سال اتحاد ملي و انسجام اسلامي ؛شايد توقع آن بود که يکي از مهمترين كارهايي که بايد در اين سال انجام ميشد، كار جدي و مؤثر براي تعيين سرنوشت و آزادي امام صدر
سال جاري از سوي رهبر معظم انقلاب اسلامي، سال اتحاد ملي و انسجام اسلامي ناميده شد.شايد توقع آن بود که يکي از مهمترين كارهايي که بايد در اين سال انجام ميشد، كار جدي و مؤثر براي تعيين سرنوشت و آزادي شخصيت برجسته جهان اسلام، امام سيد موسي صدر باشد.با اين وصف، گسترش مناسبات و رفت و آمدهاي ديپلماتيک با کشور ليبي و شخص قذافي که عامل اصلي ربايش امام موسي صدر و دو همراه ايشان است، شدت گرفته است. در هفته گذشته، معاون اول رئيسجمهور در ديدار از ليبي به گسترش مناسبات با اين کشور پرداخت و اسناد همکاري گوناگوني را به امضا رساند.اين در حالي است که هيچ خبري مبني بر پيگيري قصه ربايش و تعيين سرنوشت امام موسي صدر نيست و ما همچنان از وضعيت اين شخصيت برجسته ايران و جهان اسلام بيخبريم.جالب آن که سران ليبي و به ويژه قذافي هم تا کنون در اين زمينه پاسخگو نبوده و حتي با طرح مسأله پرداخت مبالغي به خانواده امام صدر، بر آن بودهاند که قصه ربايش را از حالت عمومي و بينالمللي بيرون آورند! با اين حال، رفت و آمدهاي گسترده با اين کشور و پذيرايي از مقامات ريز و درشت آن در ايران در جريان است، بي آن که خبري از سرنوشت و آزادي امام موسي صدر به ميان آيد.گذشته از وضعيت مبهم و سرنوشت جسمي امام موسي صدر، با توجه به موضوع اتحاد ملي و انسجام اسلامي در سال جاري ايشان که تجربه خوبي در لبنان داشت، ميتوانست به عنوان الگوي بسيار مؤثري در اين زمينه مطرح شود تا با پردازش و تحليل انديشه، تجربه و سيره عملي امام موسي صدر، زمينههاي عملي اتحاد ملي و انسجام اسلامي را تحقق بخشيم. با اين حال، متأسفانه کاري انجام نشده وانديشه و تجربه ايشان همچنان در محاق است.چندي پيش، در حاشيه نمايشگاه انسجام اسلامي، نشستي با همراهي و سخنراني دو تن از صاحب نظران انديشه و سيره امام موسي صدر درباره «انسجام اسلامي: انديشه و تجربه امام سيد موسي صدر» برگزار شد.بايد اشاره کنم برخي مباحث درباره انديشه و سيره امام صدر براي حضار شگفتآور بود. در آن نشست، درباره انسجام اسلامي از ديد امام صدر و ضرورت انسجام و اتحاد اسلامي سخن گفته شد و برخي از اساتيد نيز به اوضاع لبنان پيش از ورود امام صدر و تأثيرات ايشان بر جامعه لبنان و برخي نکات درباره حيات سياسي و اجتماعي و علمي و بيان برخي ديدگاههاي فقهي آن بزرگوار در زمينه اتحاد و انسجام اسلامي پرداختند که الگوبرداري از آنها براي جامعه ما ضروري و مفيد است.به هر حال، در آن نشست، سخن از انديشه و تجربه امام سيد موسي صدر به ميان آمد و اين که ويژگي بارز انديشه ايشان، تمايز بخشي طايفه شيعيان لبنان از ديگر طوايف بود. امام صدر در شرايطي که شيعيان از اين که بگويند شيعه هستند اکراه داشتند و به گونهاي هويت مذهبي خويش را در شرايط متنوع و متکثر فرهنگي لبنان پنهان ميکردند، وارد لبنان شد و به دگرگوني اين وضعيت پرداخت و هويت شيعيان لبنان را به عنوان يک طايفه ممتاز و متمايز از ديگر طوايف آفتابي کرد.اين وضعيت که در عين توجه به عنصر اتحاد و انسجام با ديگر طوايف و قوميتها و مذاهب و در جامعه چند فرهنگي و چندپاره لبنان رخ نمود، ثمره حضور هميشگي امام موسي صدر در ميان مردم و گفت و شنود آزادانه با آنان و آشنايي با دردها و مشکلات و معضلات آنان بود.راهبرد اساسي صدر که با درس آموزي از شکست روش سيد جمال الدين اسدآبادي که منحصر به حضور در ميان حاکمان و نخبگان بود، با حضور مستقيم در ميان مردم در دورترين نقاط لبنان همراه بود و از اين رو با پشتوانه و نفوذ مردمي همراه شد، زمينه و باب گفت و شنود با نخبگان و حاکمان را نيز براي او بيش از پيش باز كرد تا از اين پشتوانه عظيم در تعامل با حکومت براي رسيدگي به مناطق محروم شيعهنشين لبنان بهره گيرد و آنان را ملزم کند تا به عدالت به همه نقاط و مناطق توجه کنند و امکانات عمومي را عادلانه در ميان همه مناطق تقسيم کند.اين فعاليت البته افزون بر همه اقدامات نهادي و سازماني و تشکيلاتي در حوزههاي فرهنگي و اقتصادي و سياسي بود که به مرور به وسيله ايشان پايهگذاري و تأسيس و به گونهاي هم در تمايزبخشي و ارتقاي شيعيان لبنان مؤثر واقع شد و هم زمينههاي انسجام و همبستگي ملي و اسلامي را فراهم آورد.امروز اما با نبود حضور فيزيکي ايشان روبهرو هستيم. به ظاهر تلاشهاي انجام گرفته براي تعيين سرنوشت ايشان به ثمر ننشسته است، اما آيا اين تلاشها کافي و مدبرانه بوده است تا خواسته خانواده ايشان، مشتاقان فکر و انديشه امام صدر و خواسته امام خميني که ايشان را فرزند خود ميدانست و رهنمودهاي رهبر معظم انقلاب اسلامي محقق شده است؟ به صراحت پاسخ منفي است.سال گذشته در بزرگداشت سالروز ربوده شدن آن امام عزيز که توسط جنبش امل در تهران برگزار شد، برخي از کساني که درگير در پرونده بودند نيز گزارشي از كارهاي خويش ارايه کردند. بعدهاً در صحبت با يکي از اعضاي مؤسسه تحقيقاتي امام موسي صدر گفتم كه از اين نحوه پيگيري براي تعيين سرنوشت امام موسي صدر به کلي نااميدم، چرا که بحث پيگيري سرنوشت امام صدر در حاشيه است و به آن هم در حد رفع تکليف پرداخته ميشود و... .خاطر نشان کنم كه امام خميني در زمينه سرنوشت امام موسي صدر از همان آغاز ربودن ايشان، واکنش نشان داده و از سران کشور سوريه و جنبش آزادي بخش فلسطين ميخواهد در اين زمينه اقدام کنند. ايشان درباره امام موسي صدر ميگويد: «آقاي صدر را که من سالهاي طولاني ديدهام، بلکه بايد بگويم من بزرگ کردهام ايشان را، من فضايلشان را ميدانم و خدمتهايي که پس از آن که به لبنان رفتهاند، کردهاند، آن هم ميدانم و آنچه لبنان احتياج به ايشان دارد، باز آن را هم ميدانم و من اميدوارم که انشاءالله ايشان برگردد.» (سخنراني امام در ششم شهريور 1359).مقام معظم رهبري نيز در پيامي به همايش علمي بزرگداشت امام موسي صدر به عامل وحدت و هويت بخشي ايشان اشاره کرده و مينويسد: «وحدت و هويت بخشيدن به شيعيان لبنان و ايجاد همزيستي و احترام متقابل ميان پيروان اديان و طوايف سياسي در آن کشور از سويي و صراحت در معرفي رژيم صهيونيست به نام «شرّ مطلق» و اعلام حرمت همکاري با آن از سوي ديگر و سرانجام، ابراز ارادت و صميميت نسبت به رهبر انقلاب و بنيانگذار جمهوري اسلامي ايران ... از اين عالم بزرگوار ... شخصيتي همه جانبه پديد آورده بود... .اميدواريم بيخبريها در اين قضيه با همت صاحبان همت و مسئوليت پايان يابد.» (28 خرداد 1378)متأسفانه همچنان بيخبريها ادامه دارد.به هر حال، امام موسي صدر، شهروند جمهوري اسلامي ايران به شمار ميرود و از اين رو بر دولتمردان و صاحبان همت و مسئوليت است که با تدبيري درست که به نتايجي مطلوب منتهي شود، دولت ليبي را در فشار گذارند و از همه توان ديپلماتيک و بينالمللي براي آشکار شدن سرنوشت مظلوم اين ربايش و بلکه مظلومان اين ربايش بهره گرفته شود؛ چيزي که به نظر تا کنون از آن غفلت شده و به ويژه اين مسأله در سازمانهاي حقوق بشر جهاني کمتر طرح و برجسته شده است.مقالات ارسالی به آفتاب