دکتر احسان شریعتی گفت: مفاهیمی چون اعتدال را که امروزه در جامعه فراگیر شده مدیون آموزههای امام موسی صدر هستیم، اما متاسفانه اندیشمندانی چون ایشان در حوزههای علمیه معدود بودهاند.
محمد آسیابانی - دکتر احسان شریعتی، فرزند ارشد زندهیاد دکتر علی شریعتی عصر یکشنبه 23 آبان 1395 به فروشگاه شهرکتاب باهنر (نیاوران) آمد و در جریان چگونگی روند برگزاری
هفته کتاب امام موسی صدر قرار گرفت.
در حاشیه این بازدید با دکتر شریعتی، محقق و مدرس فلسفه به گفتوگو نشستیم که متن آن را در ادامه میخوانید.
به نظر شما در شرایط فعلی جامعه ایران کدامیک از ویژگیهای شخصیتی امام موسی صدر باید برجسته شود؟
امام موسی صدر رفتاری باز و دموکراتیک داشت و اهل گفتوگو بود. این خصلتها منافاتی با تربیت دینی امام صدر نداشتند، اما متاسفانه چنین خصلتهایی در جامعه روحانیت شیعی غریب است. همچنین اندیشه و عمل امام نیز با هم یکسان بود. بنابراین ایشان اهل دورویی و نفاق نبودند.
معیارهایی چون اعتدال، ضرورت گفتوگو و... که امروزه در جامعه ما باب شده و از سوی دولتها و جریانهای سیاسی به عنوان شعار نیز مطرح میشوند، در زمره ویژگیهای شخصیتی امام موسی صدر بودند. با توجه به این مورد میتوان پی برد که امام صدر سالها جلوتر از زمان خود حرکت میکردند که پس از گذشت چند دهه از ماجرای ربودن تراژیک ایشان، تازه خصلتهای رفتاریشان در جامعه باب شده است.
همچنین نهادینه شدن اعتدال و پذیرفتن «دیگری» در اندیشه و عمل امام موسی صدر باعث شد تا ایشان در عرصه سیاست فردی بسیار موفق باشند. دیگر نیازی نیست موفقیتهای امام صدر در لبنان و کل منطقه خاورمیانه را بازگو کنیم. امروزه در منطقه خاورمیانه به شدت به اندیشه سیاسی امام موسی صدر نیاز داریم، چرا که رفتارهایی چون تعصبات قومی و مذهبی که امام صدر سعی در اصلاح آنها را داشت، دوباره سربرآورده و منطقه را در آتش فرو بردهاند.
چرا جریان نواندیشی دینی که امام موسی صدر یکی از بزرگان آن به شمار میرود، با وجود اهمیت بسیارش تاکنون فراگیر نشده است؟
یکی از ایراداتی که منتقدان بر این جریان نواندیشی دینی وارد میدانند این است که این جریانها بر خلاف جنبشهای رفورمیست در مسیحیت متداول و یا به اصطلاح تودهای نشدهاند، به عبارتی طبقات مختلف اجتماع به این جنبشها نپیوستند. بنابراین بررسی این جنبشها بر اساس قدرت مردمیشان امری ضروری است. فعالیتهای امام موسی صدر در لبنان و ایجاد جنبش حرکت المحرومین یکی از معدود تجربههای تودهای شدن جریان نواندیشی دینی در حوزه تفکر اسلامی بود. امام صدر توانست با اندیشههای نوین خود در میان تودههای مردم لبنان نفوذ کند و بر مدل تفکر آنها تاثیر بگذارد. این تجربه امام صدر بعدها در میان جامعه ایرانی نیز تاثیرگذار شد. به طور کل زبان عربی با اسلام نسبت خاصی دارد و بر این اساس تجربه امام موسی صدر در لبنان که از جنس جنبشهای نواندیشی دینی بود، با موفقیت کامل به سرانجام رسید، اهمیت خاصی پیدا میکند.
متاسفانه نواندیشان دینی و چهرههای فرهنگی مذهبی اهل تساهل در حوزههای علمیه ایرانی در اقلیت بودهاند، چرا که دانشآموختگان و طلاب علوم دینی از دوره صفویه به بعد از عامه مردم فاصله گرفته و به صورت یک قشر خاص درآمدند و این اتفاق پیش از آن رخ نداده بود. بنابراین از آن تاریخ روحانیت از مردم متمایز شد. ویژگی شخصیتی امام صدر در این است که همیشه در میان مردم بود، بنابراین از نیازهای آنها آگاهی کامل داشت.
یکی از اشکالاتی که برخی منتقدان به جریانهای نواندیشی دینی در ایران وارد میدانند این است که پروژههای فکری اندیشمندان این حوزه معمولا نیمهتمام باقی مانده و در نیمه راه قطع میشوند. بر این اساس نظر شما درباره پروژه فکری امام موسی صدر چیست؟
نمیتوان به طور کامل در این باره نظر داد. یک ابهام در تاریخ فعالیتهای امام موسی صدر این است که آیا منظومه فکری و عملی ایشان تنها توسط خود وی دنبال میشد یا اینکه پروژهای بود و پیروانی داشت؟ البته به نظر من اندیشههای امام صدر اکنون توسط کادرهایی در لبنان پیگیری میشود. اینکه پروژه امام موسی صدر چگونه دنبال میشود با توجه به شکل ناپدید شدن تراژیک ایشان، یک پرسشی است که باید دوستان لبنانی پاسخ دهند. همین که هنوز هم حضور امام موسی صدر را در لبنان حس میکنیم نشان دهنده آن است که پروژه ایشان هنوز هم جریان دارد، اما آنچنان که پیشبینی میشد این راه ادامه پیدا نکرده است.
به نظر من یک دلیل مهم برای این مساله حوادث سیاسی بوده است. جنگهایی پیش آمد که بر اثر آن تعدادی از مهمترین چهرهها شهید شدند و همین جریان باعث گسستهایی در پروژه امام موسی صدر و دیگر نواندیشان دینی شد. دکتر شریعتی نیز در سن 44 سالگی و به طور ناگهانی از دنیا رفتند. ایشان برنامههای بسیاری داشتند که اتفاقا بخشی از آن نیز درباره لبنان بود. به عنوان مثال با همفکری و همیاری امام موسی صدر و دیگر دوستان دکتر شریعتی در لبنان همچون دکتر مصطفی چمران قرار بود پروژهای مانند حسینیه ارشاد در لبنان نیز اجرا شود.
پس از جریان ربودن امام موسی صدر نیز انقلاب اسلامی ایران اتفاق افتاد و معمولا در هنگامه انقلابها نیز نمیتوان پروژههای فکری مطمئن و عمیقی انجام داد، چرا که جو هیجانی و محیط متحرک و ناامن است بنابراین کارها به طور تحقیقی پیش نمیرود. همچنین به فاصله اندکی از شروع انقلاب نیز مساله جنگ پیش آمد. این جریانها باعث شدند تا در جریان پروژه امام موسی صدر گسستهایی ایجاد شود، اما همانطور که گفتم به طور کامل قطع نشده و کادرهایی بودند که این پروژه و پروژههای دیگر نواندیشان دینی را در حوزههای مختلف ادامه دادند.
وضعیت فعلی حوزههای علمیه ایران و مجامع دانشگاهی را برای پیگیری پروژه امام موسی صدر چگونه میبینید؟
جریان نواندیشی دینی در ایران معاصر دچار فراز و نشیبهایی بوده است و روی یک ریتم از پیش تعیین شده جلو نرفته است. در محیطهای نواندیش یا اصلاحی پرونده فکری و تاریخی امام موسی صدر و سایر نواندیشان مسلمان همچنان باز است. شخصیت امام موسی صدر نیز به لحاظ فردی جذابیتهایی دارد که در سالهای اخیر در مجامع علمی، فضای مجازی و شبکههای اجتماعی بسیار روی آنها تاکید شده است.
در مجموع جامعه ایران به دلیل ظرفیتهای مدنی، فرهنگی و تاریخی خود در سطحی بالاتر از کشورهای منطقه قرار دارد، بنابراین بستر مناسبی برای شکلگیری و یا پذیرش جریانهای نواندیشی دینی است. بر این اساس میتوان گفت که تفکر نواندیشانی چون امام موسی صدر در کشور ما بهتر میتواند ادامه پیدا کند. تحلیل من این است که اکنون جوامع انسانی در ایران و دیگر کشورهای منطقه از ظرفیت بالایی برای پذیرش اندیشههای امام موسی صدر برخوردارند.
جریان رجعت دوباره به اندیشههای امام موسی صدر و دیگر نواندیشان دینی در ایران از چه سالهایی شروع شد؟
پس از پایان جنگ هشت ساله ایران وارد دوران نوینی شد و شاخصههای جامعه مدنی رشد کرد و اختلافات داخلی را به محاق برد. در دهه 70 که فضا کمی بازتر شد، یک جنبش اصلاحی مناسبی شکل گرفت که هر چند در دهه 80، چندسالی در آن وقفه به وجود آمد اما در شکل منطقی، متعادل و سالمش اکثریت جامعه از آن استقبال کردند.
من معمولا به دانشگاههای مختلف ایران رفته و سخنرانی میکنم. بر این مبنا به عینه شاهد بودم که در این سالها و حتی در دوره ریاست جمهوری قبلی که محدودیتهای بهوجود آمد، ظرفیتهای بسیاری برای پذیرش جریان نواندیشی دینی و تفکرات اندیشمندانی چون امام موسی صدر وجود داشته است. در حوزههای علمیه نیز امروزه این ظرفیت بسیار بیشتر از دورههای قبل شده است.
نظر شما درباره کتابهای منتشر شده توسط موسسه امام موسی صدر چیست؟ آیا انتشار این کتابها در راستای ترویج اندیشه امام موسی صدر موثر بوده است؟
متاسفانه هنوز نتوانستهام همه کتابهای منتشر شده از سوی موسسه را مطالعه کنم. به طور کل زحمت بسیاری برای جمعآوری، ترجمه و انتشار منقح کتابها، دستنوشتهها، یادداشتهای مطبوعاتی و سخنرانیهای امام موسی صدر کشیده شده که جای تقدیر دارد. همچنین از کارهای خوب موسسه میتوان به انتشار کتابهایی درباره امام موسی صدر به قلم دیگران و مجموعه تاریخ شفاهی آن اشاره کرد. با این اوصاف به نظر من نیاز است تا یکی از صاحبنظران روی موضوع امام موسی صدر یک کتاب راهنمای کاملی بنویسد که در آن مراجع و مراکز فکری امام موسی صدر و روش سیر و سلوک عملی ایشان معرفی شده و تاثیراتی که بر جامعه فکری و فلسفی ایران و دیگر کشورهای اسلامی گذاشتند بررسی شود.
معرفی و بررسی کارهای کسانی که امروزه در ایران و لبنان در حال ادامه دادن راه امام موسی صدر هستند نیز باید سرلوحه کار قرار گیرد.
امام موسی صدر در هر دو حوزه نظر و عمل در زمره نواندیشان به شمار میآید. از این نظر لازم است که امام صدر دوباره به جامعه ایرانی معرفی شوند. تیپولوژی و تبارشناسی جریانهای اسلامی در دهه اخیر نشان میدهد ما امروزه نیز به نوع تفکر امام موسی صدر نیاز کامل داریم.
دیدگاه انتقادی شما درباره زندگینامههایی که درباره امام موسی صدر منتشر شده چیست؟ به نظر شما در این حوزه چه کمبودهایی وجود دارد که موسسه امام موسی صدر باید به رفع آنها اقدام کند؟
باید به زبانهای مرجع مانند زبانهای لاتین کتابهایی آکادمیک و بیطرف درباره شناخت زندگی و منظومه فکری و عملی امام موسی صدر منتشر شود تا زمینه ارجاع به اندیشههای امام در مجامع دانشگاهی جهان فراهم شود. در زمینه شناخت تفکرات دکتر شریعتی، علی رهنما کتاب مناسبی با عنوان «زندگینامه سیاسی دکتر علی شریعتی» نوشت که در فرانسه منتشر شد و اکنون در همه کشورهای جهان قابل دسترسی است و به عنوان یک منبع مهم شناخته شده است. این کتاب در اصل یکی از مجلدات پروژهای با عنوان «پیشگامان نهضت اسلامی» بود که تنی چند از محققان در دست کار داشتند. تاجایی که اطلاع دارم محقق دیگری نیز روی زندگینامه امام موسی صدر کار کرده بود.
باید درباره زندگینامه و شرح اندیشههای امام موسی صدر یک کتاب مرجع بینالمللی منتشر شود. بیشتر کتابهایی که تاکنون منتشر شده به زبانهای فارسی و عربی بودهاند.
درباره انتشار کتابهایی با موضوع اندیشه امام موسی صدر برای طیف سنی کودکان و نوجوانان چه نظری دارید؟
والدین کودکان و بزرگسالان جامعه بیشتر نیاز دارند تا اندیشههای امام موسی صدر را بشناسند. حتی به نظر من بسیاری از روحانیون نیز هنوز امام موسی صدر را نشناختهاند. باید کاری کنیم تا امام صدر بدل به الگویی برای روحانیون شود. سوال اینجاست که چگونه یک روحانی با لباس روحانیت میتواند در عرصههای دیپلماتیک، اجتماعی و فرهنگی ظاهر شود و موفق هم باشد؟ برای یافتن پاسخ میتوان به کندوکاو در زندگی امام موسی صدر پرداخت. تعداد اندیشمندانی مانند امام صدر واقعا اندک است. حتی در مقام مقایسه با دیگر نواندیشان دینی نیز امام صدر در مقامی بالاتر از آنها قرار دارد.
اما سوال و دغدغه شما هم کاملا بجاست. باید برای کودکان نیز کتابهایی تدوین کرد و این دغدغه بسیاری از روشنفکران نیز بوده است. به عنوان مثال آیتالله مرتضی مطهری در سالهای پیش از انقلاب برای کودکان و نوجوانان کتاب «داستان راستان» را تدوین کرد که بسیار موفق هم بود. دکتر شریعتی نیز کتابهایی برای کودکان مانند «یک، جلوش تا بینهایت صفرها» را تالیف کرد.
متاسفانه نسلجدید، فاصله ذهنی بسیاری با اندیشمندان دورههای گذشته دارد و گسست این نسل از میراث فکری و معنوی معاصر ایران غمانگیز است. بنابراین باید به راهکاری برای انتقال اندیشههای اندیشمندانی چون امام موسی صدر، علی شریعتی و... به این نسل اندیشید.
کدام بخش از اندیشههای امام موسی صدر را میتوان برای جذب نوجوانان و جوانان و علاقهمند کردن آنها به دین و زندگی دینی، برجسته کرد؟
شخص امام موسی صدر توجه جدی به تربیت کودکان و نوجوانان داشت و با راهاندازی موسسههایی به صورت عملی وارد این عرصه شد. بعدها همشیره امام موسی صدر، خانم رباب صدر نیز این راه را ادامه داد. به نظر من برای این طیفهای سنی خود زندگی و زیست امام موسی صدر میتواند جذاب باشد. تجربههای امام موسی صدر در لبنان به ویژه تلاشهای ایشان برای حل مشکلات کودکان و نوجوانان در قالب موسسات مختلف را میتوان در قالب داستان درآورد و به کودکان و نوجوانان ایرانی ارائه داد.
همچنین باید تجربه تعامل امام موسی صدر با پیروان دیگر ادیان را نیز به صورت گزارههایی قابل فهم برای کودکان و نوجوانان درآورده و برای آنها روایت کنیم. در لبنان پیروان چند دین و مذهب در یک فضای تعاملی در کنار هم به زیست خود ادامه میدهند. این تجربه را ما در ایران نداریم. برای کودکان و نوجوانان ایرانی دیدن افرادی که پیرو یک دین دیگر هستند و اعمال مذهبی متفاوتی دارند عجیب است و نمیدانند که با این افراد چگونه تعامل کنند. بنابراین باید تجربه امام موسی صدر لبنان را برای کودکان ایرانی بازخوانی کرد.
امام موسی صدر، امام گفتوگو بود و مدام با پیروان دیگر ادیان دیالوگ برقرار میکرد. این کار چهره رحمانی دین مبین اسلام را بیش از پیش نشان میداد. در ایران چنین تجربههایی بسیار اندک بوده است، این در صورتی است که در کشور ما نیز اقلیتهای دینی مختلفی زندگی میکنند.
ویژگی تعامل و گفتوگو در امام موسی صدر باعث شده بود تا ایشان اهل اجبار نیز نباشند. کشور ما چون ظاهر و ساختاری دینی دارد، معنویت دینی تبدیل به کلام رسمی شده و باعث واکنشها و بعضا دافعههایی میشود. این دافعهها اکنون به صورت گریز از دین در میان جوانان خود را نشان داده است. باید به این جوانان نشان داد که امر باطنی و قدسی دین مهم است. متاسفانه اکنون در میان جوانان گرایشهایی به معنویتهای غیراسلامی اعم از بوداییگری و حتی عرفان سرخپوستی دیده میشود. میتوان از تجربه امام موسی صدر در لبنان و نشان دادن حقیقت مشترک همه ادیان، برای حل این مشکل استفاده کرد.
البته ایجاد فضای گفتوگو و تعامل یکی از موفقیتهای امام موسی صدر در لبنان بود. تجربههای ایشان در زدودن فقر از جامعه و ایجاد موقعیتهای اقتصادی برای فقرا نیز بسیار مهم است و برای جامعه امروز ایران کارآیی دارد.
چه خاطره و ویژگی بارزی از امام موسی صدر در ذهن شما باقی ماندهاند؟
من در دورهای با امام موسی صدر مواجه شدیم که جریان شهادت دکتر شریعتی پیش آمد و خانواده دکتر به همین مناسبت در سوریه و لبنان حضور داشتند. پس از آن چندباری نیز امام موسی صدر به اروپا سفر کردند و ما موفق شدیم ایشان را از نزدیک ملاقات کنیم. مهمترین چیزی که به خاطر من مانده همان رفتار باز و خاصیت تعاملی و اهل گفتوگو بودن امام موسی صدر است. در دورهای که حکومت وقت و حتی طبقه روحانیت با دکتر شریعتی مخالفت کرده و سعی در نفی همه جانبه او داشتند، امام موسی صدر وی را پذیرفت و از او دفاع کرد.