کریم اسلاملوئیان گفت: توسعه پایدار در کتاب «اقتصادنا» به داشتن یا برقراری عدالتِ درون نسلی و بین نسلی تعریف شده است.
به گزارش پایگاه اطلاعرسانی مؤسسه فرهنگی تحقیقاتی امام موسی صدر، همایش «نسبت اسلام و توسعه اقتصادی از منظر پنج متفکر اسلامی» عصر یکشنبه دهم تیر 1397، با سخنرانی سیدکاظم صدر، علی مطهری، حسین راغفر، یدالله دادگر، مرتضی عزتی، مجید رضایی، محمدرضا یوسفی، فرشاد مومنی، غلامرضا مصباحی مقدم، ابوالفضل پاسبانی و کریم اسلاملوئیان در تالار فردوسی خانه اندیشمندان علوم انسانی برگزار شد.
دکتر کریم اسلاملوئیان، عضو هیات علمی دانشگاه شیراز در این همایش درباره «نسبت اسلام و توسعه اقتصادی از منظر شهید آیتالله سیدمحمدباقر صدر» سخنرانی کرد. مشروح سخنان دکتر اسلاملوئیان را در ادامه میخوانید.
شهید صدر پیش از غربیها برخی از مسائل را در علم اقتصاد مطرح کرد
مسئله توسعه به عنوان فیلد اختصاصی در اقتصاد بحث جدیدی است که دانشمندان علوم اقتصادی عمدتا در سالهای پس از جنگ جهانی دوم مطرح کردند. در آن سالها مقوله رشد اقتصادی مورد توجه قرار گرفت و کشورها سعی کردند به رشد سرانه اقتصادی، یعنی رشد تولید ناخالص ملی برسند.
در دهه 70 میلادی کشورها متوجه شدند که علیرغم توسعه اقتصادی فقر و بیکاری بیشتر شده است. بنابراین از دهه 80 بحث توزیع درآمد، ثروت و بیکاری و... علاوه بر رشد اقتصادی در زمره مفاهیم علم اقتصاد قرار گرفت. عجیب آنکه آیتالله سیدمحمدباقر صدر کتاب مهم «اقتصادنا» را در سالهای پیش از دهه 70 نوشت، اما این مفاهیم را نیز مدنظر قرار داشت و در کتاب به بحث درباره آنها پرداخت.
توسعه از منظر شهید صدر
توسعه یک فرآیند است. در مفهوم غربی توسعه، ارزشها هم حضور دارند، اما با این تفاوت که ارزشها و مفاهیم وابسته به آن توسط خودشان تعیین میشود. همچنین در این فرآیند غربیها به رفاه مادی و غیرمادی و به نابرابری فقر و رشد اقتصادی هم توجه دارند. در نظریههای اقتصادی، توسعه سه هدف عمده دارد: تامین نیازهای اولیه زندگی، افزایش سطح زندگی و رسیدن به فرهنگ و ارزشهای بهتر مانند عزت نفس فردی و خودباوری اجتماعی و ملی و در نهایت امکان انتخابهای اقتصادی بیشتر. به تعبیر آمارتیاسن هدف توسعه، ایجاد توانمندی است.
آیتالله صدر در «اقتصادنا» بحثهایی را مطرح میکند که بعدها غربیها با محتوایی متفاوت به آن رسیدند. شهید صدر در این کتاب مباحث را با آزادی، مالکیت و عدالت آغاز میکند و میگوید که ما در این سه مفهوم و برداشت از آنها با دیگران تفاوت داریم. یعنی این سه مفهوم در لفظ مشترک هستند، اما نوع نگاه آنها تفاوت دارد. محتوای مسائلی چون تولید و توزیع عدالتی که در «اقتصادنا» مطرح شده تفاوتهای اساسی با محتوای مشابه در اقتصاد غربی دارد.
در اندیشه اقتصادی شهید صدر توزیع پیش از تولید اهمیت بسیاری دارد. در مسئله آزادی هم غربیها اعتقاد دارند که آزادی انتخاب در هر حوزهای اولویت دارد، اما شهید صدر مقابل این قیدهایی میگذارد؛ به عنوان مثال شهید صدر میگوید که تربیت انسان باید طوری باشد که برخی قیود ملکه دل انسان شود. یعنی انسان باید به گونهای تربیت شود که نرفتن به سوی حرام را منافات با آزادی خود نبیند.
درباره توزیع قبل و بعد از تولید نیز شهید شرط را بر عدالت اجتماعی میگذارد، یعنی میگوید که در اسلام کارکرد این توزیعها باید در خدمت عدالت اجتماعی باشد. حتی حاکم جامعه اسلامی میتواند در توزیع قبل از تولید برای رسیدن به عدالت اجتماعی برخی محدودیتها را اعمال کند.
در حوزه توسعه پایدار نیز شهید صدر در «اقتصادنا» مباحث نو و مهمی را مطرح میکند. او در این حوزه بحث کرده که یکی از تعاریف توسعه پایدار این است که عدالت درون نسلی و عدالت بین نسلی وجود داشته باشد یا سازوکاری برای برقراری آن تعریف شود. شهید صدر این مبحث را نیز پیش از پرداختن غربیها، به آن رسیده و طرح کرده بود.