«تریبون آزادی امام موسی صدر» با حضور چهرهها و نخبگان فرهنگی و سیاسی در موسسه امام موسی صدر در تهران برپا شده است.
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی موسسه فرهنگی تحقیقاتی امام موسی صدر، تریبون آزادی از صبح امروز، ۷ شهریور ۱۳۹۶ آغاز شده و ادامه دارد.
امام موسی صدر و دو همراهش، ۹ شهریور ۱۳۵۷ در لیبی ربوده شد و این اسارت ۳۹ ساله همچنان ادامه دارد. حاضران در تریبون آزادی هر کدام با گفتن جملاتی درباره شخصیت و سیره رفتاری و عملی او خواستار پیگیری جدی پرونده ربودن امام صدر تا به نتیجه رسیدن آن شدند.
بخش نخست سخنان مهم مطرح شده چهرهها در تریبون آزادی را در ادامه میخوانید.
حجتالاسلام و المسلمین سید مهدی طباطبایی:
امیدوارم کمیتهای که برای پیگیری آزادی ایشان تشکیل شده زودتر به نتیجه برسد
شیادان و مکاران مانع پیشرفت کار بنده خدا هستند اما اگر بنده خود را به خدا سپرده باشد، خداوند این بدیها را از او دور میکند. در روایت هست که بنده اگر بندگی کرد، خداوند میگوید من چشم و گوش او می شوم. از ویژگی های امام موسی صدر هم این است که بنده ای خوب و بنده ای عادل و حکیم است. یکی از آثار همین ویژگی هم این است که او به دنبال وحدت بود.
افکار انسان ها اگر در کنار هم جمع نشود به مشکلات برخواهیم خورد. الان سه گروه نصرانی، سنی و شیعه در لبنان زندگی می کنند و هیچ کس در آن دعوا ندارد. اما باور می کنید که در برخی خانواده ها در اینجا دو خواهر یا دو برادر بر اساس بینش انقلابی نمیتوانند با هم سازش کنند. امام موسی صدر با همان ویژگیهایی که دارد توانست باعث این همزیستی مسالمتآمیز در لبنان بشود.
چهره، نوع برخورد و رفتار، نوع گفتار همه اینها در امام موسی صدر جذاب بود. در کنار همه اینها، افکار جذبکنندهای که داشت، فقدان این حکیم عابد و عاقل دینی که افکار مشتت و متفرق را جمع و همه را به یک وحدت و یگانگی برای پیشبرد اهداف دین و سیاست آماده کرد، به شدت به چشم میخورد.
کمیتهای برای پیگیری آزادی ایشان تشکیل شده است. اینکه الان در کجا هستند و در چه وضعیتی نگهداری میشوند، امیدواریم به زودی با دعای همه مشخص شود و انشاالله این کمیته به زودی به نتیجه برسد و ایشان را زنده ببینیم. معتقدم اگر امروز او را ببینیم حتما افکار بلندش پختهتر شده و به نفع اسلام و مسلمین در جهان نقش خواهد داشت.
علی اکبر اشعری رئیس اسبق سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران:
چرا با وجود همه شعارهای حقوق بشری هیچ فریادی برای آزادی امام صدر در مجامع جهانی سر داده نمیشود؟
من توفیق زیارت ایشان را یک بار پیش از انقلاب در انتشارات بعثت داشتم که پاتوقی برای چهرههای دغدغهمند دینی بود. اما با مجموعه اطلاعاتی که از ایشان داشتیم به نوعی برای همه ما الهام بخش بود. در قضیه ربوده شدن ایشان نکاتی به ذهن متبادر میشود. اول اینکه علیرغم همه شعارهایی که در دنیا درباره حقوق بشر و آزادی و احترام به انسان میدهند، معلوم نیست این شعارها کجا به نفع آزادی و حقوق انسانها برآورده میشود؟
شخصیت بزرگی مانند امام موسی صدر در قامت میهمان به لیبی رفته و دیوانهای چون قذافی ایشان را ناجوانمردانه محصور میکند، سالها میگذرد اما هیچ اتفاقی در دنیا نمیافتد و این مایه تاثر و تاسف است و نشاندهنده مرگ اخلاق در بین سیاستمدارن بزرگ. نکته دوم پیگیری آزادی ایشان و بازگشت به جامعه اسلامی است. فکر میکنم همه ما از مسئول گرفته تا مردم با اقدام یا دعا یا هر کاری که باید برای این پیگیری رخ دهد انجام میدهیم اما به نظرم باید راههای دیگری را باید دنبال کرد تا زودتر به نتیجه برسیم.
به گمان من هرچند ما از طریق دیپلماسی رسمی و دستگاههای دولتی ممکن است نشانههایی به دست آوریم اما به حقیقت نمیرسیم، چون محدودیتهایی در دنیای دیپلماتیک وجود دارد. فکر میکنم که گروهها و تشکلهایی هستند که غیر از دستگاههای رسمی میتوانند با اقوام و قبیلههای مختلف در داخل کشورها ارتباط برقرار کنند و حتی اقدام کنند.
شاید فراتر از دولت باید قدم گذاشت و خارج از مرزهای ایران با شخصیتها و چهرههای جهانی ارتباط برقرار کرد. امیدوارم هر چه زودتر خبر آزادی ایشان را بشنویم و یک شادی و نشاطی در جامعه و امت اسلامی ایجاد شود.
در زمان پیروزی انقلاب شخصیتهای اثرگذاری چون شهید مطهری، شهید بهشتی و... بدر جامعه بودند، اما متاسفانه آنان به مرور از میان ما رفتند. ما امروز به شخصیتهای بزرگی نیاز داریم تا مانند لنگرگاه کشتی در طوفانها بتوانند نقش ایفا کنند. ما به وجود امام موسی صدر امروز خیلی نیاز داریم. دعا میکنیم و هر جا که بشود صحبت کرد این کار را میکنیم تا به لطف و کمک خدا حضور بابرکت ایشان را دوباره در کنار خودمان داشته باشیم.
حسین محمودیان، مستندساز:
رسانه های جمعی کمک کنند تا پیگیری آزادی امام صدر جدی تر دنبال شود
من سال 81 یا کمی زودتر حدود سال 79 با امام موسی صدر از طریق ساخت یک مستند آشنا شدم و از آنجا که فیلمسازی برایم فقط صرف تامین معاش نبوده فکر میکردم اگر کار من قرار است روی مخاطب تاثیری داشته باشد باید خودم نیز از محتوای کارم متاثر باشم و ایشان را بشناسم. به همین دلیل فکر کردم ایشان که بوده و چه کرده است؟
سفرهای مختلفی به مناطقی که ایشان فعالیت یا سفر داشته، رفتهام. در کشور سنگال با ماشین، سال 2005 حدود 2500 کیلومتر مسیری که ایشان رفته بود را رفتم. در بخشی از مسیر سرعت ماشین ما از 10 کیلومتر بیشتر نمی شد، چون مسیر صعب العبور بود و امام موسی صدر 30 سال پیش از آن زمان، این مسیر سخت را رفته است.
در استان کولده سنگال یک شهر فرعی وجود دارد. ما در کارمان دنبال آثار محسوس هستیم که بشود به مخاطب نشان داد. وقتی از امام موسی صدر در این شهر جستجو میکردیم من را به خانهای راهنمایی کردند. از پلههایی قدیمی و خاک آلود، بالا رفتیم و دیدم در اتاقکی عکس امام موسی صدر روی دیوار هست. صاحب خانه مرد میانسالی بود که از همان سال ربوده شدن امام، تمام روزنامههای مربوط به اخبار امام را جمع کرده بود. میگفت ما مسلمانان اولین بار به دلیل حضور امام با مسیحیان دور یک میز جمع شدیم و شام خوردیم، یا همسایه مسیحی داشتیم که نامش اِلی بود و خودش را علی معرفی میکرد چرا که امام صدر او را به شوخی علی خوانده بود.
ما اگر بخواهیم پیرو امام صدر باشیم و نتوانیم دنیا را از چشم او ببینیم صرفا یک ماکت میشویم. اما اگر از منظر او زندگی را دیدیم آن وقت ایشان همه جا با ما هست و هر کاری که میکنیم در آن حضور دارد و البته امیدواریم به این نوع هستی، حضور خود ایشان هم اضافه شود.
در آبتدای ربوده شدن ایشان، حرکتهای مردمی آغاز شد و همه میگفتند امام ما کجاست؟ اما به نظرم متأسفانه سیاستمداران مردم را به پیگیریهای خودشان حواله کردند و آنها را به خانهها فرستادند و خود نیز کاری نکردند. به نظرم اجماعی در پیگیری مورد نیاز است و این حرکتهای این چنینی مثل امروز خوب است و رسانهها هم میتوانند کمک کنند تا یک پیگیری عمومی شکل بگیرد و جدیتر شود.
منیژه حکمت، کارگردان سینما:
آرزویم این است که یک روزی درب زندان باز شود و ایشان بیرون بیایند
اعتراف میکنم که شناخت چندانی از امام موسی صدر نداشتم. متاسفانه در این سالها نیز ما چندان برای شناخت ایشان جستوجو نکردیم. فقط میدانستم که امام صدری در جامعه حضور داشت و در لیبی زندانی شد.
تا اینکه روزی مهندس مهدی فیروزان، دو کتاب برای مطالعه به من پیشنهاد داد. یکی خاطرات خانواده امام صدر از ایشان بود و دیگری سخنرانیهای ایشان در کلیسا. ساعت 7 عصر کتاب نخست (هفت روایت خصوصی) را شروع کردم و بیوقفه تا ساعت 2 صبح مطالعه کردم. بعد دچار بیخوابی شدم و با خودم میگفتم مگر میشود؟ ما کجا بودیم؟ ... در جایگاه همسر تعریف غریبی دارند، در جایگاه پدر همینطور و دین را از منظری تعریف میکرد که شگفتآور بود و این ارتباطش با ادیان دیگر و مدام این افکار به ذهنم هجوم میآورد که در این أوضاع بلبشویی که امروز در جهان حاکم است، به خصوص در منطقه ما ایشان کجاست؟ جای خالی ایشان دستاوردش، کشتار میلیونی و آوارگی میلیونی است.
حضور یک روحانی، یک امامی که تعریف جدیدی از دین داشته باشد، امروز به شدت نیاز است. این افکار بعد از مطالعه کتاب به ذهن من هجوم میآورد و البته تصاویری سینمایی در ذهنم نقش میبست ، که آن چهره پرهیبت و زیبا، 39 سال پشت درهای بسته زندان چه حسی دارد؟ ایا اخبار به گوشش میرسد؟ آیا به گوشش میرسد که با زنان شیعه چه میکنند؟ آیا میداند که با نام خدا، محمد و علی، آدم میکشند؟ چقدر تفکر ایشان امروز لازم است. و چقدر دردناک بود که من ایشان را نمیشناختم و چیزی نمیدانستم.
کتاب دوم پیشنهادی مهندس فیروزان را شب بعد شروع کردم به خواندن و بازهم دچار حیرت و بیخوابی شدم. محتوای کتاب سخنرانی ایشان در کلیسا بود. نیاز همه ما جدا از هر تفکر و عقیدهای که داریم، و همه بشریت به حضور کسی است که از دریچه دیگری به ادیان نگاه میکند و همه را به هم متصل میکند و تعریف درستی از بشریت دارد.
فکر میکنم خالق امام صدر ایشان را بسیار دوست دارد، اما مرارتهای فعلی بر وجود امام را درک نمیکنم. اما به نظرم درامی که در زندگی ایشان وجود دارد، اگر روزی تصویر شود، چه فیلمی خواهد شد. از یک خانواده نمیشود زیاد انتظار داشت که این تفکر را گسترش دهند و فکر میکنم تکتک آدمّها اگر به شناخت اندکی هم از ایشان برسند میتوانند آن را اشاعه بدهند. من کتاب را خریدم و به دیگران هم دادم و گفتم شما هم بخوانید. من حتی نمیدانستم که این اتوبان صدر به نام ایشان نیست! در این اندازه شناخت ما کم است.
اما آیا واقعا میتوان فیلمی درباره امام صدر را ساخت و همه ابعاد وجودی ایشان را در آن لحاظ کرد؟ کار سخت و ترسناکی است و به تبحر و دانش زیادی نیاز دارد. ۳۹ سال اسارت سخت است و تحمل ایشان ستودنی است. کاش من آنقدر متبحر بودم که میتوانستم روزی این فیلم را بسازم. قطعا اگر آن را میساختم فیلم من، زندگی امام صدر از منظر یک زن بود، اما گمان نکنم توانایی آن را داشته باشم. این رسالت و وظیفه ما است به عنوان انسانهایی که در جامعه امروز بشری نیاز به این اشخاص و نیاز به این تفکر داریم.
من آرزویم این است که روزی درب زندان باز شود و ایشان بیرون بیایند.
فابیو تیدیا، مسلمان ایتالیایی:
امام صدر برای من مثال آزادی است
چند ویژگی از امام صدر میتوانم بیان کنم. اولین بار که درباره امام در ایتالیا شنیدم متوجه شدم ایشان مثل یک مرد برای شیعه در لبنان کارهای زیادی کرد، وقتی که شیعیان هیچ چیزی در لبنان نداشتند و فقیر بودند. بعدها درباره امام بیشتر خواندم و یاد گرفتم که ایشان فیلسوف هم هستند.
من هم فلسفه میخوانم. وقتی که اینجا آمدم یاد گرفتم او فیلسوف بزرگی است و نوشتهای برای کتاب هانری کربن در لبنان داشته است. او انسان بزرگی است و با مسیحیان و افراد دیگری که متفاوت با او فکر میکردند کار می کرد و این یک کلاس بزرگ برای ماست.
اکنون هم یک دوره خیلی سخت در لبنان و سوریه وجود دارد و در شرایط سختی زندگی میکنیم، نمیدانیم امام کجاست اما بدون شک هست. امام موسی صدر در قلب ما مانند یک سمبل هست و امیدوارم او را دوباره به زودی ببینیم.
ـ من شاگرد سادهای در مکتب ایشان هستم و او برای من مثال آزادی است. ایران یک کشور بزرگ و مهمی است اما باید بیشتر با همه حرف بزنیم نه فقط با کسانی که مانند ما فکر میکنند و نماز میخوانند. باید بدانیم مهم نیست که چه کسی شک و ترس دارد بلکه باید بتوانیم با همه حرف بزنیم. کار امام موسی صدر هم همین این بود. اگر میخواهیم مانند این عارف بزرگ عمل کنیم باید اینگونه بیاندیشیم که با همه حرف بزنیم.
حسین مورللی، دانشجوی مسلمان ایتالیایی:
امام موسی صدر را در اروپا معرفی کنیم
سالها پیش یک برادر سنی در ایتالیا از من پرسید چرا شما شیعهها درباره بیشتر علما مانند امام موسی صدر یا امام خمینی(ره) طوری حرف میزنید که گویی خود پیامبر هستند. من پاسخ دادم اینگونه نیست، پیامبر و اهل بیت برای ما اصل هستند. اما ما در آخر الزمان هستیم و وقتی زندگی این علما را میبینیم به طور مثال زندگی امام موسی صدر را مشاهده کنیم، ارتباط ایشان با مسیحی، سنی و شیعه ما را یاد پیامبر و اولیا میاندازد. میفهمیم حتی در این زمان می توانیم در این راه حرکت کنیم.
برخی میگویند آنها از معصومین هستند و ما نمی وانیم مانند آنها حرکت کنیم این درست است ما نمیتوانیم مثل آنها باشیم اما این افراد الگوی خوبی برای ما هستند و امروز میتوانیم با وجود این افراد و با یاد اهل بیت و معصومین زندگی و حرکت کنیم.
درباره امام موسی صدر کتابها هنوز کم است نسبت به کارهای ایشان. من چندی پیش کتابی از شهید چمران خواندم که نشان دهنده عشق و احترام او به امام موسی صدر است. چمران به کارهای اجتماعی امام اشاره میکند که به چه میزان بزرگ بود. وقتی تامل کنیم میبینیم چه قدر ایشان مهم بوده و هست. در ایتالیا با توجه به این که امام موسی صدر به رم هم آمده و با ایتالیاییها هم ارتباطی داشته، من با آشنایان ایشان در آنجا حرف زدم و دیدم احترامی که به ایشان دارند مثال زدنی است. لبنانی ها هم اعم از شیعه و سنی وقتی اسم امام موسی صدر را میشنوند، احترام می گذارند.
به هر حال وظیفه ما که در اروپا هستیم این است که دیدگاه ایشان درباره وحدت گرایی بین ادیان را ترویج کنیم و فکر و عمل ایشان را معرفی کنیم. متاسفانه اکنون چهره اسلام بد نشان داده شده است، وقتی فرد بزرگی مثل امام صدر را معرفی کنیم میتوانیم خیلی چیزها را عوض کنیم. من امیدوارم ایشان هر چه زودتر برگردند.
حجتالاسلام دکتر محمدمسجد جامعی، عضو هیئت علمی دانشگاه وزارت خارجه:
اقدامات امام صدر طی قرن بیستم در منطقه ما منحصر به فرد است
امام موسی صدر یکی از چهرههای موفق در ایجاد تحول نرم نسبت به محیط پیرامونش و در درجه اول در میان شیعیان بود. لبنان از قرن 18 تا زمان حضور امام موسی صدر، تاریخ پیچیدهای داشت و شیعیانش در حاشیه بوده و نسبت به دیگر فرقهها سختترین وضعیت را داشتند.
امام صدر در سالهای نسبتا معدود حضورش در لبنان، منشا تحولات بزرگی میشود. جامعه بزرگ شیعه در این کشور در حاشیه قرار داشته و از مزایای سیاسی، اجتماعی و تاریخی برخوردار نبودند. اینکه کسی از کشور دیگری بیاید و بتواند در سالهای معدود حضورش، اقلیت در حاشیهای را به متن بیاورد و حتی آنها را تبدیل به یک مجموعه تاثیرگذار کند، کار بسیار مشکلی است.
در سالهای اولیه حضور امام صدر در لبنان مقاومتهای زیادی از طرف شیعیان و حتی شخصیتهای پرنفوذ نسبت به اعمال وی صورت گرفت، اما به طور کل اقدامات امام صدر و ابتکاراتش قابلیت تبدیل شدن به رسالههای زیادی در علوم اجتماعی، مردمشناسی، گفتوگوی بین ادیان، علوم سیاسی مرتبط به جوامع اقلیت و ... را دارد.
صرف شناخت خوب، درست، عمیق و غیر تقلیدی میتواند موجب موفقیت فرد شود و بسیار مهم است که شناخت ما علمی باشد. اشخاص به دلیل شناختشان در انجام مسئولیت اجتماعیموفق هستند. احساس من این است که امام صدر توانست لبنان را به خوبی بشناسد و البته شناخت این کشور کار بسیار سختی است.
امام موسی صدر برای ارتقای موقعیت شیعه فقط با شیعیان کار نکرد. او امکان نداشت موفق شود مگر اینکه با طوایف مختلف کار کند و اعتماد و احترام آنها را بر انگیزد. امام صدر به درستی رابطهای را با دیگران شروع کرد که در طول زمان تقویت شد و این به دلیل استمرار صمیمیتش با طوایف مختلف بود. من زمانی که در واتیکان بودم با شخصیتهای مسیحی ارتباط داشتم. در رم اسقفی دیدم که لبنانی و از خانوادههای عیدی بود. او امام صدر را میشناخت و به ایشان احترام میگذاشت.
امیدوارم بخش های مختلف وجودی ایشان شناسانده شود و تبدیل به سلسله موضوعاتی برای رسالههای مختلف در مقاطع کارشناسی ارشد و دکترا شود.
دکتر حسین جابریانصاری، معاون عربی و آفریقایی وزارت امور خارجه:
نقشه راه آزادی امام صدر باید با همکاری همه ما شکل بگیرد
زندگی امام موسی صدر رنگ و بوی ویژهو متفاوتی دارد. او از بستر سنتی حوزه علمیه قم خارج شد و وارد بستر و فضای اجتماعی خاصی میشود که تنوع مختلفی از فرهنگها، بینشها و عقاید و سیاست دارد. لبنانی که امام صدر وارد آن میشود، آزمایشگاه عملیات سیاسی و فرهنگی جریانهای مختلف در منطقه و جهان و گذرگاه تمدن های جهان است. شرایط لبنان از امام صدر مردی مردستان ساخت که بدل به نیاز امروز و فردای همه ما شد.
با توجه به وضعیت امروز ما در منطقه و جهان، به سه بُعد از زندگی و عمل اجتماعی امام موسی صدر نیاز مبرم داریم: نخستین بعد بحث همزیستی مسالمتآمیز میان اجزای طبیعی جامعه است. منطقه خاورمیانه غرق در درگیریهاست. این همزیستی که یکی از مهمترین ابعاد اندیشه امام صدر است، نیاز امروز و همیشه ماست. ما در منطقه هم با تروریسم تکفیری افراطی مواجه هستیم و هم با حکومتهای کمتحملی که نماینده اصلی جامعه خود نیستند. این دو جریان باعث به وجود آمدن فضای درگیری، عدم تحمل، جنگ، خونریزی و... در منطقه شده است. بنابراین تا اطلاع ثانوی منطقه ما به امام موسی صدر و تفکرش در حضور و در غیاب نیاز مبرم دارد.
یکی دیگر از ابعاد مهم اندیشه و عمل امام موسی صدر، مسئله مقاومت در مقابل رژیم صهیونیستی است. بذر مقاومت در منطقه را امام موسی صدر پاشید که بعدها رشد کرد و نهادی نومند شد. رژیم اسرائیل با اشغال فلسطین و امتداد این کار درصدد امنیتی کردن منطقه است تا بتواند فضا را برای رشد جریانهای تروریستی آماده نگه دارد.
بعد سوم مهم اندیشه امام موسی صدر در تحولات جدید منطقه و قدرتمند شدن شیعه در آن است که امام صدر نقش پیشتازی در مدل کوچک لبنان و حتی بزرگتر در سطح منطقه در این مورد دارد. فراموش نکنیم که این اضلاع سهگانه در اندیشه امام موسی صدر به هم پیوسته است و هیچکدام دیگری را نفی نمیکند. یعنی اگر از قدرت گرفتن شیعه صحبت میکنیم، این مقوله اصل همزیستی مسالمتآمیز را نفی نمیکند. لذا احیای شیعه را در تناقض با دیگر فرق اسلامی مطرح و دنبال نمی کند بلکه بعنوان جزیی از مجموعه واحد امت اسلامی می بیند.
ما برای آزادی امام موسی صدر مسئولیت داریم و تاکنون نیز در این زمینه همه تقصیرکردیم. مسئولیت بزرگتر ما این است که در فضایی آزاد به انتشار، توزیع و بازنشر اندیشه سیاسی و اجتماعی امام صدر در منطقه بپردازیم.
نقشه راه آزادی امام صدر باید با همکاری همه ما شکل بگیرد. نقشه از پیش تعیین شده وجود ندارد. من در آخرین سفر به لبنان در دیداری که با خانواده امام داشتم، قرار شد دیداری بین ما و موسسات مختلف برای آزادی امام موسی صدر شکل بگیرد تا در آن به چارچوب و قالبی جدید با همفکری همه برسیم. این که قبلا خیلی کارها نشده بسیار میشود درباره آن گفت اما کار امروز با نقد گذشته الزاما برآورده نخواهد شد.
برای پیگیری پرونده در زمان حضور قذافی با یک سری مشکل مواجه بودیم، قدرتی که به هیچ کس حتی ملت خودش پاسخگو نبود و زمانی که حکومت او ساقط شد با هزاران مشکل مواجه شدیم. پس از سقوط او دیگر دولت به معنای واقعی کلمه در لیبی وجود ندارد که بتوان با آن مذاکره کرد. اکنون با چندین و چند دولت در لیبی مواجه هستیم و در واقع هر قبیلهای بر نقطهای حکومت میکند و این کار پیگیری را بسیار سخت میکند.
خلیل حمدان، عضو هیات رئیسه جنبش امل:
نیازی به اثبات ندارد که امام موسی صدر زنده است
در این فرصت کوتاه میخواهم درباره وحدت موضع امام صدر و امام خمینی صحبت کنم. امام خمینی ایشان را شاگرد خودش میدانست و این را مطرح کرده بود و در رسانهها هم زیاد منتشر شد. امام صدر یکی از همراهان امام خمینی برای پیروزی انقلاب ایران بود. چند ماه پیش از ربودن امام موسی صدر، ایشان یک هفته در میان رسانهها حضور و بروز نداشتند. پس از این یک هفته امام صدر دیدارهای زیادی با سران و انقلابیون ایران داشتند به گونهای که بعد از ربودن گفتند که ممکن است این اتفاق به دلیل این دیدارها بوده باشد. او همچنین قبل از سفر لیبی مقالهای با عنوان «ندای انبیا» نوشت که 6 روز قبل از ربودن در لوموند به چاپ رسید. امام صدر در این مقاله درباره ظلمهای حکومت پهلوی و نقش مردم در انقلاب ایران صحبت کرده بود.
۳۱ روز پس از ربودن امام صدر، کویت امام خمینی را نپذیرفت و صدام حسین هم قبول نکرد که ایشان به سوریه برود. از سید محمود دعایی شنیدم که امام خمینی در آن روز گفت که اگر امام صدر در بیروت بود من به لبنان میرفتم. در همین روزی که کویت امام خمینی را نپذیرفت، صدام با سفیرش در فرانسه تماس میگیرد و میگوید که به نزد دوستمان ژاک شیراک برو و بگو که امام خمینی را در فرانسه نپذیرند و پیشنهاد کرد که او را به لیبی بفرستند، اما ژاک شیراک نپذیرفت. این خاطره در جلد دوم خاطرات ژاک شیراک چاپ شده است.
لیبی در آن زمان به زندان صدای مصلحان معروف بود. همان کسانی که امام صدر را به لیبی هدایت کردند میخواستند امام خمینی را نیز به لیبی بکشانند. در آن زمان خاورمیانه با ثبات نبود، انورسادات مذاکرات صلحش را شروع کرده بود و تکیهگاهی برای مبارزه با اسرائیل وجود نداشت و میخواستند که با حذف امام صدر و امام خمینی این پایگاه کلا حذف شود، اما خوشبختانه انقلاب ایران پیروز شد.
کشورهای اروپایی و آمریکایی دشمن قذافی بودند. وقتی که در آمریکا، جرایم قذافی را فهرست میکردند، همه چیز حتی کتک زدن خادمی توسط پسرش را بیان کردند، اما حرفی از ربودن امام موسی صدر نبود. گویا قذافی هم جرایم مجاز و هم جرایم غیرمجاز داشت و ربودن امام صدر جرم مجاز بود.
کشورهای دیگر تلاشی برای پیگیری پرونده نمیکنند. وقتی پس از انقلاب لیبی برای بازجویی سنوسی به موریتانی رفتیم، با وضعیت مرفه سنوسی در انجا مواجه شدیم. هیچ فشاری رویش نبود و مدتی بعد هم او را به لیبی بازگرداندند. حکومت فعلی لیبی مسئول پیگیری ربودن امام موسی صدر است. نیاز به اثبات ندارد که امام صدر زنده است و همه لیبیاییها باید مسئول بازگشت امام صدر به جامعه اسلامی باشند.
علی الحبحاب، کاردار سفارت لبنان در تهران:
روش امام صدر آن قدر ادامه خواهد یافت تا گفتوگو و گشودگی بر تکفیر و طرد دیگری پیروز شود
امام موسی صدر با یک نگاه روشن و استراتژیک به لبنان آمد و در آنجا کم شخصیتی وجود دارد که به عنوان دروازه ارتباطی شرق و غرب باشد و ایشان توانست با بهره گیری از میراث حوزه جبل عامل و سید شرف الدین باب ارتباط و گفتوگو میان اهل سنت و شیعه باشد.
امام صدر توانست از ظرفیتهای لبنان استفاده و اهمیت آن را درک کنند. این اهمیت با وجود تمام بحرانها اعم از هویت، طایفهگری، عدم مشارکت مردم در نظام سیاسی، عدم توزیع منابع و... وجود داشت و او توانستند از همه ادیان و طوایف به صورت ایجابی در این کشور بهره بگیرند.
امام صدر توانست از ظرفیت انسان لبنانی استفاده کرده و از هر گونه خصوصیت اندیشهای و مذهبی عبور کند و از ظرفیتهای جریانهای موجود در لبنان بهره ببرد و در کلیساها سخنرانی کند.
امام موسی صدر در همین رابطه مجلس اعلای شیعیان را تاسیس کرد تا بتواند نقطهای برای رفع محرومیت از همه و به ویژه شیعیان باشد. یکی دیگر از فعالیتهای او تاسیس سازمانهای خدماتی، پرستاری و بیمارستان در منطقه شمال بقاع در لبنان بود.
امام صدر بنیانهای کشوری به نام لبنان و بازآفرینی انسان لبنانی را گذاشت. این بنیانها شامل گفتوگو و گشودگی بود. انسان جدید لبنانی این دو ویژگی را داشت. او میخواست حکومتی بر اساس شایستگی وجود داشته باشد نه هویتهای فرقهای. وی توانست در دورهای که جهان عرب ناامید و ناکام بود، مقاومت لبنان و جنبش امل را پایهگذاری کند و بعد از آن این جنبش موجب تولد گروههای دیگر مقاومت شد. بنابراین تاسیس موضوع مقاومت در 1973 که اولین بار اسرائیل به لبنان حمله کرد توسط امام موسی صدر پایه گذاری شد.
روش امام موسی صدر کارامدی خودش را با گذشت زمان ثابت کرد و در سال 2000 و 2006 این روش ها موجب شد که اسرائیل شکست بخورد و چند روز پیش هم لبنانی ها توانستند خاکشان را از تکفیری ها پاک کنند و این روش آن قدر ادامه خواهد یافت تا گفتوگو و گشودگی بتواند بر جو تکفیری و طرد دیگری پیروز شود. تا آن روز روش امام موسی صدر ادامه خواهد داشت.
دکتر عادل پیغامی، عضو هیات علمی دانشگاه امام صادق:
نکند اندیشه امام صدر هم در میان ما ربوده شود
چرا باید مسئله فقدان امام موسی صدر در بین خودمان را جدی بگیریم؟ دلایل برای این امر زیاد است. یکی از مهمترینآنها این است که امام موسی صدر شخصیت و اندیشهاش در واقع امتداد هویتی ماست. ما اگر او را فراموش کنیم بخشی از هویت خود را فراموش کردهایم. نادیده گرفتن و ربودن امام صدر قابل جبران نیست.
امام صدر به جریانی از تفکر شیعی، اسلامی و اندیشه بشری متعلق است که اگر ما این جریان و این فرد را فراموش کنیم، در واقع پل اتصال خود با مقولهای را که در زمره جریان اصلی اسلام است، از دست دادهایم. امام صدر و خاندان جلیله صدر پل ارتباطی ما با هویت ایرانی و اسلامیمان هستند.
در تاریخ معاصر، نهضت بازگشت به اسلام ناب سر برآورده است. نقاط اصلیاین نهضت کسانی چون امام موسی صدر و شهید صدر هستند. شاید در این مجلس ما نه برای امام صدر و پیگیری پرونده او، بلکه برای خودمان جمع شدهایم. امام صدر و اندیشهاش که قابل ربودن نیست، اما من فکر میکنم که متاسفانه امروزه اندیشه امام صدر در بین ما ربوده شده است.
مسئله ربودن امام صدر بسیار بزرگ است، اما فراموش نکنیم که توجه به سیره ایشان و تکثیر اندیشهاش بسیار مهمتر است. نکند ما نیز مانند قذافی ملعون که جسم امام صدر را ربود، ما نسبت به اندیشهاش و ربودن تفکرش بیتفاوت باشیم؟
استاد جواد محقق، شاعر و نویسنده :
باشد که باز بیاید، باشد که مثل همیشه، بر صدر روزگار نشیند
آشنایی من با این شخصیت بزرگ و بزرگوار از دوران نوجوانی اتفاق افتاد، اگرچه هیچ گاه توفیق دیدار ایشان را نداشتم اما همواره پگیر نامه ها و نوشته های او بودم.
در یکی از سفرهایی که به لبنان رفتم این توفیق دست داد که بخش هایی از لبنان را که حضور امام موسی در آنجا مشهود بود، ببینم و از موسسه ای که به همت او تاسیس شده، بازدید کنم. در آنجا من شعری را در ارتباط با ایشان نوشتم. این شعر را برای شما میخوانم:
بالابلند بود
با چهرهای به روشنی ماه
پیشانیاش سپیدۀ توحید
لبخندهاش، مرهم مجروحان
*
مثل مسیح بود و محمد
آمد که آسمان خدا را
از ابرهای تیره بپیراید
آمد که با شکوه و شگفتی
ایمان زخمخوردۀ مردم را
آهنگ التیام ببخشد
*
در سالهای سرد ستم، یک روز
از زمهریر ظلمت این خاک دردمند
خورشیدوار درخشید
چون چشمه از فراز
فرود آمد
از سینهها غبار کدورت شست
با کینههای کهنه محبت کرد
لبخند را به چهرۀ شهر آورد
*
او با عصای معجزهاش
ایمان
سحر تمام ساحرههای سفیه صهیون را
فرمان مرگ داد
او سایۀ تسلط فرعون جهل را
از جان مردمان ستمدیده
دور کرد
موسای مهربان زمانش شد
از نیل فتنههای فراوان
عبور کرد
*
هرچند
گلبوتههای باغ خداوند
در سایهسار قامت او سبز میشدند
اما دریغ که سی سال
آن آفتاب روشن بیداری
در پشت ابرهای ستم
گم شد
با این همه
ستارۀ نامش در این دیار
چشم و چراغ خانۀ مردم شد
*
او سالهاست
در قلب این قبیلۀ قبله
مهمان است
امروز نیز
در سرزمین زخمی زیتونها
او رهنمای خیل شهیدان است
با آنکه نیست، ولی باز
تصویر او تداوم آگاهی
در کوچه کوچه کوچۀ لبنان است
*
باشد که باز بیاید
باشد که مثل همیشه
بر صدر روزگار نشیند
باشد که قدر ببیند