دکتر عبدالله ناصری، استاد تاریخ اسلام دانشگاه و فعال سیاسی
من به نمایندگی از جناحی که روزگاری و سالهایی در اریکه قدرت بود، میخواهم بگویم که متاسفانه جمهوری اسلامی در این سی و چند سالی که از عمرش میگذرد و مقارن با مفقود شدن امام موسی صدر است، کار شایستهای در این مورد انجام نداده است.
اگرچه در دولت اصلاحات کارهایی انجام شد اما از آن طرف معتقد هستم نباید خیلی به نهاد حکومت دل بست که برای این موضوع کاری کند؛ نه در ایران نه در لبنان و نه در هیچ کجای جهان.
در دفترچه یادبود امروز نوشتم که شاید فصل آن رسیده است که یک بسیجی در عرصه نهادهای مدنی فعال و پویا به غیر از نهادهای حقوقی که اکنون وجود دارد و کارهایی هم میکنند، در سطح ملی و بینالمللی شکل بگیرد و این مطالبه را دنبال کند. به هر صورت دولتها، محدودیتها و دغدغههایی دارند و بدون تردید اولین مانع و شاید بزرگترین مانع در این نوع مسائل، سیاستهای دیپلماتیک و دستگاه دیپلماسی است که در این سی و چند سال هم شاهد بودیم که گاهی وقتها حتی با موضوع پیگیری سرنوشت امام موسی صدر تعارض پیدا کرده است.
اما از آن طرف تجربههایی در سطح جهانی نشان داده که نهادهای مدنی و فعالان رسانهای اگر حرکتی سازماندهی شده را در این عرصه شکل دهند، افکار حاکمیتی و حکومتی چه در لیبی، چه ایران و چه در هر کجای دیگر به تکاپو خواهند افتاد.
هر چه جلوتر میرویم، نبود و ضرورت اندیشه امام موسی صدر را بیشتر احساس میکنیم. چه در عرصههای اخلاق فردی، چه در عرصههای اخلاق اجتماعی و چه در عرصههای اخلاق حکومتی. اگر چه ممکن است برای بخشی از حاکمان و کارگزاران این مسئله تمام شده تلقی شود، اما همانطور که همه دوستان آرزو کردند، امیدواریم نه در آینده دور، که خیلی نزدیک خبر حضور و حیات و سرزندگی ایشان را بشنویم.
وقتی که به آثار منتشر شده از ایشان نگاه میکردم، میدیدم مردی با افق ذهنی بزرگ و وسیع در چهل سال قبل که خیلی از پارادایمها مطرح نبود و خیلی از گفتمانها در عرصههای اجتماعی و سیاسی و فرهنگی و بینالمللی مطرح نبود، چگونه آنها را میدید و در موردش سخن میگفت.
بدون تردید معتقدم اگر امام موسی صدر جغرافیای زیست خود را عوض نمیکرد و از قم یا نجف و تهران، به لبنان که سرزمین آزاد گفتوگو و دیالوگ و تفاهم و همزیستی است نمیرفت، به خیلی از پندارها و باورها و حتی نظریات فقهی و حقوقی نمیرسید. جغرافیا بدون شک در منش و اندیشه انسان تاثیر میگذارد. لبنان یکی از سرزمینهایی است که به جرات میتوانم بگویم کسانی که اینگونه حوزه جغرافیایی رشد میکنند و میبالند، وسعت دید و افقشان بسیار متفاوت میشود.
امروز که نماینده پرقدرت و پرمخاطب اسلام در جهان، اسلام سیاسی میشود؛ گفتمانی که بر حسب ضرورت در یک زمان امثال سید قطب، حسن البنا و ابوالعلا مودودی به آن پرداخته بودند و جلوه تازه آن جریان داعش است و متاسفانه جمهوری اسلامی نتوانست به گونهای در صحنه اجتماعی و در صحنه بینالمللی عمل کند که بتواند پارادایم غالبی که روزگاری نه چندان دور، جناب آقای خاتمی آن را نمایندگی میکرد و دقیقا در ادامه همان دیدگاه و گفتمان و نگاهی بود که امام موسی صدر داشت؛ ادامه دهد و نمایندگی کند.
و امروز به دلیل نگرشهای خاص، شاید امام موسی صدر را بتوان یکی از اعجوبههای دهر لقب داد؛ که چهل سال قبل بسیاری از مسائل حوزه زیست انسانی و زیست مسلمانی و زیست بینالادیانی را که مطرح نبود، میدید و عنوان میکرد. با این روند تحولات فکری و سیاسی که در دنیای اسلام و جهان غرب و شرق رخ داده اگر امروز در میان ما میبود، چه دستاوردها و سوغاتهای جدیدتری برای مخاطب خودش به ارمغان داشت. هر چه جلوتر میرویم ضایعه فقدان این ذهن جوّال و سیال و خلاق را بیشتر احساس میکنیم.
در پایان از خانواده و مؤسسه تشکر میکنم که این چراغ را روشن نگه داشت، اگر چه بسیاری حتی در جمهوری اسلامی مایل به این امر نبودند. امیدواریم که روزی شاهد جشن بزرگ بازگشت و رهایی و آزادی امام صدر باشیم.