راز موفقيت امام موسي صدر چیست؟
مهدی فرخیان
امام موسی صدر روحانی جوانی بود که در حدود ۳۱ سالگی به لبنان رفت و نزدیک به دو دهه در آن کشور به فعالیتهای علمی- اجتماعی پرداخت. او سی سال داشت که مدیر مسئول نشریه مکتب اسلام شد. انتشار این نشریه از آن جهت اهمیت دارد که بدانیم نخستین نشریه شبه رسمی حوزه بود. خودش عهدهدار نوشتن مقالات اقتصادی و تبیین مکتب اقتصادی اسلام و مقایسه آن با دیگر نظامهای اقتصادی شد. او در زمان تحصیل توانست هم دروس حوزه را تا درجه اجتهاد ادامه دهد و هم در دانشگاه رشته حقوق اقتصادی بخواند. تحصیل همزمان در حوزه و دانشگاه آنهم در دهه ۳۰ و برای کسی که در بیت یکی از مراجع بالیده است، کم موفقیتی نیست.
البته عمده فعالیتهای امام صدر مربوط به دوران زندگی او در لبنان است. او میراثدار و جانشین علامه شرفالدین شد. او در این دوران مجلس اعلای شیعیان و هنرستان صنعتی جبل عامل و آموزشگاه پرستاری و خانه قالیبافی و مدرسه معلولین و جنبش امل و... را تأسیس کرد. او رهبر شیعیان شد و از سوی دیگر، مورد احترام همه فرق لبنانی بود. به گونهای که مسیحیان او را مسیح میخواندند. بسیاری از مخالفانش همچون شیخ محمد جواد مغنیه و هاشم معروف الحسنی هم از حامیانش شدند. در واقع، این امام صدر بود که توانست آنان را همراه و حامی خود کند.
او در میان سیاستمداران منطقه نیز نفوذی کمنظیر یافت؛ میان افرادی همچون حافظ اسد، یاسرعرفات، جمال عبدالناصر، ملک حسین و.... افزون بر این، حضوری موفق در کنفرانسهای علمی جهان اسلام داشت که در کنفرانس «مجمع البحوث الاسلامیه» قاهره او را «نجم المؤتمر» میخواندند.
از همه مهمتر، توانست معادلات سیاسی لبنان را دچار دگرگونی و شیعیان را وارد معادلات سیاسی لبنان و منطقه کند و با ارتقای سطح فرهنگی و اقتصادی شیعیان عملاً هویتی دوباره به شیعیان عطا کرد.
***حال این سئوال مطرح میشود که «راز موفقیت امام موسی صدر چه بود؟»
دلایل گوناگونی را مطرح میکنند؛ همچون شناختش از دین اسلام، شناخت وضعیت منطقه (به لحاظ فکری و سیاسی)، شناخت کامل از لبنان، آشنایی با مکاتب جدید دنیا، اهل مدارا بودن، هوش فراوان، خلاقیت و....
اما هیچکدام برای روشن شدن چرایی موفقیت امام موسی صدر کافی نیست، زیرا افراد دیگری هم بودهاند که واجد یک یا بیش از یکی از این ویژگیها و مؤلفهها بودهاند اما به اندازة او تأثیر گذار نبودهاند. گویا تنها عامل موفقیتش «اخلاقمدار» بودن است. مخالفان امام در اثر اخلاقش بود که حامی او شدند. او با اخلاق خود توانست عده زیادی را همراه خود کند تا دولت و مجلس لبنان تن دهند که قانون مجلس اعلای شیعیان را تصویب کنند. با این مسئله بود که توانست جوانان را جذب کند تا راه برای تأسیس جنبش امل هموار شود. حتی سران کشورهای مختلف مجذوب اخلاق و منشاش بودهاند. این اخلاق مبتنی بر برداشتی بود که امام صدر از اسلام داشت. در واقع، بر اساس نگرش خود از دین اسلام بود که رفتار میکرد. نگرشی که «انسان» و کرامت آن در آنجایگاه محوری داشت.
«انسانمحوری» بنیان همه اقداماتش صدر است؛ این انسان، تنها انسان مسلمان شیعه یا سنی نیست. در واقع دین، مذهب، رنگ و ملیت در انسان امام صدر، چندان اهمیتی ندارد. البته امام صدر اومانیست نبود. اومانیسم زاییده فرهنگ غرب است و همراه خود لوازمی دارد که امام به آنها التزام نداشت. بلکه او اندیشمند و رهبری شیعی انسانمحور است. قصه آنتیبا، بستنی فروش مسیحی، نمونه آشکار این مسئله است. برای اهمیت جایگاه انسان در اندیشه امام صدر کافی است نگاهی بیندازیم به بند نخست میثاق جنبش امل.
جنبش امل جایی است که تفکر و نگرش امام حاکم است و خود صراحتاً بدین مسئله اشاره دارد. او در جلسه تأسیس جنبش امل پس از آنکه درباره مبانی این جنبش توضیحاتی میدهد، در پاسخ به پرسش یکی از حاضران چنین میگوید: «اسلامی که موسی صدر میفهمد.»
در بند نخست میثاق جنبش امل آمده است: «ایمان به انسان و کرامت او بعد زمینی ایمان به خداست.» این بیان به روشنی انسانمحوری را در اندیشه او نمایان میسازد. در واقع، صدر «ایمان به انسان» را مطرح کرده است. او ایمان به انسان را ایمان به خدا دانسته است؛ البته بعد زمینی ایمان به خدا. او چنان جایگاهی برای انسان قائل است که احترام به انسان را وارد مقوله ایمان میکند.
پس از این بند، امام موسی صدر در میثاق جنبش امل به اسلام و میراث اسلامی در دیگر بندها میپردازد. میتوان چنین برداشت کرد که مقصودش در میثاق امل مطلق انسان است؛ یعنی انسان بینظر به دین، مذهب، رنگ و ملیت.
نکته حائز اهمیت این است که امام صدر با تمام وجود، به این اعتقاد و لوازم آن ملتزم بود. حتی تا امروز یک مورد نیافتهام که او حقی را بر اساس علقههای دینی، خانوادگی، ملی و... انسانی ناحق کرده باشد. همچنین امام موسی صدر از جمله شخصیتهایی است که سخن، اعتقاد و عملش با هم یکی است؛ همانگونه رفتار میکرد که میاندیشید: «اخلاق مداری» و «انسان محوری» و یکسانی «قول، عمل و فکر» راز موفقیت امام صدر است.