بررسي نحوه مفقود شدن امام موسي صدر.
زهرا ابراهیمی
امام موسی صدر زمانی که در لبنان اقدام به تشکیل جنبش شیعه «امل» کرد شیعیان از وضعیت مطلوبی در این کشور برخوردار نبودند. تضادهای داخلی میان مسیحیان و مسلمانان، شیعیان و سنیها، دروزیها و... اجازه نمیداد لبنان روی وحدت را ببیند هر چند که امام موسی صدر همواره امیدوار بود بالاخره این وحدت تحقق یابد. اکنون سالها از ناپدید شدن امام موسی صدر میگذرد. در این مدت (از شهریور ۵۷ تاکنون) وضعیت شیعیان لبنان تحول عمیقی یافته است. صدرالدین صدر فرزند امام موسی صدر در بیروت هنوز پیگیر تعیین سرنوشت پدر است.
او امیدوارانه میگوید که امام موسی صدر زنده است و در لیبی زندانی است. صدرالدین صدر طی سالهای گذشته، همه مدارک و اسناد اثبات کننده این موضوع را جمع آوری کرده است. صدرالدین صدر که مرکز مطالعات و تحقیقات امام موسی صدر را در بیروت تاسیس کرده است میگوید؛ امام موسی صدر به همراه شیخ محمد یعقوب و عباس بدرالدین (روزنامه نگار) به دعوت معمر قذافی رهبر لیبی در آگوست ۱۹۸۱ میلادی عازم لیبی شدند. آنها ساعت یک بعدازظهر از فرودگاه طرابس به مقصد قصر قذافی خارج شدند و از آن به بعد دیگر کسی آنها را ندید.
فرزند امام موسی صدر به شرایط داخلی لبنان در آن زمان و علت سفر پدرش به لیبی اشاره میکند و میگوید؛ در آن زمان ضعیفترین گروهها هم شیعیان بودند، اما موسی صدر بعضاً مجبور میشد برای ایجاد آرامش در لبنان به کشورهای عربی سفر کند تا با سران آنها ملاقات کرده و از آنها بخواهد دست از سر لبنان بردارند. در بسیاری از مواقع این سفرها موثر بودند. در دو مورد سالهای ۱۹۷۶ و ۱۹۷۷ سفرها باعث شد اجلاس سران عرب در قاهره و ریاض تشکیل شود و در لبنان آتش بس شده و نیروهای پاسدار صلح عرب مستقر شوند. که ورود نیروهای سوریه به لبنان نیز از این طریق بوده است. سال ۱۹۷۸ جنوب لبنان توسط اسرائیل اشغال شد جایی که همه شبه نظامیان لبنانی و فلسطینی در آنجا بودند. شدت حملات به لبنان باعث شد که صدها هزار ساکنین جنوب لبنان به بیروت و صیدا بروند و بر سختی زندگی در لبنان افزوده شد.
در این شرایط امام موسی صدر تصمیم میگیرد با سران عرب مذاکره کند، سفرها از سوریه آغاز و به عربستان، اردن و الجزایر میرسد. این ملاقاتها باعث شد که تحلیلهای سران کشورهای عربی از وضع لبنان تغییر کند. تا پیش از این کانال اطلاعاتی آنها تنها نیروهای چپ و فلسطینی بودند. در الجزایر بود که هواری بومدین رئیس جمهور وقت این کشور از امام موسی صدر میخواهد تا به لیبی هم سفر کند زیرا معتقد بود لیبی به دلیل امکانات مادی و نفوذی که در لبنان دارد میتواند موثر باشد. در آن جلسه امام موسی صدر به بومدین گفته است که با قذافی به دلیل برخورد توهین آمیز وی در سازمان کنفرانس اسلامی، رابطه خوبی ندارد. (در جلسه سازمان کنفرانس اسلامی، قذافی در مواجهه با امام موسی صدر با کشیدن کلاه بر روی صورت خود به وی بیاعتنایی کرده بود.) بالاخره با وساطت بومدین، قذافی از امام موسی صدر برای سفر به لیبی دعوت میکند. ولی دوستان امام موسی صدر به او توصیه میکنند که به این سفر نرود. اما امام موسی صدر برای حل مشکل لبنان حاضر به این سفر میشود که دیگر بازنمی گردد.
صدرالدین صدر فرزند امام موسی صدر میگوید؛ «ایشان در ۲۵ آگوست ۱۹۷۸ وارد لیبی شدند. در ابتدا اهمیتی به ورود ایشان داده نشد. در رسانههای لیبی خبر ورود ایشان را اعلام نکردند. مدت طولانی در انتظار دیدار با سرهنگ قذافی بودند. در این مدت نتوانستند هیچ تماسی با اعضای خانواده خود بگیرند. ۳۱ آگوست ساعت ۱۳ ایشان سوار ماشین تشریفات ریاست جمهوری لیبی میشوند و از آن تاریخ دیگر خبری از ایشان نیست.» صدر میگوید؛ آخرین خبرهایی که ما داریم این است که امام موسی صدر در قصر قذافی با وی ملاقات میکند، در این ملاقات بر سر چند موضوع بین آنها جر و بحث میشود؛ یکی انقلاب اسلامی ایران که تازه آغاز شده بود. قذافی معتقد بود که گروههای مسلح ضد رژیم شاه آینده کشور را در دست میگیرند و باید تقویت شوند در حالی که صدر حرکت انقلاب ایران را مبتنی بر دین و ایمان دانسته و روحانیت را اصلیترین عنصر انقلاب اسلامی ایران تحلیل کرده بود.
بحث دوم بر سر مساله لبنان بوده است. قذافی معتقد بوده نظام لبنان باید منفجر شود تا در این کشور آرامش برقرار گردد و یا یاینکه مسیحیان از بین بروند و یا مسلمان شوند. در حالی که صدر بر این اعتقاد بود که لبنان با همین تنوع قومی و مذهبی زیباست که اگر نبود باید آن را خلق میکردیم. بحث سوم بر سر کتاب سبز قذافی بوده است. صدرالدین صدر در مورد سرنوشت پدر خود اعتقاد به زنده بودن او دارد هر چند که به نقل از امیر عبدالله ولیعهد وقت عربستان و پادشاه کنونی این کشور میگوید؛ امیدی به زنده بودن او نیست. صدرالدین میگوید؛ از محمد صدر شنیدم که پس از مفقود شدن امام موسی صدر امیر عبدالله هر وقت ما را میدید اشک در چشم او حلقه میزد.
صدرالدین صدر که رئیس مرکز مطالعات و تحقیقات امام موسی صدر است و طی ۲۷ سال اخیر اسناد و مدارک مربوط به پدر خود را جمع آوری کرده است از تلاشهای قذافی برای انحراف در پرونده امام موسی صدر میگوید از جمله اینکه قذافی بسیار تلاش کرد تا ثابت کند امام موسی صدر به همراه دو تن از همراهانش از لیبی به ایتالیا سفر کرده و در این سفر مفقود شدهاند در حالی که سیستم قضایی ایتالیا دوبار در این زمینه تحقیق کرد و دادستان ایتالیا اعلام کرد که صدر و همراهانش به ایتالیا نیامدهاند و نیازی به پرونده قضایی آنها نیست و پرونده بسته شد، اما ۶ ماه بعد از بسته شدن پرونده، دولت لیبی تحقیقات امنیتی کرد و چند شاهد جدید پیدا کرد که هشت نفر آنها لیبیایی و یک نفر سفیر موریتانی در این کشور بودند. نتیجه تحقیقات امنیتی دولت لیبی و اظهارات شاهدان آنها این بود که صدر به ایتالیا رفته و در هتل «هالیدی این» مستقر شده است.
وسایل شخصی صدر و همراهانش نیز در این هتل پیدا شد. ایتالیا دوباره تحقیق کرد و نتیجه گرفت که صدر نه به ایتالیا رفته و نه از آن خارج شده است. این حکم در دوم آوریل سال ۱۹۸۲ میلادی صادر شد. بعداً مشخص شد که لیبی سه نفر را به اسم صدر و همراهانش به ایتالیا فرستاده است اما نفری که به اسم صدر به ایتالیا وارد شده هم قد امام موسی صدر نبوده است زیرا صدر بلندقامت بود به طوری که افراد متوسط باید سر خود را برای دیدن او بالا میگرفتند. صدرالدین صدر بر ادامه کار تحقیق در مورد سرنوشت امام موسی صدر تاکید میکند و میگوید؛ تا تعیین قطعی و کامل این پرونده ما آرام نخواهیم گرفت.