اتحادیه انجمنهای اسلامی شبه قاره هند به مناسبت سی امین سالروز ربودن امام موسی صدر بیانیهای صادر کرد.
نواندیش: اتحادیه انجمنهای اسلامی شبه قاره هند به مناسبت سی امین سالروز ربودن امام موسی صدر بیانیهای صادر کرد. متن کامل این بیانیه بشرح زیر است:
بسمه تعالی
افتاب اینگونه سرگردان نمیماند عزیز...
در سی امین سالگرد فاجعه ربوده شدن مردی از تبار علی ابن ابی طالب (ع)، رواداری خردورز، حضرت امام موسی صدر به دست جنایتکار دیکتاتور لیبیایی، سرهنگ قذافی، ما نیز در کنار ملتهای بزرگ و مسلمان ایران و لبنان بار دیگر در حسرت اندیشمندی مجاهد و والامقام به سر میبریم. اصولا مسئله ربوده شدن امام موسی صدر بحث ربودن یک فرد نیست، بحث به زنجیر کشیدن یک تفکر است، بحث منحرف کردن یک نهضت است، نهضتی برآمده از متن نهضت حسینی و تفکری برخواسته از اسلام ناب و رحمانی که نسیم مهرش هر که را نوازش میکرد از خود بیخود مینمود؛ چه دانشگاهیان و روشنفکران غربی را و چه یتیمان بعلبک را.
به حول قوه الهی و بر اساس وعده آسمانی در ماجرای ربودن امام موسی صدرنیز مکر مکاران و شر اشرار و حیله حیله گران به ایشان بازگشت و نه تنها آن نهال از پا در نیامد بلکه امروز شجره طیبه حزب الله لبنان و افتخار آفرینیهای پیاپی شیعیان سرفراز این کشور، چه در جنگ ۳۳ روزه با دشمن تا دندان مسلح و چه معاوضه اسرا با رژیم صهیونیستی از موضع عزت، همه و همه حاصل همان راه روشن امام صدر است. جایگاه، حرمت و سرافرازی امروز شیعیان لبنان که باعث غرور و افتخار تمام برادران شیعه در اقصی نقاط عالم است با موقعیت و وضعیت اسفناک امت شیعه در زمان ورود امام موسی صدر (کثر الله امثاله) به لبنان قابل مقایسه نیست.
امروز در لبنان هیچ امری محقق نمیشود مگر آنکه به تایید شیعیان رسیده باشد، هیچ وعدهای جامه عمل بر تن نمیبیند مگر با اراده شیعیان، بهترین و حساسترین موقعیتها و پستهای سیاسی کشور در تصرف و یا در هماهنگی کامل با جریان حزب الله و امل است و افکار عمومی مردم لبنان و منطقه بزرگترین حامی شیعیان است. اما در زمستن سال ۳۸ و همزمان با ورود امام به لبنان شرایط به گونهای دیگر بود. شیعه لبنانی فردی بود بیسواد، دارای پایینترین رده حرمت اجتماعی و مشغول به پستترین و غیر قابل تحملترین مشاغل.
طی این مسیر در جهت رشد و اعتلا بدون لحظهای توقف و یا انحراف خود شاهدی دیگر بر: «حقانیت» سیره امام موسی صدر است. همه این موفقیتها و کامیابیها، امام موسی صدر را به رهبری محبوب، کاریزماتیک و ورای حد تصور، مردمی تبدیل کرده بود و همین بس بود تا دشمنان قسم خورده شیعه راستین که با ادامه این مسیر، حیات موریانه وار خود را در خطر میدیدند - که امروز به فضل الهی به خط پایان، نزدیک و نزدیکتر میشوند- برای توقف این نهضت وارد عمل شوند. اینکه این دشمنان چرا برای حذف امام موسی صدر «ربودن» را برگزیدند و در خاور میانه آن زمان که گلوله و خشونت و ترور، گفتمان غالب بود برای به شهادت رساندن امام برنامه ریزی جدی نکردند، نیازمند فرصت بهتری برای بررسی است و اصولا مسئلهای تاریخی به حساب میآید.
اما سی امین سالگرد این فاجعه دهشتناک زمان مناسبی است برای بازخواست دستگاه دیپلماسی کشورمان از اقدامات صورت گرفته در قبال این پرونده. بیشک ملتهای ایران و لبنان به پیگیریهای صورت گرفته تا امروز نمره قبولی نخواهند داد. در این میان عملکرد دولت ایران بسیار ضعیفتر و در پارهای از اوقات به ضرر جریان پیگیری بوده است که از این جمله میتوان به دیدارهای رسمی با نخست وزیر لیبی و به آغوش کشیدن قذافی جنایتکار اشاره کرد. گویا خواب ۳۰ ساله وزارت امور خارجه کشورمان قصد پایان ندارد.
آیا پس از گذشت ۳ دهه زمان آن فرا نرسیده است که دستگاه سیاست خارجی کشورمان با ارادهای قوی از تمام توان دیپلماتیک خود در نهادهای مختلف حقوقی و سیاسی بین المللی برای روشن شدن ابعاد این ماجرا که به تعبیر حقوقدانان بین المللی مصداق بارز «جنایت علیه بشریت» به حساب میآید، بهره بجوید تا شاید مرحمی باشد بر دل داغدار یتیمان جنوب لبنان و چشم انتظاران آن یوسف گم گشته در گوشه و کنار عالم. آیا زمان آن فرا نرسیده است که دولت لیبی به جای وعده گسترش روابط پیامی متفاوت را از جمهوری اسلامی ایران مبنی بر مشخص شدن وضعیت امام موسی صدر بشنود و جدیت دولت و ملت ما را در رابطه با این پرونده درک کند؟! در خصوص امام موسی صدر ما دانشگاهیان و روشنفکران جامعه نیز دچار غفلت بودهایم. براستی در طول این سه دهه چقدر به آرا و افکار مترقی آن عزیز دربند مراجعه کردیم؟!
در تمام این سالها که امت اسلامی درگیر افراط و تفریط بوده است و در ایجاد دیالوگ با غرب مشکلات اساسی دست و پنجه نرم کرده و از رشد و تعالی و پیشرفت و رسیدن به جایگاهی برازنده نام مبارک اسلام بازمانده بود، چرا هیچگاه به سیره امام موسی صدر در لبنان رجوع نکردیم و با باز تعریف آن الگو در قالب زمانی جدید گرهخهای پیش روی خود را باز نکردیم؟!
چرا زمانی که با تهاجم فرهنگی شدید غرب و مسخ تفکرات جوانانمان مواجه شدیم برای مقابله با آن به اقدامات موثر و ماندگار امام موسی صدر در مواجهه با جوانان زمان خود - که شدیدا تحت تاثیر موج جهانی مارکسیسم بودند- و مقابله یک تنه او در برابر دیرهای عظیم مسیحیت توجهی نکردیم و همان روش را پی نگرفتیم؟!
اینک هرچند دیرهنگام اما هنوز زمان مناسبی است برای رجوع به عملکرد شخصیتی که در طول فعالیت سیاسی و اجتماعی خود در فضای بسیار پیچیده و مبهم لبنان، لحظهای از مسیر رشد تعالی منحرف و یا حتی متوقف نشد. به نظر میرسد امروز جامعه ما تشنه بسیاری از آن اندیشهها و مدیریتهای ناب اسلامی است.
اتحادیه انجمنهای اسلامی شبه قاره هند از تمام دست اندرکاران سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران میخواهد که در طول سی و یکمین سال اسارت امام موسی صدر به عزمی راسخ و با حداکثر توان دیپلماتیک این پرونده را پیگیری نماید و در این مسیر از تمام آزادیخواهان و آزاد اندیشان جهان مددخواهی نماید.
والسلام علیکم و الرحمه اله و برکاته