امام موسی صدر بر اين باور است كه همه دلالات اعم از مطابقه، تضمن و التزام در تفسير قرآن معتبر هستند. نكته ديگری كه امام صدر در تفسير قرآن به آن توجه داشت، اخبار قرآن در مورد علوم كشفنشده آن زمان بود؛ برخی كلمات استفاده شده در كلام الهی نشانگر اطلاعات عميقی است كه در آن زمان كشف نشده بود
آيتاللهالعظمی «محمدعلی گرامیقمی»، از مراجع عظام تقليد و استاد حوزه علميه قم، در نشست تخصصی «بررسی مطالعات قرآنی امام موسی صدر» كه به همت خبرگزاری قرآنی ايران(ايكنا) در قم برگزار شد، با بيان اين مطلب گفت: با مطالعه برخی جزوات مربوط به روش تفسيری امام موسی صدر به اين نكته مهم پی بردم كه وی، همه دلالات را معتبر میدانست؛ دلالات در منطق، ادبيات و اصول سه نوع هستند كه عبارتند از دلالت مطابقه، دلالت تضمن و دلالت التزام. وی افزود: در دلالت التزام، ميزان، التزام و ملازمه ذهنی است و نه ملازمه خارجی. شايد ملازمه خارجی وجود نداشته باشد و حتی ضد آن به كار رفته باشد و دو معنای مخالف هم به وجود بيايد؛ مثلاً وقتی میگوييم نابينا، اولين چيزی كه به ذهن میآيد چشم است، در حالی كه نابينايی و بينايی در دنيای خارج مخالف هم هستند؛ بنابراين برای تفسير آيات قرآن هم نبايد دنبال معنی تحتاللفظی باشيم، بلكه تفسير آيه لوازمی هم دارد. اين استاد حوزه در ادامه سخنانش تصريح كرد: امام موسی صدر معتقد بود كه به هنگام گوش سپردن به سخنرانی افراد، ما نبايد به معنای تحتاللفظی و دلالت التزامی و لغوی سخنان وی اكتفا كنيم؛ بلكه بايد حدود معلومات، فهم و دانش گوينده را نيز در نظر بگيريم؛ اگر درك گوينده خيلی بالاست فرق دارد با گوينده ديگری كه همين لغت را به كار میبرد. وی اضافه كرد: برای روشن شدن مطلب مثالی ذكر میكنم؛ «شمس» يعنی خورشيد، اما وقتی خداوند متعال با اين دانش نامتناهی، از واژههايی چون «شمس»، «قمر» و يا «ليال عشر» استفاده میكند، آيا منظورش همان معانی لغوی است يا اينكه معانی گستردهتری را مدّ نظر دارد؛ منظور از «شمس» در آيات قرآنی «هر وجود روشن و روشنگر» است كه به حضرت محمد (ص) اشاره دارد؛ همچنين «قمر» در لغت يعنی ماه، اما وقتی در نظر بگيريم كه گوينده اين كلمه، خداوند متعال است میفهميم كه اين كلمه بايد معنای بسيار گستردهتری داشته باشد؛ قمر يعنی هر وجود روشنگری كه نور خود را از شمس میگيرد؛ بنا بر روايات، منظور از قمر «حضرت علی(ع)» است. اين مرجع تقليد با اشاره به آيه دوم سوره «فجر» اظهار كرد: همچنين در تفسير آيه دوم سوره مباركه «فجر»، بايد به اين نكته توجه داشت كه خداوند متعال با دانش فراگير خود زمانی كه از «10 شب» سخن میگويد، اين شبها در كدام ماههای سال قرار گرفتهاند؟ آيا منظور 10 شب اول ذیحجه، محرم و يا 10 شب آخر ماه مبارك رمضان است. اما وقتی به دانش فراگير الهی توجه كنيم متوجه میشويم كه وقتی خداوند میگويد «ليال عشر»، منظور حتما چيزی فراتر از شب به معنای لفظی است و در روايات آمده است كه اين 10 شب به زمان حكومت از امام دوم تا يازدهم(ع) اشاره دارد. وی تأكيد كرد: با توجه به خانهنشين شدن ائمه اطهار(ع) از زمان امام حسن مجتبی(ع) تا امام حسن عسگری (ع)، اين مدت زمان عصر ظلمت خوانده میشود و «ليال عشر» يا «10 شب» مربوط به همين دوران عنوان میگردد. اين استاد حوزه در ادامه به نظر امام موسی صدر درباره حروف مقطعه قرآن كريم اشاره و اظهار كرد: برخلاف كسانی كه معتقدند حروف مقطعه رموز و اسرار بين خداوند و پيامبر اكرم (ص) هستند، امام موسی صدر بر اين باور است كه خداوند متعال با ذكر اين كلمات ساده در ابتدای هر سوره، نوعی مبارزهطلبی كرده است؛ اين حروف اشاره به اين دارد كه قرآن از همين كلمات ساده تشكيل شده است و اگر كسی میتواند، آيه و يا سورهای مانند آن بياورد. آيتاللهالعظمی گرامی قمی ادامه داد: اگر يك معنی رمز در حروف مقطعه مورد نظر بود، لااقل كفار و مخالفان پيامبر(ص) سر و صدايی راه میانداختند تا از اين موضوع برای دامن زدن به اتهاماتی چون ساحر و جادوگر بودن پيامبر(ص) استفاده كنند اما در هيچ كجای تاريخ به اين مسئله اشاره نشده است كه كسی به خاطر اين حروف بر پيامبر اسلام (ص) ايرادی گرفته باشد. اين استاد حوزه در بخش ديگری از سخنانش به نظر علامه طباطبايی درباره حروف مقطعه اشاره و عنوان كرد: درباره حروف مقطعه دو نوع روايت هست؛ يكی اينكه اين حروف، رموزی بين خدا و پيامبر هستند و ديگر اينكه خداوند میخواهد بگويد كه قرآن كريم از همين حروف ساده تشكيل يافته است. وی افزود: علامه طباطبايی معتقد است اگر به سورههايی كه با حروف مقطعه آغاز شده، نگاه كنيم، میبينيم كه اين كلمات بيش از واژههای ديگر در اين سورهها به كار رفته است؛ مثلاً در سوره «قاف» از حرف قاف زياد استفاده شده است، در بقره «الف و لام و ميم» است كه اين نشانگر مبارزهطلبی قرآن در مقابل كفار است كه اگر میتوانند با همين حروف ساده همانند قرآن را بياورند. آيتاللهالعظمی گرامی خاطرنشان كرد: نكته ديگری كه امام موسی صدر در تفسير قرآن به آن توجه داشت، اخبار قرآن در مورد علوم كشفنشده آن زمان بود؛ برخی كلمات استفاده شده در كلام الهی نشانگر اطلاعات عميقی است كه در آن زمان كشف نشده بود. برای مثال در آيهای كه زمين را به گهواره تشبيه میكند، در آن زمان كسی توجه نداشت كه زمين مانند گهواره در حركت است؛ مردم در آن دوره زمين را ساكن میدانستند. وی در پايان با ذكر مثالی ديگر از توجه امام موسی صدر به اخبار قرآن درباره علوم كشف نشده، تصريح كرد: در تفسير سوره يوسف (ع) نكتهای مشاهده كردم كه تاكنون به غير از امام موسی صدر كسی به آن توجه نكرده است؛ در سوره يوسف، لفظ «عزيز» آمده است؛ لغت قبطی زمان حضرت يوسف برای «عزيز»، كلمه «پوتيفار» بود كه به مفهوم «عزيز، خدای خورشيد» است. به تعبير امام موسی صدر، قرآن كريم فقط از اين عبارت كلمه عزيز را مورد استفاده قرار داده و بقيه عبارت را حذف كرده است چون در زمان حضرت يوسف (ع)، شاه را به منزله خدا میدانستند و به همين دليل قرآن فقط از واژه عزيز بهره برده است.