تاکنون درباره آیت الله سید محمدباقر صدر و خواهر شهیدش بنت الهی صدر، پژوهش های بسیاری انجام شده اما این کتاب را یکی از شاگردان علمی شهید صدر، آیت الله سید کاظم حسینی حائری نوشته است. این کتاب توسط سید مهدی نوری کیذقانی و زینب آذربو ترجمه شده است.

کتاب «شهید صدر» شامل دو بخش اصلی است که به ترتیب «خانواده بزرگوار و اصیل» و «زندگی و سیره آیت الله العظمی شهید سید محمدباقر صدر» را در بر می گیرند. 

شهید صدر بر اثر شکنجه های اداره امنیت حزب بعث در نجف، به شهادت رسید.

این کتاب در ۱۷۶ صفحه و با شمارگان هزار نسخه و قیمت ۷۰ هزار ریال منتشر شده است.

در قسمتی از این کتاب می خوانیم:

بعد از رویدادهای ماه رجب، بازداشت سید شهید فقط یک امر احتمالی نبود، بلکه وی هر لحظه انتظار داشت که دستگیر شود، ولی نه برای بازپرسی یا تحقیر مرجعیت، مانند موارد پیش، بلکه برای شهادت در راه خدا. وی _رضوان الله علیه_ خودش را برای آن آماده کرده بود. استاد قبل از هر بازداشت، عادت داشت انگشترش را به شخص مورد اطمینانش بسپارد تا بعد از شهادت، به دست حکومت نیفتد؛ و در ماه رجب، سه روز بعد از آغاز تجمع هیات ها برای بیعت با وی، نیز این کار را انجام داد.

روز دوشنبه مصادف با ۱۶ رجب سال ۱۳۹۹ ه نیروهای امنیتی شروع به افزایش گشتی ها و کنترل منزل سید شهید و کوچه های نزدیک آن نمودند. من تا ساعت ۹ شب یعنی تا زمانی که حکومت برای بازداشت سید شهید، رفت و آمد در کوچه ها و عبور عابران را ممنوع کرد، اوضاع را تحت نظر داشتم سپس سید شهید و خواهر بزرگوارش را مطلع کردم و به شهید گفتم: شواهد حاکی از آن است که جنایت کاران تصمیم دارند فردا شما را دستگیر کنند.

سید شهید ناراحت نشد و به دهها تن از نیروهای مسلح شهربانی که کوچه را می پیمودند، توجهی نکرد، به رختخوابش رفت و بعد از اینکه خود را برای هرچه که ممکن بود به دست آن جلادان برایش بیافتد، آماده کرد، با اطمینان کامل خوابید.