دکتر حاجی بابایی گفت: «هدف امام موسی صدر از توجه به تاریخ معنادار کردن زندگی امروز است.»
به گزارش روابط عمومی موسسه فرهنگی و تحقیقاتی امام موسی صدر، سی و چهارمین نشست از سلسله درسگفتارهای اندیشه و عمل با موضوع «چرایی و چگونگی رجوع به تاریخ در اندیشه و بیان امام موسی صدر» با سخنرانی دکتر مجید حاجی بابایی، عصر امروز 14 مهر در محل موسسه برگزار شد.
مشروح سخنان دکتر حاجی بابایی در این نشست را در ذیل میخوانید.
چطور یک فقیه به سمت مقوله تاریخ میرود؟
درباره تاریخ در اندیشه امام موسی صدر کمتر صحبت شده و این در صورتی است که مصلحان اجتماعی و اندیشمندان حوزه علوم انسانی حتما نسبتی با تاریخ داشتهاند. اینکه چه میشود یک فقیه به سمت مقوله تاریخ میرود، پرسش بسیار مهمی است.
پیشتر در حوزههای علمیه چندان باب نبود که فقیهان به سمت تاریخ و یا حتی تفسیر قرآن بروند. بسیار نادر بودهاند فقیهانی که بحثهای تاریخ را پیگیری کرده و در منظومه فکری خود پیاده کنند. به عبارتی کسانی که در این حیطه وارد شدند به دنبال آرمانهای دیگری به جز علم فقه و مقوله مرجعیت بودهاند. بر این اساس «تاریخ» در زمره دروس اصلی حوزههای علمیه نبوده است و حتی اکنون نیز کسانی که به حیطه تاریخ وارد شدهاند، بیشتر علاقه شخصی داشتهاند.
متاسفانه در حال حاضر نیز افرادی که میخواهند در امر تحصیلات از مراحلی به مراحل بالاتر گذر کنند نیازمند به مطالعه تاریخ نیستند. در این وضعیت کسانی که خلاف جهت جریان کلی حرکت کنند در زمره نوگرایان قرار میگیرند و امام موسی صدر یکی از این اندیشمندان است. ایشان کسی است که تاریخ را به صورت کاملا جدی پیگیری کرده و در بیشتر سخنرانیها و مکتوباتش مباحث تاریخ اندیشی مشاهده میشود. امام موسی صدر نگرشی تاریخی دارد و این تفاوت دارد با فکر کسی که صرفا فکرش انباشت از اطلاعات تاریخی است. کسانی که صرفا اطلاعات تاریخی دارند لزما تاریخ اندیش نیستند و دیدگاه تاریخی نگری ندارند.
هدف امام موسی صدر از توجه به تاریخ، معنادار کردن زندگی امروز است
بسیاری از افراد ممکن است دانش خوبی نسبت به تاریخ داشته، اما خالی از نگرش تاریخی باشند. به همین دلیل نمیتوانند نگاه تاریخی را وارد منظومه فکری خود کنند. تاریخ اندیش کسی است که از تاریخ میتوان به عنوان یکی از بنمایههای فکرشاش نام برد.
چنین کسی یک نگاه انضمامی به تاریخ دارد و میتواند مسائل را در بستر و شرایط تاریخی خودش بفهمد و تفسیر کند. امام موسی صدر در این حیطه دستاوردهایی داشته و با بررسی آثارش متوجه میشویم که این رویکرد تاریخی در اندیشه و ذهن ایشان وجود دارد. این متفکر حتی در حوزه علمیهای که در لبنان تاسیس میکند، بیش از 170 ساعت از برنامه درسی را به «تاریخ» اختصاص میدهد. امام موسی صدر هدفش از توجه به تاریخ، معنادار کردن زندگی امروز است.
از منظومه امام موسی صدر متوجه میشویم که ایشان یکی از دلایل متحول نشدن جامعه را در نبودن جایگاه مناسب «تاریخ اندیشی» میداند. به عبارتی تا زمانی که این «تاریخ اندیشی» به مساله اصلی تبدیل نشود، جامعه اسلامی درجا خواهد زد. حتی برای فقیه شدن نیز لاجرم باید در علم تاریخ تخصص ویژه پیدا کرد.
امام موسی صدر نیز مانند دیگر مصلحان اجتماعی نسبتی میان شرایط جامعه و مقوله تاریخی نگری پیدا کرده است. حال چرا یک فرد ممکن است به سمت تاریخ برود؟ یک رویکرد محققانه و پژوهشگرانه است. یعنی کسی پژوهشگر تاریخ است و با مجهولاتی سروکار دارد، چنین کسی تحقیق کرده و نظر خود را بیان میکند و میتواند دستاوردی داشته باشد و مجهولی را به معلوم تبدیل کند. دسته دیگر کسانی هستند که تاریخ برایشان بیشتر جنبه سرگرمی و لذت شخصی دارد. این مقوله بیشتر در میان عوام جامعه دیده میشود.
رویکرد سوم به تاریخ رویکرد مصلحانه و متفکرانه است. به بیان دقیقتر کسانی نیز هستند که نه به قصد کشف مجهولات تاریخی و نه به قصد لذت شخصی به سمت تاریخ میروند. حال ممکن است در این میان کشفیاتی نیز داشته باشند، اما مهم این است که از روایتهای تاریخی نظام فکری خود را سامان میدهند. امام موسی صدر نیز وقتی به سمت تاریخ میرود هدفش پژوهشگری نیست، هرچند که در برخی مواقع به کشفیاتی نیز نائل میشود. به عنوان مثال ایشان یک بررسی و تحلیلی راجع به مقوله «آیات شیطانی» دارد که در این حیطه قرار میگیرد.
امام موسی صدر برای تبیین جامعه فعلی به سمت تاریخ میرود و این رویکرد در مقابل کسانی که تاریخ را به نفع خودشان مصادره میکنند، بسیار متفاوت و ممتاز است. امام موسی صدر آن بّعد اصلاحگرایانه در منظومه فکری و عملی خود را نیز از تاریخ استخراج کرده است. بنابراین به طور پیوسته در سخنرانیهای خود به تاریخ ارجاع داده و بنمایه نگرش اصلاحی خود در جامعه را در دل تاریخ نشان میدهد.
مشکلات جامعه به دلیل مراجعه نکردن به تاریخ است
امام موسی صدر حتی در زمینه اصلاح قوانین فعلی جامعه نیز به تاریخ رجوع میکند. به عنوان مثال ایشان در یکی از سخنرانیهای خود که در کتاب «ادیان در خدمت انسان» درج شده داستان حلالیت گرفتن پیامبر مکرم اسلام در اواخر عمر شریفشان را مطرح کرده و از آن لزوم احترام به حقوق دیگران در جامعه فعلی را پیش میکشد.
در پایان همین سخنرانی ایشان ضرورت رجوع به تاریخ را مطرح کرده و بیان میکنند که مشکلات جامعه به این دلیل است که به تاریخ مراجعه نکرده و نسبت به آن احساس بیتفاوتی میکنیم. امروزه در عصر استعمار فکری و روانی زندگی میکنیم و اگر ما در این شرایط نمیتوانیم از استعمار دوری کنیم باید به تاریخ مراجعه کرده و ریشه آن را پیدا کنیم.
به باور امام موسی صدر با مراجعه به تاریخ احساس اعتماد به نفس به ما دست میدهد. ما باید امروزمان را بسازیم و تاریخ باید درسی برای امروز ما باشد. ایجاد راهکار برای بهبود وضعیت جامعه امروز از دل تاریخ بهدست میآید. ایشان در این تاکید به تاریخ به هیچ عنوان نمیخواهند شکوه گذشته را مدنظر قرار دهند، بلکه قرار است امیدواری به آینده را پیش بکشند.
نگاه تاریخی به تحولات، عامل رشد و توسعه جوامه مدرن
رجوع به تاریخ برای عبرتگیری و برای یاد گرفتن قانون تحولات جامعه بشری است. شما اگر تاریخ اندیش نباشید گرفتار بیماری دیدن تحولات جامعه به صورت مقطعی میشوید. در این میان سیر صعود و سقوط جوامع فهمیده نمیشود. یکی از عوامل عقب ماندگی کشورهایی که در مقام توسعه قرار نگرفتهاند، فقدان نگاه قانونمند به تحولات است.
آنچه غرب را به شکل امروزیاش درآورد و باعث توسعه آن شد، نگاه تاریخی به تحولات بود. به عبارتی زیرساخت تحول و تکامل در جوامع مدرن «تاریخ» است. یعنی آنها ابتدا رویکرد تاریخی به قضایا پیدا کرده و بعد راه تکامل را در پیش گرفتند. خود تکامل گرایان هم یکپایشان در تاریخ بود. به عبارتی هیچ نگاه دیگری جز تاریخ نمیتواند شما را به این درجه از فهم و آگاهی برساند که جامعه بشری در حال تکامل و تحول است و بر این اساس قوانینی نیز بر آن حاکم است. با این اوصاف اما متاسفانه تاریخاندیشان تمدن اسلامی به جریان فکری تبدیل نشدند.
اینکه واقعا در جستوجوی این مقوله باشیم که تاریخ قانون دارد و جوامع بشری نیز دارای سیر تکاملی هستند و این مقوله تکامل و حرکت تصادفی نیست، ماحصل نگاه جدید به تاریخ است. در این راستا مصادیقی در آثار امام موسی صدر مشاهده میشود که ایشان بر اساس آنها قصد داشت ذهن مخاطبان را به این سمت و سو بکشاند که ما با قواعدی برای هستی روبهرو هستیم که این قوانین انسان را به کمال میرساند.
دردمندان به شناخت تاریخ اقدام میکنند
امام موسی صدر در کتاب «حدیث سحرگاهان» دلایل اینکه چرا خداوند سرنوشت پادشاهان ستمگر و فراعنه را در قرآن بیان کرده این گونه تبیین میکند که سرنوشت سرکشان بالاخره چیزی جز سقوط نیست و این را به عنوان یک قانون نیز میتوان از تاریخ استخراج کرد.
حال سوال این است که چه کسانی به سمت استخراج قوانین برای جامعه امروز از دل تاریخ میروند؟ کسانی که احساس مسئولیت میکنند و در عین حال دردمند هستند. امام صدر به مناسبت چهلمین روز از درگذشت دکتر علی شریعتی مراسمی را برگزار و خود در آن سخنرانی کرد. ایشان در این سخنرانی بخشی از رسالت خود و همفکرانش را بیان کرده و این پرسش را مطرح میکند که «ما برای چه اینجا جمع شدهایم؟»
امام موسی صدر در این سخنرانی انسانها را به چهار دسته تقسیم میکند: 1) کسانی که تمام شرایط و بلایا را میپذیرند، اما تلاشی برای تغییر نکرده و کاملا تسلیم میشوند. 2) کسانی که وضعیت ظلم را پذیرفته و هجرت میکنند. این دسته یک گام جلوتر رفته و خود را از دایره ظلم خارج میکنند، اما صرفا رستگاری شخصی خودشان را در نظر دارند. امام موسی صدر در این سخنرانی بیان میکند که ما از این دو دسته نیستیم و برای تغییر جامعه خود تلاش میکنیم. از نظر امام دو دسته دیگر انسانها کسانی هستند که برای تغییر جامعه تلاش میکنند: 3) آنهایی با اسلحه خود میجنگند و 4) کسانی که با اسلحه دیگران میجنگند.
مصلحان اجتماعی و آنهایی که درد بهبود اجتماع انسانی را دارند به شناخت تاریخ و دانستن قوانین حاکم بر آن میپردازند. این اشخاص در ادامه با بیان این قوانین خود را نیز به دردسر و زحمت میاندازند. در جامعه عقبماندهای که امام موسی صدر در آن حضور پیدا کرد، سخن گفتن از حقیقت، قرار گرفتن در رنج است، چرا که حقیقت به مذاق کسانی که باعث و بانی عقب ماندگی جامعه هستند، خوش نمیآید.
یکی از مواردی که بسیار عالی میتواند حقیقت را آشکار و خواب خفتگان را آشفته کند تاریخ است، چرا که تاریخ قاعده و قانون دارد. زمانی که امام موسی صدر در سخنرانیهای خود به «اسلام اموی» در مقابل «اسلام نبوی» اشاره دارد، در اصل در حال آشفته کردن خواب برخی حاکمان فعلی جوامع اسلامی است که پیرو اسلام اموی هستند. بر این اساس است که این حاکمان تحمل نکرده و قصد حذف امام موسی صدر و اندیشههایش را میکنند. بنابراین تاریخی را که امام موسی صدر ارائه میکند زنده و ملموس است و قصه نیست.
امام موسی صدر هدفش از بیان تاریخ، معنادار کردن زندگی امروز است و برای تحقق همین اندیشه در سخنرانیهای خود به سراغ آن رخدادهایی از تاریخ میرود که برای جامعه امروز نیز مناسب هستند. ایشان در کتاب «انسان آسمان» درباره امیرالمومنین امام علی (ع) بیان میکند که «او آن گونه زندگی کرد که میاندیشید.» خود امام موسی صدر نیز در زمره کسانی است که میتوانند مصادیق این جمله قرار بگیرند. سخن گفتن راحت است، مشکل در سخت بودن هماهنگی بیان اندیشه و عمل است.
تاریخ: کارگاه شناخت انسان
به باور امام موسی صدر، تاریخ محل بروز اندیشهها و عملکردهای انسانهاست. به عبارتی از منظر ایشان کارگاه شناخت انسان «تاریخ» است. بنابراین برای شناخت هرچه بهتر انسان باید به تاریخ رجوع کرد. به همین دلیل نیز امام صدر به تاریخ رجوع کرده و با بیان داستان برخورد امام علی (ع) با خواهش بی جای برادرش عقیل برای دریافت سهم بیشتر از بیتالمال، نشان میدهد که اندیشه و عمل امیرالمومنین یکسان بود و حاکمان فعلی کشورهای اسلامی نیز برای رسیدن به سعادت باید اندیشه و عملشان یکسان باشد.
امام موسی صدر همچنین در کتاب «سفر شهادت» به تحلیل واقعه عاشورا نیز میپردازد. استدلال امام صدر این است که بیان رخداد عاشورا صرفا «تاریخ برای تاریخ» نیست و باید از آن گوهری برای شرایط امروز استخراج کرد. بر این اساس امام صدر در کتاب «سفر شهادت» با بیان رخداد پیمان شکنی کوفیان با مسلم بن عقیل، لزوم وفای به عهد را تبیین میکند. همچنین در جای دیگری از این کتاب بحث «جان فشانی» را مطرح کرده و تحلیل میکند که امام حسین (ع) میخواهد به ما امروزیها بفهماند که اگر همه راهها بسته شد، راه جان فشانی باز است و اگر مورد ظلم واقع شدید باید جان فشانی کنید. بنابراین امام موسی صدر مساله عاشورا را در تحلیلهای خود با مسائل روز پیوند میزند.
تمامی این موارد نشان میدهد که تاریخ یک مقوله اساسی در اندیشه امام موسی صدر است. باعث تاسف است که جامعه اسلامی از فیض برکت وجود ایشان محروم ماند. امام صدر را در سن 49 سالگی که در اصل نخستین سالهای اثرگذاری متفکران است، ربودند و در نتیجه اثرگذاری حضوری ایشان تمام شد. اگر جوامع اسلامی کماکان میتوانستند از فیض حضور ایشان بهره ببرند، دیگر مشکلات امروزی گریبان گیرشان نمیشد.
اگر امام موسی صدر همچنان در جوامع اسلامی حضور میداشت و نگاهش بیشتر بسط و گسترش پیدا میکرد، امروزه به جای شنیدن صدای استبداد از این کشورها، صدای اسلام رحمانی را میشنیدیم.
امام موسی صدر به درستی متوجه شده بود که راه توسعه و پیشرفت، داشتن نگاهی روشمند به تاریخ و علوم انسانی است. توهم است که فکر کنیم با علوم تجربی و ریاضی میتوانیم به توسعه دست پیدا کنیم. امیدوارم اندیشههای امام موسی صدر و دیگر متفکرانی از این دست به گونهای بسط و گسترش پیدا کند که جوامع اسلامی از این مدار صفر درجه خود جدا شوند.