به گزارش خبرنگار ایسنا، در این جلسه مهدی فیروزان، داماد امام موسی صدر به همراه خانواده‌اش، محمودیان کارگردان مستندساز روایت فتح، دکتر لاسجردی کار‌شناس مسایل خاورمیانه و مهندس مهدی چمران رییس شورای شهر و برادر شهید چمران سخنرانی کردند.

مهندس مهدی فیروزان در پاسخ به سوال دانشجویان مبنی بر این‌که چرا امام موسی صدر به لبنان رفت؟ پاسخ داد: وقتی امام موسی صدر در حوزهٔ علمیهٔ قم بود مورد توجه بسیاری از استادان و همشاگردی‌هایش بود؛ به طوری که هم‌دوره‌ای‌های امام موسی صدر معتقد بودند که او استعداد کم‌نظیری دارد و این در حالی بود که خود وی نیز معتقد به تغییر و تحول و عدم پذیرش وضعیت موجود بود و حتی در اصلاح حوزه علمیهٔ قم هم برنامه و نظر داشت.

فیروزان افزود: امام موسی صدر دروس حوزوی را خوب خوانده بود و به اجتهاد رسیده بود و با گذراندن دروس دانشگاهی، علم جدید را می‌دانست و بدین ترتیب این شخصیت با این ویژگی‌ها از سوی مرحوم علامه شرف‌الدین به لبنان دعوت شد.

وی دربارهٔ شرایط آن روز لبنان گفت: البته در آن دوران لبنان هم ویژگی‌های منحصر به فردی داشت. آزادی موجود در لبنان، حضور ادیان مختلف در کنار یکدیگر و این‌که پلی میان شرق و غرب بود، از اهمیتی خاص برخوردار بود و حتی امام موسی صدر دربارهٔ لبنان گفته است اگر کشوری به نام لبنان وجود نداشت ما باید چنین جامعه‌ای را که رابط شرق و غرب است، ایجاد می‌کردیم و طبیعی است چنین کسی که به دنبال تحول در تفکر دینی است و زمینه‌های تحول را در خود ایجاد کرده، زمانی که به لبنان می‌رود فعالیت‌های نو و منحصر به فردی را به انجام می‌رساند.

داماد امام موسی صدر گفت: وقتی امام موسی صدر وارد لبنان شدند، هیچ آماری از شیعیان وجود نداشت و شیعیان لبنان از محرومیت شدید و ضعف هویتی رنج می‌بردند اما امام موسی صدر به تک تک روستاهای شیعه‌نشین می‌روند و آمار آن‌ها را جمع‌آوری می‌کنند و بر آن اساس برنامه‌ریزی می‌کنند. به همین دلیل فعالیت‌های امام پاسخی دقیق به نیازهای جامعهٔ آن روز لبنان است.

فیروزان در پاسخ به این سوال که تفاوت امام موسی صدر با دیگران چه بود؟ می‌گوید: تفاوت امام در تفاوت اعتقادی است که ایشان به انسان دارند و مرکزی‌ترین عنصر انسان از دید امام موسی صدر، کرامت انسان است و این کرامت را در واقع محور همهٔ فعالیت‌ها و تصمیم‌گیری‌ها می‌دانست؛ چرا که ایشان معتقد است کرامت انسان باید حفظ شود.

وی افزود: امام موسی صدر معتقد است انسان خلیفه خداوند است و بنابراین دارای صفات خداوندی است و انسانی که پیش از انتخاب دین، اندیشه و تفکر، محبوب و معشوق خداست، دارای کرامت است و به عنوان مثال آزادی حق انسان است؛ چون حافظ کرامت انسان است و این انسان که جانشین خداست، حق دخل و تصرف در کائنات را دارد و اگر با این دید به انسان نگاه شود می‌بینیم که حتی قوانین اقتصادی نیز برای حفظ کرامت این انسان است. داماد امام موسی صدر هم‌چنین در پاسخ به رابطه امام موسی صدر با شریعتی اظهار کرد: زمانی که دکتر شریعتی فوت کرد، یک نگرانی شدیدی نسبت به دزدیده شدن پیکر شریعتی توسط ساواک و آوردن آن به ایران وجود داشت.

شریعتی به عنوان فکر و اندیشه‌ای که مقابل رژیم قرار داشت برای پهلوی قابل قبول نبود و آن‌ها قصد داشتند با انتقال پیکرش به ایران به نوعی داستانی جدید از مرگ شریعتی را رقم بزنند؛ به طوری که ساواک نامه‌ای به بیمارستان می‌نویسد و با ارسال نامه توسط سفارت ایران تقاضای تحویل گرفتن پیکر شریعتی مطرح می‌شود.

فیروزان افزود: این در حالی بود که همسر شریعتی نتوانست خود را به انگلستان برساند و احسان، پسر شریعتی نیز به سن قانونی نرسیده بود و دولت می‌توانست درخصوص انتقال پیکر شریعتی اقدامات لازم را انجام دهد و این در حالی بود که پیروان تفکر شریعتی از خود سوال می‌کردند پس انقلابیون و نیروهای حق‌گرا کجا هستند که پیکر یک رهبر فکری انقلاب این‌چنین بلاتکلیف مانده است و اگر این اوضاع باقی می‌ماند، ملت ایران به بی‌انصافی و بی‌رحمی متهم می‌شدند.

وی با اشاره به جریانات اواخر دوران شریعتی و هجوم غیرمنصفانه به وی گفت: در این شرایط امام موسی صدر وارد عمل شد و از آن‌جایی که او عاشق انسان است، شأن شریعتی را به عنوان یک انسان متفکر و اندیشمند به‌جا آورد و پس از هماهنگی‌های لازم با حافظ اسد، پیکر مرحوم شریعتی در دمشق آرام گرفت.