بیم آن میرود که روزه به عادتی بیروح، و شعائر آن به سنتهایی سرگرم کننده بدل، و ماه رمضان از همه معانی اصلیاش تهی شده باشد.
به گزارش خبرگزاری دانشجویان ایران به نقل از پایگاه اطلاعرسانی امام موسی صدر، در پیام امام موسی صدر که در تاریخ ۲۱ اکتبر ۱۹۷۱ (مطابق ۲۹ مهر ۱۳۵۰) به مناسبت ماه مبارک رمضان صادر شده، آمده است؛ «مومنان! دگر بار، رمضان مبارک فرا رسیده است. با شبهای الهامبخش، روزهای آموزنده و فضای آکنده از شمیم خاطرات و عبرتهایش که مایه جدیت و نظم است.
دگر بار، روزه میگیریم، شب زندهداری میکنیم، شعائر را دو چندان میکنیم و سرانجام عید را با شادمانی و خشنودی جشن میگیریم و پس از آن به زندگی عادی باز میگردیم. بدین سان، سالها تکرار و بر حجم خاطرات افزوده میشود. اما بیم آن میرود که روزه به عادتی بیروح، و شعائر آن به سنتهایی سرگرم کننده بدل، و ماه رمضان از همه معانی اصلیاش تهی شده باشد. با نگاهی سریع درمییابیم که این مشکل، یعنی مشکل و مسئله روزه و رمضان، مسئله همه عبادات و همه مناسبتهاست. این آفت به همه عبادات و ایام راه یافته و اماکن مقدس و شعائر دینی و همه آموزههای آسمانی را در برگرفته است.
آیا نقش راهبری دین در هدایت آدمی به آخر رسیده و به آیینها و خاطرات و تجمل بدل شده است؟ یا اینکه اساساً آموزههای دینی برای تخدیر آدمی آمدهاند و از آنجا که سختیها فراگیرند، این آموزهها نیز همه زندگی آدمی را فرا گرفتهاند؟ آیا اکنون که آدمی بر بسیاری از مشکلات و سختیهایش چیره گشته، باید از نقش دین بکاهیم؟ مومنان! بهتر است پیش از آنکه دیگران از ما بپرسند، ما خود این پرسش دشوار را از خود بکنیم. اما حقیقت این است که این پرسش و پاسخها پیشتر مطرح شدهاند، اما ما آنها را نادیده گرفتیم، بر آنها چشم پوشیدیم و از سخن گفتن درباره آنها روی برتافتیم، تا با واقعیت دلهرهآور و تلخ روبهرو نشویم.ای مومنان!
آیا در روزههامان آثار روزه را میبینیم؟ و در نمازمان عروج آن را؟ آیا در فطر و قربان معانی این اعیاد و کارکردشان را حس میکنیم؟ آیا شعائر در ما فعل و انفعال و اماکن مقدس در ما اثر دارد؟ آیا در مسجد الاقصی و کلیسای قیامت آن معانی را که بالقوه برایمان روشن بود، یافتهایم. اینها تجارب تلخ و دردآور ما در متن واقعیت تلخ و دردآور ماست. پس بار دگر با نگاهی واقعبینانه، همهجانبه و با شجاعت و بینش آموزههای دینیمان را ارزیابی کنیم، شاید راهی نو بپیماییم و در آنها زندگی بدمیم، و از هستی خود، به دین و آموزههای والایش ببخشیم تا جایگاه رفیع و فراگیر خود را باز یابد. بگذاریم دین ابعاد وجودی ما را فراتر ببرد و کثرتمان را وحدت بخشد و تشتتمان را به همدلی بدل کند.
ای مومنان! هرگاه اندیشه دینی و آموزههایش در همه ابعاد زندگیمان در خانه، در بازار، در دفتر کار، و در عرصههای حیات ما حضور داشته باشد، هرگاه حصارها را از احساس دینی در بند در عبادتگاهها برداریم و بگذاریم این احساس به کلیت حیاتمان راه یابد، به زندگیمان پا نهد، تا اختیار ما به دست او باشد و اثر گذارد و هدایت کند، هرگاه به او فرصت دهیم و نخواهیم که با منزوی کردن او از نقشش بکاهیم و او را از میان ببریم، آثار این گنج گرانمایه را در زندگی و در ساختن تمدن خود میبینیم.
مومنان! روزه ماه رمضان و دیگر عبادات و شعائر دینی تنها فعالیت جسمانی نیستند، بلکه حرکاتی سرچشمه گرفته از عقل و دلاند که به قالب حس درمیآیند و با آن درمیآمیزند. از همینرو، هرگاه به دور از دخالت عقل و دل انجام گیرند، اعمالی خشک، کمرنگ و تقلیدگونهاند که ما را به خود مشغول میکنند، ولی تأثیری نمیگذارند. بر ماست تا در این تجربه تازه و این ماه مبارک و در روزهاش، عقل و دل را در کنار جسم فعال کنیم. باید تفکر و تأمل کنیم، باید عشق بورزیم و حساس باشیم. باید این عشق و آن تأمل را در متن روزه خود جاری سازیم. پیامبر فرمودند: تفکر ساعه خیر من عباده سبعین سنه (یک ساعت تفکر، برتر از هفتاد سال عبادت است.) امام صادق نیز فرمودهاند: هل الدین الا الحب؟ (آیا دین جز محبت است؟) اینچنین روزهداری، سپر آتش است و یکی از ارکان اسلام، مهمانی خداوند است و تکریم انسان. قدر انسان است و قَدَر او. فقط در این صورت است که رمضان شرایط و فضایی را فراهم میکند که در آن انسان گرامی ساخته میشود انسانی که فاتح مکه است و پیروز بدر و سازنده تاریخ.
اینچنین رمضانی ماه الفت و همدردی با دیگران و فصل فراموشی کینهها و اتحاد صفوف است. ماه وحدت کلمه و وحدت دلها و ماه رستاخیز دوباره امت است. اینگونه روزهداری ماه رمضان نخستین گام در ساختن امت و تاریخ است، تمرینی برای جهاد و آمادگی برای نبرد است، آغاز بازگشت به سوی خداست، به سوی سرزمین مقدس خدا، به سوی قدس. این وعده حق خداوند است و خداوند از وعدهاش تخلف نمیکند. خداوند میفرماید:... ولینصرن اللَّه من ینصره ان اللَّه لقوی عزیز. الذین ان مکنا هم فی الارض أقاموا الصلاه و آتوا الزکاه و امروا بالمعروف و نهوا عن المنکر و للَّه عاقبه الامور.» (حج: ۴۰ و ۴۱)