هادی خانیکی گفت: ما به اخلاق گفتن بسیار پرداختهایم، اما به اخلاق شنیدن کمترین توجهی نداشتهایم و شنیدن، قدرتی بود که امام صدر به هنگام گفتوگو داشت.
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی موسسه فرهنگی تحقیقاتی امام موسی صدر، چهل و پنجمین درسگفتار اندیشه و عمل با موضوع «امام موسی صدر و تجربه دیگر پذیری» عصر یکشنبه 14 آبان ۱۳۹۶ با سخنرانی دکتر هادی خانیکی، در محل موسسه برگزار شد. مشروح این سخنرانی را در ادامه میخوانید.
تجربه امام صدر تماما تجربه گفتوگوست
تجربه امام موسی صدر تمام تجربه گفتوگوست، اما اینکه چگونه از این تجربه زیسته بتوان نوعی منظومه گفتاری و نوشتاری استخراج کرد و شرح داد که امام چگونه به گفتوگو میاندیشید و فهم خود از گفتوگو را چگونه به کار میبرد، وظیفهای است که بر دوش مفسران است.
درباره گفتوگو بحثهای آکادمیک زیادی شده است، ما باید بتوانیم گفتوگو را از یک امر ذهنی به یک تجربه عینی بدل کنیم. چیزی که امروزه به آن بسیار نیاز داریم، آموختن هنر و توان گفتوگویی است. چه کنیم که از مفهوم گفتوگو در حل مسائل ریز و درشت خود استفاده کنیم؟
من معتقدم که اگر ما در جامعه ایران در همین حد که بپذیریم گفتوگو چیز بدی نیست و کمی هم یاد بگیریم که گفتوگو کنیم، نهاد خانواده پابرجاتری خواهیم داشت. نهاد مدرسه را نیز کارآمدتر از آن چیزی که هست خواهیم دید در نهایت نیز نهادهای حکومتی کاملتری خواهیم داشت. با یاد گرفتن گفتوگو میتوانیم در درون جامعه حالت قهر، کینه، تنفر و... را کاهش داده و هزینههای توسعه را نیز کمتر کنیم.
با این مسئله مشترک است که باید ببینیم که با چه مقدماتی میتوان بحث گفتوگو را بازخوانی کرد؟ من بحث فلسفی، جامعهشناسانه و... ندارم، هدف من بالا بردن مهارت و خلق الگو یا شناخت مدلهای گفتوگویی است.
زندگی و تجربه زیسته امام صدر از زبان دوستان، خانواده و کسانی که شیفته تحقیق درباره او بودند، تا حد زیادی بیان شده، اما امروز ما نیازمند آن هستیم که الگویی را در مقابل خودمان قرار داده و ویژگیهای آن را استخراج کنیم. من چون اهل گفتوگو هستم به مناطق بسیاری سفر کرده و در محافل زیادی حضور دارم. بر این اساس به عینه مشاهده میکنم که ما به امروزه بسیار به امام صدر نیاز داریم.
باید رفتار و عملکرد امام صدر را جلوی خود قرار بدهیم و ببینیم که از چه بخشهایی از تفکر او میتوان بهره برد. بسیاری از اندیشمندان درباره گفتوگو صحبت کردهاند اما خود، توانایی گفتوگو کردن را نداشتند. روشنفکران ایرانی کمتر قادر به گفتوگوی با هم هستند و نشریات آنها نیز پر از مطالبی در رد و تخطئه دیگری است.
انسداد گفتوگو مهمترین مشکل امروز ایران
مهمترین مانع فرهنگی در جامعه ما، انسداد گفتوگو یا ناتوانی در امر گفتوگوست. این مهمترین مشکل جامعه امروز ایران نیز است. این نادانی یا ناتوانی گفتوگو وقتی به اجتماع میآید به ضعف نهادهای مدنی میانجامد. کدام نهاد مدنی در ایران را میبینید که عمر بالایی داشته باشد؟ همچنین نادانی و ناتوانی نسبت به امر جامعه مدنی و اجتماع به ناتوانی و نادانی در حوزه سیاست و نبودن تحزب در کشور میرسد.
بنابراین گفتوگو بسیار مهم است. گفتوگو اگرچه امری دیرپاست، اما در عین حال مقوله و مفهومی جدید هم به شمار میرود و باید آن را برای جامعه جدید که از یک طرف سر در فضای مجازی دارد و از طرف دیگر در حقیقت، باز تعریف کرد.
فراموش نکنیم که اگر زیرساختهای فرهنگی با «گفتوگو» سازگار نباشد، واژه گفتوگو دیگر امر دلپذیری نیست. اینکه حافظ میگوید: «گفتوگو آیین درویشی نبود / ورنه با تو ماجراها داشتیم» یعنی اگر در جامعهای که آمادگی گفتوگو ندارد، بر گفتوگو اصرار کنی به انسداد میرسد. باید بپذیریم که گفتوگو مفهومی مشترک است و با همه واژگان نظیر خودش مثل ارتباط، مذاکره و... تفاوت دارد. گفتوگو خلق معناهای مشترک با همدیگر است. پدیده گفتوگو مبانی و مقدماتی دارد که خاص جامعه جدید است و مدعای من این است که هم در روش و هم در تفکر امام موسی صدر میتوان سازگاری با مفهوم جدید گفتوگو را نشانهیابی کرد.
بازخوانی تفکرات امام موسی صدر بر اساس مولفههای گفتوگو
من از لوازم گفتوگو چند مولفه را انتخاب کردم تا بر اساس آنها تفکر امام صدر در این موضوع را بازخوانی کنم. نخستین مولفه داشتن شرایط برابر و مساوی برای طرفین گفتوگوست. در آموزههای اسلامی هم بر این امر تاکید شده است. میشل فوکو نیز سخن مهم در این باره دارد. او میگوید: «آنچه بین زندانبان و زندانی میگذرد، گفتوگو نیست.»
دومین مولفه «رواداری» است. مدارا مفهومی است که برای مراحل ابتدایی گفتوگو لازم است. اینکه ما چطور حرف دیگری را تحمل کنیم یا به تعبیر عامیانه منفی آن، دندان روی جگر بگذاریم. در مقابل این تعبیر منفی ما مفهوم «تعاون» را داریم که در آموزههای امام صدر هم وجود دارد. امام صدر قائل به این نکته است که مسلمانان و مسیحیان در کنار همدیگر و برای بهتر کردن زندگی باید با باهم تعاون داشته باشند. به عبارتی باید توانست با دیگران کار کرد نه اینکه صرفا به تحمل آنها پرداخت.
مولفه بعدی در مسئله محور بودن گفتوگوست. سرآغاز گفتوگو مسئلهای قابل لمس برای طرفین است. باید بفهمیم که مسائل اساسی زمانه باید موضوع گفتوگو قرار گیرد. مسئله محور نبودن به گفتوگو منجر نمیشود. قرآن هم دعوت به کلمه مشترک میکند. مهمترین نقطه مشترک در پیروان ادیان مختلف اعتقاد به خدای عادل و حکیم و اشرف بودن انسان در میام مخلوقات این خداست. ما کی به سمت گفتوگوهای اینچنینی در حوزه ادیان رفتهایم؟
به اخلاق شنیدن کمتر توجه کردهایم
دیگر مولفه گفتوگو ضرورت مخاطبه و شنیدن است. در فرهنگ دینی ما نیز خطاب قرار گرفتن به قدری مهم است که در آن انسان طرف خطاب خداوند قرار میگیرد. اینکه گفتوگویی شکل بگیرد و حرفی شنیده شود بسیار مهم است. ما معمولا در مقابل هم حرف میزنیم و در اصل کلامی رد و بدل نمیکنیم. ما به اخلاق گفتن بسیار پرداختهایم، اما به اخلاق شنیدن کمترین توجهی نداشتهایم. مفهوم شنیدن به ویژه در جامعه ما به دلیل دیرپایی استبداد بسیار مهم است. شنیدن قدرتی بود که امام صدر داشت.
مسئله مهم بعدی در گفتوگو «رد غیریت سازی» است. وقتی ما دیگری را متفاوت از خود میسازیم در بهترین شکل آن باید به او توجه داشته باشیم، اما چون قائل به این موضوع نیستیم همیشه از یک دید بالا و از سر غرور و تکبر به دیگری نگاه کردهایم. غیریت سازی یعنی اینکه از هر مخاطبی «غیری» ساخته و او را رد میکنیم، این مهمترین مانع ما برای گفتوگو میشود. جنسیت، قومیت، مذهب، پایگاه، جایگاه سیاسی و... نوعی غیریت درست میکند که مخل گفتوگوست.
مولفه دیگر گفتوگو، ضرورت بازنگری در شناخت دیگری است. انگارهای که ما از دیگری میسازیم بسیار مهم است. فردوسی شاعر حماسهسرایی است که در اشعار خود دشمن یا همان دیگری را تحقیر نمیکند، دشنام نمیدهد و برای او حرمتی قائل است.
دیگر مولفه لازمه «داشتن نگاه فرهنگی به سیاست» است. با نگاه فرهنگی به سیاست مفاهیمی چون همزیستی، صلح، زندگی مسالمتآمیز و... بهتر تفسیر میشود. حرکت امام صدر در لبنان نیز از تغییر در زیرساختهای فرهنگی و اجتماعی شروع شده و بعد به سیاست میرسد. موقعیت سیاسی امام صدر از دل زندگی خردورزانه و فرهنگی او بهوجود آمده است.
نگاه اخلاقی امام صدر به سیاست
دیگر مولفه مهم در گفتوگو قائل بودن نسبت میان اخلاق و سیاست است. سوال اینجاست که چگونه میتوان عرصه سیاست را اخلاقی کرد؟ بین این دو فاصلههای بسیار وجود دارد. اخلاقی زیستن و اخلاقی رفتار کردن میدانداری در سیاست را وسیعتر میکند.
آنچه من از دیروز و امروز لبنان میبینم حاصل اخلاقی زندگی کردن امام صدر است. اخلاقی بودن تصنعی نیست و در جنبههای پنهان فرهنگ خود را نشان میدهد. فرهنگ در دو گونه پنهان و آشکار متجلی میشود و اخلاق در ذیل فرهنگ پنهان قرار میگیرد. کسی که خلق نیکو دارد میتواند گفتوگو کند.
امام صدر در زمان جشن با مردم به گفتوگو مینشیند
امام موسی صدر در سال 1964 در جشن سالروز عروج حضرت مریم(س) سخنرانی مهمی کرد. در این سخنرانی امام به بحث درباره عمل صالح پرداخت. اینکه دلیل سخنرانی او یک جشن و عید متعلق به مسیحیان است، امر بسیار مهمی است. خود او میگوید که به دلیل جشن و عید برای سخنرانی آمده است. ما معمولا سعی داریم که جشنها را به سوگواری تبدیل کنیم در صورتی که «جشن» زمان گفتوگوست. او در این سخنرانی همچنین میگوید که دیگر دلیل سخنرانیاش وجود اشخاصی است که سبب رشد و زندگی در این شهر پاک شدهاند.
کلام محوری امام صدر در این سخنرانی این است که همه هستی محراب عبادت حق تعالی است و همین سخن بدل به زبان مشترک امام با مسیحیان میشود. دیگر نکته مهم در این سخنرانی درخواست امام صدر برای وقف تمامی وجود خود به خداوند است. تعریف او از عمل صالح در این سخنرانی نیز بسیار جالب است. به نظر امام عمل صالح عملی است که انسان برای رشد و توسعه جهان هستی انجام میدهد و این بالاتر از عبادت در مسجد و کلیساست.
دیگر نکته مهم امام صدر این سخنرانی، بازخوانی او از مفهوم عبادت است. به باور امام عبادت شامل هرکاری است که خیر آن به همه مردم بازگردد نه صرفا به خود شخص. در این سخنرانی امام اشاره میکند که اگر شخص کاری انجام دهد که موجب اصلاح زندگی مردم شهر شود، ارزش این کار بسیار بیشتر از عبادت است. این همان داشتن مسئله و درد مشترک برای گفتوگو است که برای شما مطرح کردم.
مقالهای که امام صدر در سال 1966 درباره «عید پاک» مسیحیان در روزنامه «الحیاة» نوشت نیز بسیار مهم است. در این مقاله داریم «خداوند مسیح را فرستاد تا انسان را از حرص، طمع و دورویی برهاند؛ و رنجکشیدگان زمین را از سوداگری به نام خداوند و از ستم و سرکشی برهاند.» در این مقاله امام میگوید که نباید به عنوان سمبل به این روزها نگاه کرد، بلکه باید این اعیاد را با عقل و ایمان سنجید. به نظر من در اینجا امام تاکید میکند که گفتوگو باید از یک جریان بیهدف به جریانی هدفدار تبدیل شود. ایمان برانگیزاننده است برای کشف حقیقت و تغییر عرف. این دیدگاهی بسیار اصلاحگرایانه است که در تفکر امام صدر وجود دارد. از همینجا امام صدر به تعریفی از گفتوگو میرسد: «گفتوگو راهی برای شناخت بیشتر و بهرهمند شدن از دانش دیگران و راهی برای استفاده از تجربیات آنان است.»
سخنرانی دیگری از امام که بسیار کاربردی است و در آن وظایف اجتماعی را تبیین میکند، سخنرای «وحدت ملی و همزیستی مسیحیان و مسلمانان» است که به مناسبت افتتاح فعالیتهای اجتماعی و فرهنگی جرجوع ایراد شده است. امام تا میتوانست از تاسیس نهادهای اجتماعی در لبنان استقبال کرد. دو نکته محوری در این سخنرانی وجود دارد. نخست اینکه میگوید: «وحدت ملی فضایی است که ما اکنون در آن زندگی میکنیم؛ در کارها، جلسات، دیدارها و همکاریهایمان، چه در بخشهای دولتی و چه غیردولتی؛ لیکن این وحدت به این معنا نیست که مسلمانان در مسیحیان ذوب شوند یا مسیحیان در مسلمانان ذوب شوند؛ بلکه مسیحی دین خود را حفظ کند و مخلصانه دست خود را بهسوی برادر مسلمانش دراز کند و بالعکس.»
این همان وحدت در کثرت و یکپارچگی در عین تنوع است. با این تفکر و این روش میتوان مشکل اقلیتها در جامعه امروز را حل کرد. اگر این روش را به کار میبستیم دیگر مشکلی مانند مشکل آقای سپنتا نیکنام بوجود نمیآمد. دیگر نکته محوری امام در این سخنرانی رد سوداگری سیاسی است. امام اعتقاد داشت که دین و میهن دوستی مکمل یکدیگرند، اما سیاست کار آنها را به هم میریزد.
دیگر آموزه مهم امام درباره گفتوگو سخنرانیاش در سال 1970 در ورزشگاه مدرسه دولتی دامور است: «لبنان محل همگرایی فِرَق مختلف و یكی از توجیهات موجودیت لبنان است و خدا این كشور را برگزید تا به وسیلۀ آن به تشکیککنندگان پاسخ دهد. تمام جهان بر اساس نظامی دقیق و زیبا حركت میكند كه در آن عناصرش با یكدیگر در همگراییاند. اگر ملل با هم متفاوت و از هم دور نبودند، میان آنان همگرایی پدید نمیآمد. كیهان محل همگرایی دستههایی از ستارگان با یكدیگر است و زمین و دریاها نیز چنیناند. همۀ ادیان به همگرایی و گفتگو فرمان دادهاند و انسان باید در همگرایی دایمی با دیگران باشد و همگرایی و ارتباط و گفت وگو، ابزار یادگیری و پیشرفت است.» کلام محوری در این سخنرانی این است که همه ادیان به همگرایی و گفتوگو فرمان دادهاند و کشور لبنان جز با گفتوگوی همگان پایدار نمیماند.