زمان و حافظه دو پدیده عجیب هستند و باهم نسبتی عکس دارند. هرچه زمان به
پیش میرود و برحجم تاریخ میافزاید حافظهها کمرنگتر میشوند و امکان
تحریف و یا فراموشی حوادث فزونی مییابد تا بدانجا که از حساسیت جامعه و
آحاد مردم نسبت به عزیزترین و مهمترین وقایع و موضوعات کاسته میشود
ظاهرا این فرایند از طبیعت و سرشت آدمی سرچشمه میگیرد.
مقدمه
در این میان پدیدههای انسانی و تاریخی انگشت شماری را در قرن بیستم میتوان یافت که گذشت زمان و رفت و آمد نسلها هیچگاه از اهمیت، حساسیت و گرانمایگی آنها نزد جوامع خودشان نکاسته است. اندک درنگی درباره علت جاودانگی ارزش و عزت این پدیدهها نشان میدهدپیوند ماندگاری همه آنها نسبتی است که با حقیقت، جمال و کمال مطلق دارند. پدیدههایی ماندگار میمانند که به اندازه استطاعت و قابلیت خود از جاودان مطلق یعنی - الله - که ازلی و ابدی است بهرهای داشته باشند اینان به میزان بهرهای که میبرند ماندگارترند.
امام موسی صدر یک نمونه روشن و معاصر این نسبت حقیقی و مصداق بارز این قانون طبیعی است. ۳۰ سال از ربودن وی میگذرد و خانواده و هموطنان ایشان هنوز چشم به راه بازگشت او از لیبی هستند. بیش از ۳۰ سال است که رئیس مجلس اعلای شیعیان لبنان، امام موسی صدر و دو همراه ایشان شیخ محمد یعقوب و استاد عباس بدرالدین - که به دعوت رسمی دولت لیبی در ۲۵ اوت ۱۹۷۸ میلادی مطابق با ۳ شهریور ۱۳۵۷ به این کشور سفر کردند - از میهن و خانواده به دور افتادهاند و از آن زمان تاکنون تمام شواهد و قرائن حاکی از این است که ربودن امام و همراهانش در لیبی اتفاق افتاده و سران دولت لیبی بویژه شخص قذافی مسئول این حادثه هستند.
با در نظر گرفتن همه این موارد قصد داریم تا در سی امین سالگرد ناپدید شدن این اندیشمند بزرگ نگاهی داشته باشیم هرچند گذرا و کوتاه به زندگی سرتا سر خدمت و برکت او که فقدانش لطمههای فراوانی را برای امت اسلامی پدید آورده است: نگاهی به زندگی امام موسی صدرموسی فرزند چهارم آیت الله العظمی صدرالدین صدر فقیه بزرگ جزء مراجع ثلاث قم و جانشین آیت الله العظمی شیخ عبدالکریم حائری یزدی موسس حوزه علمیه قم است. وی در ۱۴ خرداد ۱۳۰۷ هـ. ش در قم به دنیا آمد.
پس از اتمام دوره ابتدایی و فرا گرفتن مقدمات علوم حوزوی در سال ۱۳۲۲ هـ. ش رسما وارد حوزه علمیه قم شد. اساتید او در قم آیات عظام سلطانی طباطبایی، محقق داماد، حجت کوه کمرهای، امام خمینی (ره)، سید احمد خوانساری در فقه و اصول، علامه طباطبایی و سید رضا صدر در فلسفه بود. سید موسی صدر در فراگیری علم، بسیار کوشا و پرتلاش بود و ذهن فعال و استعداد ذاتیاش هم برای درک سریع مسائل بیشتر به وی کمک میکرد و این سبب شده بود تا خیلی زود نزد اساتید و سایر شاگردان برجسته و شاخص شود.
آیت الله العظمی سلطانی طباطبایی درباره نحوه تحصیل وی چنین میگوید: «آقا موسی خیلی زحمت میکشید، خیلی خوش فهم بود، اینها باعث شده بود تا زود ترقی نماید. اگر الان بود جزء مراجع بزرگ و مسلم تقلید بود.» او در همین دوران به تدریس کتب مطول، قوانین، رسائل و مکاسب میپردازد و از سرآمدان و اساتید برجسته دروس سطح در حوزه علمیه قم میشود و درس او به یکی از شلوغترین دروس سطح در حوزه علمیه تبدیل میشود.
از شاگردان ایشان در قم میتوان به آیت الله شیخ یوسف صانعی، حجت الاسلام هاشمی رفسنجانی و آیت الله بهجت اشاره کرد. دوستان نزدیک و هم بحثهای اصلی ایشان در قم آیات عظام: سید موسی شبیری زنجانی، عبدالکریم موسوی اردبیلی، شهید بهشتی، شهید مهدی روحانی، شیخ مجدالدین محلاتی و ناصر مکارم شیرازی بودند. سید موسی در سال ۱۳۲۹ وارد دانشکده حقوق و رشته اقتصاد شد. و از دانشگاه تهران در سال ۱۳۳۲ فارغ التحصیل گردید. او اولین روحانی است که به دانشگاه وارد شده است.
وی به زبانهای عربی، انگلیسی و فرانسه آشنایی کامل داشت. در همین سال بود که پدر بزرگوار او به عنوان یکی از اثرگذاران جدی در روند تکوین تفکر و شخصیت امام موسی از دنیا میرود. بعد از خروج از دانشگاه به قصد تحصیل در حوزه نجف وارد عراق میشود تا دوره جدید تحصیلات حوزوی خود را آغاز کند و تا سال ۱۳۳۷ در نجف میماند و به تکمیل این تحصیلات میپردازد. در این سالها نزد آیات عظام: سید محسن حکیم، شیخ مرتضی آل یاسین، سید عبدالهادی شیرازی و شیخ حسین حلی به فراگیری فقه و در محضر آیت الله العظمی سید ابوالقاسم خویی به فراگیری اصول میپردازد، فلسفه را نیز نزد آیت الله شیخ صدرای بادکوبهای میآموزد. در نجف به عضویت هیئت امنای جمعیت «منتدی النشر» در آمد و در حوزه نجف نیز رسائل (اصول)، مکاسب (فقه) و شرح منظومه (فلسفه) را تدریس کرد. هم بحثهای ایشان در نجف، آیت الله شهید سید محمدباقر صدر و مرحوم سید محمد علی موحد ابطحی بودند.
او درایام اقامت در نجف برای دیدار از بستگان به لبنان رفت و با رهبر شیعیان آن کشور آیت الله العظمی علامه شرف الدین دیدار کرد. این دیدار از لبنان سبب علاقه فراوان علامه شرف الدین به آقای صدر و زمینه ساز دعوت برای هجرت سید موسی به لبنان شد. در همین ایام بود که آیت الله بروجردی از ایشان میخواهد که برای کارهای تبلیغاتی و ارشادی به ایتالیا برود اما آقای صدر از ایشان عذرخواهی میکند و این درخواست را نمیپذیرد. امام موسی صدر در اوایل زمستان ۱۳۳۷ از نجف به ایران باز میگردد و سردبیری اولین نشریه حوزه علمیه قم به نام درسهایی از ملت اسلام را به همراه جمعی از روحانیون به عهده میگیرد.
اعضای هیئت موسس و تحریریه آقایان: سید موسی صدر، علی دوانی، جعفر سبحانی، مجدالدین محلاتی، ناصر مکارم شیرازی، عبدالکریم موسوی اردبیلی، حسین نوری همدانی، محمود واعظزاده خراسانی و سید مرتضی جزایری بودند. از جمله آثار قلمی ایشان سلسله مقالات اقتصادی اسلام است که در همین مجله منتشر شد. از دیگر کارهای فرهنگی او در این ایام گرفتن امتیاز و اداره یک دبیرستان ملی در قم بود. همچنین با همفکری حضرات آیات بهشتی و مکارم شیرازی طرحی گسترده برای اصلاح نظام آموزش حوزههای علمیه طراحی و تدوین کردند. هجرت به لبناناواخر سال ۱۳۳۸ است که سید موسی صدر به لبنان هجرت میکند. اگر به تاریخ لبنان نگاهی بیفکنیم میبینیم که شیعیان آن کشور همواره از جانب حکام مورد ظلم و ستم واقع میشدند. ابتدا به دست بنی امیه و بنی عباس و سپس سلسله ایوبیان و بعد نوبت به امپراتوری عثمانی میرسد.
در زمان احمد پاشا جزار، حاکم لبنان بود که از جانب امپراتوری عثمانی فرمان قتل عام شیعیان صادر میشود. پس از عثمانی نیز لبنان مستعمره فرانسه میشود و در تمام این سالها شیعیان، مظلومترین قشر جامعه لبنانی بودند. آقای صدر با آگاهی از این پیشینه و با تلاش برای زدودن این غبار و زنگار چند صد ساله، پس از ورود به لبنان، شهر صور را برای فعالیت بر میگزیند. وی باتوجه به ویژگیهای جغرافیایی، تاریخی، فرهنگی و سیاسی لبنان و منطقه اقداماتی را برای بهبود اوضاع شیعیان آغاز میکند.
در این راه پر از رنج و سختی، لحظهای آرام ننشست تا به اهداف خود رسید ایشان با تلاش و کوشش شبانه روزی موفق میشود در لبنان (کشوری که بیش از هفده طایفه و مذهب را در دل خود جای داده است) منظومه منسجم فکری و آرمانهای والای خود را اجرا کند. در ابتدای ورودش به لبنان جملهای سر زبانها افتاده بود: جاء شرف الدین شابا» یعنی علامه شرف الدین جوان نزد ما آمده است. چندی نگذشت که مردم لبنان سید موسی صدر را «امام موسی صدر» خطاب کردند.
اعتقاد به سازمان و تشکیلاتاز خصوصیات ویژه و بارز امام موسی صدر به عنوان یک فقیه مبارز و خوشفکر، اعتقاد به فعالیت تشکیلاتی و کار سازمان یافته است وی در این باره میگوید: «در این دنیای سازمانی، اگر ما بخواهیم تکروی کنیم به نظر من نهایت سادگی است ما اگر امروز عمل دسته جمعی نداشته باشیم کلاهمان پس معرکه است برای اینکه همه چیز منظم و تشکیلاتی و سازمانی است.» امام موسی صدر با یاری گرفتن از تحقیقات و بررسیهای عمیق میدانی که با خود و همکارانش در مناطق مختلف لبنان انجام دادند، یا از نتایج تحقیقات و بررسی هیئتهای مختلف سازمان ملل برگرفتند به درک کاملی از واقعیتها به اوضاع و ساختار اجتماعی و اقتصادی آن روز لبنان رسیدند.
وی در مصاحبهای گفته است: «کیلومتر شمار ماشین فولکس واگن کوچک من سالانه حدود صد و پنجاه هزار کیلومتر کار میکند و این به سبب گشت و گذار در کوهها و راههای لبنان است.» امام موسی صدر با چنین بررسی هر اقدامی را که آغاز کرد در قالب تشکیلاتی راه اندازی میکرد و حل مشکلات آن روز لبنان را از این طریق میسر میدید. نکته جالب در سیره عملی وی این است که او ابتدا سعی میکرد تا براساس نیازها و مشکلات موجود تشکیلات و مجموعهای را فراهم سازد و بعد به نوعی آن را طراحی میکرد که اگر خود نیز از آن مجموعه خارج میشد آن مجموعه و سازمان به قوت خود باقی میماند و براساس تقسیم وظایفی که بین اعضا صورت گرفته بود روز به روز قویتر میشد حضور قدرتمند تشکلها و گروههایی که ایشان پایه گذاری کردند در جامعه امروز لبنان شاهد بر این مدعاست.
از جمله مهمترین اقدامات امام موسی صدر که به اعتقاد فراوان او به فعالیتهای تشکیلاتی بر میگشت میتوان به محورهای زیر اشاره نمود: ۱) تاسیس موسسه صنعتی جبل عامل۲) ایجاد جمعیت خیریه احسان و نیکوکاری۳) تاسیس خانه دختران برای آموزش و تربیت آنها۴) آموزشگاه پرستاری۵) ایجاد درمانگاه و مراکز پزشکی۶) تاسیس کارگاه قالیبافی۷) به وجود آوردن مرکز بررسیهای اسلامی۸) ایجاد مجلس اعلای شیعیان لبنان۹) حرکت محرومین۱۰) جنبش امل یکی از مشکلات مهمی که در آن زمان جامعه لبنان و خصوصا مردم فلسطین را آزار میداد رفتار و حملات اسرائیل بود. امام موسی صدر از حدود سال ۱۳۴۲ به بعد در اندیشه ایجاد جامعهای مقاوم (لبنان) در برابر تجاوزات آینده رژیم صهیونیستی بر میآید و بر همین مبنا بعدها و با فعالیت وی جنبش فتح، امل و... در راستای اهداف نظامی تشکیل میشود.
حضور و برنامههای گسترده سید موسی تا سال ۱۳۵۷ سد محکمی در برابر تجاوزات و اقدامات خصمانه دولت نامشروع اسرائیل محسوب میشود که توجه به این نکته بسیار حایز اهمیت است. البته این نکته را هم نباید از نظر دور داشت که توجه امام موسی صدر صرفا به لبنان محدود نمیشد و او با دغدغه کل ا مت اسلام دست به فعالیت و تحرک میزد بر همین مبنا بود که سفرهای دورهای به کشورهای عربی را صورت داد و با سران آنها و تودههای مختلف مردم ارتباط برقرار کرد. ربودن امام موسی صدرامام موسی صدر در سوم شهریور سال ۱۳۵۷ در آخرین مرحله از سفرهای دورهای خود به کشورهای عربی و تلاش برای پایان دادن به جنگ داخلی لبنان و جلوگیری از تجاوزات اسرائیل طی دعوت رسمی معمر قذافی به لیبی رفت و در روز نهم شهریور در آن کشور ربوده شد و تاکنون در زندانهای رژیم لیبی به سر میبرد.
در طول سی سال گذشته پیگیرهای مختلفی از سوی افراد و کشورهای مختلف از جمله ایران صورت گرفته که به نتیجه مثبتی نرسیده است. حرفهای ضد و نقیض نیز از سوی سران کشور لیبی به عناوین مختلف و در باب سرنوشت امام موسی صدر مطرح شده که همگی هدفی جز انحراف افکار عمومی به عهده ندارد. آنچه مهم است در این باره و نباید فراموش کرد این مطلب میباشد که ربودن چنین انسان بزرگی اهداف عمیق و مهمی برای دشمنان و استکبار جهانی به همراه داشت.
حضور این انسان در منطقه نقش تعیین کنندهای برای شیعیان و مسلمانان داشت و این را میتوان از مقاومت در برابر اسرائیل، تلاش برای وحدت سران عرب و مسلمان، تشکیل مجلس اعلای شیعیان عراق و ایستادگی در برابر هجمههای رژیم ستمشاهی ایران متوجه شد. با همه این تفاسیر اندیشه و عمل امام موسی صدر در کشوری همچون لبنان هم اکنون به خوبی ثمره و میوه خود را نشان داده است و آن چیزی جز ناکامی اسرائیل در طول سالهای گذشته و پیروزی و ارتقای روز به روز جایگاه سیاسی، اجتماعی و فرهنگی شیعیان نبوده است.