دکتر ابومحمد وکیلی، رئیس سابق دفتر حافظ منافع ایران در مصر و از دوستان خانوادگی امام موسی صدر بود که به تازگی دارفانی را وداع گفت.
حمید قزوینی - مرحوم وکیلی، پیش از این در گفت وگویی با گروه تاریخ شفاهی مؤسسه، خاطراتی از امام موسی صدر را بیان کرده بود. او در دهه ۴۰ شمسی که دوران مأموریت خود را در مصر میگذراند بارها با امام صدر دیدار و گفت وگو داشته است.
مؤسسه فرهنگی تحقیقاتی امام موسی صدر ضمن تسلیت درگذشت دکتر وکیلی بخشی از خاطرات ایشان را منتشر می کند که در ادامه می خوانید.
تلاش برای برقرار رابطه ایران و مصر
در دهه ۴۰ شمسی من دوران مأموریت خود را در مصر میگذراندم در همان سالها امام موسی صدر برای شرکت در جلسات مجمع البحوث الاسلامیه به مصر میآمدند و معمولاً دیداری هم با جمال عبدالناصر، رئیسجمهور وقت مصر، داشتند.
در یکی از سفرها از ایشان خواستم تا دربارۀ تجدید رابطه ایران و مصر گفتوگویی با عبدالناصر داشته باشند چون روابط دو طرف در جریان جنگهای اعراب و اسرائیل قطع شده بود و دو طرف تمایلی نداشتند که در این زمینه پیش قدم شوند. ایشان هم پذیرفت و پس از دیدار، به من اطلاع داد که صحبت صورت گرفت و عبدالناصر برای برقراری ارتباط آمادگی کامل دارد. بلافاصله، این خبر را به اطلاع تهران رساندم و کارهای مربوط به برقراری ارتباط و بازگشایی سفارت انجام شد.
آن روزها من شرایط جامعه مصر و نخبگان سیاسی و فرهنگی و مذهبی مصر را از نزدیک میدیدم و میدانستم که علاقه برای داشتن ارتباط با ایران زیاد است، اما باید کسی در این زمینه پیشقدم میشد و باب گفتوگو را باز میکرد که از عهده کار برآید من از امام موسی صدر این را خواستم و ایشان هم اقدام کردند و رابطه برقرار شد و البته خود امام موسی صدر هم رابطه ایران و مصر را در آن موقعیت برای دوکشور و منطقه مفید می دانستند.
یادم هست یکی از چیزهایی که آقای صدر از قول ناصر برای من تعریف کرد این بود که عبدالناصر درباره وابستگی دولت خود به شوروی گفته بود: «بدون پشتیبانی یکی از دو کشور بزرگ آمریکا و شوروی نمی شود جنگهای امروزی را اداره کرد. تعداد تانکی که در جنگ شش روزه در صحرای سینا از بین رفت را کارخانههای فرانسه و انگلستان نمیتوانند به سرعت بسازند.»
یعنی عبدالناصر خواسته بود این انتقاد را پاسخ بدهد که چرا با روسیه قرارداد بسته و مستشاران آنها آمدند و تعدادشان هم زیاد است و سلاحهایی فرستادند. او می خواست بگوید من موافق کمونیسم و مارکسیسم نیستم بلکه هدف من تقویت بنیه دفاعی برای مقابله با متجاوزان است و شاید این نقدی بوده که از سوی آقای صدر مطرح شده بود.
جلسات مجمع البحوث الاسلامیه و استدلال امام درباره نقطه اشتراک مذاهب
جلسات مجمعالبحوث الاسلامیه زیر نظر دانشگاه الازهر مصر برگزار میشد و بسیاری از علما از کشورهای مختلف اسلامی در آن شرکت میکردند. امام موسی هم عضو این مجمع بود. و معمولا در آن شرکت می کرد و مورد توجه حاضران قرار می گرفت. در یکی از جلسات ایشان بیشتر درباره قرآن به بحث پرداخت و تأکید کرد که مکتب همه ما مکتب قرآن است و هر اختلافی هم که داشته باشیم بر سر قرآن اختلافی نداریم و میتوانیم آن را نقطه اشتراک خود قرار بدهیم و بسیاری از مشکلات را حل کنیم.
امام موسی در همین زمینه توضیحاتی هم درباره مذهب شیعه داد و اظهار داشت که این مذهب در کنار سایر مذاهب مثل حنفی، شافعی و مالکی است و بسیاری از تصوراتی که درباره آن مطرح میشود غلط است.
سخنان ایشان که خاتمه پذیرفت، یکی از روحانیون مصری صحبت کرد و در مخالفت با امام موسی صدر مطالب تندی به زبان آورد از جمله گفت که شما شیعهها میانه خوبی با سنت ندارید.
ایشان هم خیلی متین پاسخ دادند: «اثبات شیء نفی ماعدا نمیکند ما وقتی درباره قرآن سخن میگوییم، به این معنی نیست که با سنت مخالفیم. گذشته از این من نمیخواهم با شما مجادله کنم و الا ما ساداتالجدل هستیم اگر میخواستم مجادله کنم میگفتم که وقتی من به قرآن تمسک میکنم در ادامه همان سخنی است که عمر بن خطاب وقتی پیامبر در معرض احتضار بودند، به ایشان گفت حسبنا کتاب الله!» و خلاصه از این طریق جواب قاطعی به او داد.
اقدامات تخریبی سفیر شاه علیه آقای صدر
منصور قدر سفیر ایران در لبنان یک نظامی خشن و اقتدار طلب بود و دوست داشت همه افراد را تحت نظر و کنترل خود درآورد درحالی که نه روحانیت را درست می شناخت نه به این توجه می کرد که امام موسی صدر با دیگران فرق دارد. روشن است که آقای صدر نمی خواست روابطش با ایران آسیب ببیند اما منصور قدر مایل بود همه چیز تحت شعاع سفارت باشد وبالطبع آقای صدر که علاوه بر شیعیان با اهل سنت و مسیحیان هم مرتبط بود و فعالیت ها و ارتباطات وسیعی داشت نمی توانست تحت شعاع او قرار بگیرد و این مطلبی بود که من یک بار در پاسخ به انتقاد عباسعلی خلعتبری وزیر خارجه وقت هم گفتم. چون گاهی مطالبی علیه آقای صدر به مرکز منتقل می شد. به هرحال منصور قدر توجهی نداشت و دائما در صدد بود تا علیه آقای صدر کار تخریبی انجام دهد.
سخنرانی مراسم عاشورا در قاهره
در یکی از سفرها که مصادف با محرم بود از امام موسی صدر دعوت کردم تا در مراسم عزادری سیدالشهدا که از طرف ایرانیان مقیم قاهره برگزار می شد شرکت کنند که پذیرفتند و اتفاقا همراه ایشان تعدادی از علمای الازهر هم آمدند و سخنرانی بسیار جالبی هم کردند که مورد توجه همه قرار گرفت و بعد هم یکی از علمای الازهر در همان موضوع صحبت کرد. به هرحال ایشان همیشه برای همه گونه فعالیت اماده بود.
به مرجعیت فکر هم نمی کرد
یک بار از ایشان پرسیدم با این حجم از فعالیت که شما دارید به عرصه مرجعیت نمی توانید وارد شوید به اصطلاح مانع مرجعیت شماست آیا در این زمینه فکری کردهاید؟ پاسخ دادند من اصلا درصدد رفتن به آن مسیر نیستم و اصلا به آن فکر هم نمیکنم و بنابراین قید رسیدن به چنین موقعیتی را زده ام.