آنچه می خوانید نامه صوتی امام موسی صدر خطاب به دکتر صادق طباطبایی - داماد امام خمینی (ره)، هنگام عزیمت به آلمان برای ادامه تحصیل بر روی نوار ضبط و همراه او شده است.
بخشهایی از متن نامه امام موسی صدر، بنیان گذار جنبش امل لبنان، توسط دکتر طباطبایی در اختیار خبرآنلاین قرار گرفته است.
بسم الله الرحمن الرحیم
صادق عزیز!
شب سه شنبه ای است که تصور میرود، فردای آن، ما را ترک کرده به سوی آلمان، یعنی کشوری که تا حد زیادی فعالیت در آن در سرنوشت تو مؤثر است، بشتابی. حالت فعلی ما را که مشاهده میکنی: شبی است و نیمه شب، همه در خواب برفتند و شب از نیمه گذشت، میزی است و چراغی، اجتماعی است [...]. تصور میکنی که این منظره، این صدا و این حالت، با گذشت امشب محو میشود؟ ابدا! خود این ضبط صوت بهترین سند و گویاترین شاهد برای ابدی بودن موجودات در این جهان است. صدای من را این ضبط صوت در خود ثبت میکند و به همراه تو و در شبهای تو و در روزهای تو به گوش تو فرو میخواند.
همه افعال و اقوال و حالات، در کتاب الهی یعنی این ضبط صوت بزرگی که همه چیز را در خود ضبط میکند، مسجل و یادداشت میشود. همه چیز محفوظ میماند تا روز حساب.
جهان ما ضبط صوت بزرگی است که صدای ما، و هر کلمهای که از ما صادر میشود را ثبت میکند. هر حالتی را که از ما به وقوع بپیوندد ضبط میکند و هر عملی که از ما صادر شود در خود نگه میدارد.
در قرآن به این آیه بر میخوریم: «وَمَا تَکُونُ فِی شَأْنٍ وَمَا تَتْلُو مِنْهُ مِن قُرْآنٍ وَلاَ تَعْمَلُونَ مِنْ عَمَلٍ إِلاَّ کُنَّا عَلَیْکُمْ شُهُودًا» (سوره یونس آیه ۶۱). همه افعال و اقوال و حالات، در کتاب الهی یعنی این ضبط صوت بزرگی که همه چیز را در خود ضبط میکند، مسجل و یادداشت میشود. همه چیز محفوظ میماند تا روز حساب. مقصود من از روز حساب نه تنها حساب قیامت است و جزای الهی! مقصود حساب زندگی نیز هست.
تصور کنیم که دو نفر راهی را میپیمایند. اولی قدمی بر میدارد و قدمی میگذارد؛ گاهی میخوابد و گاهی باز میگردد؛ گاهی چرت میزند و گاهی آرام میرود. دیگری ساعات خود را هدر نمیدهد و به سوی هدف خود میشتابد.
بدیهی است که دومی زودتر به مقصد میرسد و اولی یا به هدف نمیرسد و یا دیرتر! آیا میتوان شک کرد ساعاتی که بر این دو گذشته و حالاتی که این دو در این ساعات داشتهاند، در سرنوشت آنها بیتاثیر است؟ چگونه میتوان فرض کرد گامی را که یکی از این دو تن در آن لحظه برداشتهاند، در حساب آخر و در روز برداشت محصول بیاثر بوده است؟ به طور کلی آنچه از ما صادر میشود، آنچه میگوییم و آنچه میشنویم، مجسم و متبلور شده و به صورت جزای اعمال در این جهان و آن جهان به دست ما داده میشود. آن روز است که به تعبیر قرآن میگوییم: «مَالِ هَذَا الْکِتَابِ لَا یُغَادِرُ صَغِیرَةً وَلَا کَبِیرَةً إِلَّا أَحْصَاهَا» (سوره کهف آیه ۴۹).
امتحانات خود نمونه زندهای از حساب الهی است و همچنین شاهد صدقی بر نتیجه اعمال ما در سعادت زندگی ماست.
تصور میکنم که دقت در این بحث اگر با اقناع توأم باشد و اگر طغیان و عنفوان جوانی بر این تفکر پردهای نیندازد، با کمال وضوح نشان دهد سفری را که با این رنج برای تو فراهم شده است، ایامی را که با نهایت تلخی بر خویشان تو میگذرد، بسیار گرانبهاتر است از آنکه به هدر رود و یا در ترسیم آینده تو بیتأثیر باشد. فکر میکنم که اگر ممکن بود کسی تمام عمر را به تلاش و فعالیت و به قدم برداشتن در راه حق و خیر و صلاح صرف نماید، حتما جز این شیوه عقل و آیین منطق نبود.
ولی چه باید کرد که انسان خسته میشود. انسان نشاط هم لازم دارد. ولی به قدری که نمکی در طعام باشد، نه آنقدر که غذا را شور کند! و نه آنقدر که هدف از زندگی انس و تفریح باشد، و درس چون آبی و چون صورتی و ماسکی بر زندگی انسان قرار گیرد. در باره رعایت مسائل دینی تصور میکنم همین مقدمهای گفتم کافی باشد.
مطالعه و رعایت صلاح ابدی همان قدر مهم است که رعایت صلاح و سعادت آینده زندگی و چه بسا سعادت ابدی بسیار پر اهمیتتر از سعادت ۵۰ سال یا ۴۰ سال زندگی به حساب آید. هر چند که این دو مصلحت با یکدیگر تفاوتی ندارند. در دین اسلام دنیا و آخرت یک مفهوم و یک واحد را تشکیل میدهند.
در قرآن کریم به این موضوع چنین اشاره شده است: «مَنْ عَمِلَ صَالِحًا مِّن ذَکَرٍ أَوْ أُنثَى وَهُوَ مُؤْمِنٌ فَلَنُحْیِیَنَّهُ حَیَاةً طَیِّبَةً وَلَنَجْزِیَنَّهُمْ أَجْرَهُم بِأَحْسَنِ مَا کَانُواْ یَعْمَلُونَ» (سوره نحل آیه ۹۷). آنان که رفتار نیک و ایمان به خدا دارند، زندگی گوارا و جزای آخرت مطبوع در انتظار آنان است. دنیا و آخرت در نظر اسلام از هم جدا نیست. راه صحیح راهی است که سعادت آینده انسان و سعادت ابدی او را در آن واحد، تحصیل کند.
بسیار آسان است که انسان راهی را که میرود، با قصد صالح به جای آورد. همانطور که روزی میگفتم، انسان نقاط گوناگون و عناصر مختلفی در وجود خود دارد، اگر بتواند راهی را انتخاب کند که تمام عناصر او ارضاء شود، آن راه موفقیت آمیزتر است. چه با نیروی بیشتر و متمرکزتری به سوی هدف میشتابد. طبیعی است که اگر از درس خواندن، کار کردن، مدرسه رفتن و حتی از خانه دار شدن و اداری بودن قصد صالح داشته باشیم، همه این کارها را میتوانیم در سلک عبادت قرار دهیم. عبادت به نماز و روزه منحصر نیست.
پیغمبر اسلام به ابیذر که یکی از نزدیکترین صحابه اوست میگوید: «حتی در خواب و خوراک قصد قربت داشته باش». آری؛ خواب و خوراک از لوازم زندگی انسان است. سبب تأمین نیرو برای انسان میشود و موجب میگردد که انسان بتواند با نشاط بیشتری در راه خیر، در راه صلاح مردم، در راه کمک به همنوع قدم بردارد. پس خواب و خوراکی که با قصد قربت و با تصمیم بر کار نیک انجام گیرد، عبادت است.
سفر کردن برای تحصیل، اگر با قصد قربت و قصد خدمت به جامعه و همنوع و خانواده همراه باشد و اگر به قصد حفظ حیثیت انسان و تأمین آسایش همنوعان صورت گیرد، جهاد در راه خدا محسوب میشود. آنگاه این قصد سبب میگردد که انسان در این راه با دقت بیشتری قدم بردارد. چه بسا وجود این قصد انسان را محدود میکند، ولی راه موفقیت آمیزتر و نتیجه بخشتر است.
درآیه دیگر میخوانیم: «یا ایها الذین آمنوا استجیبوا لله و للرسول اذا دعاکم لما یحییکم» (سوره انفال آیه ۲۴).
دعوت پیغمبر را سبب زندگی شمرده است. با کمال تاسف متدینین امروز معتقدند که دین فقط برای مرگ است. به این سبب، جوانان که تصور میکنند دین با راه زندگی، با کار و کوشش و با تلاش برای تأمین آینده هماهنگی ندارد، از دین اعراض میکنند. در حالی که به طور مسلم میتوان گفت: اسلام و یا هر دین خدایی، هیچ یک از غرایز اصلی و احتیاجات ضروری انسان را منع نکرده است!
از خوردن و آشامیدن جلوگیری نکرده است. بلکه گفته است، راه صحیح را برای خوردن و آشامیدن انتخاب کنید! تجاوز نکنید! اسراف در خوردن نکنید! عینا همان ترتیب را در غریزه جنسی انسان مشاهده میکنیم. به هیچ وجه از این غریزه منع نشده است. در اسلام جلوگیری از این غریزه و سایر غریزههای زندگی انسانی، رهبانیت نامیده شده و گفته شده است: «لا رهبانیة فی الاسلام». لیکن از تجاوز به ناموس غیر و از افراط در این امر منع شده است.
این غریزه نیز مانند خوردن و آشامیدن است. بهره بردن از زیباییهای زندگی و بهره بردن از نعمتهای الهی، به طور معقول و منطقی نه تنها بیاشکال است، بلکه در بسیاری از آثار وارد از اهل بیت دیده میشود که مرغوب و محبوب خداوند است.
پس میتوان راهی را رفت که بدن انسان لذت برد، روح انسان شاد باشد، افکار انسان آرامش یابد و در عین حال خویشان انسان خوشنود باشند.