«انسان از عدالت دور و عبادات از مضمون خود تهی شده و به صورت مراسم خشکِ بیروح درآمده است. قرآن کریم بارها تأکید کرده است که عبادتها و بهویژه نماز، هرگاه همراهِ زکات یا برآورده کردنِ نیازِ نیازمندان و همسایگان و نزدیکان نباشد، پس وای بر چنین نمازگزاری»
مصطفی قائمی در
وبلاگ خود به معرفی کتاب «عدالت در اسلام» پرداخته و گزیدهای از این کتاب را بر روی وبلاگ خود قرار داده است.
به گزارش روابط عمومی موسسسه امام موسی صدر کتاب
عدالت در اسلام، در حقیقت
متن سخنرانی امام موسی صدر در نهمین همایش اندیشه اسلامی «ملتقی الفکر الاسلامی» که در تلمسان (یکی از شهرهای الجزایر) در تاریخ۲۶ ژوئیه۱۹۷۵ مطابق با۱۷ تیر۱۳۵۴ برگزار شد. این همایش همهساله در کشور الجزایر و با شرکت دانشمندان برجسته اسلامی در رشتههای فقه، تاریخ، اقتصاد، فلسفه، هنر و ادب برگزار میشود. ازجمله دانشمندان سرشناسی که در این همایش شرکت کردهاند، میتوان از شیخ محمد ابوزهره از الازهر، معروف دوالیبی رئیس مجلس اسلامی الجزایر، شیخ محمد غزالی از استادان الازهر و دکتر عمر فروخ عضو همایش نهم نام برد.
در قسمتی از این کتاب میخوانیم
خداوند تنها در معابد و مساجد و در روزهای جمعه و ماه رمضان پرستش میشود. و ایمان تنها در شرایط سخت و دشوار انسان بازتاب دارد؛ در هنگامِ مرض، ناکامی، شکست، فقر و پیری؛ نه در روزهای زندگی، دوران جوانی، تندرستی، پیروزی و کامیابی. درِ بازار، کارگاه، کارخانه، کشتزار، و اداره و سایر عرصههای زندگی بر روی ایمان بسته شده و خارج از دایره نفوذِ آن است. کسانی که این بینش را پدید آوردند و داعیهدارِ آن بودند، برای خود محیطی میخواستند که ایمان و خداوند ناظر بر اعمال آنان نباشند تا به آزمندیها و هوای نفس خود میدان دهند و انسانها را بیرحمانه استثمار کنند و ابزارهای کسب درآمد و منافع را بدون قید و شرط و بدون پایبندی به شیوههای شرافتمندانه در اختیار بگیرند. آری، کسانی که چنین خواستههایی داشتند و پیامآور فرهنگ و تمدن مادی غرب بودند، همانهایی بودند که احساسات دینی و مسئولیتهای معنوی و روحی را مانعی بر سرِ راهشان میدانستند و پس از پایان دادن به دوران فلسفه اسکولاستیک و قلع و قمع طرفداران آن به ریشهکن ساختن احساسات دینی و خاموش کردن بارقههای آن در سراسر دنیا ادامه دادند. سپس عرصه را برای نظام سرمایهداری که همان رسالت نامقدس آنان بود باز کردند، تا کارش را با آزادی مطلق و بدون هیچ گونه التزام و تقیدی آغاز کند و به صنعت و تولید و افزایش تولید بپردازد، و سپس برای مصرف و فروش کالاهای تولیدی خود به جستجوی بازار رود و استعمار و استثمار کند و جنگها به راه اندازد و تمدنها و فرهنگها را پایمال کند و فقر و نیازمندیهای ساختگی را برای ملتها به ارمغان آورد. اینان سرانجام، آن طور که پیدا است، گورِ تمدن خود را خواهند کَند و تمدنِ بشری را نابود خواهند کرد. زیرا با عمل خود، در بسترِ زندگی، خلاَ آرمانشناختی و فقری در حدِ کفر و تضادهایی را سبب شدهاند که هم برای ملتهای جهان و هم برای خود دشواریهای پیچیده و دردهای علاجناپذیری به وجود آورده است.»
در انتهای کتاب هم، ما، دعوت به یک پژوهش بزرگ میشویم: «اجرای پژوهشِ دقیق و همهجانبهای در مورد عدالت اقتصادی و اجتماعی در اسلام و اهمیت و جایگاه آن در دین، سپس ترویج آن از طریق رسانههای جمعی و کتب درسی، بهویژه در دانشگاههای ذیربط از حیث مسائل اجتماعی و در مدارس دینی.»