سفر امام موسی صدر به لیبی و ربودن ایشان مقارن بود با بحبوحه مبارزات مردم ایران به رهبری امام راحل و درست چند ماه پیش از پیروزی انقلاب اسلامی، امام صدر رابطه صمیمانهای با مراجع علمای حوزههای علمیه و نیز مبارزین ایرانی خارج از کشور داشتند.
با ربودن ایشان واکنشهای بسیاری از سوی رهبر انقلاب و سایر انقلابیون و مردم برانگیخته شد. حضرت امام خمینی (ره) از همان روزهای نخست نسبت به این مسئله واکنش نشان دادند. ایشان در شهریور ۱۳۵۷ در تلگرافی به یاسر عرفات، رهبر سازمان آزادیبخش فلسطین نوشتند:
بسم الله الرحمن الرحیم
جناب آقای یاسر عرفات رئیس کمیته اجرایی سازمان آزادیبخش فلسطین، از سلامت جناب حجت الاسلام آقای سید موسی صدر، رئیس مجلس شیعیان لبنان هیچ گونه اطلاعی ندارم و موجب نگرانی اینجانب است. از جناب عالی تقاضا دارم که هرچه زودتر از مکان ایشان اطلاع پیدا کرده و اینجانب را از سلامت ایشان آگاه گردانید.
توفیق جناب عالی را در اهداف اسلامی خواستارم.
رو ح الله الموسوی الخمینی
هرچند عرفات در جواب این تلگراف قول داد که این مسئله را با جدیت و تلاش فراوان دنبال کند، اما در عمل توفیقی حاصل نشد.
حضرت امام (ره) به همین یک پیام اکتفا نکردند و در تاریخ ۱ مهر ۱۳۵۷ حافظ اسد رئیس جمهور سوریه - که روابط نزدیکی با امام موسی صدر داشت را طی تلگرافی از ناراحتی عمیق خود نسبت به سرنوشت امام موسی صدر مطلع ساختند و همه سران دولتهای اسلامی را نسبت به این قضیه مسئول دانستند. ۲۶ مهر همان سال نیز طی نامهای به معمر قذافی رئیس جمهور لیبی این گونه نوشتند:
«پس از اهدای سلام و تحیت قضیه جناب آقای حجت الاسلام آقای صدر به شکل معمایی مرموز درآمده است. بستگان ایشان پس از بررسی، میگویند در لیبی هستند. چون جناب ایشان مورد احترام و محبت روحانیون و دیگر جناحها هستند و این امر موجب نگرانی آنهاست، مقتضی است در آن اهتمام نمایید و از دولت خودتان بخواهید ما را از سلامت ایشان و محل اقامتشان مطلع نموده، نگرانیها را رفع کنند.»
پیگیریهای مستمر حضرت امام نشانه علاقه وافر ایشان به حل این معما و امید به بازگشت امام موسی صدر از لیبی بود. بنیانگذار کبیر انقلاب اسلامی در تاریخ ۱۵ آبان و ۲ آذر ۱۳۵۷ یعنی در فاصله حدود دو هفتهای دو مصاحبه با خبرنگاران روزنامههای لبنانی «المستقبل» و «السفیر» انجام دادند و در هر دو مصاحبه بر علاقهشان به امام موسی صدر و امید به سودمند بودن پیگیریهای ایشان به وطن تاکید کردند.
همچنین دو نفر از نزدیکان خود را نیز به لیبی فرستادند تا در این باره به تحقیق و بررسی بپردازند. بعد از پیروزی انقلاب نیز علی رغم تمایلات مسئولین لیبی به برقراری روابط دیپلماتیک با ایران و ملاقات با مقامات ایرانی، امام (ره) این مسئله را برنتافتند و از آن سر باز زدند. ایشان علی رغم اصرار برخی مسئولین وقت بر اهمیت ارتباط با لیبی از پذیرفتن قذافی خودداری کرده و گفته بودند: «او هنوز مسئله آقا موسی را حل نکرده است، چگونه او را بپذیرم؟!»