اکنون که بعد از گذشت دو دهه از ربودن امام موسی صدر رهبر شیعیان لبنان،
تلاشهای جدی برای معلوم ساختن سرنوشت این عالم فرزانه و نواندیش ایرانی
آغاز شده است، نباید اجازه داد که این کوششها، به سرنوشت برخی از
تلاشهایی که در گذشته به شکل محدود ظاهر شد و پس از مدتی متوقف گردید،
دچار شود.
یکم: اکنون که بعد از گذشت دو دهه از ربودن امام موسی صدر رهبر شیعیان لبنان، تلاشهای جدی برای معلوم ساختن سرنوشت این عالم فرزانه و نواندیش ایرانی آغاز شده است، نباید اجازه داد که این کوششها، به سرنوشت برخی از تلاشهایی که در گذشته به شکل محدود ظاهر شد و پس از مدتی متوقف گردید، دچار شود. چندی پیش دانشوران شاخص و برجسته ایرانی، طی نامهای به رییس جمهوری، تقاضای بررسی این موضوع را کردهاند. هر چند که ایشان، قبل از آن تلاشهایی را در این راستا از طریق نماینده خود، به عمل آورده بود که نتیجه نداشته است. اما گمان میرفت نامه دانشوران انگیزه وعزم جدی برای ادامه این مسیر تا استخلاص این روحانی بلند پایه وروشن ضمیر ودست کم روشن کردن سرنوشت وی، ایجاد کرده باشد.
دوم: جدا از این موضوع که امام موسی صدر به یک خاندان اصیل ایرانی تعلق داشته و از جایگاه یک روحانی شیعه، افتخارات ماندگار برای جهان اسلام و شیعیان پدید آورده است که از دید نسل کنونی وآینده شیعیان لبنان پوشیده نخواهد ماند، تلاش برای رفع ابهامات از سرنوشت ایشان وهمراهانش، در حد یک موضوع انسانی هم قابل پیگیری بوده وبه لحاظ حقوقی، دولت مکلف است از تمامی ابزارهای قانونی ودر دسترس برای معلوم ساختن سرنوشت ایشان بهره جوید. میتوان گفت چنان چه تا قبل از آن، دولت نسبت به ادای این وظیفه قانونی خود اهمال کرده است، مرتکب تخلف نسبت به حفظ و تأمین حقوق شهروندی یکی از شهروندان شاخص و برجستهای خود شده وهم اینک، باید به جبران این عافیت جوی، تلاشهای خود را برای پایان دادن سریع به این پرونده، مضاعف نمایید.
سوم: خوشبختانه، دولت در این تلاشها از حمایت و همراهی قاطبه علمای اعلام و مراجع معظم تقلید و پشتیبانی ویژه رهبر فرزانه انقلاب برخوردار بوده و سایر اقشار وجوامع دانشگاهی و علمی نیز از این تلاشها، به شدت حمایت مینمایند و به جز این، شیعیان لبنان و سایر طوایف دینی ومذهبی این کشور که خاطره ماندگار حضور امام موسی صدر در صحنه سیاسی و مذهبی لبنان را در ذهن دارند، پشتوانه اصلی این تلاشها محسوب میشوندو به علاوه دولت لبنان به یک سری از اقدامات حقوقی مبادرت ورزیده که مستلزم ایجاد هماهنگی و همفکری میان دولت مردان ایرانی و لبنانی برای اعلام حداکثر فشار دیپلماتیک علیه دولت لیبی برای استخلاص و رهایی این عالم فرزانه، میباشد.
چهارم: دولت قذافی در فراز بعد از سرنگونی رژیم بعث در عراق، به تجدید نظر طلبی گستردهای در سیاستهای داخلی وخارجیاش دست زده که موجب شگفتی محافل سیاسی عرب و غرب شده است که یک نمونه آن بار کردن تاسیسات هسته ایش در یک کشتی و ارسال این محموله به یکی از بنادر آمریکا بوده است. علاوه بر این قذافی، در یک اقدامی که ظاهراَ برای بستر سازی مناسب جهت انتقال آرام و بی دردسر قدرت سیاسی به فرزندش انجام شده است، حاضر شد میلیاردها دلار به کشورهای انگلیس، فرانسه و آلمان بابت انفجار دو هواپیمایی انگلیسی و فرانسوی و یک رستوران شبانه در برلین پرداخت کند تا این پروندهها را مختومه اعلام نماید.
پنجم: به همین سیاق امکان بروز اقدام نامنتظره از سوی قذافی برای حل مسئله ربودن امام موسی صدر و همراهانش غیر متصور نیست. اما مشکل اینجاست که قذافی، به اندازه کافی، با الزامات حقوقی و قانونی که گریبانگیر وی وحاکمیت بعدی فرزندش گردد، مواجه نگشته وهنوز احساس میکند میتواند در این خصوص، مانور بدهد. از این رو، اقدامات بعدی باید به سمت تنگ کردن عرصه مانور وسلب توانمندی قذافی برای فرار از پاسخگویی، متمرکز گردد. بیگمان اقدام مشترک ایران و لبنان با حمایت شماری از کشورهای منطقه، میتواند نتایج مطلوب را به بار آورد.