند که تعبیرات از خدا متعدد باشد، خدا یکی است و یک تعبیر خاص او را محدود نمیکند.
۲- دین یکی است، هرچند که دیانات متعدد باشد.
۳- اسلام و مسیحیت برای خدمت به انسان و صیانت از کرامت انسان و حقش در حیات برتر و صلح و محبت و صلح و نیز برای ساختن زمین آمدهاند.
۴- هر دو دین به ارزشهای معنوی و اصول اخلاقی مشترک دعوت میکنند. همچنین مسلمانان و مسیحیان را به نزدیک شدن و تبادل عبرتها و پندها فرا میخوانند.
این ثوابت چهارگانه جوهر رسالت امام موسی صدر را تشکیل میدهد. او هر روزه و به شکل مستمر بر این ثوابت تاکید میکرد. او در کلیسای کبوشیین اندکی پیش از شعله ور شدن آتش جنگهای داخلی در لبنان گفت:
«ادیان یکى بودند، زیرا نقطه آغاز همه آنها، یعنى خدا، یکیست؛ و هدف آنها، یعنى انسان، یکیست؛ و بستر تحولات آنها، یعنى جهان هستى، یکیست! و چون هدف را فراموش کردیم و از خدمت انسان دور شدیم، خدا هم ما را به حال خود گذاشت و از ما دور شد و ما به راههاى گوناگون رفتیم و به پارههاى مختلف بدل گشتیم و در پى خدمت به منافع خاص خود برآمدیم و معبودهاى دیگر، غیر خدا، را برگزیدیم و انسان را به نابودى کشاندیم.»
از نظرگاه امام صدر دیدار برای خدمت به انسان به دیدار در خدا میانجامد. او در همان سخنان مسلمانان و مسیحیان را به یک راه میخواند:
«براى انسان گرد آمدهایم، که ادیان براى او آمدهاند، ادیانى که یکى بودهاند... براى خدمت به انسانِ مستضعفِ رو به نابودى گردِ هم آییم، تا در همه چیز و در مورد خدا یکى شویم، و تا ادیان همچنان یکى باشند.»
این سخن بدین معناست که ایمان به خدا حقیقی نخواهد بود مگر آنکه پیش از آن ایمان داشته باشیم که دین برای خدمت به انسان آمده است، نه انسان برای خدمت به دین و دینی که بر شأن انسان و کرامت او نمیافزاید، دینی الهی نیست و خدا از چنین دینی تا قیامت بری است. و سخنان امام چنین مینماید که امام مسیحیت را میشناسد و با کتاب مقدس مأنوس است و با زندگی و آموزههای مسیح آشناست. و برای گفتگو چارهای نیست که انسان دین غیر خود را بر اساس منابع اصلی بشناسد و نه منابع دیگر.
اندیشهٔ امام موسی صدر هنوز برای ما تازه و مفید است. امام به محترم دانستن تعدد ادیان و فرهنگ و حفظ خصوصیات هر دینی فرا میخواند. اما دربارهٔ انسان، چنین به نظر میرسد که در مقابل جمود اندیشههای اسلامی و مسیحی طغیان میکند و همه را به نقش اساسی که انسان برای آن خلق شده فرا میخواند. این نقش اساسی انسان همان ساختن زمین و کار برای انسان است، با هر دین و قومی. جا دارد که نظرگاههای امام دربارهٔ ادیان موضوع پژوهش قرار گیرد.