اگر قرار بود جشن تولدی برای امام موسی صدر برگزار شود شاید بهتر از این نمی شد عمل کرد.
حمید قزوینی - بزرگداشت روز تولد بزرگان دینی و شخصیتهای ماندگار علمی و فرهنگی و اجتماعی، بیش از آنکه یادآور امتیازات فردی آنها باشد، فرصتی برای بررسی ویژگیهای شخصیتی و بازخوانی اندیشه و منش همان افراد و بررسی آثار وجودیشان در صحنه اجتماعی است و هرچه این افراد از تاثیرگذاری عمیقتری در عرصههای پیرامون خود برخودار باشند بالطبع بزرگداشت روز تولد آنها اهمیت بیشتری پیدا میکند.
امام موسی صدر از جمله این افراد است که زاد روز او را میتوان برای ارزیابی هرچند کوتاه درباره آنچه که انجام داده و همچنان در حال انجام است، مغتنم شمرد.
سالهاست که روز تولد امام موسی صدر برای آنان که دل در گرو او و آموزههایش سپرده اند شرایطی خاص دارد. همه دوست دارند او میبود تا به دیدارش رفته و نعمت وجود مبارکش را با سپاس از کوششهایش به اطلاع رسانده و از او درباره ادامه راهی که دههها قبل پیش روی آنان گشوده بپرسند. اما افسوس که وصال یار همچنان به تاخیر افتاده و باید منتظر ماند. شاید این هم حکمتی دارد ...
پردههای دیده را داروی صبر هم بسوزد هم بسازد شرح صدر
***
اما این روزها دوستان و علاقمندان امام موسی صدر در لبنان با ۳ خبر مواجه شدند که از حسن تصادف همگی در روزهای پیرامون تولد امام موسی صدر به وقوع پیوست.
خبر اول - پنج شنبه سیزدهم خرداد، سیده رباب صدر، مدیر مؤسسات امام موسی صدر با حضور در دانشکده فلسفه دانشگاه لبنان از پایان نامه دکتری خود با عنوان«فلسفه عملی امام موسی صدر» دفاع کرد و پس از یک جلسه طولانی و پربار علمی که با مشارکت جمعی از استادان برجسته رشتههای مرتبط برگزار شد با دریافت نمره ۸۷ موفق به اخذ مدرک دکتری شد.
برای آنان که تجربه عملی سیده رباب را در طول دهههای گذشته (چه در کنار برادر و چه در غیاب او) دیده و یا شنیدهاند کوشش برای پرداخت عالمانه به روش و اندیشه امام صدر، امری مهم و قابل ستایش است. اینکه بانویی با وجود مسئولیتهای مختلف اجتماعی و اداره مؤسسات مختلف خدماتی که همگی در ادامه راه برادر بوده، تلاش میکند تا فلسفه عملی امام صدر را مبتنی بر نگرشهای دانشگاهی و تئوری های علمی بررسی کرده و به جامعه عرضه کند، رویدادی مبارک و افتخار آمیز است.
مبارک از آن روی که سیده رباب از معدود چهرههایی است که به دلیل تجربه عملی و همکاری نزدیک با امام و تعهدی که به آموزههای او دارد میتواند حرفهای فراوانی برای گفتن داشته باشد و افتخار آمیز از آن روی که او خود را بینیاز از مطالعه و پژوهش و پرسش و نقد عالمانه در این زمینه ندیده است.
خبر دوم - جمعه چهاردهم خرداد، مراسم فارغ التحصیلی دانش آموزان هنرستان حرفهای و کار آموزان مرکز آموزش حرفهای مؤسسات امام موسی صدر برگزار شد. دانش آموزانی که در یکی از رشتههای حرفهای مثل مددکاری اجتماعی، عکاسی، هتلداری، آرایشگری، گلسازی، پرورش گل و... تحصیل کردهاند، پس از موفقیت در امتحانات وزارتخانههای تربیت و کار، مدارک علمی خود را دریافت کردند. اهمیت این دورهها از آن جهت مضاعف میشود که براساس آمار موجود، بیش از ۷۰ درصد از فارغ التحصیلان مستقیما در حرفه خود مشغول فعالیت میشوند و این تنها بخشی از فعالیتهای مؤسسات امام صدر در زمینه آموزشهای علمی و حرفهای ویژه دختران است.
خبر سوم - شنبه پانزدهم خرداد، مرکز مداخله زود هنگام (اسیل) وابسته به مؤسسات امام موسی صدر همایشی در لبنان برگزار کرد که در نوع خود از اهمیت بالایی برخوردار بود. این مؤسسه خیریه که با مدیریت ملیحه صدر، فرزند امام موسی صدر فعالیت میکند، رسیدگی به امور کودکان کم توان و یا ناتوان ذهنی و حرکتی را در دستور کار دارد و در طول پنج سال گذشته که از تاسیس آن میگذرد به مهمترین مؤسسه خدماتی و علمی در این بخش تبدیل شده است. همایش مذکور که با حضور تعدادی از استادان برجسته از دانشگاه های لبنان، اروپا و آمریکا برگزار شد در تقویم رسمی آموزشی وزارت بهد اشت و درمان لبنان به عنوان یکی از همایشهای علمی و آموزشی ویژه پزشکان در نظر گرفته شده بود.
درباره هر۳ خبر مطالب فراوانی برای گفتن وجود دارد که امکان پرداختن به آنها در این یادداشت فراهم نیست. اما روشن است که اگر قرار بود جشن تولدی برای امام موسی صدر برگزار شود شاید بهتر از این نمی شد عمل کرد. ۳ رویداد با ۳ ویژگی متفاوت و البته در یک چارچوب مشترک.
بی تردید برای بزرگداشت تولد امام موسی صدر، علاقمندان و باورمندان به او بیشتر باید نشان دهند که تا چه اندازه به روش و اندیشهای که او بنا نهاده وفادار بودهاند و تا چه اندازه آماده تلاش در همان چارچوب فکری و عملی هستند. شاید بد نباشد که هر یک از ما در رقابتی سالم بگوییم که دراین راه پر مدعا چه کردهایم و برای تولد امام چه تحفهای داشتیم؟ اصلا نسبت ما با امام موسی صدر چیست؟ این روزها مؤسسات امام صدر نشان داد که همچنان تحفههایی برای عرضه دارد اما ما جز ادعا چه داریم؟
آینهٔ دل چون شود صافی و پاک نقشها بینی برون از آب و خاک
هم ببینی نقش و هم نقاش را فرش دولت را و هم فراش را
چون خلیل آمد خیال یار من صورتش بت معنی او بتشکن
شکر یزدان را که چون او شد پدید در خیالش جان خیال خود بدید
خاک درگاهت دلم را میفریفت خاک بر وی کو ز خاکت میشکیفت
گفتم ار خوبم پذیرم این ازو ورنه خود خندید بر من زشترو
چاره آن باشد که خود را بنگرم ورنه او خندد مرا من کی خرم
او جمیلست و محب للجمال کی جوان نو گزیند پیر زال
خوب خوبی را کند جذب این بدان طیبات و طیبین بر وی بخوان
در جهان هر چیز چیزی جذب کرد گرم گرمی را کشید و سرد سرد
قسم باطل باطلان را میکشند باقیان از باقیان هم سرخوشند
ناریان مر ناریان را جاذباند نوریان مر نوریان را طالباند