1. خاندان جلیله صدر از نادرترین خانوادههای علمی در تاریخ تمدن اسلامی هستند. این خاندان در طول بیش از سیصد سال با خدمات کم نظیر به جامعه بشری، همواره در صدر احیاگران و تلاشگران برای احیای هویت امت اسلام و امتهای شرق بودهاند. 2. میراثی که از خاندان صدر در طول این سه قرن به جا مانده و خدمات گستردهای که بزرگان این خاندان به فرهنگ و دانش و هویت اسلامی و انسانی ارائه دادهاند، آنها را به خاندانی با امتیازات ویژه در تاریخ معاصر ما تبدیل کرده است. شخصیتهای بزرگی که از این خاندان در کشورهای عراق و لبنان و ایران ظهور کردند، استثنایی و اثرگذار بوده و مهمترین نقشها را در بزرگترین جریانات معاصر، داشتهاند. 3. امام موسی صدر درباره وحدت سخنهای گرانبهایی دارند. در جایی میگویند: «ما دامی که خدای من و تو یکی است پس من و تو یکی هستیم، اینچنین نیست که تو گوهر باشی و من زغال». در جای دیگری نیز بیان کردهاند: «ما وقتی یکی هستیم ما می توانیم جامعه سازی کنیم و جامعه واحدی را شکل بدهیم.» 4. تعابیری که از جانب مردم مذاهب مختلف به ویژه مسیحیان لبنان در مورد امام موسی صدر بیان شده و در کتابهای مختلف درج شده، برای ما غیرقابل تصور است. سخنرانیها، مقالات و دیگر نوشتههای امام صدر نشان میدهد که ایشان نه تنها یک فقیه و فیلسوف بوده بلکه در دیگر حوزههای مختلف فکری از جمله جامعهشناسی، صاحب نظریه و تفکر خاص است. 5. امام موسی صدر در ابعاد مختلف یک انسان کامل بود. روش سیر و سلوک امام موسی صدر و بخشهای مختلف زندگی ایشان برای نسل جوان امروز آموزههای بسیاری را به دنبال دارد. کمتر انسانی پیدا میشود که پیروان ادیان مختلف درباره او دیدگاههای مثبت داشته باشند. 6. دو نوع وحدت در جامعه بشری تحقق پذیر است و خود اسلام هم این دو نوع وحدت را به وجود می آورد؛ یک وحدت، وحدت اعتباری است که با قانون به وجود می آید. در اسلام این وحدت با شهادتین تحقق پیدا می کند. با این تعریف، هر فردی که شهادتین را بگوید، شهروند جامعه اسلامی است و بنابراین داخل یک وحدتی می شود که او را مسلم می شمارند، احکام اسلام را بر او بار می کنند و همه قوانین شهروند اسلام را بر آن پیاده می شود .وحدت حقیقی، پیوستن به نظام ولایت و امامت است. شهروند، وقتی به این نظام پیوسته شد و امامت امام را پذیرفت و عمل به مقتضای ولایت کرد و اراده شهروند تابع اراده امام شد. در واقع این مورد نشان از همان وحدت حقیقی دارد. وقتی چنین رابطهای بین امام و شهروندان شکل بگیرد، یک وحدت حقیقی و یکپارچه صورت حقیقی به خود گرفته است. 7. شهر در سایه وحدت شکل می گیرد، مردمی که به نظام می پیوندند، چه دور باشند یا نزدیک، عضو این شهر هستند. این شهری است که مبنا و ملاک آن، تمدنی خواهد بود که وجود حضرت حجت برپا خواهد ساخت. وقتی این شهر به وجود آمد، ارادههای جمعیت و مردم، همه برای همان اراده عدل مطلق میشود و در ذیل آن جهان شکوفا شده و خزائن آسمان و زمین گشوده می شود؛ چرا که در روایات آمده است که تا قبل از ظهور درهای خزاین بر روی انسان بسته است و همه اینها بستگی به ایجاد این جامعه الاهی دارد . 8. همه ما مکلف به مقدمهسازی برای ظهور حضرت ولیعصر هستیم، چرا که به جز ایشان کسی نمیتواند جامعه را به رفاه برساند و بر اساس روایات ما باید با وحدت منتظر ظهور حضرت باشیم. |