همایش «گفتوگو و تمدن در اندیشه امام موسی صدر» به مناسبت سالروز موعظهٔ روزهٔ امام صدر در کلیسای کبوشیین برگزار شد.
به گزارش روابط عمومی موسسه فرهنگی تحقیقاتی امام موسی صدر، همایش «گفتوگو و تمدن در اندیشه امام موسی صدر» پیش از ظهر امروز، 28 بهمن ماه با سخنرانی حجت الاسلام والمسلمین دکتر محسن الویری، دکتر محمد باغستانی و دکتر شریف لکزایی، با دبیری دکتر محمدرضا بهمنی در سالن همایشهای پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی برگزار شد.
این جلسه پیش نشست دوم از سلسله نشستهایی درباره اندیشه تمدنی امام موسی صدر بود، که همایش با همین موضوع را در ابتدای سال 1396) در پی خواهد داشت. مشروح سخنان دکتر محمدرضا بهمنی و دکتر شریف لکزایی در این نشست را در ادامه میخوانید.
منش امام موسی صدر در بحثهای تمدنی و اجتماعی
چندی پیش تفاهمی بین پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی و موسسه امام موسی صدر به امضا رسید، که بر مبنای آن قرار شد یک سلسله نشستها و همایشی در موضوع «تمدن در اندیشه امام موسی صدر» با همکاری مشترک این دو نهاد برگزار شوند. نخستین پیش جلسه از این سلسله نشستها نیز در روز هفتم دی 1395 در محل موسسه در تهران برگزار شد.
در آن جلسه که دکتر نجفعلی میرزایی و شریف لکزایی به سخنرانی و ارائه مقالات خود پرداختند، مبادی و مبانی اندیشه تمدنی امام صدر مورد بررسی قرار گرفت. بر مبنای آن دو سخنرانی مشخص شد که در نگاه امام موسی صدر تمدن به مقوله توحید توجه دارد و اینکه اساساً تمدن مقولهای «دین پایه» است.
در رویکرد امام موسی صدر مقوله امامت اجتماعی در تحقق تمدن اسلامی موضوعیت دارد. با این شیوه و روش و با این اندیشه امام صدر به ساخت تمدن توجه داشت؛ هرچند که ممکن است این مباحث در آثار نظری امام به تفصیل پرداخته نشده است. نقطه درخشان امام صدر در حوزه تمدنی، رفتار عملی او بود، که در این فضا به هر حال موضوع امامت اجتماعی و حضور اجتماعی علمای دین نقش خودش را پررنگ نشان میدهد.
در پیشنشست نخست سخنرانان به جمع بندی اولیهای رسیدند، مبنی بر اینکه شیوه و منش امام موسی صدر در بحثهای تمدنی و اجتماعی با همان نگاههای توحید محور، تلاش برای همراستا کردن اراده اجتماعی و اراده انسانی با اراده الهی در جامعه است.
مثلثِ گفتوگو، تمدن و امام صدر
در نشست امروز نیز به تناسب ویژگیهای رفتاری و اجتماعی امام، موضوع گفتوگو و نسبتش با تمدن در دستور کار است. به عبارت دیگر بحثی است در میان مثلثی که اضلاع آن تمدن، گفتوگو و امام موسی صدر هستند. طبعا چنین بحثی بسیار پیچیده و فرارشتهای است.
موضوع تمدن خود ماهیتی میانرشتهای دارد. موضوع گفتوگو نیز از یکسو ممکن است به دانش ارتباطات ربط پیدا کند و از سوی دیگر به موضوع اخلاق و... مرتبط است؛ حتی بحثهای رفتاری در موضوع گفتوگو از اهمیت بسیاری برخوردارند. چنین مباحثی که هرکدام زوایای مختلفی به لحاظ علمی دارند و بینارشتهای هستند در ترکیب با هم موضوعی فرارشتهای را تشکیل میدهند.
زمانی که در بحث تمدن موضوع «گفتوگو» را به میان میکشیم، مسائلی چون مناسبات اجتماعی و مناسبات انسانی اهمیت پیدا میکنند، کما اینکه در بخشی از نظریات تمدنی اساسا مناسبات انسانی موضوع محوری و کانون بحث است. حتی در نظریه پردازیهای قرن جدید گروهی از تمدن پژوهان موضوع تمدن را به لحاظ فرآیندی حرکت به سمت کاهش خشونت و افزایش تفاهم و همزیستی مسالمت آمیز تعبیر و توصیف کردهاند.
در این نشست دکتر شریف لکزایی درباره بحثهای مفهومی تمدن از منظر امام موسی صدر، دکتر محمد باغستانی در موضوع «گفتوگو و ابعاد گفتوگو در اندیشه امام موسی صدر» و دکتر محسن الویری در موضوع «مباحث تمدنی امام موسی صدر با تاکید بر حوزه رفتاری ایشان» سخنرانی خواهند کرد.
امام صدر و تمدن دینی و شرقی
امام موسی صدر در باب تمدن بحثهایی دارد، اما پرسش این است که آیا امکان ارائه نظریهای از بحثهای ایشان درباره تمدن وجود دارد یا خیر؟ عمده مباحث امام درباره تمدن بیشتر در دو کتاب «ادیان در خدمت انسان» و «رهیافتهای اقتصادی اسلام» نمود پیدا کردهاند. در کتاب نخست بیشتر جلوههایی از تمدن اسلامی مطرح شدهاند و کتاب دوم مجموعه صحبتهای امام صدر درباره مسائل اقتصادی است که عموم آنها پیشتر، یعنی در اواخر دهه 30 در نشریه معتبر «مکتب اسلام» حوزه علمیه قم منتشر شده بودند. امام صدر در این مقالات بیشتر با نگاه نقد به تمدن غرب مباحث خود را ارائه دادهاند. هرچند که مهمترین مباحث امام درباره تمدن در این دو کتاب مطرح شدهاند، اما میتوان کل آرا و افکار امام را بر اساس نظریههای تمدنی بررسی و شرح کرد.
در شرح و بررسی نظریههای تمدنی امام موسی صدر باید سه مبحث را مورد توجه قرار داد. نخستین بحث «تمدن دیگری» و نقد آن و نقد آنچه که در تمدن غرب به عنوان رقیب تمدن اسلامی وجود دارد، است. به هر حال یکی از بهترین راههای ورود به مبحث برای کسی که میخواهد نظریه و بحث جدیدی در حوزه تمدن را ارائه کند، نقد به تمدن مقابل خودش است تا پس از بتواند نظریههای مطلوب خودش را به صورت ایجابی مطرح کند. محور دوم تبیین ابعاد ایجابی تمدن مورد نظر است.
امام صدر از تمدن مورد نظر خودش با عنوان «تمدن دینی و شرقی» یاد میکند. او از دهه 30 شمسی یعنی از همان ابتدای شروع فعالیتهای علمی و اجتماعیاش با نوشتهها و مقالات خود در نشریه «مکتب اسلام» به مباحث تمدنی نظر داشتهاند. بر این اساس محور سوم بر این است که شاخصههای تمدن شرقی و دینی از منظر امام موسی صدر تبیین شده تا از ظرفیتهایی که این تمدن در اختیار ما میگذارد برای احیا و بازسازی و حتی تاسیس مجدد تمدن نوین اسلامی بهره بریم.
دو نکته بسیار مهم در آثار امام موسی صدر قابل توجه است. نخست اینکه امام به تفصیل به نقد تمدن غرب میپردازد. اگر بر این مساله تامل جدی صورت گیرد، نکات مهمی در تحلیل دیدگاههای امام موسی صدر به دست میآید. با این تامل میتوان به نگاه ایجابی امام صدر در باب تمدن مطلوب نیز رسید. نکته دوم در این است که تمدن مورد نظر امام موسی صدر مبتنی بر آموزههای دینی است. تعبیر وی از تمدن مورد نظر خود نیز تمدن دینی و شرقی است. بر این اساس طبیعی است که امام در بحث دین و اینکه کدام دین و کدام قرائت از دین میتواند تمدن ساز باشد، نظریات مهمی دارد.
تمدن در استقرار به دست میآید
حال سوال اینجاست که منظور و مراد امام موسی صدر از تمدن چیست؟ امام برای این تبیین از مفهوم «حضاره» در لغت عرب استفاده میکند. امام با استفاده از این معنا در نظریههای تمدنی خود ابتدا توضیح میدهد که «حَضَر» و «سَفَر» چیست؟ بر مبنای کلام امام صدر تمدن در حضر، استقرار، آرامش و ثبات شکل میگیرد. این ثبات و آرامش در مقابل «سفر» است که امام از آن به «بادیه نشینی» یاد میکند؛ یعنی انتقال و تحرک در سفر به قدری زیاد است که امکان تاسیس یک تمدن را به دست نمیدهد. بنابراین شهر و شهرنشینی نقطه آغاز توجه امام به تمدن است.
امام صدر در یکی از تعاریف خود درباره تمدن میگوید که «تمدن شیوهای از زندگی است که افراد مستقر آن را میسازند و یا میگزینند.» در این تعریف چگونگی پیدایش تمدن مطرح میشود که بر اساس نظر امام نقش انسان در این پیدایش بسیار مهم است، انسانی که در شرایط و آرامش به تاسیس تمدن اقدام میکند. امام در جای دیگری برای توضیح تمدن از دو واٰژه بسیار مهم استفاده میکند: «فرهنگ» و «مدنیت».
در نگاه امام صدر فرهنگ لایه نرم و معنوی در تمدن و تمدنسازی است و مدنیت لایه سخت و ظاهری آن. امام فرهنگ را به حیات معنوی انسانها که شامل علوم، فنون، فلسفه، ادبیات و هنر میشود، تعبیر میکند. در مقابل امام صدر «مدنیت» را نیز جلوه ظاهری و بیرونی انسانهای شهرنشین میداند، که ساماندهی، آبادانی، سازندگی، آبرسانی و... از مظاهر آن است. بنابراین در تبیین مفهومی تمدن غیر از تقابلی که امام صدر بین دو مفهوم متضاد «سفر» و «حضر» ایجاد میکند، به بحث فرهنگ و مدنیت هم توجه داشته و این دو عنصر را از عوامل شکل دهنده تمدن میداند. در واقع تمدن بازتابی از حالات ذهنی و درونی انسان تلقی میشود.
امام موسی صدر در جای دیگری از فرهنگ به «زندگی عقلانی» تعبیر کردهاند. بر این اساس میتوان به این نتیجه رسید که فرهنگ در نگاه امام یعنی زندگی عقلانی و وقتی ایشان تمدن را نیز به تمام علوم تفسیر میکنند، بنابراین میتوان گفت که از نظر امام تمدن در یک فضای عقلانی به وجود میآید. با این اوصاف به طور کل امام درباره تمدن به صورت مفهومی و منسجم نظریهای ارائه نداده است.
تمدن در تعامل با هستی است
امام موسی صدر تعریف دیگری را نیز از تمدن ارائه کرده و بر این اساس تمدن را در تعامل با حیات و هستی دانستهاند که در عنصر مدنیت میتواند خودش را شکل بدهد. به عبارتی تمدن تعامل با خویشتن خویش است که به خود انسان باز میگردد. بنابراین عامل و کارگزار تمدن خود انسان است. انسان است که با اراده آزاد خودش به سمت تمدن سازی میرود. طبیعتا تفاوتها در عرصه تمدن هم از این نقطه نشات میگیرد.
اینکه انسان در تعامل با خود و هستی چگونه رفتار میکند، با توجه به شرایط جامعه محل زندگی و فرهنگ، علوم و دانشهایی که در آن محل تولید میشود، میتواند جهتگیریهای خاصی برای انسان داشته باشد. امام موسی صدر در همین راستا به تفصیل تمدن غرب را مورد نقادی قرار میدهد.
بر اساس این مباحث سوالی اینجا مطرح میشود که اساسا تمدن چگونه ساخته میشود؟ پاسخ امام موسی صدر به این سوال بسیار روشن است: تمدن در جامعه از طریق افراد آن جامعه حاصل میشود. در هر جامعهای کارگران، مهندسان، پزشکان، سیاستمداران و روحانیان و مصلحان زندگی میکنند. این طیفها با همدیگر همکاری کرده و سطحی از تمدن را برای جامعه به وجود میآورند.
امام موسی صدر در روند تمدن سازی به نقش گذشته نیز اشاره کرده و میگوید که گذشتگان و امروزیها هر دو در ساخت تمدن نقش ایفا میکنند: گذشتگان با آن میراثی که به جای گذاشتهاند و امروزیها با ارادهای که در تاسیس تمدن میتوانند از خود برجای بگذارند.