رای مثبت لیبی و برخی کشورها از جمله روسیه، چین و ویتنام به قطعنامه ضد
ایرانی و سیاسی شورای امنیت سازمان ملل درس بزرگ برای مسوولان دیپبماسی
ایران خواهد بود.
محسن مقصودی
برخی از این کشورها که در چند سال بیش از حد در دیپلماسی ما به آْنها اعتماد شده است، نشان داد مسوولان باید هوشیارتر باشند. اما در این میان رای مثبت لیبی درسی جداگانه و همیشگی خواهد بود، اگر مسوولان دیپلماسی ایران پند گیرند! در چند ماه اخیر مسوولان دیپلماسی ایران علی رغم همه اعتراضات دانشجویان و کارشناسان به برقراری رابطه با دولت معمر قذافی، تلویحا با این توجیه که لیبی اکنون رییس دورهای شورای امنیت سازمان ملل است و میتواند مانع صدور قطعنامه سوم شود اقدام به برقراری رابطه کم سابقه با لیبی پس از سالها قطع رابطه گرفتند.
موضوع ارتباط گسترده و روابط دیپلماتیک با دولت قذافی آنهم بدون هیچ گونه اشارهای به مسوولیت لیبی در سرنوشت امام موسی صدر، در ماههای گذشته مورد انتقاد جدی رسانهها و دانشجویان انقلابی و عدالتخواه قرار گرفت و حتی خانواده امام موسی صدر به شدت از فراموشی مساله امام موسی صدر در دولت نهم گله کردند. در آن روزها آنچه باعث تعجب فراوان شد اظهارات پرویز داوودی در دیدار مسوولان لیبی بود که «وی بر گسترش روابط همه جانبه با لیبی به عنوان یک کشور افریقایی، مسلمان و انقلابی (!) تاکید میکند».
اگرچه مشخص نشد معاون رییس جمهور بر مبنای چه اصولی، دولت لیبی را «انقلابی» خطاب نمود، دولتی که متهم اصلی ربایش و ناپدید شدن امام موسی صدر است و مواضع منفعلانه و بیثبات آن سالهاست که مسلمانان را میآزارد. امام عزیز و فقید ما حضرت امام خمینی (رض) چندین و چند بار به ربودن و زندانی بودن امام موسی صدر در لیبی اشاره میکنند و حاضر نمیشوند قذافی را به حضور بپذیرند و قطع رابطه با دولت لیبی بنا بر خواست امام و تا زمان مشخص شدن سرنوشت امام موسی صدر صورت پذیرفت. اما سرانجام گذشت زمان خیلی زود نشان داد که محاسبات برخی دیپلماتهای مصلحت پرست در سیاست خارجی ما اشتباه بوده و قذافی به همه مسولان دیپلماسی ایران ثابت کرد، که وعده اربابان آمریکایی خود را با آن ۱۱ سند همکاری اقتصادی امضا شده با ایران معاوضه نمیکند!
امروز ثابت شد که برقراری این ارتباط و مصلحت زدگی در سیاست خارجه و فراموشی برخی اصول و آرمانهای انقلاب در دفاع از مظلومین و مبارزان جهان اسلام، جز مخدوش نمودن عزت انقلابی ملت ایران حاصلی نداشته است، همانطور که مذاکرات متعدد با شیطان بزرگ در عراق برای ملت ایران و عراق حاصلی جز لکه دار کردن ۲۸ سال مقاومت نداشته است. حتما در آینده هم باید منتظر پاسخهای مناسب حسنی مبارک به تلاش یکجانبه و مصرانه مسوولان ایران برای ارتباط با مصر باشیم!
به هر حال دولت نهم که البته با اتخاذ دپلماسی فعال و تهاجمی در سیاست خارجی و خصوصا مقاومت کم نظیر در موضوع هستهای قابل ستایش است باید از این اتفاقات درس بگیرد. مسوولان دیپلماسی ایران باید بدانند که به جای اعتماد بیش از حد به کشورهایی نظیر روسیه، چین، لیبی و ویتنام و... - که همگی نشان دادهاند به دنبال منافع خود هستند _ به مقاومت ملت ایران و اتحاد ملی جامعه ایران اتکا نماید.
همانطور که رای ممتنع دولت اندونزی به قطعنامه سوم که به عدم اجماع در شورای امنیت انجامید، نه بخاطر مبانی اعتقادی دولت اندونزی و یا مذاکرات و رایزنیهای دیپلماسی ما، که بخاطر موج اعتراض مردم و جریانهای اسلامی، انقلابی کشور مسلمان اندونزی به رای مثبت آنها در قطعنامه قبلی علیه ایران شکل گرفت. جاذبه مقاومت ایران اسلامی برای ملت مسلمان اندونزی و جریانهای خالص این کشور به حدی بود که پس از رای مثبت اندونزی به قطعنامه قبلی دولت این کشور در آستانه استیضاح قرار گرفت. و این یعنی قدرت دیپلماسی مردم محور که قلوب ملتها را فتح کرده است.
چرا که دیپلماسی انقلاب اسلامی از همان آغاز بر مبنای آگاه سازی و بیداری ملتهای مسلمان و مستضعفان جهان بنا شده است. امروز نیز افکار عمومی مردم دنیا خصوصا ملتهای مسلمان و مستضعفان جهان و اتکای به خداود متعال و مقاومت ملت ایران تنها و تنها راه ادامه پیروزیهای جهانی ما خواهد بود.
دولت نهم و شخص رییس جمهور محترم هم نشان دادهاند در بسیاری از موارد، به جنجالهای رسانهها و مسوولان غربی و قطعنامههای سیاسی آنها کمترین اهمیتی نمیدهد و این مطلب در کنار استقبال کم نظیر ملتهای مسلمان از مواضع انقلابی دیپلماسی ایران در دو سال اخیر، رمز استمرار پیروزیهای جهانی ایران و فتح قلوب ملتها و افکار عمومی دنیا بوده است.
امید است با درس گرفتن از خیانت امثال قذافی (که از پیش هم مشخص بود) پایههای دیپلماسی ایران نه بر اعتماد بیش از حد بر برخی سران دولتهای معلوم الحال، که بر پایه مقاومت ملت ایران و سایر مستضعفان جهان متکی شود و اگرچه مذاکرات با کشورها و نهادها ی بین الملی ادامه مییابد، اما بیش از حد به وعدههای آنها دل خوش نکنیم.