دو منبع الهام امام موسی صدر را باید بیشک احیا کننده حیات سیاسی شیعه در لبنان به شمار آورد.
راهی که او شروع کرد اینک در قالب فعالیتهای مقاومت حزب الله و سایر گروههای شیعه ادامه پیدا کرده است. سید حسن نصرالله یکی از همان جوانهای شیعهای ا ست که در روزگار جوانی روزهای جمعه از روستای خود به مسجدی در شهر صور میآمد و در نماز جمعه به امام موسی صدر اقتدا میکرد.
مرد شماره یک حزب الله لبنان هنوز هم از لحاظ فکری و روحی خود را وامدار امام موسی صدر میداند و بر نزدیکی فکری امام موسی و دیگر روحانی تاثیرگذار شیعه یعنی امام خمینی تاکید میکند. شما چه زمانی با امام موسی صدر آشنا شدید؟ علاقه من به امام موسی به دورانی برمی گردد که هنوز او را ندیده بودم. زمانی که من بچه بودم بسیاری از اطرافیانم امام را دوست داشتند. از جمله پدر و مادرم. پدر من مغازه کوچکی داشت و عکسی از امام را به دیوار مغازهاش زده بود و من در عالم بچگی امام موسی صدر را از روی همین عکس دوست داشتم. حدود چهارده سالم بود که برای اولین بار امام را در مسجد صور دیدم.
در آن زمان امام موسی صدر روزهای جمعه برای اقامه نماز جمعه به مسجدی در صور میآمد. من هم از روستایمان به صور میآمدم تا پشت سرش نماز بخوانم. تعداد حاضرین در مسجد از چهار پنج صف تجاوز نمیکرد. چون ما سنمان کم بود امام موسی صدر توجه ویژهای به ما داشت و مقید بود که حتماً از نزدیک با ما حوالپرسی کند و ما را در آغوش بگیرد. به نظر شما امام موسی صدر در رشد جامعه شیعیان لبنان چه جایگاهی دارد؟ امام موسی صدر در بسیاری از زمینهها در جامعه لبنان نقش مؤسس دارد. اول اینکه ما به عنوان مقاومت اسلامی لبنان امام موسی صدر را مؤسس مقاومت بر ضد اسرائیل میدانیم. اما او تنها مقاومت را تأسیس نکرد. اگر بخواهیم منصف باشیم باید بگوییم که امام موسی صدر در بسیاری از مسایل که امروز عامل رشد لبنان به طور عام و شیعیان به طور خاص شده نقش مؤسس را داشته. امام موسی صدر به مردم لبنان یاد داد چطور مؤسسات و سازمانهایی در زمینههای مختلف تربیتی، پزشکی، سیاسی و اجتماعی تأسیس کنند. ما قبل از امام موسی صدر چیزی نداشتیم.
البته شخصیتهای علمای بزرگی در لبنان حضور داشتند که فعالیتهای ارزشمندی هم داشتند. اما کار اجتماعی و سازمانی در لبنان با امام موسی صدر آغاز شد. امام موسی صدر فضایی را ایجاد کرد که مسلمانان و مسیحیان بتوانند در کنار هم هم زیستی مسالمت آمیزی داشته باشند. قبل از امام موسی صدر فرهنگی در میان روحانیون لبنان رایج بود که باعث شده بود اغلب آنها هرنوع ارتباط اجتماعی و فرهنگی را با مسیحیان ممنوع کنند و این مشکلاتی را ایجاد کرده بود. اما امام موسی صدر از ابتدای ورودش به لبنان در همان شهر صور تلاش کرد که با مسیحیان ساکن این شهر ارتباط برقرار کند. بعد به مرحلهای رسید که با آنان کنفرانسهای فرهنگی مشترک برگزار میکرد و بعد از آن در کلیساهایشان حاضر میشد و برایشان سخنرانی میکرد. جدا از این امام موسی صدر پایه گذار خطی بود که وقتی یک سال پس از ربوده شدن او، جهان با خورشید امام خمینی (ره) روشن شد، شیعیان لبنان بیشترین همکاری و نزدیکی را با تفکر امام خمینی (ره) و انقلاب اسلامی ایران داشتند.
به بیان دیگر اگر بخواهیم به این سؤال پاسخ دهیم که چرا مردم لبنان به نسبت مردم کشورهای دیگر بیشترین همکاری را با امام خمینی (ره) و انقلاب اسلامی ایران داشتهاند؟ باید بگویم که این موضوع دلایل متعددی دارد اما مهمترین دلیلش حضور شخصیت عظیمی همچون امام موسی صدر بوده که از سالها پیش زمینه و فرهنگ این همکاری و نزدیکی را در لبنان ایجاد کرده بود. حالا که این نکته را مطرح کردید این سؤال به ذهنم رسید که به نظر شما آیا میان تفکر حضرت امام خمینی (ره) و امام موسی صدر تفاوتی وجود دارد؟ چون این موضوع تابه حال بارها مطرح شده و حتی کتابهایی هم در ایران با این موضوع چاپ شده. من میتوانم ادعا کنم که با تفکر و نوع نگاه حضرت امام خمینی (ره) و حضرت آیت الله خامنهای به موضوعات مختلف به طور کامل آشنایی دارم و از طرف دیگر بک کار مطالعاتی گسترده روی اندیشهها و آثار امام موسی صدر انجام دادهام. به اعتقاد من هیچ تفاوت و اختلاف اساسیای میان تفکر و آراء امام خمینی (ره) و امام موسی صدر وجود ندارد. در تفکر و راه امام موسی صدر، حزب الله چه جایگاهی دارد؟ من میتوانم بگویم که حزب الله مجموعهای است که به طور کامل و دقیق منطبق با اندیشههای امام موسی صدر است. همان طور که حامل اندیشههای امام خمینی (ره) است. چون میان این دو تفاوتی وجود ندارد. یعنی هرآنچه امام موسی صدر میگفت و انجام میداد امروز شاکله اصلی فعالیتهای حزب الله را تشکیل میدهد.
امام موسی صدر بر مقاومت به عنوان تنها راه آزادی سرزمین تأکید داشت، امام موسی صدر معتقد بود که باید از مقاومت فلسطین حمایت کرد، امام موسی صدر برای موضوع قدس اهمیت زیادی قائل بود، امام موسی صدر تلاش میکرد فقر و محرومیت را در لبنان از میان ببرد، امام موسی صدر همه طوائف لبنان را به احترام به هم و زندگی مسالمت آمیز تشویق میکرد، امام موسی صدر معتقد بود که مشکلات داخلی را باید با گفتوگو حل کرد. اینها دقیقاً کارهایی است که امروز حزب الله همه را انجام میدهد. به نظر من اگر امروز آنچه امام موسی صدر انجام میداد و آنچه حزب الله انجام میدهد را مقایسه کنید میبینید که دقیقاً یکی است و اینها تطبیق لبنانی است از آنچه امام خنینی (ره) در مورد امت اسلامی میگفت. به اعتقاد شما چه زمینههایی باعث حذف امام موسی صدر شد؟ ببینید امام موسی صدر در آن دوران به شخصیت بسیار تأثیرگذاری در صحنه سیاسی لبنان تبدیل شده بود و این با منافع بسیاری هم خوانی نداشت.
در درجه اول من فکر میکنم نسبت به هرکسی که در جهان عرب به شخصیت شاخصی تبدیل شود حساسیت دارد و نمیتواند یک چنین چیزی را تحمل کند. دوم اینکه بسیاری از هم پیمانان و نزدیکان قذافی در لبنان به او گفتند که امام موسی صدر مانعی در مسیر سیطره آن ا بر لبنان است. چون امام موسی صدر مخالف جنگهای داخلی و از موافقان ورود نیروهای سوریه به لبنان بود. امام موسی صدر معتقد بود که نباید یک گروه بر کل لبنان حکومت کند و با ورود ارتش سوریه جلوی این توطئه گرفته شد. این موضوع برای گروههای درگیر جنگ داخلی که هرکدام میخواستند بر کل لبنان سیطره پیدا کنند خوشایند نبود. یعنی هرآنچه امام موسی صدر میگفت و انجام میداد امروز شاکله اصلی فعالیتهای حزب الله را تشکیل میدهد امام موسی صدر بر مقاومت به عنوان تنها راه آزادی سرزمین تأکید داشت امام موسی صدر معتقد بود که باید از مقاومت فلسطین حمایت کرداز طرف دیگر اسراییل هم نمیتوانست حضور چنین شخصیتی را تحمل کند. از این جهت که امام موسی صدر تلاش داشت تمام سلاحهای موجود در لبنان به جبهه جنگ با اسراییل منتقل شود و معتقد بود باید به هر شکل از مقاومت فلسطین حمایت کرد. این مصالح و منافع چند طرف با هم جمع شد و قذافی اما را ربود.
در آن زمان آنها میگفتند که این مرد کسی دور و برش نیست و قضیهاش بعد از یکی- دو سال فراموش میشود. اما بر خلاف انتظار آنها این موضوع بعد از بیست و شش سال هنوز برای مردم لبنان علی الخصوص شیعیان زنده است و امام موسی صدر را هیچ کش نمیتواند فراموش کند. در حال حاضر بیش از ۲۶سال از ربوده شدن امام موسی صدر میگذرد. به نظر شما در این شرایط وظیفه چیست؟ همان طور که میبینید زمزمههایی وجود دارد که تأکید بر این موضوع باعث اختلاف در جهان عرب میشود و فشارهایی از داخل و خارج لبنان برای بسته شدن این پرونده وجود دارد. من معتقدم قضیه امام موسی صدر باید با جدیت پی گیری شود و هیچ کس حق ندارد بر روی آن معاملهای کند. من این را به مناسبتهای مختلف گفتهام و برنامه اجرایی حزب الله هم همین است. البته این موضوعی نیست که حزب الله با جنبش امل و یا هر گروه دیگری بتواند به تنهایی پی گیری کند. بلکه وظیفه اصلی برعهده دولت لبنان است. علی الخصوص که مشکل با لیبی است که هر روز حرف تازه و متفاوتی در این مورد میزند. ما معتقدیم که این قضیه از اهمیت فوق العادهای برخوردرا است و باید همه برای رسیدن به نتیجه مطلوب تلاش کنند.
من چند روز پیش خدمت شیخ عبدالکریم عبید بودم. ایشان میگفت که مقاومت اسلامی، با گروگان گرفتن نظامیان صهیونیست، اسراییل را مجبور کرد تا مرا آزاد کنند. در این مورد هم لیبی باید مجبور شود که امام موسی صدر را آزاد کند. موضع اسراییل با لیبی متفاوت است. ما با اسراییل در جنگ هستیم. ضمن اینکه این برخوردها با نظامهای عرب جواب نمیدهد. چون قذافی اهمیتی به شهروندانش نمیدهد که ما بخواهیم آن طور که با اسراییل برخورد میکنیم با آنها هم برخورد کنیم. به همین خاطر وارد این عرصهها نمیشویم و برنامهای برای این کار نداریم. به نظر من باید با فشار دیپلماسی و مردمی در لبنان و جهان اسلام لیبی را مجبور کنیم که سرنوشت امام موسی صدر را مشخص کند.
شما در حال حاضر محبوبترین شخصیت نه تنها در لبنان بلکه در جهان عرب هستید. جدا از این الگویی برای جوانان در کل جهان اسلام به شمار میآیید. میخواستم بدانم شما چه قدر از شیوه برخوردها و روشهای امام موسی صدر به طور شخصی الگو گرفتهاید؟ من باید اعتراف کنم که بسیار تحت تأثیر امام موسی صدر هستم. البته اگر بخواهم دقیقتر بگویم باید بگویم که من تحت تأثیر چهار شخصیت بزرگ هستم. حضرت امام خمینی (ره)، حضرت امام موسی صدر، رهبر معظم انقلاب حضرت آیت الله خامنهای و شهید بزرگ وار سید محمدباقر صدر. نه تنها من بلکه همه جوانان مجاهد و انقلابی لبنان تحت تأثیر این چهار شخصیت عظیم و بزرگ وار هستند.
سیاوش سرمدی