حجتالاسلام زائری میگوید: امروز که ما قرار است با جهان روبهرو شده و با همه انسانها گفتوگو کنیم، امام موسی صدر و روش او اهمیت پیدا میکند.
به گزارش پایگاه اطلاعرسانی موسسه فرهنگی تحقیقاتی امام موسی صدر، نشست «برای انسان گرد آمدهایم» با محوریت بررسی اندیشه امام موسی صدر در کتاب «ادیان در خدمت انسان» دوشنبه 27 آذر 1396 با سخنرانی حجتالاسلام محمدرضا زائری، مدیر مجموعه فرهنگی سرچشمه در دانشگاه فردوسی مشهد برگزار شد. مشروح سخنرانی این نشست را در ادامه میخوانید.
شخصیت امام صدر استثنایی است
شخصیت امام صدر استثنایی و کمنظیر است و ما شخصیتهای مشابهی که خصوصیات و ابعاد مختلفی مانند امام صدر داشته باشند، به اندازه تعداد انگشتان یک دست هم نداریم. توجه به شخصیت امام موسی صدر از موضع روحانی بودن و حوزوی بودن و همچنین از موضع فقه و اجتهادشان بسیار مهم است.
امروز روز وحدت حوزه و دانشگاه است. امام موسی صدر از نخستین روحانیونی است که از قم به دانشگاه رفت و مدرک دانشگاهی گرفت. این رفتن به دانشگاه در دورانی بود که حوزه فضای مناسبی نداشت و ضدیت با دانشگاهیان بسیار بود. به عنوان مثال یاد گرفتن زبان خارجی یا حتی روزنامه در دست گرفتن، خلاف مشی طلبگی تلقی میشد. در این فضا صحبت از موسیقی که دیگر نهایت ضدیت با اسلام بود.
بنابراین مهم این است که ما امام موسی صدر را از منظر فقاهتی و بیت مرجعیت 900 سالهاش ببینیم. گاهی برخی از دوستان اشتباهی ناخواسته کرده و امام موسی صدر را صرفا، مصلح و شخصیت جذاب اجتماعی معرفی میکنند. البته این به خودی خود اشکالی ندارد، اما اگر صرفا از این زاویه به امام صدر نگاه کنیم، دیگر او شخصیتی استثنایی نیست و ممکن است شخصیتهای مشابه بسیاری را مانند او پیدا کرد.
اعتقاد به این نکته که «انسان به ما هو انسان» مهم و ارزشمند است و باید به او احترام گذاشت را بسیاری از متفکران بیان کردهاند. همینطور اهمیت آزادی را نیز بسیاری از اندیشمندان لیبرال غربی مطرح کردهاند، اما اینکه یک فقیه و مجتهد از حوزه علمیه قم این مفاهیم را مطرح کند، نکته بسیار مهمی است.
امام صدر الگوی کارآمدی نظام حوزوی است
به نظر من امام موسی صدر الگوی کارآمدی نظام حوزه است. این نکته بسیار مهم است. اکنون در روزگاری به سر میبریم که بدون تعارف، روز به روز باور به ناکارآمدی دین در میان عامه مردم به ویژه جوانان، فراگیر میشود. در این شرایط روزی نیست که ما این سخن را نشنویم که 38 سال کشور در دست شما روحانیون بود که آن را خراب کردید. اتفاقا در این فضاست که امام موسی صدر اهمیت و معنا پیدا میکند. شخصیتی که از موضع فقاهت میرود و از محصول بستنی فروش مسیحی صور میخورد.
اجتهاد پویا میتواند زندگی بشر را نجات دهد
در همین دهه نیز کسانی هستند که خرید لغتنامه «المنجد» را شرعا دارای اشکال میدانند، چرا که ناشر این کتاب یعنی «دارالمشرق» مسیحی است. در این فضاست که امام موسی صدر دستور میدهد که از هر یک قِرانی که برای ساخت مسجدی در لبنان جمعآوری کردهاند، نصف آن را برای بازسازی کلیسایی در همان حوالی مسجد اختصاص بدهند که پیشتر بنا بر حادثهای آتش گرفته و سوخته بود.
دستور به کمک برای بازسازی این کلیسا از نگاهی فقاهتی و اجتهادی منشا میگیرد که ما از آن به اجتهاد پویا یاد میکنیم. این اجتهاد پویا میتواند زندگی بشر را نجات دهد. اهمیت یک فقیه نیز در همین است و گرنه اینکه بیاییم در خلا و به صورت کاملا انتزاعی از دین حرف بزنیم که هیچ ارزشی پیدا نمیکند. اینکه کسی در حوزه علمیه قم، نجف یا مشهد خود را در انزوای کامل قرار داده و هیچ کاری به جهان، انسان و زندگی بشر نداشته باشد، مگر کار خاصی کرده است؟ کما اینکه ما امروزه شاهد علمای بسیاری از این دست هستیم، اما امام موسی صدر از همان خاستگاه حوزههای علمیه به چنین جایگاهی دست یافت.
برای گفتوگو با جهانیان به روش امام صدر نیاز داریم
امروز که ما قرار است با جهان روبهرو شده و با همه انسانها گفتوگو کنیم امام موسی صدر و روش او اهمیت پیدا میکند. در این سالها که رهبر انقلاب برای جوانان غربی نامه مینویسند و امروزه که ما چه بخواهیم و چه نخواهیم با تکنولوژی و ابزارهای رسانهای جدید وارد دهکده جهانی شدهایم که هیچ منافاتی با باورها و اعتقادات دینی ما ندارد، امام موسی صدر معنا پیدا میکند. ما در فضایی قرار گرفتهایم که قرار است در آن با دنیا صحبت کنیم و برای همین گفتوگو و صحبت با دنیا به امام صدر احتیاج داریم.
امام موسی صدر الگویی است که ادبیات گفتوگو با انسان را شکل داده است. شکل دادن این ادبیات از موضع فقاهت و اجتهاد است. فراموش نکنیم که امام صدر برای فعالیتهای خود در راستای گفتوگوی با انسان هزینه هم داده است. وقتی که امام صدر به مغازه بستنی فروشی مسیحی در صور رفت و بستنی خورد، برخی بدخواهان به دنبال جنجال بودند که ایستادگی استادش مرحوم آیتالله خوئی جلوی آنها را گرفت.
امام موسی صدر در چنین وضعیتی، شیعه بدبخت لبنان را به عرش اعلی رساند. واقعیت این است که تا پیش از حضور امام صدر در لبنان 85 درصد زنان تنفروش دختران شیعی بودند. جوان شیعه در بهترین حالت، آینده خود را در یافتن امکانی برای فروختن سبزی در میدان میوه و ترهبار بیروت میدید. امام موسی صدر لبنان را از این فضا
به جایی رساند که امروز وقتی سیدحسن نصرالله سخنرانی میکند، بسیاری از شهروندان رژیم صهیونیستی هم به آن گوش میدهند و بیان میکنند که به سخنان او بیشتر از سخنان سران رژیمشان اعتماد دارند.
امام موسی صدر شیعیان را از آن وضعیت نابهنجار به جایی رساند که امروزه عکس جوانان حزبالله لبنان و رهبرشان سیدحسن نصرالله را در دانشگاه الازهر روی دست بلند میکنند. شناخت این فرآیند صرفا از موضع یک فقیه مجتهد معنی دارد نه اینکه تنها بر خوشتیپی امام موسی صدر تاکید کنیم.
اهمیت امام صدر در تعلق او به بیت مرجعیت است
ویژگی امام موسی صدر در این نیست که با همه عکس یادگاری میانداخت و ادکلن میزد، ویژگی او در این است که فرزند بیت مرجعیت 900 ساله است. او فرزند بزرگانی چون آیتالله سیداسماعیل صدر است که در تاریخ حوزه برای خصوصیت علمی و شخصیشان کم نظیر است. متاسفانه در این ایام بحث از ژن خوب لوث شده و همه ویژهخواریها و سواستفاده از بیتالمال را به اسم ژن خوب مطرح کردهاند. اگر ژن خوب در معنای درست خود به کار رود، باید گفت که ویژگی امام صدر در داشتن ژن خوب است.
شخصی از من سوال کرد که چگونه حوزههای علمیه میتوانند اشخاصی مانند امام موسی صدر تربیت کنند؟ به همین راحتی نیست. اشتباه برخی از آقایان در این است که فکر میکنند اگر برای طلبهها فلان درس خاص را گذاشته و بعد آنها را به خارج از کشور بفرستد، طلاب مانند امام موسی صدر تربیت خواهند شد. این اشتباه فاحشی است، امام موسی صدر خارج نرفته، امام موسی صدر شده بود. قرنها باید بگذرد و هزار و یک عامل باید دست به دست هم بدهند تا کسانی چون امام موسی صدر و امام خمینی تربیت شوند. متاسفانه بدبختی اینجاست که پس از گذشت قرنی که چنین اشخاصی ظهور پیدا میکنند، مورد حسادت بسیاری قرار گرفته و حجمی از وقت و زمانشان بجای آنکه صرف ساختن جامعه شود، برای امور جزئی و پیش پا افتاده تلف میشود.
بپذیریم که جامعه امروز ما با گذشته بسیار تفاوت کرده است
باید بپذیریم که جامعه امروز با 50 سال پیش تفاوت بسیاری کرده است. در آن دوران اگر کسی خوابی میدید برای همه باورپذیر بود، اما اکنون دیگر خواب برای کسی حجتی ندارد. امروز ما با مخاطبی طرف هستیم که گرچه اسمش عیدالرضا، محمد و... است و در تهران، مشهد، قم و... سکونت دارد، اما حال و هوا و تفکراتش تفاوتی با جوانان لندن و ونکوور ندارد و ما اتفاقا نیاز داریم که با این مخاطب حرف بزنیم. ما با این نسل مشترکات مذهبی نداریم در صورتی که با نسل قبل داشتیم. آیا میتوان با این مخاطب از خاستگاه دینی حرف زد؟
اینکه ما با این مخاطب بدون در خلا بودن پایگاه دینی، گفتوگو کنیم، خصوصیت ویژهای دربر ندارد و همه میتوانند این کار را انجام دهند. البته ایرادی به این مسئله وارد نیست و در جای خود قابل احترام هم هست، کما اینکه یکی از مهمترین مواضع امام صدر هم احترام گذاشتن به شخصیتهای علمی و تلاشهای فکری بشری است، اما نکته ارزشمند در این است که از خاستگاه فکر دینی و اجتهاد و فقاهت به این نتیجه رسید که باید برای انسان و طرف مقابل حق مالکیت قائل شد.
نباید حق مالکیت پیروان دیگر ادیان را پایمال کرد
نمیتوان با این تفکر زندگی کرد که چون طرف مقابل ما کافر، یهودی یا زرتشتی است، پس میتوان به او خسارت زد و حقش را پایمال کرد و هیچ غصهای هم نخورد. وقتی قرار شد سهمها برابر شود، نمیتوان برای طرف مقابل حق مالکیت قائل نشد. او هم برای تو حق حاکمیت قائل نمیشود. آیا در جامعهای که برای همدیگر سهمی قائل نشده و حق مالکیتها را زیر سوال میبرند& میتوان زندگی کرد و شب راحت خوابید؟ برای مقابله با این حالت ما فقیه و مجتهدی چون امام موسی صدر را داریم که در استنباط فقهی خود حق مالکیت برای طرف مقابل قائل است.
اسلام زمانی میتواند به هند و چین برود و با مخاطبان در این کشورها حرف بزند که نگاه اجتهادی متناسب با مخاطب انسان پیدا کند، اما متاسفانه ما برای راحتی خود میگوییم که اسلام برای این مسائل جوابی ندارد و دیگران به زور چیزی به عنوان پاسخ به آن چسباندهاند. ما اسلام را درست متوجه نشدهایم. فقاهت اسلام میتواند به همه سوالها جواب دهد.
در دورهای که یک فقیه فتوا میدهد که خرید «المنجد» شرعا مجاز نیست، چرا که ممکن است با سود فروش این کتاب آن ناشر مسیحی کتابی در موضوع دعوت به مسیحیت منتشر کند و... در این فضا امام صدر آمده و میگوید از هر یک قِرانی که برای ساخت مسجد جمع کردهایم نصف آن را برای تعمیر کلیسا اختصاص میدهیم. همین حرکات باعث شد تا این باور در فضای مسیحی لبنان بهوجود بیاید که حزبالله مایه امنیتشان است. باور امروز مسیحیان لبنان به امنیت آوردن حزبالله نتیجه رویکرد فقاهتی امام موسی صدر است که نگاه به انسان، نگاه متفاتی نسبت به دیگر فقهاست. نگاهی که به کرامت انسان باور دارد و او را به عنوان یک شریک واقعی زندگی در نظر میگیرد.
«ادیان در خدمت انسان» را مطالعه کنید
اگر زمانی همه ما برابر شدیم و کنار هم نشستیم و به گفتوگو پرداختیم، آنگاه است که ارزشهای شخصیمان دیده میشود. در این حالت دیگر من به دلیل داشتن ریش، عبا یا عمامه یا اینکه فرزند فلان خانواده هستم، ارزشمند نیستم. این کاری است که امام موسی صدر کرد. کتاب «ادیان در خدمت انسان» به همین موضوع میپردازد و به نظر من مهمترین کتاب از سخنان و گفتارهای امام موسی صدر است و حتما باید مطالعه شود.