آن چیزی که در طول این سالها برای من حیرتآور بود و دیگران و علما نیز بر
آن تأکید داشتند، تسلط بینظیر امام صدر بر قرآن و استفاده درست و به جای
ایشان از آیات قرآن بود. این نکتهای بود که بسیار جلب نظر میکرد.
دکتر «سیدکاظم صدر»، استاد دانشگاه شهید بهشتی و برادرزاده امام موسی صدر روزهای سخت و شیرین بسیاری را با امام در لبنان زیسته است و سینه او لبریز از یاد و خاطره اوست.
سرویس اندیشه و علم خبرگزاری قرآنی ایران (ایکنا) به مناسبت ۹ شهریورماه، سالروز ربودن امام موسی صدر از میان امت اسلامی و گرامیداشت یاد و خاطره این رادمرد، گفتوگویی اختصاصی را با دکتر «کاظم صدر» داشته است که از خاطرتان میگذرد.
«کاظم صدر» با اشاره به پیوند عمیق حیات امام با قرآن گفت: «امام موانست زیادی با قرآن کریم داشتند که در خلال آثار ایشان جایگاه برجسته قرآن کریم به راستی دیده میشود. وی دورهای تفسیر در ایام ماه مبارک رمضان در رادیوی لبنان داشتند که به «احادیث سحر» معروف است.»
وی افزود: «مدتی را که من با امام بسر بردم، هنوز مجلس اعلای شیعیان لبنان تاسیس نشده بود و فعالیتهای ایشان غالبا فرهنگی و مذهبی بود. پس از تأسیس مجلس شیعیان لبنان و تشدید حملات اسراییل افقهای جدید سیاسی نیز بر وی گشوده شده بود. در دوران اولیه ایشان سخنرانیهای بسیار زیادی را انجام میدادند؛ مثلا در خود شهر «صور» هر جمعه سخن میگفتند. به مناسبت جشنها و اعیاد در تمام شهرهای لبنان شرکت میکردند. ایشان حتی در محافل مسیحیان و اهل تسنن نیز شرکت فعالی داشتند و خود این گروهها به علت محتوای جالب و آموزنده مطالب ایشان درباره اشتراکات ادیان از ایشان استقبال زیادی کرده و او را دعوت مینمودند. ایشان فعالیت زیادی داشتند؛ مثلا صبح در «بعلبک» بودند و ظهر در «بیروت» و عصر خود را به «صور» میرسانیدند و سخنرانیهای متعددی انجام میدادند. آن چیزی که در طول این سالها برای من حیرتآور بود و دیگران و علما نیز بر آن تأکید داشتند، تسلط بینظیر ایشان بر قرآن و استفاده درست و به جای ایشان از آیات قرآن بود. این نکتهای بود که بسیار جلب نظر میکرد.»
برادرزاده امام موسی صدر این ویزگی امام را آگاهانه خواند و تصریح کرد: «معارف اسلامی خیلی گسترده است. البته قرآن در صدر این معارف جای دارد. تسلط بالای ایشان بر قرآن و اصول آن و اقتضای جامعه لبنان ایجاب میکرد که این ویژگی تقویت شده و رویه ایشان گردد. استفاده ایشان از قرآن و حجم آن با مطالعه مجموعه آثار ایشان مشهود است.»
وی در ذکر نمونههای تفسیری امام اذعان داشت: «ما در آیات زیادی از قرآن داریم که تمامی مخلوقات و موجودات تسبیح خداوند متعال را میکنند. وی بسیار زیاد روی این آیات تأکید میکرد و تفسیرشان این بود: که همه مکنونات و موجودات در حال تسبیح خداوند هستند و در حال انجام تکلیف طبیعی و حرکت فطری خود هستند و نظم ویژگی آنها است و از این نتیجه میگرفتند که ما مسلمانان نیز باید با نظم به حرکت و تکالیف فطری خود بپردازیم.»
«دکتر سید کاظم صدر» افزود: «ایشان بر دقت و اتفان تعابیر قرآن تأکید زیادی داشتند و مثال وجود تعبیر «عزیز مصر» را به کار میبردند که امروزه در تحقیقات باستانشناسان روشن شده که در زمان فراعنه، تعبیر «عزیز مصر» معمول بوده است و کاربرد آن در قرآن خود ناظر به این واقعیت تاریخی است. امام اعتقاد داشت که قرآن با سیره نبی گرامی اسلام عجین شده است.»
«سیدکاظم صدر» در پاسخ به این پرسش که «شما به عنوان کسی که بخشی از زندگی امام را درک کرده، خصایص و اوصاف منحصر به فرد ایشان را چه میدانید که به پدید آمدن چنین شخصیت بزرگی منجر شد؟» گفت: «حقیقت این بود که فهم و برداشت ایشان از قرآن و اسلام یک نظام جامع و کامل بود و ایشان این نکته را دریافته بود و همه عمر در صدد معرفی آن بودند. در زمان اقامت در قم و دوران طلبگی به فکر انتشار مجله «مکتب اسلام» افتادند و این اولین مجله دینی در قم بود که در زمان زعامت آیه الله بروجردی منتشر شد. چه کسی این کار را میکند؟ کسیکه خالصانه به مکتب اسلام اعتقاد دارد. نکته جالب این است که خود ایشان چه مقالاتی را در این مجله منتشر کردهاند. افراد زیادی در حوزههای کلام، تاریخ، اخلاق و فلسفه فعال بودند ولی ایشان در موضوع «اقتصاد در اسلام» به نگارش مقالات خود میپردازد. نخستین روحانیونی که به دانشگاه راه یافتند شهید بهشتی و امام صدر بودند. امام رشته اقتصاد را انتخاب میکنند و دکتر بهشتی نیز رشته «معقول و منقول» را برمیگزینند. امام رشته اقتصاد را به جد میخوانند، این پیشروی و سطح ترقی در آن زمان نوترین بود، حتی شهید صدر کتاب «اقتصادنا» را پس از این سالها نگاشتند.»
وی افزود: «ایشان در نجف نیز بسیار مورد توجه بودند. اما لبنان را زمینهای مستعد برای معرفی و تعمیق نگاه خود به اسلام دیدند. روزی در صور بودیم و در حال پیاده روی به سوی حسینیه محل سخنرانی بودیم و ایام نیز مصادف با ولادت امیرالمومبن بود. ایشان در راه پرسیدد: چه موضوعی برتر است که در این سخنرانی گفته شود؟ ناگهان گفتند: فهمیدم در مورد ایمان مولا علی که موجب صبر، شجاعت و دیگر فضایل ایشان شد. در اوج سفرها و مبارزات و مجاهدتهای ایشان کسی گفته بود که موسی صدر از این فعالیتها به دنبال چیست. ولی معلوم است این ایمان به اسلام است که ایشان را به سمت مصائب لبنان میکشاند و این قرآن است که در تمامی این سالها راهنمای او بوده است. اخلاق و بردباری ایشان آنچنان بود که بر کار و فعالیت زیاد ایشان چیره میگشتند و بر ناملایمات غلبه مییافت.»
استاد دانشگاه شهید بهشتی تصریح کرد: «وی بسیار کوشید تا وحدت از دست رفته میان مسلمانان لبنان را احیا کند. مهربانی و صمیمیت و تواضع و گرمای وجود ایشان همه را جذب میکرد. ایشان تمام روز را به فعالیتهای اجتماعی و سیاسی و عمومی میگذراندند. ساعت ۱۱ شب به منزل میآمدند و تا شام میخوردند، ساعت یک بامداد میشد و تازه پس از این ساعت به کارها و سخنرانیهای فردا میپرداختند و تازه استراحت ایشان پس از این بود. عبادت ایشان احقاق حقوق عامه بود.»
وی افزود: «ایشان پس از آنکه از نجف دلزده شدند و به عکس شرایط لبنان را بسیار مستعد و آماده دیدند به لبنان آمدند و با همه گروهها و طوایف تعامل داشتند. تعامل ایشان با دیگر ادیان بسیار جالب بود و نکته مهم این بود که حرفی را که در کلیسا و کنیسه و دانشگاه و مسجد میگفتند، یک حرف بود.»
برادرزاده امام صدر در تبارشناسی مخالفان ایشان گفت: «وی به محض ورود به لبنان، به رهبری اجتماعی تبدیل شدند. اولین گروهها، چپهای لبنان بودند که به مخالفت با ایشان برخاستند؛ چون تودههای محروم لبنان دنبالهرو احزاب چپ بودند. امام صدر به محض ورود به لبنان شیعیان را از چنگال کمونیستها و بعثها و پان عریسیمها خارج کردند. دوم، دولتهای لیبی، مصر و اردن و کشورهای عربی بودند که مخالفت وی بودند و دستجات و مطبوعات وابسته به آنها نیز به شایعه پراکنی میپرداختند. دسته سوم روحانیون سنتی لبنان بودند که جایگاه خود را در خطر دیدند و در اواخر نیز برخی از علمای ایران و دولت شاهنشاهی به خاطر اقدامات امام صدر در تشیع و تدفین و تجلیل دکترعلی شریعتی به صورت غیرعلنی با امام صدر مخالفت میکردند؛ بهطورمثال «علامه عسگری» که خود از دوستان امام بودند و حتی چندینبار به لنبان به نزد امام صدر میآمدند. امام موسی با دانشجویان ایرانی اروپا بسیار تعامل داشتند و اهمیت دانشجویان مبارز و مسلمان، انگیزه تجلیل و حمایت امام صدر از شریعتی شد.»
وی مسئول فقدان و غیاب امام را کسی جز قذافی ندانست و گفت: «در پشت این قضیه قذافی است که شخصیتی نامتعادل و مشوش است. او از ابتدا با امام صدر مخالف بود و حتی مدتی نیز یاسر عرفات را در لیبی زندانی کرد. اینکه خود قذافی این کار را کرده و یا به تحریک گروههای دیگر بوده است هنوز معلوم نیست. امام در اواخر موضع صریحی در برابر اسراییل گرفتند و اینکه اسراییل هیچ عکسالعملی نشان ندهد، عجیب است. ضرورت و اهمیت پیگیری وضعیت ایشان حکم میکند که ما بر قطعیات و مستندات تأکید کنیم؛ یعنی امام به لیبی رفته و بازنگشته است.»
«دکتر سیدکاظم صدر» در پاسخ به این پرسش که «آیا پیگیری وضعیت امام دچار انفعال است یا نیست؟» و «آیا مسئولان دچار کمکاری نیستند؟» افزود: «بله برخی کمکاریها دیده میشود. ولی موسسه و خانواده از روز اول دنبال قضیه بوده است. اما کارهای دولتی به خاطر سلایق مختلف و گرایشهای متنوع کمی مشکل است. ولی باید کار لازم را ادامه داد و این وظیفه و تکلیف را به جا آورد.»