موضوع آزادى بیان در جامعه بشری، با بروز انقلاب فرانسه طرح شد. این انقلاب در سال ۱۷۸۹میلادى به پیروزى رسید و حقوق بشر و شهروندى را در اعلامیههایى تعریف کرد.
طیبه ولى بغدادی
موضوع آزادى بیان در جامعه بشری، با بروز انقلاب فرانسه طرح شد. این انقلاب در سال ۱۷۸۹میلادى به پیروزى رسید و حقوق بشر و شهروندى را در اعلامیههایى تعریف کرد. به گونهاى که در اصل چهارم «حقوق بشر و شهروند» آزادى عمومى بدین شکل تعریف شد که: آزادى عبارت از انجام هر کارى است که به دیگرى لطمه وارد نسازد.
بنابراین اعمال حقوق طبیعى هر شخص، محدودیتى جز آنچه تامین حقوق طبیعى اعضاى دیگر جامعه در نظر گرفته شده است ندارد و این محدودیت را فقط قانون معین مىکند. آزادىها عموما به دو دسته شخصى و فکرى تقسیم مىشوند.
آزادىهاى فکرى در حقیقت آزادىهاى سیاسى است، که شامل آزادى عقیده، آزادى مذهب و آزادى بیان، آزادى مطبوعات و سایر وسایل ارتباط جمعی، آزادى انجمنها، احزاب و جمعیتها و آزادى اجتماعات و تظاهرات است. گروهى بر این باورند که مطبوعات آزاد مىتوانند جامعهاى را به سعادت و بهروزى رسانده و اسباب پیشرفت و ترقى یک کشور را فراهم کنند.
سید جمالالدین اسدآبادی، که از جمله اندیشمندان و مصلحان بزرگ معاصر است، چنین اندیشهاى درباره مطبوعات دارد. چندى پیش که سازمان گزارشگران بدون مرز گزارش سالانه خود را منتشر ساخت و ایران را از نظر میزان آزادى مطبوعات در میان کشور جهان در رتبه پایینى قرار داد، این سوال در ذهن به وجود آمد که جایگاه عنصر مطبوعاتى در جامعه کجاست؟ و اینکه مطبوعات در راه خدمت به اجتماع چه وظیفهاى دارند؟ و آیا مطبوعات مىتوانند در ساختن جامعه ایدهآل موثر باشند؟ و یا اینکه حکم چشم نظارتى را براى اجتماع داشته باشند تا هر زمان که انحرافى مشاهد کردند آن را به اطلاع جامعه برسانند؟ هر چند که این روزها تعدادى از روزنامهنگاران هموطن در زندان به سر مىبرند و آنان که ظاهرا آزاد هستند هم کمتر مىتوانند آنچه را باید، بگویند.
برآن شدم تا کلام یک عالم دین را درباره مطبوعات و حق روزنامهنگار با هم بررسى کنیم. چیزى که شاید کمتر بتوانید درکلام علماى دین آن را بیابید. سید موسى صدر، مجتهدى دانشآموخته حوزه علمیه قم و نجف است که به دعوت علامه شرف الدین و تائید آیتالله بروجردى به لبنان هجرت کرد. بعد از گذشت مدتى به امام موسى صدر مشهور شد و وجدان لبنان لقب گرفت.
امام موسى صدر در مراسم هفتمین روز ترور کامل مروه روزنامهنگار لبنانى (۳۱/۵/۱۹۶۶) سخنانى را ایراد کردند. سخنانى سرشار از احترام به رسانه و عنصر مطبوعاتی، سخنانى که در آن آزادی، حق روزنامهنگار شمرده شد، حقى که جامعه باید به او پیشکش کند. با هم گزیدهاى از این سخنرانى را مرور مىکنیم:... مطبوعات محرابى است براى پرستش خدا و خدمت به انسانها، و اگر از عهده وظایف خود بر نیاید دامگه شیطان و مایه تخریب انسانیت خواهد بود.
این عرصه از مهمترین و حساسترین میدانهاى جهاد است. زیرا افکار عمومى را شکل مىدهد، فرهنگ آفرین است، خوراک روح را فراهم مىآورد، مراحل جدید تکامل معنوى را پى مىنهد، عواطف مردم را پیراسته مىگرداند، و آنها را به نیکى و راستى رهنمون مىشود. مطبوعات، با نظارت بر جامعه و ارکان آن و با جهت دهى به دولت و حاکمیت و نهادها و با مشارکت در سازماندهى اقتصاد و سیاست و کوشش در تصحیح امور جامعه در حقیقت، به جامعه بشرى و محیط انسانى نظم مىبخشد و به این ترتیب، خدمتگزار جامعه، فرد و انسانیت و نتیجتا از ارکان کرامت بخشیدن به انسان و حفظ این کرامت است.......
عنصر مطبوعاتى مىتواند جامعهاى صالح بیافریند. چون آنگاه که مقالهاى نشر مىدهد یا تحلیلى مىنویسد یا تصویرى را به چاپ مىسپارد یا عنوانى را برجسته مىکند یا به تفسیر رویدادى مىپردازد، در حقیقت، در پى جهت دادن به فرد و جامعه است، و مىتواند پدرى راهنما و دلسوز و هدایتگرى فرزانه باشد، همچنان که مىتواند خیانتکار یا گمراهکننده یا تحریفگر حقایق و اندیشهها باشد.......
مطبوعات از مهمترین میدانهاى جهادى و از برجستهترین عوامل تکوین انسان مدنى است. اینجایگاه والا وظایفى در قبال جامعه، بر عهده اصحاب مطبوعاتى مىگذارد، همانطور که وظایفى در قبال اینان بر عهده جامعه مىنهد. وظیفه اینان در قبال جامعه جهتدهی، روشنگرى و خیرخواهى مخلصانه و بىشائبه است. حق آنان بر جامعه نیز همان برخوردارى از آزادی، و پشتیبانى و تامین امکاناتى است که او را از فساد و انحراف مصون بدارد.......
آزادى برترین سازوکار فعال کردن همه توانایىها و ظرفیتهاى انسانى است. هیچ کس نمىتواند در جامعه محروم از آزادى خدمت کند، توانایىهایش را پویا و موهبتهاى الهى را بالنده سازد....
آزادى یعنى به رسمیت شناختن کرامت انسان و خوش گمانى نسبت به انسان؛ حال آنکه نبود آزادى یعنى بدگمانى نسبت به انسان و کاستن از کرامت او. کسى مىتواند آزادى را محدود کند که به فطرت انسانى کافر باشد. فطرتى که قرآن مىفرماید: فطرت الله التى فطر الناس علیها. فطرتى که پیامبر باطنى و درونى انسان است. آزادى حق روزنامهنگار است، که جامعهاش باید به او پیشکش کند. آزادى خدمتى است به روزنامهنگار تا کار خود را به انجام رساند، خدمتى است به جامعه تا همه چیز را بداند....
براى آنکه نظر روزنامهنگار خیرخواهانه، صادقانه و بىشائبه باشد، برجامعه است که براى او آزادى را تامین و خاطر آسوده را تضمین کند، تا تحت تاثیر زرق و برقها و انواع فشارها قرار نگیرد. با چنین تمهیداتی، جامعه هم منتفع خواهد شد. با چنین سازوکارى جامعه به خود نیز خدمت مىکند، نقش حقیقى خویش را ایفا مىکند، و از توان جهادگران خود بارور و بهرمند مىشود. به راستى که آزادى والاترین شیوه براى شکوفا کردن قابلیتها، ظرفیتها و استعدادهاى جامعه است و چنین حقى با آزادى ادا مىشود. روزنامهنگار نباید مورد اهانت و تحت فشار قرار گیرد، نباید به فقر و ندارى بیفتد، و نباید در معرض تهدید و ترور واقع شود....
آنچه با هم مرور کردیم نشان از جایگاه ویژه رسانه در اندیشه امام موسى صدر دارد. هر چند در آن زمان مهمترین رسانه در جوامع، مطبوعات بودند؛ اما مىتوان این نگاه را امروز به تمام شکلهاى اطلاعرسانى تعمیم داد. آنجا که عنصر مطبوعاتى مىتواند جامعهاى صالح بیافریند، در این روزگار رادیو، تلویزیون، امواج ماهواره و خطوط اینترنت چه کار عظیمى مىتوانند در ساختن فرهنگ جوامع و تعالى انسانها انجام دهند؟