چهار درسگفتار از پنجاه سلسله درسگفتار «اندیشه و عمل» به تحلیل برنامهها و دیدگاههای امام موسی صدر در موضوع مقاومت اختصاص داشت.
هفت سال از زمانی که موسسه امام موسی صدر تصمیم به برگزاری
درسگفتارهای اندیشه و عمل گرفت، میگذرد. درسگفتارهایی که با هدف تحلیل و بررسی تفکر و شیوه فعالیت امام موسی صدر و آشنایی بیشتر مخاطبان با این اندیشه متفاوت آغاز شد.
با برگزاری ۵۰ درسگفتار از سال ۱۳۹۰ تاکنون و حضور چهرهها، پژوهشگران و اساتید حوزه و دانشگاه برای سخنرانی و تحلیل در این جلسات، مخاطبان بسیاری با آرا و نظرات امام موسی صدر آشنا شدند. جلساتی که هر ماه با انتخاب یک موضوع به بررسی گوشهای از تفکر و عمل این اندیشمند ربوده شده پرداختند.
دینشناسی، تفسیر قرآن، گفتوگو، زنان، عاشوراپژوهی، اقتصاد و جامعه بخشی از موضوعاتی است که در این درسگفتارها درباره آنها سخن گفته شد و راهکارهای نظری و عملی امام صدر در این موارد مورد بررسی و تحلیل قرار گرفت.
اکنون که پنجاهمین درسگفتار از این سلسله درسگفتارها را پشت سرگذاشتهایم، برآنیم تا در چند گزارش به بازخوانی مباحثی بپردازیم که بیشترین فراوانی را در موضوعات این جلسات داشتهاند.
در گزارش نخست به بررسی درسگفتارهای مرتبط با موضوع گفتوگو در اندیشه امام موسی صدر پرداختیم که میتوانید
اینجا بخوانید. در گزارش دوم نیز به بررسی درسگفتارهای مرتبط با مباحث تفسیری و قرآنشناسی در اندیشه امام موسی صدر پرداختیم که متن آن را میتوانید
اینجا بخوانید.
در این گزارش به تحلیل اندیشه و عمل امام موسی صدر در موضوع مقاومت میپردازیم که در ۴ درسگفتار با حضور طلال عتریسی، استاد جامعهشناسی تربیتی و روانشناسی اجتماعی در دانشگاه لبنان و مدیر کل مرکز مطالعات استراتژیک بیروت، لوئی شرفالدین، خواهرزاده امام موسی صدر و استاد دانشگاه، محمدعلی مهتدی، خبرنگار سابق صدا و سیمای ایران در بیروت و از همراهان امام موسی صدر و شهید چمران و حجتالاسلام والمسلمین دکتر نجف لکزایی، رئیس پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی، بررسی شده است.
یکپارچهسازی فهم شیعیان و ایجاد خوداتکایی از گامهای مهم امام در لبنان بود
چهارمین درسگفتار اندیشه و عمل با سخنرانی دکتر طلال عتریسی در موضوع «امام صدر و نگاه بلند به میهن و مقاومت» پنجم تیرماه 1392 برگزار شد. عتریسی در این نشست مشکلات امام موسی صدر در لبنان را به این شرح بیان کرد: «امام صدر، در آغاز فعالیتها در لبنان، با چهار چالش اساسی مواجه بود: نظام سیاسی فرقه-ای، توسعه متوازن، دفاع از کشور در برابر تجاوزهای اسرائیل و وضعیت شیعیان. ثَبات لبنان در گرو حل این مشکلات بود. در کنار این چالشها فقدان تفاهم بر سر اصول و مبانیِ مشارکت عادلانه و اختلاف بر سرِ چگونگیِ دفاع از کشور نیز گریبانگیر کشور بود.»
او با اشاره به این نکته که شیعیان پیش و پس از استقلال لبنان نقشی در اداره حکومت نداشتند، عنوان کرد: «این محرومیت، محدود به بُعد سیاسی نبود و در زمینه توسعه و خدمات نیز وجود داشت. امام صدر برای آغاز کار خود نگاهی روشن و بسیار مترقی به وضع شیعه در آن زمان داشت. این نگاه، از یک سو، به نیازهای ضروری شیعیان توجه داشت و از سوی دیگر، نشان دهنده نگرش راهبردی امام در شکلگیری خاستگاههای قدرت در هر جامعهای است. نخستین گام امام ساختن مؤسسۀ حرفهای جبلعامل در صور بود و دومین گام آینده نگرانۀ امام را میتوان یکپارچهسازی شعور شیعیان دانست. این یکپارچهسازی در چهار سطح صورت گرفت: فهم مشترک درباره هویت ذاتی(اعتقادی)؛ فهم مشترک درباره محرومیت؛ فهم مشترک درباره حقوق اساسی و فهم مشترک در خصوص دفاع.»
دکتر عتریسی همچنین اشاره کرد که امام صدر درک شیعیان از هویت را در دو وجه به این شرح سازماندهی کرد: وجه نخست اینکه شیعیان پس از احساس لبنانی بودن، از گوشهگیری و سکوت دست بردارند و دومین وجه توجه به حق شیعیان برای دفاع در برابر تجاوزهای اسرائیل، بهویژه، در جنوب لبنان بود. عتریسی در ادامه گفت: «در کنار این توجه به شیعیان، امام صدر در سطح ملی در نگرش سیاسی خود به نظام لبنان، میان وجود فرقهها و اهمیت و ضرورتِ گوناگونیِ آنها از یک سو، و بدیهای نظام سیاسی فرقهای از سوی دیگر، فرق گذاشت. امام نظام فرقهای را رد میکرد، زیرا عدالت اجتماعی و حقوق شهروندی را برآورده نکرده بود. البته، انتقاد امام صدر از فرقهگرایی سیاسی مانع از آن نشد که وی بر اهمیت همزیستی اسلامی-مسیحی تأکید نکند، چراکه ویژگی لبنان همین همزیستی است.»
استاد دانشگاه لبنان مطالبه حق شهروندی از نگاه امام صدر را با دعوتی حساستر همراه دانست و گفت: «این دعوت که برای نخستین بار در تاریخ لبنان مطرح شد، دعوت به تشکیل جنبش امل بر ضد اشغالگران اسرائیلی بود. آنچه امام را بر آن میداشت تا به منطقِ قدرت و دفاع رو بیاورد، این بود که اسرائیل «این خطر اصلی و این شرّ مطلق، نه تنها مردم جنوب که کل لبنان را تهدید میکند.» امام به این مقدار بسنده نمیکند و به چگونگی برخورد با این اشغال و این نظام میپردازد و جز مقاومت، راهحل قطعیِ دیگری برای آن نمییابد.»
عتریسی در ادامه به اصل «خوداتکایی» در اندیشه امام صدر اشاره کرد و توضیح داد: «همه فکر میکردند ربودن شخصیت بینظیر امام، اثر منفیِ زودهنگامی بر طرح او برای استیفای حقوق شیعه و محرومیتزدایی از آن و نیز آمادهسازی شیعه برای دفاع از خود در برابر اسرائیل خواهد داشت، ولی آنچه تنها چند ماه پس از ناپدید شدن وی (1979) رخ داد، همه پیشبینیها و معیارهای منطقهای را دگرگون کرد. «خود اتکایی» یکی از اندیشههای محوری امام صدر بود که بعدها و حتی پس از ربودن وی به سنتی حسنه تبدیل شد.»
(گزارش کامل این درسگفتار را
اینجا بخوانید.)
تاسیس مدرسه صنعتی صور برای تبدیل آن به مناره مقاومت
دوازدهمین درسگفتار اندیشه و عمل نیز به سخنرانی لوئی شرفالدین در موضوع «مقاومت لبنان به روایت شاهد عینی» اختصاص داشت. این نشست 13 مرداد 1393 برگزار شد. شرفالدین در این نشست گفت: «دولت صهیونیستی در سال 1948 میلادی تأسیس شد و نه فقط برای لبنان، بلکه برای کل منطقه خطرناک بود. در ابتدا صهیونیستها لبنان را کشور ضعیفی میدانستند که با گروه موسیقی ارتش اسرائیل هم میتوانند آن را تصرف کنند. افزون بر خطر اشغال، تهدید دیگر اسرائیلیها گماردن عوامل مزدور خود در جنوب لبنان بود. سرگرد سعد حداد و آنتوان لحد دو نفر از این مزدوران بودند که سعد حداد در آوریل 1979 به نفع اسرائیلیها دولت لبنان آزاد را در جنوب اعلام کرد.»
او در ادامه عنوان کرد: «یکی از تهدیدهای اسرائیل پایبند نبودن به توافقات بینالمللی است. اولین بدقولی آنها زیر پا گذاشتن توافق آتشبس سال 1949 با لبنان بود. مردم جنوب در فقر و بیسوادی به سر میبردند و دولت به وضعیت آنها رسیدگی نمیکرد؛ تا اینکه امام صدر در سال 1959 میلادی به لبنان آمد. امام اقدامات خود را با فعالیتهای اجتماعی در جنوب آغاز کرد. او معتقد بود که باید معاش مردم تأمین شود تا آنان هم در مقابل اسرائیل مقاومت کنند. به همین سبب مدرسه صنعتی صور را تاسیس کرد و گفت این بنا باید به مناره مقاومت بدل شود.»
شرفالدین همچنین به ناامیدی امام صدر برای جلب حمایت دولت لبنان و کشورهای عربی منطقه از مردم جنوب لبنان اشاره کرد و این را سرآغازی برای تشکیل جنبش امل دانست و گفت: «اسرائیلیها در سال 1978 میلادی برای اولین بار جنوب را اشغال کردند. سپس، در سال 1982 برای اخراج فلسطینیها به لبنان حمله کردند و تا خلده، منطقهای در نزدیکی بیروت، پیشروی کردند. در خلده با مقاومت جوانان أمل مواجهه شدند. در دورۀ اشغال جنوب، اهالی جنوب مقاومت فراوانی از خودشان بروز دادند. اسرائیلیها در پی آن بودند که جنوبیها را به سمت خود بکشند. برخی کالاها را با قیمت بسیار کمتری عرضه میکردند اما مردم جنوب از آنان خرید نمیکردند. در همین دوره تلاش بسیار کردند که مقاومت مردم را بشکنند، اما با سخنرانیهای استاد حسین شرفالدین و رباب صدر و شجاعتی که بروز دادند، مانع آنها شدند.»
شرفالدین اضافه کرد: «اسرائیلیها در سال 1985 از صیدا عقبنشینی کردند تا زمینه را برای اصطکاک مذهبی میان فرقههایی که با اسرائیل همکاری داشتند و دیگر فرقهها فراهم کنند. اما نقشۀ آنها به سرانجام نرسید. چهارده سال بعد، با همین ترفند جزین را خالی کردند. سرانجام در سال 2000 مجبور شدند که از جنوب لبنان عقبنشینی کنند.»
(گزارش کامل این درسگفتار را از
اینجا بخوانید.)
نمیگذاشتند تشکیلات امام صدر به انقلاب ایران وصل شود
بیست و پنجمین درسگفتار نیز به سخنرانی محمدعلی مهتدی در موضوع «امام موسی صدر و مقاومت فلسطینی در لبنان» اختصاص داشت. این نشست چهارم آبان 1394 برگزار شد. مهتدی در این نشست آگاهی از دو مساله فلسطین و فلسطینیها و همچنین بافت اجتماعی لبنان و وضعیت جامعه شیعیان در لبنان را مقدمه فهم دقیق مقاومت در سیره و اندیشه امام موسی صدر دانست.
مهتدی همچنین به چگونگی مهاجرت یهودیان به فلسطین پس از سقوط عثمانی و تشکیل دولت اسرائیل و برتری این حکومت جعلی بر اعراب در جنگ 6 روزه که منجر به آوارگی فلسطینیان در کشورهای همسایه شد اشاره کرد و گفت: «پس از شکست اعراب مقابل اسرائیل، سازمان مقاومت فتح به رهبری عرفات تشکیل شد. تشکیلات فتح گسترده بود و بسیاری از جوانان عرب به آن پیوستند. ما همچنین شاهد پیدایش سازمانهای مسلح فلسطینی در لبنان بودیم. در لبنان بیشتر از پانزده اردوگاه فلسطینی بود که اکثراً در جنوب لبنان و مناطق شیعهنشین ساکن بودند.»
مهتدی سازمان فتح را اینگونه توصیف کرد: «فتح سازمانی بدون ایدئولوژی و صرفاً برای مقاومت بود و هر کسی میتوانست وارد آن شود. این سازمان آمیختهای از عقاید مختلف، از طرفداران عربستان تا مارکسیستها بود.لبنان، حداکثر چهار میلیون جمعیت و بافت اجتماعی شکنندهای داشت. در کشوری با این بافت اجتماعی، ناگهان حدود 400 هزار فلسطینی وارد و در مناطق مختلف پراکنده شدند. زمانی که این افراد مسلح شوند و بخواهند عملیات کنند، تضادهایی به وجود میآید. سازمان فتح در لبنان بسیار خودسرانه عمل میکرد و عرفات جمهوری کوچکی در بیروت تشکیل داده بود.»
وی در ادامه تاثیر حضور فلسطینیها در لبنان و موازنه قدرت بین ارتش و نیروهای مقاوم فلسطینی و رفتارشناسی گروههای گوناگون لبنانی در نسبت با فلسطینیها را از مباحث مهم قابل مطالعه در لبنان زمانِ امام موسی صدر دانست و گفت: «نگاه امام صدر به فلسطین شامل دو بعد است. یک بعد عقیدتی و اینکه مسئله فلسطین یک مسئله اسلامی و مسجد الاقصی قبله اول مسلمین است و دیگر، اینکه امام صدر اسرائیل را نه فقط یک نیروی اشغالگر بلکه تهدیدی برای جهان اسلام، جهان عرب و انسانیت میپندارد که هر انسانی با هر دینی را تهدید میکند.»
مهتدی گفت: «در روزگاری که متاسفانه مقاومت فلسطین صرفا ادعا بود، پیروزی انقلاب اسلامی در ایران بارقههای امید را در دل جوانان مقاومت روشن و آنها را به سمت ایران متمایل ساخت. جوانانی که در عین محرومیت، برای عضویت در جنبش مقاومت، حاضر بودند حق عضویت بپردازند و از جان خود هزینه کنند. اگر انقلاب اسلامی از شیعه لبنان حمایت میکرد معادلات لبنان و منطقه بر هم میریخت. برای جلوگیری از این کار سازمانهای فلسطینی و احزاب چپ لبنان تبلیغات در ایران را شروع کردند. نماینده عرفات در ایران هانی الحسن و نماینده قذافی سعدمجبر در سفارت با یکدیگر روی تبلیغات ضد امام موسی صدر و شیعه لبنان متفق بودند و شبانهروز توطئه میکردند.»
کارشناس مسائل خاورمیانه همچنین اشاره کرد مقاومتی که امروز در لبنان ایجاد شده، مقاومتی است که در خط عاشوراست و به همین سبب توانسته است اسرائیل را شکست دهد و از لبنان اخراج کند. این مقاومتی است که امام موسی صدر و دکتر چمران در لبنان پیریزی کردند.
(گزارش کامل این درسگفتار را
اینجا بخوانید.)
امنیت جوامع به توانمندسازی انسانها بستگی دارد
چهلویکمین درسگفتار اندیشه و عمل نیز با سخنرانی حجتالاسلاموالمسلمین دکتر نجف لکزایی و موضوع «امنیت در اندیشه و عمل امام موسی صدر: گذار از امنیت متدانی به امنیت متعالی» اول خرداد 1396 برگزار شد.
لکزایی در این درسگفتار به دستهبندی انسانها در اندیشه امام صدر در کتاب «
ادیان در خدمت انسان» پرداخت و گفت: «گروه نخست کسانی هستند که در مقابل وضع موجود تسلیم میشوند. دسته دوم کسانی هستند که از وضعیت نامطلوب فرار یا هجرت میکنند. دسته سوم خواهان تغییر شرایط و ساختن آینده با اسلحه و فکر عاریتی از دیگران هستند. امام صدر اعلام میکند که ما از سه دسته نخست نیستیم و در نهایت گروه چهارم کسانی هستند که خواهان تغییر شرایط و ساختن آینده با اسلحه و فکر خود هستند.»
وی افزود: «برای رسیدن به تئوری امام موسی صدر درباره امنیت باید وی را در شرایط گروه چهارم از طبقه بندی انسانها قرار داد تا به دیدگاهش درباره نابسامانیها رسید. در این میان نوع اسلامشناسی امام موسی صدر هم بسیار مهم است. ما دو گونه اسلامشناسی داریم: اسلامشناسی جزئینگر، که متاسفانه نگاه غالب در میان مسلمانان است و دوم اسلامشناسی که اسلام را واجد یک نگاه سیستمی، جامع و هدفمند میداند.»
لکزایی اشاره کرد که امام موسی صدر به دلیل وجه فیلسوف و حکیم متعالی بودن، امنیت را با وجود انسان در ارتباط میداند، بنابراین از منظر وی هرچه وجود ارتقا یابد، امنیت هم بالاتر میرود و به هر میزان وجود اعضای جامعه ارتقا یابد، امنیت نیز بیشتر خواهد شد، در حکمت متعالیه امنیت برابر با ارتقای وجود است و بر این اساس اگر ادیان بر محور توحید جمع شوند، امنیت برقرار میشود. بر اساس نظر وی از بُعد اخروی مقوله امنیت نباید غافل شد. در کتاب «
سفر شهادت» آمده است که: «نبرد همیشگی برای این است که آدمی از میان خیر و شر یکی را برگزیند تا به کمال برسد. اختیار یعنی گزینش خیر و خیر نیز به معنای تعالی است.»
عضو هیات علمی دانشگاه باقرالعلوم همچنین مرجع امنیت از نظر امام صدر را اسلام معرفی کرد و گفت که سطح امنیت نیز از خانواده تا جامعه بینالملل را دربر میگیرد. او درباره روشهای تحصیل امنیت نیز اینچنین توضیح داد: «به باور امام موسی صدر، ایمان به همراه عمل صالح و پرهیز از ظلم حیات طیبه را نتیجه میدهد. این باور از آیه 97 سوره مبارکه نحل بهدست آمده است. یکی از راهکارهای مهمی که امام صدر برای تحصیل امنیت در کتاب «ادیان در خدمت انسان» پیشنهاد میدهد این است که اعتماد جوانان به توانمندی و صلاحیت دین در انطباق و همگامی با زندگیهای جدید و پیشرفته جلب شود. جوانان نباید دین را عاملی ناسازگار با پیشرفت ببینند، چرا که در این صورت آن را به کناری خواهند گذاشت. اگر دین نباشد، امنیتی نیز نخواهد بود، چرا که دین باعث عدم خویشتنپرستی میشود.»
لکزایی گفت: «امام موسی صدر راهکارهای استراتژیک امنیتی را نیز بر پایه تغییر وضع موجود قرار میدهد. تغییر وضع موجود بر اساس توانمندیهای فردی و اجتماعی ذیل راهبردهایی مشخص مدنظر امام است. بنابر این میتوان اساس نظریه امنیت امام را در مقوله توانمندسازی دید. راهبردهای امام صدر نیز عرفانی، فلسفی، فقهی و حقوقی، تربیتی، اقتصادی، مدیریتی، سیاسی، نظامی و... هستند. به عنوان مثال تاسیس مجلس اعلای شیعیان لبنان یکی از راهبردهای سیاسی و تاسیس جنبش امل یکی از راهبردهای نظامی امام صدر هستند.»
(گزارش کامل این درسگفتار را
اینجا بخوانید.)