محمدحسین مهدویان، کارگردان و فیلمنامهنویس
من آشنایی نسبی با مسأله پرونده امام موسی صدر داشتم. مدتها در موسسه روایت فتح فعالیت بودم و با مستندهایی که حسین محمودیان در این مؤسسه ساخته بود، همکاریهایی داشتم. پس از پایان جنگ ۳۳ روزه نیز در سفری به لبنان رفتم و میهمان آقای صدرالدین صدر، فرزند گرامی امام موسی بودم.
در حین گفت وگوها با آقای صدرالدین صدر مدام به این نکته فکر میکردم که آیا واقعا تمام ظرفیتهای دستگاه دیپلماسی ما در این سی و چند سالی که از ناپدید شدن امام موسی میگذرد، همین است؟ زمانی که قرار شد درباره احمد متوسلیان نیز کار کنم متوجه شدم در این پرونده نیز دستگاه دیپلماسی ضعیف عمل کرده و واکنش سریع نشان نداده است. هرچه زمان میگذرد غباری آمده و سرنخها را میپوشاند و به عمر آدمها پایان میدهد.
بخشی از دلایل نتیجه ندادن پرونده پیگیری به ناکارآمدی دستگاه دیپلماسی آن دوران کشور باز میگردد. بخشی هم به دلیل مصلحتهای آن دوران بود. به عنوان مثال مسئولان بارها جنگ و ملاحظات و روابطی بین ایران و لیبی و گرفتن سلاح از این کشور در آن دوران را مطرح کرده و پرونده پیگیری را به کناری میگذاشتند. این در صورتی است که نگاه معادمحور اینگونه فکر نمیکند. متأسفانه ما این نگاه مصلحتاندیشانه را ادامه دادهایم.
جوانان پس از مشاهده فیلم «ایستاده در غبار» و تأثیری که روی آنها داشت، از من میپرسیدند که آیا قصد ندارید فیلمی درباره امام موسی صدر و ماجرای ربودن او بسازید؟
سینما تجربه زندگی را به مردم نشان میدهد. صحبت مدام از امام موسی صدر تا زمانی که مردم با او زندگی نکرده باشند، تأثیری ندارد، اما در یک تجربه دو ساعته تماشای فیلم زندگی امام موسی صدر و سرنوشت او برای مردم اهمیت پیدا میکند. این کاری است که سینما میتواند برای پرونده امام موسی صدر انجام دهد. اهل سیاست و اهل هنر هرکدام برای خود وظیفهای در این پرونده دارند. من نیز به عنوان شهروند فیلمساز مسئولیتی دارم و امیدوارم همه هم صنفان من هم کمک کنند تا این پرونده را نیز در قالب سینما پیگیری کنیم.