در آستانه سى امین سالگرد ربوده شدن امام موسى صدر رهبر شیعیان لبنان قرار داریم در همین خصوص گفتوگویى با سفیر ایران در سوریه انجام گرفته است که از نظر شما مى گذرد.
مایه خوشحالى است که حضرتعالى هنوز به حیات امام صدر امید دارید.
نباید مایوس باشیم. چون این وعده خداوند است که خطاب به ما فرموده: لا تیاس من روح الله. از عنایت خداوند نباید مایوس باشیم. همانطور که یعقوب پیامبر و فرزندش نیز از بازگشت برادرشان یوسف ناامید نشدند. آنها همواره دنبال آن بودند تا از حضرت یوسف خبرى بدست آورده و او را پیدا کنند. ما هم مانند آنان نباید از بازگشت برادر عزیز خود مایوس شویم. باید تلاش کنیم و به دنبال او باشیم تا ان شاءالله نتیجه خوبى بدست آوریم. من از صمیم قلب امیدوار هستم تا همانطور که از حضرت یوسف اخبار بسیار خوبى براى حضرت یعقوب رسید از یوسف ایران نیز ان شاءالله اخبار بسیار خوبى براى یعقوب ایران برسد.
دوران قبل از تاسیس مجلس
اگر امکان دارد قبل از هر چیز از اولین آشنایى خود با امام صدر برایمان صحبت کنید.
آشنایى بنده با حضرت امام موسى صدر به حدود سال ۴۸ شمسى باز مى گردد. یعنى اولین بارى که براى سیاحت و زیارت به سوریه و لبنان رفتم. یادم هست که به شهر صور رفتم و بر نادى امام صادق (ع) وارد شدم. نادى امام صادق (ع) پایگاه علمى و فرهنگى اى بود که ایشان در آنجا بنا گذاشته بود و مدرسه دینى معهد الدراسات الاسلامیه نیز در همانجا دایر گشته بود.
من در آنجا به حضورشان رسیدم و ایشان را زیارت کردم. باید بگویم که مثل همه افرادى که در همان دیدار اول هم به ایشان ارادت پیدا مى کردند و هم عاشق ایشان مى شدند من نیز در همان اولین دیدار هم به ایشان ارادت پیدا کردم و هم احساس عشق. امام موسى صدر فردى بسیار برازنده، شایسته، مهربان و از هر نظر بسیار دلنشین، جذاب و بزرگوار بودند. آن زمان چند تن از دوستان ما در مدرسه ایشان کار مى کردند که یکى از آنها جناب حجت الاسلام و المسلمین آقاى سید عیسى طباطبایى بود.
ایشان تقریبا مدیریت داخلى مدرسه را بر عهده داشت. دیگرى مرحوم حجت الاسلام و المسلمین محمد تقى شریف بود که تقریبا ریاست آن را بر عهده داشت. البته برخى دیگر از دوستان نیز بودند مانند آقاى شیخ حسن عطایى که آنها نیز آن زمان با نادى و مدرسه همکارى مى کردند...
ببخشید استاد! آقاى صدر آیا آن زمان هنوز در صور بودند یا دیگر به بیروت منتقل شده بودند؟!
این سفرى که بدان اشاره کردم تازه مرحله اول کار آقاى صدر بود. ایشان هنوز در صور تشریف داشتند و براى رسمیت یافتن مجلس اعلاى اسلامى شیعه تلاشها مى کردند ملاقاتها مى نمودند و در شهرهاى مختلف به ایراد سخنرانى مى پرداختند. روزهاى اوج حرکت سیاسى و فعالیت اجتماعى ایشان کم کم از آن موقع آغاز شد. مدرسه حوزه و همه چیز توسعه یافت و اندکى پس از آن موسسه صنعتى جبل عامل در محله برج شمالى شهر صور پایه گذارى گردید.
حضرتعالى تا چه زمان در لبنان باقى ماندید؟!
من قبل از تاسیس مجلس اعلاى اسلامى شیعه به نجف بازگشتم تا درسم را ادامه دهم. تا سال ۴۹ در نجف ماندم. در آن سال مجددا براى تبلیغ به لبنان رفتم و با راهنمایى بعضى دوستان در یکى از روستاهاى آنجا مستقر شدم. شاید مدتى طول کشید دو سه ماه و شاید هم بیشتر که براى اولین بار در منطقه حازمیه بیروت به دیدن امام موسى صدر رفتم. مقر مجلس اعلاى شیعه در حازمیه قرار داشت. از من سوال کردند کجا هستید گفتم در فلان روستا! فرمودند چطور من مطلع نشدم گفتم مایل بودم اول در جایى مستقر شوم و بعد خدمتتان برسم.
به هر حال از آن روز به بعد تعداد دیدارها و میزان آشناییمان افزایش یافت. یادم هست که وقتى موسسه فنى هنرى جبل عامل افتتاح گردید براى شرکت در مراسم افتتاح به آنجا رفتم. آن موسسه از دو بخش تشکیل مى شد: یک قسمت کارگاهها و کلاسهاى دروس صنعتى بودند قسمت دیگر نیز حوزه علمیه بود که از محل قدیم به آنجا انتقال یافته بود. در روز افتتاح نمایندگان کشورهاى مختلف در مراسم حاضر شدند و امام موسى صدر سخنرانى بسیار جالبى را ایراد نمود. این موسسه که کوشش هاى بسیارى براى تاسیس آن انجام گرفته بود اولین قدم اساسى بود که با همت ایشان براى ارتقاء دانش فنى حرفه اى جوانان شیعه در جنوب لبنان برداشته شد. همانطور که گفتم حوزه علمیه نیز به آنجا منتقل گردید.
یادم هست همان موقع امتحاناتى را گذاشتند که ما نیز در آنها شرکت کردیم. آقاى صدر در پى آن بود تا این حوزه پایه اى براى آن دانشکده اسلامى شیعى باشد که مد نظرشان قرار داشت. ایشان دانشکده را راه انداخت و ما نیز در آن اسم نوشتیم. محل دانشکده در منطقه برج البراجنه بیروت بود و خود ایشان هم تدریس فلسفه را عهده دار شدند. هیچوقت یادم نمى رود.
با اینکه منظومه حکمت را قبلا خوانده بودم اما ایشان آنقدر شیرین عمیق و دسته بندى شده فلسفه را بیان کردند که من از آغاز تا پایان آن را بار دیگر پیش ایشان خواندم و همه آن مباحث مشکل به شکل بسیار مطلوب و شیرینى در کام من جاى گرفت. یعنى آن همه به اصطلاح اعوجاج و گذرگاههایى که در فلسفه وجود دارد به واسطه آن تسلط و احاطه اى که ایشان بر مطلب داشت بسیار آسان و در نهایت سهولت پشت سر گذاشته مى شد و انسان خیلى شیرین و عمیق مباحث فلسفى را فرا مى گرفت.
این برنامه اى که ایشان به اجرا گذاشته بود براى ما دوره بسیار خوب و دلنشینى بود که یک سال در آن حاضر شدیم. پس از آن دیگر من به ایران آمدم. در طول آن یک سال و تا وقتى که در لبنان بودیم هر برنامه اى که مى توانستم در آن حضور پیدا کنم حتما حاضر مى شدم. ما مبلغ بودیم و کار تبلیغى مى کردیم. بنابراین ترددمان در مجلس زیاد بود. ایشان هم خیلى لطف مى کردند و واقعا عنایت خاصى به ما داشتند.
خصوصیات شخصیتى
استاد اگر ممکن است قدرى از خصوصیات شخصیتى امام صدر برایمان صحبت کنید. ایشان را چگونه یافتید؟!
امام موسى صدر شخصیتى فرزانه و نادر است که به گمان من در میان شخصیتهاى معاصر اسلامى کمتر کسى را مى توان به جامعیت ایشان پیدا نمود. بگذارید جمله اى را بیان کنم که تاکنون در جایى عنوان نکردهام. اگر از من خواسته مى شد تا ایشان را به کسى تشبیه کنم تنها با شهید دکتر بهشتى بود که مى توانستم ایشان را مقایسه کنم.
اتفاقا این دو تن بسیار به یکدیگر نزدیک بودند و در دوران تحصیلات حوزوى در قم تمام درسها و مباحثاتشان با همدیگر بود. امام موسى صدر و دکتر بهشتى افرادى بسیار سیاسى، زیرک، هوشیار و مطلع و به همه علومى که در اطرافشان بود بسیار آگاه بودند. امام موسى صدر فردى بسیار بسیار فوق العاده بود. دلیل این سخن نیز خیلى روشن است. شما تصور کنید که کسى در سنین جوانى به کشور غریبى وارد شود و صرفا با تکیه بر توانایىها و امکانات ذاتى خود در آنجا چنان تسلطى پیدا کند که محوریت اصلى و رهبرى آنجامعه را بر عهده گیرد.
چنین چیزى جز فوق العادگى یک انسان چیز دیگرى را نشان نمى دهد. امام موسى صدر یک عالم به تمام معنا یک فیلسوف بسیار قوى، سیاستمدار بسیار ارزشمند و یک رهبر بسیار شجاع با توان روحى بسیار بالا بود که یک تنه در برابر مجموعه شخصیت هاى سیاسى و حتى علماى لبنان به میدان آمد.
کسانى که لبنان را مى شناسند به خوبى مى دانند که این امر بسیار کار بزرگى بود. لبنان چه از دیدگاه علمى و مذهبى و چه از دیدگاه تاریخ معاصر از ویژگى هاى خاصى برخوردار بوده و هست و در منطقه خاورمیانه و جهان جایگاه ممتازى داشته و دارد...
ببخشید استاد! اگر امکان دارد این مطلب را قدرى بیشتر باز بفرمایید. چرا لبنان چنین جایگاه ممتازى را داشته است؟!
اینجایگاه و ویژگى قطعا به سبب زیبایى هاى طبیعى لبنان نبوده است. همین قدر به شما عرض کنم که تمام کودتاهایى که در منطقه شکل گرفتند در لبنان طراحى و برنامه ریزى شدند. تمام حرکت هاى سیاسى جهان عرب در لبنان شکل گرفت. از نظر فرهنگى این کشور مرکز صادرات شخصیت هاى علمى و سیاسى به دیگر نقاط جهان به شمار مى رفت. همه قدرت هاى سیاسى آن روز جهان اعم از آمریکا شوروى، انگلیس و فرانسه همه با هم توافق کرده بودند که لبنان چنین وضعیتى را دارا باشد.
آمریکا و انگلیس در لبنان کاملا صاحب نفوذ بودند. فرانسه خود را دایه مهربانتر از مادر براى لبنانىها مى دانست. شوروى تا اعماق لبنان نفوذ داشت و هر حزب و گروهى در دنیا که کمترین گرایش به چپ داشت یا در لبنان شکل مى گرفت و یا در آنجا دفتر و افراد و دبیرکلى داشت. لبنان مامن تمامى کشورها، گروهها و احزابى بود که مى توانستند در آنجا نقشى داشته باشند. غرض آنکه این وضعیت پیچیده و حساس لبنان توانایى فوق العاده امام موسى صدر را نشان مى دهد. براى اینکه ایشان در مقابل تمامى این گروهها و احزاب شرق و غرب حرکت اسلامى را چنان در لبنان مطرح نمود که هیچ کدام از اینها اصلا فکرش را نمى کردند.
اینها دوراندیشى و دید بسیار بلند ایشان را مى رساند که نه تنها در لبنان چنین کارى را به انجام رساند بلکه آنجا را به سکو و پایگاهى براى نشر فرهنگ ناب اسلامى در دیگر کشورها بدل نمود. این حقیقتا هنر بزرگى است که انسان شیعه را در کشورى بالا آورد و به آن هویت دهد که بر اساس توافق هاى پنهان و غیرمکتوب قرار بوده است شیعه را در آنجا محو کنند و امکان هرگونه ظهور و بروز را از آن سلب کنند. امام موسى صدر در مقابل همه اینها ایستاد و شیعه را به تمام معنا در لبنان و جهان عرب هویت بخشید.
جایگاه علمى در لبنان
در بخشى از صحبت هاى خود به ایستادگى امام موسى صدر در برابر علماى لبنان اشاره کردید.
موقعیت علمى ایشان در لبنان چگونه بود؟!
براى همه محرز و مسلم بود که آقاى صدر مجتهدى کامل و جامع الشرایط است. خود ایشان هم بر این اعتقاد بودند. یادم هست که ایشان مرتب از این شهر به آن شهر در حال سفر بودند و نماز خود را کامل مى خواندند. تمامى فضلا ایشان را مجتهدى کامل در فقه و اصول و به واسطه تسلط عمیقشان بر فلسفه فیلسوفى تمام عیار مى دانستند. در همین خصوص از یکى از دوستان که مرحوم شده است خاطره اى دارم. او در مورد یکى از علماء بسیار والاى نجف که وى نیز به رحمت ایزدى پیوسته نقل مى کند که روزى در مورد توان فلسفى امام موسى صدر صحبت به میان آمد.
آن عالم نجفى نقل کرده بود که امام موسى صدر در ایام تحصیل در نجف با یکى از بزرگان فلسفه مباحثه مى کرده است. آن عالم نجفى به این دو بزرگوار مراجعه و درخواست کرده بود تا در جلسات مباحثه آنان شرکت کند. به رغم اینکه وى از اساتید بسیار بزرگ و سرشناس نجف و بعدها از مراجع شیعه شد اما آن دو به واسطه تفوق علمى و فلسفى خود بر وى به شکل محترمانه اى عذر خواسته بودند... چنان که گفتم در میان فضلا و علما مشهور بود که امام موسى صدر بسیار با ذکاوت، داراى استعداد فراوان و مجتهد مطلق است.
ایشان در میان علماى لبنان چه جایگاهى داشت؟!
سوال خوبى است. در لبنان هیچ یک از علما و فضلایى که از نظر علمى در حد و حدود ایشان بودند نتوانستند در برابر ایشان عرض اندام کنند. با اینکه در آن روز علماى مهم مجتهدین جامع الشرایط و فضلاى بزرگى در لبنان زندگى مى کردند. اما جایگاه علمى ایشان به گونه اى بود که در برابر همه آنان ایستاد. یادم هست که برخى از این علما خیلى سخت با ایشان مخالف بودند. یکى از اینها مرحوم شیخ محمد جواد مغنیه بود که شدیدا در برابر ایشان موضع گرفت.
دلیل مخالفت هاى مرحوم مغنیه چه بود؟!
اتفاقا یک بار من و آقاى سجادى این مسئله را با خود آن مرحوم در میان گذاشتیم. مرحوم مغنیه در پاسخ اظهار داشت که چرا ایشان در جلسات زن هاى بى حجاب لبنان حاضر مى شوند و براى آنان سخنرانى مى کنند ما این گله را به آقاى صدر منتقل کردیم.
ایشان در پاسخ فرمودند که من چکار کنم گفتند: اگر من به میان آنها نروم و صحبت نکنم آنها هرگز در مورد اسلام سخنى نخواهند شنید. براى اینکه آنها دیگر ارتباطى با روحانیت ندارند. از طرفى اگر حضور خود در جلسات آنان را به رعایت حجاب و سر کردن روسرى مشروط کنم آنها علاقه نشان خواهند داد. بنابراین این ما هستیم که باید رسالت خود را انجام دهیم. من رسالت خود را در این مى دانم که در جلسات آنها حاضر شوم و برایشان صحبت کنم. این من هستم که باید رسالت خود را ابلاغ کنم براى اینکه تنها در این صورت است که آنها سخن ما را خواهند شنید.
حضرتعالى این استدلال را چگونه ارزیابى مى کنید؟!
به نظر من منطق بسیار قوى و درستى بود. ایشان اگر مى خواست مثل دیگر روحانیون خود را به عرصه مساجد و مدارس محدود کند حرکت اسلامى لبنان قطعا این چنین پا نمى گرفت. شما لبنان آن زمان را نمى شناسید. به امروز نگاه نکنید که به برکت زحمات ایشان و انقلاب اسلامى ایران، نداى اسلام این گونه در لبنان اوج گرفته است. آن زمان هیچ کس حاضر نبود تا به صحبت هاى یک روحانى حتى گوش فرا دهد. من خوب یادم هست که در آن سالها باید کلى جستوجو مى کردیم تا بتوانیم جوانى را پیدا کنیم که اصلا حاضر باشد با ما هم صحبت شود. نه تنها در لبنان که در ایران نیز و بلکه در همه کشورهاى اسلامى چنین وضعیتى حاکم بود.
عموم جوانان مسلمان و خصوصا شیعه تحت تاثیر احزاب چپ و کمونیستى بودند. اکثر قریب به اتفاق کسانى که پاى سخنرانى هاى کمال جنبلاط و رهبران چپ لبنان جمع مى شدند جوانان مسلمان و خصوصا شیعه بودند. پایگاه مردمى احزاب و گروه هاى چپ وابسته به شوروى یا چین مناطق مسلمان نشین و خصوصا شیعه نشین لبنان بود. لبنان آن روز چنین وضعیتى داشت. علما در محیطى بسته و دور از جامعه بودند و تنها افرادى خاص با آنان آمد و شد داشتند. امام موسى صدر در چنین شرایطى به لبنان آمد و با تکیه بر خصوصیات ذاتى و اکتسابى خود از جمله علمیت، حرف و برنامه جدیدى را مطرح کرد.
خط مشى ایشان خیلى سریع در لبنان جا افتاد و مخالفت علما به هیچ وجه نتوانست سدى در برابر ایشان ایجاد کند. اگر ایستادگى قدرتمندانه امام موسى صدر در برابر علما و هم لباس هاى خود نبود هیچگاه چنین جایگاهى براى تشیع ثبت نمى شد. بدون تردید توان علمى، اجتهادى و فلسفى امام موسى صدر یکى از ملزومات این ایستادگى بود.
عوامل موفقیت
به نظر حضرتعالى چه اسبابى سبب شدند تا امام صدر به رغم جوانى، غربت و آن همه مشکلات لبنان این گونه در آن سرزمین موفق شوند؟!
قطعا یکى از مهمترین عوامل، قوت ایمان و اخلاص ایشان است. بدون تردید اگر ایمان و اخلاص فوق العاده آقاى صدر نبود هرگز نمى توانستند در برابر این همه فشارها و سختىها که به گوشه اى از آنها در پاسخ سوال پیش اشاره کردم ایستادگى کنند. به نظر من این دو عنصر یعنى قوت، ایمان و اخلاص را باید از خصوصیات بسیار مهم این شخصیت برجسته به شمار آوریم. اینها غیر از مساله علم فلسفه و عرفان ایشان است. امام موسى صدر به برکت این صبر ایستادگى و مبارزاتشان بود که توانستند در لبنان به شیعیان هویت دهند. تا زمانى که ایمان و اخلاص انسان بالا نباشد چنین موفقیت هایى پدید نخواهد آمد.
دیگر چه عواملى به موفقیت ایشان کمک کرد؟!
عوامل مختلفى بودند. یکى دیگر از این عوامل نواندیشى و نوپردازى آقاى صدر بود. این حرکت جدید علمى اسلامى که از حدود سه دهه پیش در لبنان آغاز گردید و امام موسى صدر موسس و پایه گذار آن بودند از نتایج همین نواندیشى و نوپردازى است.
البته اصل این حرکت حدود یک قرن پیش توسط مرحوم سید جمال الدین اسدآبادى در مصر و شمال آفریقا آغاز گردید. پس از وى شیخ محمد عبدهها و سید قطبها آمدند و این حرکت را ادامه دادند. هدف این حرکت آن بود تا مبانى و احکام اجتماعى اسلام را با بیانى جدید، نو و روزآمد براى نسل جوان و تحصیلکرده تبیین کند. شما اگر نگاه کنید خیلى از کتاب هایى که در مصر، الجزایر، تونس و مراکش پیرامون فلسفه تاریخ و مسایل اجتماعى و اقتصادى اسلام نوشته شد حاصل همین دوران اخیر است. پایه گذار این حرکت در جهان تشیع مرحوم شیخ محمد حسین کاشف الغطاء بود. در ایران نیز مرحوم علامه طباطبایى که استاد همین طیف شاگردان بزرگ است این حرکت را تاسیس نمود.
مجله هاى مکتب اسلام و مکتب تشیع از اواخر دهه سى شمسى در ایران منتشر مى شدند که امام موسى صدر هم در آنها مقاله مى نوشت. این حرکت جدید علمى اسلامى در ایران توسط علامه طباطبایى و شاگردان ایشان از جمله شهیدان مطهرى و بهشتى و در لبنان توسط امام موسى صدر پایه گذارى شد. آقایان بهشتى و مطهرى در ایران و امام موسى صدر در لبنان دانشگاهها را فتح کردند. البته علماى دیگرى هم در لبنان بودند که در رشد این حرکت نقش داشتند. اما پایه گذار آن و کسى که در راس حرکت مقابله با مکاتب مارکسیستى غربى الحادى و التقاطى قرار داشت امام موسى صدر بود. ایشان باعث شد تا این حرکت در میان علماى لبنان فراگیر شود و آنان براى مشارکت در آن انگیزه بیابند.
جهات اخلاقى امام صدر را تا چه حد در موفقیت ایشان موثر مى دانید؟
به نکته مهمى اشاره کردید. بدون تردید یکى از عوامل مهم موفقیت امام موسى صدر اخلاق و خصوصا مردم دارى ایشان بود. شخصیتى مانند آقاى صدر خصوصا از وقتى مجلس اعلاى اسلامى شیعه تشکیل گردید هر جا که مى رفت کلى محافظ و افراد همراهش بود. با این حال ایشان هر کجا بود در میان مردم بود. به خانه هاى آنان وارد مى شد کنار سفره آنان مى نشست و زیر همان سقفى که آنان مى خوابیدند به استراحت مى پرداخت. آقاى صدر با همه طبقات مردم معاشرت داشت: فقیر و غنى، روستایى و شهرى... ایشان اخلاق بسیار پسندیده و عجیبى داشت. رفتار امام موسى صدر طورى بود که مسیحىها مى گفتند ایشان خود حضرت مسیح است. قطعا این را تنها به سبب سیماى زیباى ایشان نمى گفتند. بلکه برخوردهاى صمیمانه و روابط بسیار عاطفى اى که با مردم داشتند آنها را این چنین شیفته ایشان کرده بود. امام موسى صدر با هر کس که مى نشست و صحبت مى کرد خیلى سریع او را تحت تاثیر قرار مى داد.
دیگر چه خصوصیاتى را در موفقیت ایشان سهیم مى دانید؟
یکى دیگر از ویژگى هاى آقاى صدر بیان سحرانگیز ایشان بود. آقاى صدر خیلى بیان جذابى داشت و به همین جهت به رغم آنکه سخنرانى هاى ایشان معمولا طول مى کشید طبقات مختلف مردم با شکلى گسترده در آن شرکت مى کردند. شیعه، سنى و مسیحى همه مى آمدند. بیان آقاى صدر یک بیان بسیار منطقى و قوى بود که به اعتقاد من یکى دیگر از عوامل موفقیت ایشان به شمار مى رفت.
احیاى هویت شیعیان
حضرتعالى در سخنان خود به نکته مهمى اشاره کردید و آن هویت بخشیدن به جامعه شیعیان لبنان است. لطفا این موضوع را قدرى بیشتر براى ما باز بفرمایید؟
حقیقت آن است که امام موسى صدر در لبنان حرکتى را آغاز کرد که اگر انقلاب اسلامى ما هم پیروز نمى شد آن حرکت خود به عنوان الگویى در تمامى کشورهاى اسلامى مطرح مى گشت. منتها با پیروزى انقلاب اسلامى ایران و برپایى نظام جمهورى اسلامى آن حرکت با بهره گیرى از امکاناتى وسیعتر در مقیاسى بزرگتر فراگیر گردید. مهمترین کار امام موسى صدر در لبنان آن بود که به شیعه هویت بخشید. ایشان از این نظر در لبنان و بلکه در کل جهان عرب نقش اول را داشت.
من معتقدم که یکى از انگیزه هاى توطئه علیه ایشان همین کار بزرگ بود که بدست ایشان جامه عمل پوشید. یعنى اگر آن دستاورد نبود چنین اتفاقى هم براى ایشان رخ نمى داد. به نظر من این یک توافق شرق و غرب بود که آقاى صدر را از صحنه خارج کنند تا این نقش ممتاز را بى اثر سازند. حقیقتا اگر انقلاب اسلامى پیروز نمى شد شاید اینها موفق مى شدند کار شیعه را در لبنان تمام کنند. حرکتى که امام موسى صدر براى هویت دادن به شیعیان انجام داد ابعاد مختلفى داشت.
اولین بعد از حرکت امام موسى صدر بعد سیاسى بود. آقاى صدر با تاسیس مجلس اعلاى اسلامى شیعه به شیعیان هویتى رسمى قانونى و سیاسى بخشید. شیعیان تا آن زمان در میان دیگر طوائف مسلمان که هر یک هویت قانونى و مجلسى مستقل داشتند حل و محو بودند. هیچ موجودیت مستقلى براى آنان مطرح نبود. با تاسیس مجلس اعلاى اسلامى شیعه، جامعه شیعه هویتى قانونى و کیانى مستقل یافت و موجودیت آن از سوى تمامى طوائف لبنان و کشورهاى جهان به رسمیت شناخته شد...
گویا برخى از علما و دوستان ایشان خیلى به امتیازات تاسیس این مجلس واقف نبودند؟
همین طور است. یادم هست که خود آقاى صدر گاهى اوقات نقل مى کردند که برخى افراد ایشان را نصیحت کرده بودند که این نوع اقدامات سیاسى فایده اى در بر ندارد. حتى شنیدم که شهید آیت الله سید محمد باقر صدر نیز به ایشان گفته بودند که این کار شما تا زمانى که خودتان بر آن اشراف دارید بسیار خوب است و هیچ مشکلى بر آن مترتب نمى باشد. اما بعد از شما چه تضمینى وجود دارد که این مجلس خط تشیع را همانند دوران شما حفظ کند غرض آنکه حتى بعضى دوستان و دلسوزان نیز خیلى توجیه نبودند که چنین مجلسى باید پا بگیرد. آنهایى که مغرض و دشمن بودند که دیگر جاى خود داشتند. اما آقاى صدر تشخیص داده بود که باید این کار را دنبال کند و چنین نیز کرد و نهایتا هم آن را به نتیجه رسانید.
دیگر چه ابعادى براى حرکت امام صدر قائل هستید؟
بعد دوم حرکت امام موسى صدر در زمینه مسایل اجتماعى و فرهنگى بود. آقاى صدر هرگز به احیاى سیاسى شیعه دلخوش نشد. ایشان همزمان با برنامه هاى سیاسى خود یک حرکت عظیم اجتماعى و فرهنگى را در جامعه شیعیان لبنان به راه انداخت. در سال ۱۳۵۰ که من در لبنان بودم این حرکت در حال شکل گرفتن بود. بخشى از این حرکت نهضت تعلیم و تربیتى بود که آقاى صدر در سطح مدرسه دبیرستان و حتى دانشگاه به راه انداخت. هدف ایشان بالا بردن سطح اجتماعى فرهنگى و علمى شیعه و در کنار آن تربیت جوانانى بود که کادرهاى امروز حرکت اسلامى لبنان را تشکیل مى دهند. خود ایشان تعریف مى کردند که بیروت پر از کارگران، حمالها و واکسى هاى شیعه است.
محیط به گونه اى بود که اصلا اجازه نمى دادند تا شیعه شخصیتى پیدا کند. شیعه نه در میادین علمى و فرهنگى و نه حتى در میادین تجارت هیچ حضورى نداشت. امام موسى صدر با احداث مدرسه دبیرستان، دانشگاه و تشویق جوانان به تحصیل بر آن شدند تا عقب ماندگى اجتماعى و فرهنگى شیعه را از بنیان درمان کنند. ایشان دنبال آن بودند تا موقعیت اجتماعى و سطح فرهنگى شیعیان ارتقاء یابد و تخصص هاى مختلف در میان آنها پدید آید.
امروز که بیست و سه سال از ناپدید شدن ایشان مى گذرد به وضوح مشاهده مى کنیم که چنین تحولى در جامعه شیعه رخ داده است. زمانى که من در سوریه و لبنان مستقر بودم گاهى اوقات هیات هایى از وزارتخانه هاى مختلف به بیروت مى آمدند تا در لبنان کارهاى عمرانى کنند. من همان وقت به آنها متذکر مى شدم که در زمینه هاى عمرانى و کشاورزى نیازى نیست از ایران نیروى متخصص بیاورند. براى اینکه در میان جوانان امروز شیعه متخصصینى هستند که اگر از مهندسین ما بالاتر نباشند یقینا از آنها کمتر نیستند. این یک حقیقت است که در اثر حرکت آن روز امام موسى صدر جامعه شیعیان لبنان متحول گردید. جامعه شیعه امروز لبنان به طور کلى متحول شده است و این تحول حاصل دوراندیشى و زحمات آن زمان آقاى صدر است.
اگر ایشان به دستاوردهاى سیاسى حرکت شیعیان اکتفا مى کرد نه تنها جامعه شیعه چنین رشد اجتماعى و فرهنگى اى را تجربه نمى کرد بلکه حفظ آن دستاوردهاى سیاسى نیز غیر ممکن مى نمود.
امروز ظاهرا مجلس اعلاى اسلامى شیعه نیز گستردگى بیشترى نسبت به زمان تاسیس خود دارد؟
همین طور است. مجلس اعلاى اسلامى شیعه امروز نقشى به مراتب فراتر از زمان تاسیس خود دارد. این تنها به سبب آن است که جامعه امروز شیعیان لبنان که پایه هاى آن توسط آقاى صدر پى ریزى گردید به جامعه اى آگاه روشن مطلع و باسواد تبدیل شده است.
در زمینه اقتصاد امام صدر چه تحولى در میان شیعیان ایجاد کردند؟
یکى دیگر از ابعاد حرکت آقاى صدر همین بعد اقتصادى بود. ایشان از همان ابتدا به دنبال آن بود تا زمینه رشد اقتصادى جامعه شیعه را فراهم آورد. از آنجایى که فقر و محرومیت در میان شیعیان بیداد مى کرد ایجاد زمینه هاى خودکفایى اقتصادى خانوادهها براى ایشان اولویت داشت. مناطق شیعه نشین لبنان به جهت کشاورزى، اراضى حاصلخیزى بودند اما مهارت فنى در میان شیعیان نبود تا از این امکانات استفاده کنند. اگرچه زمینه هاى کار در لبنان فراهم بود اما به علت عدم وجود مهارت فنى در میان شیعیان آمار بیکارى به شدت بالا رفته بود. امام موسى صدر به همین جهت موسسه صنعتى جبل عامل را راه انداخت تا نیروى فنى و تکنسین تربیت کند.
هدف این موسسه تربیت مهندس و کارشناس نبود. بلکه مى خواست به جوانان شیعه مهارت فنى بیاموزد تا بتوانند کار و تولید کنند و به جهت اقتصادى خود و خانواده هاى خود را خودکفا سازند. آقاى صدر به مدد آن زیرکى که داشت کارگاه هاى این موسسه را با دستگاه هاى بسیار پیشرفته اى که فرانسه و دیگر کشورهاى اروپایى اهدا کرده بودند تجهیز نمود. دانش آموزان موسسه بچه هاى فقیر و کم درآمد و نوعا از میان ایتام بودند.
پس از سه دهه فعالیت امروز موسسه صنعتى جبل عامل به عنوان الگویى براى تربیت نیروى فنى کارآمد در لبنان مطرح است توان فنى و مهارتهاى صنعتى جوانان شیعه شدیدا بالا رفته است و بخش عمده اى از عوامل فقر و محرومیت شیعیان به طور ریشه اى درمان شده است.
ادامه دارد