اگر چه ارتباط برقرار کردن با دول اسلامی طبق سیاست اصولی دولت جمهوری
اسلامی مبنی بر انسجام اسلامی امری پسندیده و واجب میباشد ولی این مسئله
بدون حل شدن مسئله امام موسی صدر امری محال و نشدنی است.
امروز که به اخبار گوش میکردم شنیدم که دولت ایران با دولت لیبی قرار دادهای اقتصادی بسته است.
در مورد این خبر باید نکاتی را خاطر نشان کرد:
اگر چه ارتباط برقرار کردن با دول اسلامی طبق سیاست اصولی دولت جمهوری اسلامی مبنی بر انسجام اسلامی امری پسندیده و واجب میباشد ولی این مسئله بدون حل شدن مسئله امام موسی صدر امری محال و نشدنی است. به عبارت دیگر حل مشکلات جمهوری اسلامی با سایر دول به ظاهر اسلامی منوط به روشن شدن پارهای از مسایل مهم است که مسئله امام موسی صدر یکی از این مسایل است.
انسجام و اتحاد با برادران مسلمان در اقصی نقاط جهان یک مسئله است و انسجام با سران این دول یک مسئلهای دیگر. اگر چه در شرایط حاضر جهان اسلام ظرفیت قیام و یک انقلاب بزرگ را در داخل خویش علی الظاهر ندارد زیرادشمنان اسلام از جمله آمریکا و انگلیس و اسرائیل منتظر یک جنگ داخلی هستند که از این جنگ به نفع خویش و نابودی کامل اسلام استفاده کنند ولی نابودی سران شکم پرست کشورهای اسلامی و روی کارآمدن دولتهای مردمی که طبق اصول اسلامی سرکار آمده باشند امری است که آرزوی همه مسلمانان آزاده میباشد.
مولای متققیان نمونهای مثال زدنی است برای کوشش در راه انسجام اسلامی. با وجود اینکه حق مسلم حضرت علی در امامت جامعه اسلامی در سقیفه بنی ساعده نادیده گرفته شد ولی آن حضرت برای حفظ اصل اسلام دست به شمشیر نبرد ولی سکوت هم نکرد.
حضرت علی (ع) در مدت بیست و پنج سالی که بشریت از حکومت عدل ایشان محروم بودند و به گفته یکی از بزرگان حق بشریت از حکومت علی و خانواده عصمت و طهارت غصب شده بود از هر فرصتی برای اعتراض به حکومتهای ظلم و جور استفاده کردند و حاکمان وقت را از نصایح خویش محروم ننمودند.
ولی وقتی آن حضرت بعد از بیست و پنج سال خلافت ظاهری را به عهده گرفتند چشم فتنه را حتی به قیمت سه جنگ داخلی در داخل جهان اسلام کور کردند.
جهان اسلام و ملل تشنه عدالت منتظر لحظهای هستند که این فرصت فراهم شود و مانند ایران انقلابی خود را از چنگال این حاکمان شکم پرست خلاص کنند. دولت جمهوری اسلامی موظف است که در مسئله امام موسی صدر با دولت لیبی و شخص معمر قذافی (لعنه الله علیه) اتمام حجت کند و بنا به فرموده مقام معظم رهبری حتی اگر ضروری باشد و این مسئله به نتیجه نرسد با دولت لیبی قطع رابطه کند.
انقلاب اسلامی ایران هیچ نقطه اشتراکی با انقلاب سوسیالیستی به ظاهر اسلامی لیبی ندارد. فرق اسلام معمر قذافی با اسلام ناب محمدی و اسلامی که از لبهای مبارک حضرت روح الله معرفی شد مثل فرق اسلام ابوسفیان و معاویه با اسلام مولای متقیان امام علی (ع) است. حضرت امام خمینی (رض) در مورد حاکمان بیدرد جوامع اسلامی و نیز جنگی که ایران انقلابی در پیش رو دارد میفرمایند: «... جنگ امروز ما جنگ با عراق و اسرائیل نیست.
جنگ ما جنگ با عربستان و شیوخ خلیج فارس نیست. جنگ ما جنگ با مصر و اردن و مراکش نیست. جنگ ما جنگ با ابرقدرتهای شرق و غرب نیست جنگ ما جنگ مکتب ماست علیه تمامی ظلم و جور جنگ ما جنگ اسلام است علیه تمامی نابرابریهای دنیای سرمایه داری و کمونیزم جنگ ما جنگ پابرهنگی علیه خوشگذرانیهای مرفهین و حاکمان بیدرد کشورهای اسلامی است.
این جنگ سلاح نمیشناسد این جنگ محصور در مرز و بوم نیست این جنگ خانه و کاشانه و شکست و تلخی کمبود و فقر و گرسنگی نمیداند. این جنگ جنگ اعتقاد است جنگ ارزشهای انقلابی علیه دنیای کثیف زر و زور و پول و خوشگذرانی است.
جنگ ما جنگ قداست عزت و شرف و استقامت علیه نامردمیهاست...»