آوردگاهى كه نبرد عاشورا در آن شكل گرفت، در حقيقت همان آوردگاه ارزشهاى انسانى است كه هرگز از ايمان جدا نيست و ابعاد آن با آدمى و حياتش، در هر زمان و مكانى ادامه مىيابد.
پيام امام موسي صدر با عنوان «صلح، پيوند پاينده اسلام و مسيحيت» كه به مناسبت تقارن عاشوراي حسيني(ع) و ميلاد حضرت مسيح(ع) و با تأكيد بر مهفوم صلح در اين دو حادثه تاريخي ايراد شده است مجددا منتشر شد. به گزارش روابط عمومي مؤسسه فرهنگي تحقيقاتي امام موسي صدر، اين پيام در 22 دسامبر 1977، مطابق با يكم جدی(دي 1356)منتشر شد كه در آن سال نيز همچون كنون، عاشوراي حسيني با ايام ميلاد حضرت مسيح مقارن شده بود و همين مقارنت سبب صدور اين پيام امام موسي صدر به مردم لبنان شد. در بخشي از اين پيام ميخوانيم: آوردگاهى كه نبرد عاشورا در آن شكل گرفت، در حقيقت همان آوردگاه ارزشهاى انسانى است كه هرگز از ايمان جدا نيست و ابعاد آن با آدمى و حياتش، در هر زمان و مكانى ادامه مىيابد. ديوارههاى زندان خويشتن آدمى را درهم مىكوبد، ميان او و همنوعانش پيوند برقرار مىكند و انسان را به موجودى سترگ بدل مىسازد كه شخصيتى فراتر از محدودههاى زمانى و مكانى و توانمندتر از انسان عادى مىيابد. امام موسي صدر در اين پيام، با تأكيد بر مفهوم صلح و آشتي و چگونگي زايش دوباره صلح در جهان و جان زمين و آسمان به وسيلهي رويكرد دوباره به ارزشها، به تقارن ايام ولادت مسيح با عاشوراي حسيني اشاره ميكند و ميگويد: امسال سالگرد شهادت حسين(ع) در آستانه سالروز ميلاد حضرت مسيح(ع) صورت مىگيرد، روزى كه ارزشهاى والاى معنوى، به رغم موانع مادى، به پيش رفت؛ روزى آكنده از مفهوم صلح و بلكه روز صلح و آشتى. در بخش ديگري از اين پيام، امام موسي صدر به توصيف زمانهي حسين(ع) و تشريح كار حسين(ع) ميپردازد و ميگويد: انسانهاى همروزگار حسين(ع) در بالاترين مراتب انحراف مىزيستند، انحراف فراگيرى كه با به بيراهه رفتن حكومتها آغاز گرديد، سپس همه بخشهاى جامعه را فراگرفت و سرانجام به جانها و وجدانها سرايت كرد و يا آنها را مسخّر و زرخريد خود گردانيد يا بر آنها نفوذ و غلبه يافت. امام موسي صدر اوضاع حكومت زمانهي امام حسين(ع) را چنين تشريح ميكند كه: خلافت متعهد و پاسخگو به سلطنتى موروثى بدل گشت كه بنا به ميل خود فرمان مىداد و آنچه را خود مىخواست، اجرا مىكرد. جهاد، كه درى از درهاى بهشت بود، به ماجراجوييهاى كاسبكارانه تغيير ماهيت داد. اموال عمومى از بيت المال به خزانههاى سلطان انتقال يافت. مناصب از دست شايستگان كاردان بيرون رفت و در اختيار دونان قرار گرفت. حيات و آزادى آدمى هيچ ارزشى نداشت. آن گاه كه حاكم بر او خشم مىگرفت، او يا در مرج عذرا به قتل مىرسيد يا به ربذه تبعيد مىشد يا به واسطه مزدورانى كه صدر اسلام را درك كرده بودند، با جعل حديث، مورد حمله واقع مىشد. اين رويدادها رخ مىدهند، منكرات و بدعتها پديد مىآيند و تكرار مىشوند و در برابر خود هيچ مانع يا معترض يا دست كم پرسشگرى نمىيابند. در اين پيام ميخوانيم: حسين(ع) ارزشها را با شهادت خود پاس داشت، با مرگ خود حياتى دوباره بخشيد، با خون خويش بر پيشانى تاريخ منقوش ساخت و پس از آنكه دلها را لرزاند و عقلها را با ژرفاى مصيبت از خواب بيدار كرد، آنها را در اعماق دل و ذهن انسانها رسوخ داد.