آیت الله سید محمد باقر حکیم، رئیس مجلس اعلای انقلاب اسلامی عراق، و به
اعتبار شخصیت حقیقی و حقوقی خود یکی از رهبران متنفذ عالم تشیع است.
اشاره: آیت الله سید محمد باقر حکیم، رئیس مجلس اعلای انقلاب اسلامی عراق، و به اعتبار شخصیت حقیقی و حقوقی خود یکی از رهبران متنفذ عالم تشیع است.
آیت الله حکیم دارای روابطی نزدیک با امام موسی صدر است که قدمت آن بیش از چهار دهه، و ریشههای آن در مناسبات آیات عظام سید محسن حکیم و سید محمد باقر صدر با آن بزرگوار است. این دو خصوصیت از سویی و روابط بین المللی آقای حکیم از سوی دیگر، ما را بر آن داشت تا فارغ از مسائل ایران و عراق، به دیدار ایشان بشتابیم. به آقای سید محسن حکیم متوسل شدیم و خیلی سریع قرار ملاقات گذاشته شد.
آیت الله حکیم ابتدا درخواست نمود تا گزارشی از آخرین اطلاعات پیرامون وضعیت امام صدر را ارائه دهیم. ضمن ارائه گزارش مختصری از فعالیت «مرکز مطالعات و تحقیقات امام موسی صدر» در ایران و همچنین برخی اطلاعات، به خبری اشاره کردیم که ایشان را چونان آیت الله سید محمد حسین فضل الله، تحت تاثیر قرار داد.
خبر آن بود که ۱۱ ماه پیش ۱۱۷ تن از زندانیان سیاسی رژیم لیبی، که از ۱۸ تا ۳۱ سال در سیاهچالهای قذافی بودند، و در تمامی این مدت از سرنوشت آنان اظهار بیاطلاعی میشد، تحت فشار سازمانهای بین المللی آزاد گشتند. آیت الله حکیم با شنیدن این خبر رشته کلام را به دست گرفت، که مشروح آن در پی خواهد آمد. هدف ما از دیدار با آیت الله حکیم آن بود تا گذشت ۲۴ سال تمام از ربوده شدن امام موسی صدر را خدمت ایشان یادآور شویم، بر شرایط مطلوب بین المللی امروز جهت پیگیری این موضوع تاکید کنیم، و در یک کلام سلامها و توقعات دوستداران امام صدر را به ایشان ابلاغ نماییم.
اگرچه برخورد صمیمانه آقای حکیم این احساس مطبوع را در ما پدید آورد، که در تحقق این هدف ناموفق نبودهایم، اما بدون شک تحولات آینده بهتر از هر چیز دیگر نشان خواهد داد که تا چه اندازه در این خوشبینی محق بودهایم.
عناوین گفتگو:
- امام موسی صدر یکی از رهبران و پرچم داران بزرگ جهان اسلام و عالم تشیع است- امام موسی صدر نه یک شخصیت لبنانی، بلکه شخصیتی جهانی بود.
- امام موسی صدر به واسطه شخصیت و سبک خاصی که در اندیشه و عمل داشت، مرکز مهمی بود که میتوانست که دنیای معاصر و خصوصا جهان غرب را با انقلاب اسلامی آشنا کند
- به نظر من اگر این شخصیت در صحنه سیاسی جهان اسلام و عالم تشیع حضور میداشت، بسیاری از حوادثی که برای انقلاب اسلامی پیش آمد کردند، اصلا رخ نمیدادند
- خیلی باعث تاسف است که چنین ظلم، هتک حرمت و تجاوزی به حریم چنان انسانی صورت پذیرد، اما از جانب هیچکدام این محافل، مساله پیگیری نشود، اهمیتی داده نشود، و حتی سوالی نیز مطرح نشود. منظور من هم محافل شیعی است، هم محافل اسلامی است و هم مجامع بین المللی
- اگر موضوع یک شخصیت بزرگ، معروف و جهانی در حد و اندازه امام موسی صدر مطرح شود، بدون تردید تمامی ابعاد این پدیده (آدم ربایی) و مصادیق دیگر آن نیز مطرح خواهند شد
- خیلی معنی دارد که کشوری انسانی را به مدت ۳۱ سال زندان کند، هیچ خبری هم از او نباشد، و بعد او را آزاد کند
- یقیین دارم که این اخبار امید بخشی را که شما به آنها اشاره کردید، اگر برای مسئولین امر بیان شود، بر روند پیگیری تاثیر جدی خواهد گذاشت
- من برای انجام هر کمکی به منظور آزادسازی امام موسی صدر آماده هستم
متن گفتگو:
پایگاه: قبل از هر چیز تشکر میکنیم که فرصت این دیدار را برای ما فراهم کردید. حقیقت آن است که ما جهت گفتگو پیرامون شخصیت و خدمات امام موسی صدر خدمت نرسیدیم. بلکه آمدیم تا در مورد پیگیری سرنوشت ایشان از حضرتعالی سؤال کنیم. همانطور که استحضار دارید، در حالی ۲۴ سال تمام از ربوده شدن امام موسی صدر میگذرد، که نه تنها ایشان باز نگشتهاند، بلکه بیخبریها تا امروز ادامه یافتهاند، و متاسفانه موضوع سرنوشت ایشان در سطح مسئولین، احزاب، رسانهها و افکار عمومی میرود تا به دست فراموشی سپرده شود. امام موسی صدر از شخصیتهای برجسته جهان تشیع است که عراق، یکی از سه رکن رکین آن به شمار میرود. بنابراین طبیعی است که با توجه به جایگاه حضرتعالی و مجلس اعلای انقلاب اسلامی عراق، امیدهایی بسته شود، و انتظاراتی پدید آید. سؤال ما این است که برای پیگیری سرنوشت امام موسی صدر طی سالهای گذشته چه کردهاید، و امروز در چه نقطه أی قرار دارید؟
آیت الله حکیم: بسم الله الرحمن الرحیم و الحمدلله رب العالمین و الصلاه و السلام علی سیدنا محمد و علی آله الطیبین الطاهرین. قبل از هر چیز صمیمانه به شما تبریک میگویم که چنین به این موضوع مهم اهتمام دارید. از اینکه این مساله مهم را پیگیری میکنید و بدین منظور این مؤسسه شریف را تشکیل دادهاید، از صمیم قلب تشکر میکنم. من اعتقاد دارم که امام موسی صدر یکی از رهبران و یکی از پرچم داران بزرگ جهان اسلام و عالم تشیع است. اگرچه فعالیتهای ایشان در سالهای اخیر در لبنان تمرکز یافته بود، به گونهای که جایگاه ویژهای را در این کشور و در قلبهای مردم آن به خود اختصاص دادند، اما حوزه تاثیر ایشان هیچگاه به مرزهای لبنان محدود نشد.
البته مردم لبنان چون از نزدیک با ایشان محشور بودند، شخصیت و اهمیت ایشان را درک و حول محور ایشان جمع شدند، به گونهای که ایشان نقش بزرگی را در تاریخ معاصر این کشور بر عهده گرفت. اما با این همه، امام موسی صدر نه یک شخصیت لبنانی، بلکه شخصیتی جهانی بود. من این نکته را در بسیاری از دیدارهایم از کشورهای اسلامی دریافتم. به عنوان مثال ایشان در عربستان سعودی جایگاه خاصی دارند، و مسئولین آنجا و خصوصا امیر عبدالله، به شخصیت ایشان بسیار علاقمند هستند. این حقیقت را در بازدیدهایم از مراکز علمی، سیاسی و فرهنگی مصر نیز دریافتم. در آنجا نیز به این شخصیت علاقه خاصی داشتند. کشورهای منطقه خودمان مثل عراق و ایران نیز که با نهضت مبارک امام موسی صدر مرتبط بودند، جای خود را دارند. من به کرات پیرامون برخی ابعاد حرکت امام موسی صدر و میزان اهمیت و تاثیر آن سخن گفتهام. پیگیری قضیه امام موسی صدر و اهتمام ورزیدن به آن امری بسیار مهم است، و فعالیتها و تلاشهای شما عزیزان در این مؤسسه گرانقدر، شایسته تقدیر و تشکر فراوان است. حقیقت آن است که موضوع امام موسی صدر دارای مجموعهای از ابعاد است. طبیعتا یکی از این ابعاد، شخصیت امام موسی صدر و اهمیت ایشان است.
بعد دیگر که شدیدا باید مورد تاکید و توجه قرار گیرد، و من متاسف هستم که هم در عالم تشیع، هم در جهان اسلام و هم در سطح جامعه بین الملل مورد غفلت قرار گرفته است، سرنوشت ایشان و پیگیری آن است. این خیلی باعث تاسف است که چنین ظلم، هتک حرمت و تجاوزی به حریم چنان انسانی صورت پذیرد، اما از جانب هیچکدام این محافل، مساله پیگیری نشود، اهمیتی داده نشود، و حتی سوالی نیز مطرح نشود. منظور من هم محافل شیعی است، هم محافل اسلامی است و هم مجامع بین المللی. این به هیچ وجه قابل قبول نیست که برای شخصیتی در این سطح، که رهبری سیاسی، فکری، فرهنگی و معنوی خیل عظیمی از مردم را بر عهده دارد، حادثهای مشابه آنچه برای امام صدر رخ داد پیش آمد کند، اما واکنشی جز تعارف، ملاخطات سیاسی و عدم جدیت مشاهده نشود. البته ما در عراق، با حوادثی مشابه آنچه برای امام موسی صدر پیش آمد، بارها روبرو شدیم. در عراق شخصیتهای بزرگی داشتیم که اگرچه با امام موسی صدر متفاوت بودند، اما همانند ایشان و در شرایطی مشابه ربوده شدند، و به رغم تلاشهای فراوانی که برای کشف حقیقت و سرنوشت آنها در داخل و خارج عراق به عمل آوردیم، هیچ اطلاعی از سرنوشت آنها بدست نیاوردیم. در خانواده آیت الله العظمی حکیم، هم اکنون حدود ۵۰ نفر وجود دارند، که چنین وضعیتی برای آنان پیش آمد کرده است. ما تاکنون تنها از وضعیت ۲۸ تن از آنان موفق شدیم با خبر شویم، و از سرنوشت ۲۲ تن دیگر هیچ اطلاعی در دست نداریم. برخی از آنان در حدود ۲۱ سال پیش، و برخی دیگر طی سالهای اخیر مفقود شدهاند. آخرین آنها برادر بزرگ من علامه حکیم است که ۱۳ سال پیش مفقود گردید، و هیچ خبری از سرنوشت ایشان در دست نداریم. از خانواده آل بحرالعلوم نیز که یکی از خانوادههای علمی معروف جهان تشیع است و مجتهدین متعددی از آن برخاستهاند، ۲۶ تن ربوده شدند، و امروز هیچکس از سرنوشت آنها خبر ندارد. در میان مجتهدین بزرگ نجف اشرف، که برخی ایرانی و برخی عراقی، و تعدادی از آنان در ردیف مراجع بزرگ امروز هستند، حدود ۵۰ تن ربوده شدند، و امروز هیچ اطلاعی از آنان در دست نمیباشد.
به عنوال مثال یکی از بزرگان خانواده معروف صاحب جواهر، به نام آیت الله شیخ محمد تقی جواهری، چند ماه پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران، یعنی در حدود ۲۳ سال پیش بازداشت گردید، و پس از آن هیچ خبری از سرنوشت ایشان بدست نیامد. ایشان یکی از شخصیتهای علمی بزرگ و از مدرسین مهم حوزه علمیه نجف بود. ما در عراق نمونههای فراوانی از این دست داریم. در همه این موارد، دنیا یک طرف است و ما در طرف دیگر. هیج کس در هیچ کجا سخنی از آنها به میان نمیآورد. حتی در ایران نیز از آنها صحبت نمیشود. با وجود آنکه برخی از آنها ایرانی هستند. یعنی شناسنامه ایرانی دارند و خانوادههای آنها هم اکنون در ایران زندگی میکنند. یک بار رژیم عراق بیش از ۵۰۰۰ جوان را که خانوادههایشان اصالتا ایرانی بودند، به اسارت گرفت. این جوانان اگرچه شناسنامه عراقی داشتند، اما اجدادشان ایرانی بودند. آنها پیش از آغاز جنگ و در زمانی که ۱۸ تا ۲۸ سال سن داشتند بازداشت شدند، و امروز هیچ اطلاعی از سرنوشت آنها در دست نیست.
البته ما موفق شدیم اسامی حدود ۳۰۰۰ تن از این جوانان را در سازمان ملل به ثبت برسانیم، اما حکومت عراق جوابی نمیدهد. هزاران حادثه از این دست در عراق رخ دادهاند، اما دنیا در برابر آنها بیتفاوت مانده است. کشته شدن در عراق امری عادی است. اما این پدیده، که افرادی را بگیرند و سپس برای همیشه اخبار آنها قطع شود، به گونهای که در زمره مفقودین قرار گیرند، عادی و قابل توجیه نیست. بر اساس آمار و ارقام سازمان ملل، بیشترین تعداد ناپدید شدگان جهان متعلق به عراق است. بدیهی است که این پدیده، هم برای جامعه جهانی، و هم برای ما مسلمانان و شیعیان، بسیار خطرناک و غیر قابل قبول است، به گونهای که یک اهتمام جدی و اساسی را میطلبد. من اعتقاد دارم که پیگیری موضوع امام موسی صدر، در حکم پیگیری همه این موارد است. به عبارت دیگر اگر موضوع یک شخصیت بزرگ، معروف و جهانی در حد و اندازه امام موسی صدر مطرح شود، بدون تردید تمامی ابعاد این پدیده و مصادیق دیگر آن نیز مطرح خواهند شد. من بر این باورم که یکی از اسباب ربوده شدن امام موسی صدر، انقلاب اسلامی ایران بود. دشمنان انقلاب دریافته بودند که ایشان به عنوان شخصیتی بیهمتا، برای احراز اولین دوره ریاست جمهوری در نظر گرفته خواهد شد. برای اینکه امام موسی صدر هم ایرانی بود، هم با انقلاب اسلامی ارتباط مستقیم داشت، هم یک شخصیت برجسته سیاسی بود، و هم یک چهره فرزانه روحانی. در واقع امام موسی صدر برای این ربوده شد تا ملت مسلمان ایران از خدمات ایشان محروم شود. از طرف دیگر امام موسی صدر به واسطه شخصیت و سبک خاصی که در اندیشه و عمل داشت، مرکز مهمی بود که میتوانست دنیای معاصر و خصوصا جهان غرب را با انقلاب اسلامی آشنا کند.
به نظر من اگر این شخصیت در صحنه سیاسی جهان اسلام و عالم تشیع حضور میداشت، بسیاری از حوادثی که برای انقلاب اسلامی پیش آمد کردند، اصلا رخ نمیدادند. به همین جهت غیبت ایشان یک خسارت بسیار بزرگ و جبران ناپذیر است. اما کارهایی که تا به امروز برای پیگیری این موضوع انجام دادهام! طبیعتا در ابتدا این موضوع را از کانال روابط خود در جمهوری اسلامی دنبال، و در دیدارهای خود آن را مطرح میکردم. از طرفی آن اوایلی که به ایران آمدم، لیبیاییها بارها با ما تماس گرفتند. اما یکی از موضوعاتی که تا به امروز مانع از آن شده است تا روابط ما و لیبی گسترش یابد، همین موضوع است. من بارها جهت انجام دیدار رسمی از لیبی دعوت شدم. اما هیچگاه نپذیرفتم، و دلیل اصلی آن موضوع امام موسی صدر و ضرورت روشن شدن آن بوده است. کانال سومی که من از طریق آن موضوع امام موسی صدر را دنبال کردم، برخی دوستان لبنانی بودند که با هم ارتباط داشتیم. یکی از این دوستان آقای شیخ عبدالمنعم الزین است که موضوع امام صدر را با جدیت دنبال میکرد، و سابقه دوستی ایشان با ما به دوران نجف اشرف و زمان تحصیل ایشان پیش ما باز میگردد. ایشان بارها تلاشهای خود برای پیگیری سرنوشت امام موسی صدر و دیدارهای خود با برخی واسطهها را در این ارتباط، برای ما تشریح نمود. اما همانطور که خود شما هم در سخنان خود اشاره کردید، مشکل اصلی در تعامل با اینگونه مسائل آن است که انسان با گذشت زمان تدریجا امید خود را از دست میدهد. طبیعتا وقتی امید ضعیف شود، گستره فعالیت انسان نیز محدود میگردد.
من یقیین دارم که این اخبار امید بخشی را که شما به آنها اشاره کردید، اگر برای مسئولین امر بیان شود، بر روند پیگیری تاثیر جدی خواهد گذاشت. حقیقت آن است که ما جز این سه کانال، یعنی طرح موضوع امام صدر با مسؤولان جمهوری اسلامی، موضع گیری در برابر رژیم لیبی، و نیز همفکری و طرح مساله با برادران لبنانی، راه دیگری برای پیگیری نداشتیم. متاسفانه ما ضعیف هستیم و امکاناتی که داشتیم در همین حد بود. البته کار دیگری نیز که در این ارتباط کردیم، اعلان آمادگی برای تامین مالی آزادسازی امام موسی صدر بود. برخی از وسائطی که با آنان تماس گرفته شد، عنوان کردند که اگر ما پول کافی داشته باشیم، میتوانیم آزادی امام صدر را بخریم. یعنی رشوه بدهیم و ایشان را آزاد کنیم. من همان موقع به برادران گفتم که اگر این نوع پیشنهادات جدی است و واقعا بتوان با پرداخت پول امام صدر را آزاد نمود، من اگرچه خود امکان مالی ندارم، اما شخصا حاضرم راه بیفتم و به واسطه اعتباری که دارم، این پول را از اشخاص مختلف جمع آوری کنم. الآن نیز به شما میگویم که برای هر کاری آماده هستم. یعنی هر کاری که بتوانم برای آزادسازی ایشان انجام دهم، با تمام وجود آماده هستم. برای اینکه روابط ما و امام موسی صدر، تنها به سبب رابطه ایشان با مرحوم آیت الله العظمی حکیم و یا یک رابطه عادی علمی و حوزوی نبود. روابط ما و ایشان یک رابطه خاص و بسیار محکم بود.
من در خصوص مسائل مختلفی که با هم تبادل نظر داشتیم، نامههای خصوصی متعددی از ایشان دارم. همچنین من با شهید امام سید محمد باقر صدر مرتبط بودم که از دوران حضور امام موسی صدر در نجف اشرف با یکدیگر روابطی خاص داشتند. در کنار همه اینها رابطه خویشاوندی سببی است که ما از ناحیه خانمام صدری همسر امام موسی صدر با ایشان داریم. البته این رابطه و صمیمیت پیش از اینکه من ازدواج کنم بین ما وجود داشت، و طبیعتا پس از آن نیز تا امروز ادامه یافته است. یادم هست که وقتی مجلس اعلای اسلامی شیعه به دست ایشان تاسیس گردید، مشکلاتی وجود داشت که ایشان با آنها مقابله میکرد، و من برای کمک به ایشان در کنارشان بودم. چند سال پس از آن نیز وقتی نائب رئیس وقت مجلس مرحوم حجت الاسلام و المسلمین شیخ سلیمان یحفوفی استعفا داد، من و امام موسی صدر تشریک مساعی کردیم تا مرحوم آیت الله شیخ محمد مهدی شمس الدین را برای پذیرش سمت نیابت مجلس قانع کنیم. یادم هست که در کیفون با مرحوم شیخ شمس الدین جلسهای گذاشتیم تا ایشان را برای این امر راضی سازیم. به هر حال ما در بسیاری از زمینهها با یکدیگر همکاری داشتیم. من امام موسی صدر را دوست و برادر عزیز خود میدانم، و از نبودن ایشان همانند نبودن برادرانم رنج میبرم. چنان که اشاره کردم، تعدادی از برادران خود من در عراق مفقود شدهاند یا به شهادت رسیدهاند. احساسی که من در مورد امام موسی صدر دارم، اگر نسبت به برادرانم بیشتر نباشد، قطعا از آنها کمتر نیست. بنابراین همانطور که عرض کردم، من برای انجام هر کمکی به منظور آزادسازی امام موسی صدر آماده هستم. شما با توجه به تجربهای که در این موضوع دارید زمینهها را مشخص کنید، تا ان شاءالله اقدامات لازم صورت گیرد. والحمدلله رب العالمین.
پایگاه: از سخنان گرم و اطمینان بخش شما تشکر میکنیم. همانطور که استحضار دارید، آقای شیخ عبدالامیر قبلان نائب رئیس مجلس اعلای اسلامی شیعیان لبنان، در تمام سخنرانیهای یک سال اخیر خود بر ضرورت روشن شدن سرنوشت امام صدر تاکید داشتهاند. بنابراین مهمترین مشکل امروز ما، همچنان استمرار بیخبریها است. از طرفی بسیاری از کارشناسان مسائل خاورمیانه بر این باورند که دولتهای غرب، به سبب اهمیتی که برای لبنان قائلند، که حضور قوی و چند صد نفره دستگاههای دیپلماسی آنها در بیروت نشانه أی از آن است، غیر ممکن است که به نقش برجسته امام صدر در منطقه و بنابراین به سرنوشت ایشان بیتوجه باشند. با توجه به روابط بالقوه و بالفعلی که مجلس اعلای انقلاب اسلامی عراق امروز با اروپا و آمریکا دارد، آیا زمینه أی میبینید که بتوان از همکاری این کشورها برای پیگیری سرنوشت امام صدر استفاده نمود؟
آیت الله حکیم: حقیقت آن است که ما فعلا چنین روابطی را نداریم. اما این پیشنهاد مهمی است که باید روی آن کار کنیم. ما فعلا چنین روابطی را نداریم. اما ممکن است برخی عراقیهایی که در صحنه عراق فعالیت میکنند، چنین روابطی را داشته باشند. باید با آنها صحبت شود.
پایگاه: راهکار دیگری که به نظر میرسد، طرح موضوع امام صدر در نهادها و محافل اسلامی و بین المللی است. منظور ما سازمان کنفرانس اسلامی، انواع سازمانهای حقوق بشری، کمیسیونهای ذی ربط سازمان ملل، و حتی کنگرهها و مناسبتهایی است که شخصیتهای مهم اسلامی و جهانی گرد هم میآیند. برخی اعتقاد دارند که نفس طرح موضوع امام صدر در اینگونه محافل، ضمن آماده سازی افکار عمومی، میتواند فرصتهای جدیدی را برای حل آن فراهم آورد؟
آیت الله حکیم: درست است. انشاء الله در این زمینه تلاش خواهیم کرد. این امر امکان پذیر است. یعنی در حد فرصتهایی که برای ما پیش میآید، علی القاعده این موضوع را مطرح کنیم من به برادرانی که در این زمینه مسئولیت دارند، توصیههای لازم را خواهم کرد.
پایگاه: اگر در مورد روند پیگیری توصیه أی برای علاقمندان امام صدر دارید، خوشحال میشویم با ما در میان گزارید.
آیت الله حکیم: به نظر من، همین مسأله، یعنی زنده کردن امید، خیلی مهم است. واقعیت آن است که حتی خود ما در چارچوب تحلیلهایی که داشتیم، امیدمان تقریبا قطع شده بود. اما این خبری که شما نقل فرمودید، واقعا خیلی خبر مهمی است. این خیلی معنی دارد که کشوری انسانی را به مدت ۳۱ سال زندان کند، هیچ خبری هم از او نباشد، و بعد او را آزاد کند. حقیقت آن است که این جلسه برای من خیلی مفید بود، و واقعا این احساس به من دست داده است که در مورد امام موسی صدر کوتاهی کردهایم.
من انشاءالله در جلسات خود با مسؤولین ایران این مسئله را خاطر نشان خواهم کرد. واقعیت آن است که من خود را عضوی از خانواده امام موسی صدر میدانم. امیدوارم که خداوند امام صدر را حفظ کند، بر مردم ما منت گزارد و ان شاءالله ایشان را به میان ما بازگرداند.