بزرگمردی که به منظور یافتن راهکارهایی برای آزاد سازی لبنان از اشغال
اسرائیل به لیبی سفر کرده بود، خود همچون افسانهای در شنهای صحرای بزرگ
آفریقا ناپدید شد، و این در حالی بود که لبنان، به صحنه یک خیمه شب بازی
بین المللی بدل شده بود و پیکر فرزندانش، آماج گلولههای جیره خواران جنگ،
ترکش اتومبیلهای بمب گذاری شده و نبرد گروهکهای سیاسی قرارداشت.
ترجمه: مهدی سرحدی
لبنان، عملا از گردونه نبرد اعراب و اسرائیل خارج شده و به فجایع حاصل از نبردهای داخلی سرگرم بود. اسرائیل نیز با سوءاستفاده از این فرصت استثنایی به اشغال جنوب لبنان شتافت تا اسطوره مقاومت فلسطین را نیز درهم شکند و آبرویی را که چند سال پیش از آن، در اکتبر ۱۹۷۳ و به دنبال شکست در برابر اعراب از دست داده بود، بازیابد و خاطره نبردی باورنکردنی را که دنیا را به شگفتی واداشت و افسانه شکستناپذیری اسرائیل را درهم شکست، از ذهنها بزداید.
اما امام موسی صدر، بسی دورتر را مینگریست و بر آن بود که با به حرکت درآوردن کشورهای عربی، از نابودی دستاوردهای پیروزی اعراب در نبرد اکتبر جلوگیری کند. از این رو تلاش میکرد با برپایی اجلاس اضطراری سران عرب، اسرائیل را از جنوب لبنان بیرون براند. این در حالی بود که در آن زمان، دولت لیبی پرچمدار «ملی گرایی عربی» بود و در لبنان نیز مردان هزار چهره، به زیر این علم سینه میزدند. با توجه به شرایط آن روز جهان عرب، امام موسی صدر ترجیح داد که طرابلس، پایتخت لیبی را محلی برای رسیدن به اهداف مورد نظر خویش قرار دهد، اما هنگامی که به همراه یارانش، شیخ محمدیعقوب، و روزنامه نگار لبنانی عباس بدرالدین، به لیبی رسید، به دنبال جدال لفظی با قذافی، ربوده و ناپدید گردید.
۳۱ ماه آگوست جاری، مصادف است با بیست و ششمین سالگرد ناپدیدشدن امام موسی صدر، بنیانگذار مجلس اعلای شیعیان لبنان و «جنبش محرومان»؛ که مقدمه پیدایش «جنبش امل» به رهبری «نبیه بری» ـ وکیلی که در آن زمان، به تازگی از آمریکا به لبنان بازگشته بود و اکنون ریاست مجلس شورای لبنان را برعهده دارد ـ بود و تاسیس جنبش «حزب الله» به رهبری سید حسن نصراله نیز از پیامدهای آن است. از زمان ناپدیدشدن امام صدر، خانواده و هواداران ایشان، لحظهای از تلاش برای حل معما و آگاهی از سرنوشت امام و یارانش غافل نبودهاند و در این راستا، بسیاری از رهبران عرب و حتی ایران را ـ که پس از پیروزی انقلاب [امام] خمینی، در نزد قذافی جایگاهی مهم یافته بود ـ واسطه قرار دادند، اما نتوانستند پرده از این راز بزرگ برگیرند، زیرا دولت لیبی ابتدا هرگونه ارتباط با این حادثه شگفت انگیز را انکار کرد، سپس با تغییر در موضع خود، پذیرفت که امام صدر در لیبی بوده، اما این کشور را به مقصد ایتالیا ترک کرده است.
دولت ایتالیا پس از انجام تحقیقات رسمی، ورود امام موسی صدر از طریق هوا یا دریا به این کشور را منتفی اعلام؛ و موضوع را خاتمه یافته تلقی کرد. بدین ترتیب، جز خانواده و دوستداران امام ـ که بنابر گواهی شاهدان عینی معتقدند که ایشان زنده هستند و در لیبی به سر میبرندـ، دیگران پرونده را مختومه پنداشتند. هرچند دولت لیبی به انکار و پنهان کاری متوسل گردیده است، اما مراجع قضایی لبنان ـ آن هم در عالیترین سطوح ـ عقیده دیگری دارند و هفده تن از مسئولان لیبیایی و در رأس آنان، معمر قذافی رهبر این کشور را در حادثه ناپدیدشدن امام موسی صدر، مسئول و متهم میشمارند و بدین ترتیب، همگان را در موضع انفعال قراردادهاند. به گونهای که برخی تحلیلگران معتقدند که دستگاه قضایی لبنان، در واقع به جمهوری لیبی «اعلان جنگ» داده است، آن هم در حالی که دولت لیبی، به نحو بیسابقهای به غرب گرایش پیدا کرده و سیاست درهای باز را در قبال غرب ـ که روزی از نگاه دولتمردان لیبی، «امپریالیست» به شمار میآمد ـ در پیش گرفته است.
با چنین وصفی، آیا ممکن است خانواده امام صدر، به پاسخ قانع کنندهای برای معمای ربوده شدن ایشان دست یابند؟ گروهی براین باورند که زمان آشکار شدن سرنوشت امام موسی صدر نیز خواهد آمد، چنانکه دولت لیبی ابتدا نقش خود در سقوط هواپیمای «پان امریکن» بر فراز دهکده «لاکربی» اسکاتلند در سال ۱۹۸۸ را منکر میشد، اما با عقب نشینی از موضع خود، مسئولیت حادثه مذکور را پذیرفت و خسارتی معادل با ۲/۷ میلیارد دلار پرداخت نمود. در حادثه سقوط هواپیمای فرانسوی «یوتا» در کشور نیجر به سال ۱۹۸۹ نیز مشابه این موضعگیریهای متناقض را از دولت لیبی مشاهده کردیم که سرانجام مسئولیت آن را نیز دولت قذافی به عهده گرفت. اکنون نیز دولتمردان این کشور، سرگرم گفتگو با مقامات آلمان غربی برای پذیرش مسئولیت حادثه انفجار رستوران «لابی» در آلمان غربی سابق در سال ۱۹۸۶ و پرداخت خسارت آن هستند.
برخی از آگاهان سیاسی معتقدند که رفتار سران کشور لیبی در قبال بحران ربوده شدن امام صدر نیز بیشباهت به حوادث مذکور نخواهد بود. اما خانواده «صدر» ضمن رد این سیاست، خواهان دست یابی به حقیقت امر هستند، حتی اگر این روند مدتها به درازا بکشد. دولت لیبی نیز ضمن اعتراف پنهانی به مسئولیت خود در حادثه ربوده شدن امام صدر و یارانش، بار دیگر دولت ایران را واسطه قرار داد تا با استفاده از نفوذ خود در میان شیعیان لبنان، در ازای پرداخت خسارت سنگین و بازگرداندن جنازه ربوده شدگان، پرونده را مختومه اعلام کند، اما خانواده صدر با این پیشنهاد به شدت مخالفت کردهاند، تا قضیه «امامِ ربوده شده»، همچون جراحتی برجامانده از جنگ سرد «اعراب علیه اعراب»، برای زمان «تصفیه حساب»ها، همچنان سرگشاده باقی بمانَد.
روزنامه الاهرام العربی در راستای تلاش برای یافتن حقیقت، پیچیدهترین گمانههای موجود در این زمینه را افشا کرده است. بر مبنای یکی از این احتمالات، امام صدر هنوز زنده است و در یکی از زندانهای شهر «سبها» در جنوب لیبی به سر میبرد. این در حالی است که هر یک از این گمانهها میتواند به مهمترین چالش موجود در جهان عرب در سالهای آینده تبدیل گردد.