گزیدهای از سخنرانی اسقف مسيحيان روم کاتولیک گریگوریوس سوم لحام، در دوازدهمین همایش کلمه سواء.
گزیدهای از سخنرانی اسقف مسيحيان روم کاتولیک گریگوریوس سوم لحام، در دوازدهمین همایش کلمه سواء:
اگر در این کنفرانس یاد امام را زنده میکنیم و اندیشههایش و آرمانهایش را باز میخوانیم برای شکوفایی لبنان و دیگر کشورهای عربی و رشد همه انسانها از هر دین و فرقهای در آن کشورهاست. با همه هم وطنان مسلمان و مسیحی قرآن را میخوانیم: «تعالوا الی کلمة سواء بیننا و بینکم.» این باور مشترک نخست عبادت خداست. ما همه، مسلمان و مسیحی، ایمان داریم که خدا یکی است و جز او خدایی نیست، هرچند که تعابیر متعدد و راههای رسیدن به او متنوع باشد. این رابطه با خداست که انسان را معنا میکند و بنیانی ثابت برای زندگی در صلح قرار میدهد.
محبت به انسان باور دوم مشترک است، انسانی که خدا او را بر صورت و مثال خود آفرید. محبت تنها برهان بر این است که ما براستی خدا را دوست داریم. در انجیل یوحنا میخوانیم: «خدا محبت است.» قرآن کریم از مسلمانان میخواهد که میان انبیا تفاوت نگذارند. آیا شایسته نیست که ما هم میان پیروان انبیا تفاوت قائل نباشیم، انبیایی که خداوند آنان را برای هدایت مردم و رحمت جهانیان فرستاده است. در قرآن کریم آمده است: «إِنَّ الَّذِینَ آمَنُوا وَالَّذِینَ هَادُوا وَالنَّصَارَى وَالصَّابِئِینَ مَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَالْیَوْمِ الآخِرِ وَعَمِلَ صَالِحًا فَلَهُمْ أَجْرُهُمْ عِنْدَ رَبِّهِمْ وَلا خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَلا هُمْ یَحْزَنُونَ»
اگر پیروان این ادیان چهارگانه به بهشت وارد میشوند، آیا بر ایشان سزاوار نیست که یکدیگر را دوست داشته باشند و به یکدیگر احترام بگذارند؟ اگر خداوند اختلاف ادیان را روا داشته است، چگونه برخی جرئت میکنند دیگران را کافر بشمارند، آن هم تنها به این سبب که دینش با او متفاوت است؟
مسلمانان و مسیحیان عرب، بیایید به سوی باور مشترک، و یکدیگر را از ناحیهٔ اختلاف دینمان و اقلیت و اکثریت ننگریم، بلکه همهٔ ما مومن به خدای یکتا و هموطن هستیم و در حقوق و تکالیف مساوی هستیم. اقلیتها به دنبال حمایت خارجی نباشند، بلکه به دنبال مساوات باشند، زیرا حمایت خارجی میان هموطنان جدایی میافکند. مساوات تنها راه پیوند هموطنان به یکدیگر است. ملحدان بر زندگی مشترک مبنی بر مساوات تاکید دارند، اما این کافی نیست، زیرا این کار باب دشمنی و نزاع و بغض و حسد را باز میکند. این صفات همه از قلب انسان صادر میشود. اگر قلب با ایمان مطهر نشده باشد، صلح در زمین محقق نمیشود.
ما، مؤمنان به خدا، مسلمان و مسیحی، در کنار اینکه هموطن هستیم، و پیش از آن، زندگی مشترک خود را بر ایمان به خدای یکتا استوار میکنیم، آنچنان که در سخن امام علی (ع) آمده است: «الناس صنفان: إما أخ لک فی الدین و إما نظیر لک فی الخلق.» کرامت انسانها و مساوات میانشان و مطالبهٔ حقوقشان متعلق به دین و فرقه و حزب سیاسی و گروهی خاص از مردم نیست، بلکه در نهاد انسان هاست از روز تولدشان، زیرا خدای یکتا انسان را آفریده است. نتیجه اینکه همهٔ مردم بنا بر تعبیر مسیحی «ابناء الله» و بنا بر تعبیر اسلامی «عیال الله» هستند.
ایمان به خدا و وطن دو رکن اساسی ساختن جامعهٔ مدنی هستند، جامعهای که همه ادیان در آن محترماند و همهٔ هموطنان حقوق مساوی دارند و در صلح و امنیت در کنار یکدیگر زندگی میکنند. ایمان غیر از تدین است چه بسا متدینی ایمان به قلبش راه نیافته باشد. آنگونه که در سوره حجرات میخوانیم: «قالت الاعراب آمنّا. قل لم تؤمنوا ولکن قولوا أسلمنا ولمّا یدخلِ الإیمان فی قلوبکم؛ اعراب بادیه نشین گفتند: ایمان آوردیم. بگو: ایمان نیاوردهاید، بگویید که تسلیم شدهایم و هنوز ایمان در دلهایتان داخل نشده است.» (۴۹، ۱۴)
خطری که کشور ما را تهدید میکند، ایمان و ادیان نیست بلکه خطر در تعصب دینی است. این چیزی است که امام موسی صدر، پیشوای همزیستی مسیحی و مسلمان، به آن اعتقاد دارد
امام صدر نخستین رهبر مسلمانی است که در کلیساها و معابد مسیحی سخن میگوید. این اتفاق هیچ علتی ندارد مگر آنکه امام میخواست بر ضرورت زندگی با یکدیگر و همکاری مسلمان و مسیحی تاکید کند. او وطنی یکپارچه میخواست که همهٔ هموطنان از فرقههای متعدد در آن برخوردار باشند. او به آزادی و کرامت بر اساس عدالت و مساوات و رشد متوازن در همهٔ مناطق لبنان و رفع محرومیت از همهٔ نیازمندان اعتقاد داشت.