آخرین روز ماه اوت سى و یک سال پیش وقتى رهبر شیعیان لبنان در لیبى
ربوده شد دو نگرانى داشت: نخست به لبنان مىاندیشید که تعصبات ایدئولوژیک و
منافع سیاسى طرفهاى داخلى و خارجی، چنان آتش جنگ را در این کشور شعله ور
کرده بود که میراث عظیم همزیستى مسالمتآمیز را تهدید به نابودى مىکرد.
محمد جواد اکبرین
آخرین روز ماه اوت سى و یک سال پیش وقتى رهبر شیعیان لبنان در لیبى ربوده شد دو نگرانى داشت: نخست به لبنان مىاندیشید که تعصبات ایدئولوژیک و منافع سیاسى طرفهاى داخلى و خارجی، چنان آتش جنگ را در این کشور شعله ور کرده بود که میراث عظیم همزیستى مسالمتآمیز را تهدید به نابودى مىکرد. ودیگر انقلاب ایران بود که صداى شور انگیزش به همه جا رسیده بود.
در آن روزها امام موسى صدر به مصطفى چمران گفته بود که هر چه مردم ایران براى رسیدن به آزادى و عدالت امیدوارتر مىشوند باید براى تهدیدهایى که مىتواند این امید را به یأس مبدل کند نگران شد! نمىدانم آن مرد دوراندیش آیا هنوز زنده است و در زندانهاى دیکتاتور لیبى سرنوشت انقلابى که آن را ادامه حرکت پیامبران مىدانست را دنبال مىکند یا نه؟ هنوز یکسال تا پیروزى انقلاب ایران مانده بود که پیامى را بهمناسبت عاشورا خطاب به شیعیان لبنان صادر کرد و در روزنامه النهار (۲۲/۱۲/۱۹۷۷) منتشر شد. آن پیام اگرچه آن روزها ارتباطى با ما نداشت اما کاش مىدانست که با گذشت بیش از سه دهه از آن پیام، مبتلا به دردهایى شدهایم که [...].
امام موسى صدر در آن پیام نوشت: انحراف فراگیر جامعه معاصر حسین (ع) با بیراهه رفتن حکومتها آغاز شد و همه بخشهاى جامعه را فراگرفت و به جانها و وجدانها نیز سرایت کرد. [...] تا آنجا که منکرات و بدعتها پدید آمد و تکرار شد و در برابر خود هیچ مانع، معترض یا دست کم پرسشگرى نیافت... اما کاش کسى به سید موسى صدر مژده دهد که آن تهدیدها که نگرانش بود تا مبادا آزادى خواهى و عدالتجویىمان را به یأس مبدل کند یک به یک به سراغ تمام امیدهامان آمد [...] ما در برابر منکرات و بدعتها و جعل معرفتها سکوت نکردیم. ما رداى سبز پوشیدیم تا به سیاه بختى آن روزگاران دچار نشویم. کاش کسى به آن مرد بگوید اگر روزى از حجاب زندان به درآیى با تو از این روزهاى سخت قصهها خواهیم گفت.