۹ شهریور ماه، سی و یکمین سالروز ربوده شدن امام موسی صدر و همراهانش شیخ
محمد یعقوب و سید عباس بدرالدین است که به احتمال زیاد همچنان در زندان
لیبی به سر می برند.
ربودن امام موسی صدر در میان اختلاف و جدایی کشورهای عربی و اسلامی و بر اساس نقشه طرح ریزی شده آمریکایی- صهیونیستی با هدف استیلا بر تمامی منطقه انجام گرفت. امام موسی صدر با تلاش بیوقفه با مدیریتی هوشمند به شکل گیری انتفاضههای اسلامی ایران، لبنان و فلسطین دامن میزد. امروز قدرت و توانمندی حزب الله لبنان را میتوان از برکت حضور ایشان در لبنان و نهادهای تأسیس یافته توسط او دانست.
در گفتوگوی زیر به سراغ محمدرضا زائری رفتهایم تا نگاهی اجمالی به تحولات سیاسی و اجتماعی لبنان را پس از امام موسی صدر تاکنون داشته باشیم. محمد رضا زائری مدتی است که برای ادامه تحصیل در لبنان به سر میبرد و با شیعیان لبنان و نهادهای اسلامی منطقه در ارتباط است.
با توجه به آنکه به سالگرد ناپدید شدن امام موسی صدر نزدیک میشویم، در ابتدا میخواهیم نیم نگاهی به فعالیتهای ایشان و سیر تحولات سیاسی و اجتماعی منطقه از زمان ایشان تاکنون داشته باشیم. اگر کسی حتی زمان حضور امام موسی صدر و فعالیتهای ارزشمند و بزرگ ایشان، متوجه عمق و تاثیر و ارزش کار جهادی بزرگ او نمیشد، هم اکنون با گذشت زمان و مشاهده آثار و نتایج آن به روشنی در مییابد که امام صدر چه حرکت عظیم و چه بنیان سترگی را گذاشته است که امروز در حال تحقق اهداف خود است. اتفاقاتی که در سالهای اخیر در منطقه افتاد و تاثیرش را بر کل جهان گذاشت، از فتح جنوب لبنان و جنگ ۳۳ روزه آن با رژیم صهیونیستی و جنگ ۲۲ روز غزه و در نهایت انتخابات اخیر لبنان، بدون شک تماماً بر اساس معماری و قاعدهای است که موسی صدر تأسیس و تعریف کرده بود. زمانی که موسی صدر به لبنان آمد، واقعیت و وضعیت اجتماعی و اقتصادی شیعه تأسف بار و بسیار نابسامان بود.
شاید به هیچ وجه کسی فکر نمیکرد که روزی همین شیعیان عزت و سربلندی لبنان را رقم بزنند. اگر فرصتی باشد زمان خاصی را باید برای تحلیل شرایط لبنان در ۵۰ سال اخیر اختصاص داد و آنگاه متوجه خواهیم شد که با ورود موسی صدر چه جهش توسعهای در زمینههای مختلف سیاسی، اقتصادی و امنیتی در جنوب لبنان وجود داد. اساساً شیعه لبنان پنج دهه پیش از این هیچ هویت مستقل و حضور محسوسی در منطقه نداشت و در فقر و فساد و نابسامانی اقتصادی و ناهنجارهای اجتماعی غوطه ور بود. پراکندگی جمعیت آنها بسیار بود و در بین جامعه و مردم لبنان هم، شیعیان هیچ گونه نقش و حضور و ارزشی نداشتند.
اما با تاسیس نهادهای اجتماعی و فعالیتهای مستمر شبانه روز امام موسی صدر برای شیعیان، به آنها یک هویت و جایگاه مستقل در لبنان و منطقه داد. جوشش و خود باوری که او به جوانان شیعه داد، پیش از این به هیچ وجه در تاریخ لبنان نبود، به شیعیان آموخت که با سربلندی در منطقه به دنبال احقاق حقوق خود باشند.
امروز با صراحت تمام حضرت آقای نصرالله و رهبران مقاومت و حزب الله که امروز یک الگوی درخشان مقاومت در جهان شناخته شدهاند، اساس اندیشه و حرکت خود را بر مبنای حرکت و اندیشه امام موسی صدر میدانند البته پیروزی انقلاب و نهضت عظیم امام خمینی (ره) جرقه جوش و خروش شیعیان لبنان را زد که در گسترش آن در لبنان نیز باز هوشمندی موسی صدر وجود داشت.
چه شاخصههایی را در شخصیت فردی امام موسی صدر میتوان نام برد که منجر به این تحول و انقلاب در میان مردم لبنان شد؟
بخشی از توانمندی و قدرت ایشان به جنبههای شخصی او بر میگردد، ایشان یک چهره درخشان از خانواده بزرگ و با سابقه صدر هستند که در علم و فقاهت سابقه ۸۰۰ ساله دارند. همچون این خانواده به ندرت پیدا میشود. دو چهره شاخص و ستاره بزرگ این خاندان امام موسی صدر و پسر عموی او نابغه بزرگ حوزههای علمیه نجف، شهید سید محمدباقر است. موسی صدر جدای از این وابستگی به جهت شخصی و فردی نیز توانمندیها و قابلیتهای خاصی داشت که در کمتر کسی جمع میشود. وی از چهرههای نادر و کم نظیر حوزههای علمیه است که در کنار علم و فقاهت، دانش اجتماعی به روز، هوش و ذکاوت و توانمندیهای مدیریتی به جهت آینده نگری دقیق باعث شد که از او یک شخصیت بینظیر و موثر بسازد تا آنجا که وقتی مرحوم علامه شرف الدین، برای بار اول او را دید، گفت که حس میکنم گمشده خود را پیدا کردهام و میتوانم با اطمینان آینده شیعیان لبنان را به ایشان بسپارم. نکته مهم شروع حرکت و جنبش موسی صدر در لبنان این است که ایشان از موضع یک فقیه و مجتهد به لبنان وارد شد که به علوم سیاسی و اجتماعی و علوم جدید واقف است، نه اینکه صرفاً ورود او از موضع یک چهره سیاسی یا صرفاً چهره اجتماعی یا فرهنگی باشد. او از موضع عالم دینی وارد شد اما با یک نگاه همه جانبه به تدبیر و اراده و مدیریت مسائل اجتماعی و فرهنگی جامعه شیعی لبنان پرداخت. جوانان امروز لبنان پس از گذشت ۳۰ سال از حضور امام موسی صدر چه ذهنیتی نسبت به ایشان دارند.
آیا تاکنون نیز موسی صدر و اندیشه او در لبنان زنده است؟
امام موسی صدر در دوره حضور با برکت و با ارزش خود آنچنان مقتدر و هوشمند عمل کردند که امروز هم در لبنان تمام طایفههای سیاسی و اجتماعی شیعه و غیر شیعه از سایر ادیان و مذاهب، او را به عنوان یک چهره پدر میدانند و احساس میکنند که پدری از آنها گم شده و در غیبت به سر میبرد. این نگرش ناشی از همان روحیه جامع و همه شمول امام صدر بود که با تمامی احزاب و طوایف ادیان به بهترین شکل همکاری و تعامل داشته است.
بنابراین امروز جوانان لبنانی از هر گروه و طایفهای، ذهنیتی پدر گونه از امام صدر داند، مضاف بر اینکه هر چه زمان میگذرد با تحقق اندیشههای انقلابی و اسلامی موسی صدر، قدر و منزلت ایشان نمایانتر شده است و به تعبیری با فاصله گرفتن نسل جدید از قله بلند رهبری خود، بیشتر به ارزشها و ویژگیهای درخشان رهبر خود میرسند. با توجه به آنکه میتوان حزب الله لبنان را ادامه حرکت انقلاب و ضد اسراییلی امام موسی صدر دانست،
امروز حزب الله در چه جایگاهی از لحاظ امنیتی و سیاسی در منطقه قرار دارد و به چه میزان مقبولیت مردمی و نخبگان را با خود به همراه دارد؟
حزب الله لبنان به لطف خدا در سالهای اخیر هر چه پیش میرود موفقتر عمل کرده است. من همواره در تحلیل جریان حزب الله لبنان بر این نکته تاکید دارم که دو اتفاق مهم در جریان حزب الله افتاد که توجه به آنها، ما را به علل موفقیت و پیروزی حزب الله نزدیک میکند. یکی رهبری حزب الله لبنان است که بسیار هوشمندانه و با تدبیر عمل میکند و ثابت کرد که درک صحیحی از شرایط و اوضاع لبنان و منطقه دارد که اینچنین با هوشمندی و ظرافت، قدرت حزب الله را در اوضاع فعلی حفظ کرده است. اتفاق دوم اتکا و تکیه بر خاستگاه و پایگاه فکری و اعتقادی ولایت فقیه و رهبری حکیمانه حضرت آیت الله خامنهای است که منجر شده حزب الله همواره با اقتدار و عزت جلو رود. هر دو این اتفاقها حول مدیریت صحیح و مقتدرانه حضرت آقای نصرالله میگردد که در سالهای اخیر به یک چهره بزرگ سیاسی و محبوب در منطقه تبدیل شده است.
جنگ ۳۳ روزه یک آزمون بزرگی برای این دو بخش یعنی رهبری حزب الله و اتکا بر ولایت فقیه آنها بود که در نهایت باعث شد حزب الله موقعیت جدی در کل کشورهای عربی و به طور خاصی لبنان پیدا کند، در ادامه این جنگ انتخابات محلی لبنان را داشتیم که باز حزب الله با هوشمندی تمام وارد عرصه شد، بعضیها به خطا در ایران فکر میکنند که حزب الله در انتخابات شکست خورد، اما باید گفت که اتفاقاً امروز حزب الله موقعیت بسیار ویژه و بالایی پس از انتخابات پیدا کرده است و تمامی نامزدهای شیعی از طرف حزب الله آرای لازم را آوردند و بسیار بهتر از دورههای قبل ظاهر شدند. تنها مشکلی که به طور خاص باید در حاشیه عرض کرد، ضعف جریان معارضه بود که در یک ائتلاف با حزب الله هم پیمان شد. مسیحیها و اهل تسنن که در کنار حزب الله پیمان سیاسی بسته بودند به دلیل ضعف عملکرد، نتوانستند موفقیت چندانی کسب کنند والا حزب الله مسیری را که در این سالها طی کرده همواره رو به رشد بوده است. تغییر مواضع سیاسی احزاب مخالف داخل لبنان به سوی حزب الله خود شاهدی بر این ادعاست. اشاره کردید به این تغییر مواضع، افرادی همچون جنبلاط که سالها مخالف سرسخت حزب الله بود، امروز به طرفداری از آن میپردازد.
این تغییر نگرش مخالفان و تاخیر در تشکیل دولت سعد حریری را چگونه ارزیابی میکنید؟
به هر حال واقعیتی که نمیتوان از نظر دور دانست و باید در کلیه تحلیلها مدنظر قرار بگیرد آن است که لبنان عرصه تمام مناسبات سیاسی منطقه قرار گرفته است که از سویی عربستان و از سویی دیگر فرانسه و همچون سوریه و ایران و در مقابل آمریکا و اسراییل در آن حضور فعال دارند. اینان کشورهایی هستند که نقش آنها در منطقه بسیار سرنوشت ساز است، بنابراین نقش آنها در تحولات سیاسی لبنان حاکی از حساسیت بین المللی این کشور در منطقه است و ثانیاً در داخل لبنان نیز باید مناسبات اجتماعی و طایفهای را در نظر گرفت که به شدت در تحولات سیاسی لبنان تاثیر گذار است.
این مناسبات پیشینه کاملاً تاریخی دارد. لبنان کشوری است که هیچ اقلیتی نمیتواند در آن حاکمیت مطلق داشته باشد و هیچ شخص یا گروهی نمیتواند به عنوان اکثریت به حساب آید. طبیعتاً هر کدام از این اجزای پازل تاثیر خاص خودشان را دارند و وقتی قرار است که به یک توافق کلی برسند نتیجهای به دست نمیآید. مضاف بر آنکه در شرایط فعلی یک هوشیاری نیز در دشمنان لبنان به وجود آمده است. آمریکا از یک طرف و اسراییل از سویی دیگر به همراه هم پیمانان منطقهای خود فهمیدهاند اگر لبنان یعنی همان عرصه مناسبات بین المللی منطقه، آرامش پیدا کند و به قدرت و ثبات برسد، به همان اندازه حزب الله و جریان بیدار و آگاه شیعی قدرت پیدا میکند و چیزی از آنها در منطقه نخواهد ماند، لذا حیات آمریکا و اسراییل در منطقه مرتبط به آشوب و فتنه در منطقه است، از این رو به اختلاف طوایف داخلی لبنان دامن میزنند. بنابراین نمیتوان انتظار داشت به این زودی یک اتفاق جمعی در دولت ایجاد شود.
با توجه به آنکه امروز ایران و حزب الله لبنان به عنوان دو قرارگاه سیاسی نشر فرهنگ مقاومت و انقلاب اسلامی و گسترش اندیشه امام خمینی (ره) در منطقه شناخته میشوند، فعالیت آنها در عرصه بین الملل در مقایسه با هم را چگونه ارزیابی میکنید؟
واقعیت امر این است که به تعبیری حزب الله لبنان امروز هر چه بروز و ظهور دارد از دامن مادر خود انقلاب اسلامی ایران دارد: «این همه آوازها از شه بود، گر چه از حلقوم عبدالله بود.» هر چه امروز از قدرت و عظمت حزب الله میبینیم بدون تردید ریشه در خون شهدای ایران و بدون تردید ریشه در پیشینه رهبری حضرت امام (ره) و بدون تردید ریشه در حکمت و درایت مقام معظم رهبری دارد. اگر ریشه تحول و توسعه شیعیان لبنان را نیز به تاریخ ورود امام موسی صدر بدانیم، باز حرکت فکری او از ایران و در حوزه فقاهت و علم حوزه و دانشگاه ایران شروع شده بود. به هر حال حزب الله نیز با بحرانهای متفاوتی چه از سوی مخالفان داخلی و چه دشمنان خارجی رو به رو شده است. اما همواره چهره محبوب بین المللی خود را حفظ کرده است. لازمه آن آنست که در دراز مدت به سمت ارتباط صحیحتر و یادگیری زبان مخاطب بین المللی و فهم اتفاقات مختلف جهان و مخصوصاً منطقه برویم تا این ضعف و نقض را برطرف کنیم و نسبت به مسائل منطقه مواضع صحیح و در خور شأن نظام جمهوری اسلامی داشته باشیم.