مؤسسه فرهنگی تحقیقاتی امام موسی صدر، دوشنبه، 19 مرداد، میزبان تعدادی از خبرنگاران و اهالی رسانه بود. این مراسم برای تقدیر و تکریم از روزنامه نگارانی برگزار شد که طی ده سال فعالیت مؤسسه در حوزه اطلاع رسانی، تحقاتی و فرهنگی همراه مؤسسه بودند و در جهت گسترش و نشر اندیشه و عمل امام موسی صدر در رسانه ها تلاش کردند.
به گزارش روابط عمومی موسسه فرهنگی تحقیقاتی امام موسی صدر در ابتدای نشست، حورا صدر، مدیر مؤسسه در صحبت های کوتاهی گفت: ارتباط ما با دوستان رسانه ای محدود به این مناسبت نیست و خوشبختانه همیشگی است. این روز صرفا بهانه ای بود برای جمع کردن دوستان. به ویژه اگر بخواهیم از سیره امام موسی صدر تبعیت کنیم، رابطه ایشان با اصحاب رسانه و خبرنگاران رابطه ویژه ای بود و امیدوارم ما هم از ایشان الگو بگیریم و بتوانیم حداقل گوشه ای از کاری را که ایشان انجام دادند، عملی کنیم.
وی افزود: دوستان امروز افرادی نیستند که اکنون بخواهیم با آنها ارتباط برقرار کنیم. این ارتباط از گذشته بوده و اگر در فعالیت های موسسه موفقیتی داشته ایم با کمک همین گروه است. جا دارد از تک تک دوستان قدردانی کنم که اگر فعالیتشان نبود فعالیت های ما نه منعکس می شد و نه جلوه ای پیدا می کرد و نه تأثیرگذار بود.
برای پیگیری پرونده امام موسی صدر در دو جبهه ربایندگان و با ناامیدشدگان می جنگیم
حورا صدر در ادامه با قراعت منشور مؤسسه در مورد اهداف و فعالیت های مؤسسه توضیحاتی داد. وی در مورد پیگیری مسئله امام موسی صدر و تلاش برای آزادی و نجات ایشان گفت: در این مورد در دو زمینه باید بجنگیم؛ یکی جنگ با ربایندگان و یکی ناامیدشدگان. تلاش اول بیشتر در لبنان جریان دارد و ما در ایران بیشتر درگیر مورد دوم هستیم. این جنگ سختی است که بخواهید افراد را قانع و امیدشان را حفظ کنید.
تلاش برای ثبت روز گفتگو در تقویم شمسی
حورا صدر به رویکرد ویژه مؤسسه در دو سال اخیر و تلاش برای ثبت روز گفتگو نیز اشاره کرد و گفت: موضوعی که یکی دو سال است ذهن ما را مشغول کرده موضوع گفتگوست. به ویژه که در سه چهار سال اخیر درگیری ها و اختلافات مذهبی و دینی در جهان به اوج رسیده است. در زمانی هم که امام موسی صدر در لبنان حضورداشت، این آسیب ها جدی بود و ایشان راهی برای کاهش تنش ها بین ادیان و فرقه ها در پیش گرفتند. به همین منظور تصمیم گرفتیم الگوی گفتگوی امام موسی صدر را یکی از محورهای اصلی موسسه قرار دهیم. این ایده مطرح شد که برای معرفی این الگو خوب است روزی را به نام «روزگفتگو» تعیین کنیم و به شورایعالی فرهنگ عمومی پیشنهاد دهیم. چرا که فکر می کنیم بسیاری از فعالیت های ایشان عملا حول محور گفتگو بود و ایشان خودش را وقف این موضوع کرده بود. ایشان اعتقاد باطنی به گفتگو دارند و مقبولیت خاصی که نزد اهل تسنن و مسیحیان دارند این شایستگی را می دهد که به عنوان الگوی گفتگو مطرح شوند.
صدر سپس به نمونه هایی از فعالیت های گفتگویی امام موسی صدر اشاره کرد و گفت: ایشان به هر مناسبتی برای حل مشکلی که در لبنان یا جهان اسلام بود از رهبران همه طوایف و مذاهب برای همفکری دعوت می کردند. خودشان را در دل جامعه اهل تسنن می انداختند. در همایش های اهل تسنن شرکت می کردند هم برای اینکه حرف آنان را بشنوند و هم دیدگاه شیعیان را منتقل کنند.
وی افزود: یکی از قله های ارتباط با مسیحیان، سخنرانی ایشان در کلیسای کبوشین در 1975 است. سخنرانی موعظه روزه یک سخنرانی معمولی نیست، یک مناسک است. خودشان می گویند این کار مانند دعوت از یک مسیحی برای انجام نماز جمعه است. به همین دلیل پیشنهاد ما برای روز گفتگو روز 30 بهمن است به عنوان قله فعالیت های گفتگویی ایشان.
سفیر ایران گفت حق نداری با موسی صدر مصاحبه کنی
بعد از توضیحات حورا صدر، تعدادی از میهمانان برنامه، خاطرات و پیشنهادهای خود را مطرح کردند. ازجمله محمدعلی مهتدی که در جمع حاضر، غیر از خانواده امام موسی صدر، تنها فردی بود که با ایشان ملاقات داشت. وی خاطره دیدارش با امام موسی صدر و سال های حضور در لبنان را بیان کرد: من به عنوان خبرنگار از سال 1353 تا 1368 در لبنان و کل منطقه خاورمیانه کار خبری کردم. در رادیو و تلویزیون به عنوان مترجم خبر کار می کردم که به من پیشنهاد شد به دفتر بیروت بروم. چون در دوره سربازی با برادر شهید چمران همدوره بودم و ایشان درباره شهید چمران و فعالیت امام موسی صدر خیلی صحبت کرده بودند، با این فکر که این کار پوشش خوبی است برای اینکه از نزدیک خدمت امام و چمران برسم بلافاصله آن را قبول کردم. وقتی به بیروت رسیدم، ژانویه 1975 بود و جنگ داخلی شروع شده بود.
جنگ به تدریج به نقطه ای رسید که زندگی در بیروت خیلی سخت شده بود. رئیس دفتر و مدیر و خبرنگاران همه رفتند و من ماندم و هم خبرنگار شدم و هم مترجم و هم مدیر رفتر. تجربه کار خبرنگاری نداشتم و آن را تجربی در لبنان یاد گرفتم. در آن زمان ساواک ایران در آنجا خیلی قوی بود. یادم است اولین روزی که با تلفن با مجلس اعلای شیعیان تماس گرفتم و گفتم من یک ایرانی هستم و می خواهم امام را ببینم. به من گفتند ایشان الان در مجلس نیستند و بعد تماس بگیرید. ده دقیقه بعد، از سفارت به من زنگ زدند. منصور قدر سفیر آنجا بود و به اعتقاد من یکی از افراد مهم وابسته به سیا و موساد بود.
جالب این بود که خود سفیر صحبت می کرد. سؤال کرد چرا با مجلس اعلا تماس گرفتید؟ گفتم می خواستم امام را ببینم و با او مصاحبه کنم. گفت شما حق نداری با موسی صدر تماس بگیری و صحبت کنی. من هم جوان بودم، گفتم من نه دیپلماتم و نه کارمند شما. من خبرنگارم و حق دارم با هر کسی مصاحبه کنم. من با پی یر جمیل و کمیل شمعون و جرج حبش و دروزی ها و سنی ها مصاحبه می کنم، با امام موسی صدر هم مصاحبه می کنم. سفیر گفت حق نداری با موسی صدر مصاحبه کنی. گفتم شما به تهران بگویید به من ابلاغ کند حق ندارم با موسی صدر مصاحبه کنم. ولی من نه کارمند شما هستم و نه دیپلمات و گوشی را قطع کردم. منصور قدر، قدرتی داشت که مستقیم با شخص شاه صحبت می کرد و حالا جوانی با او اینطور صحبت می کند، برایش بسیار سنگین بود و از آن زمان شروع به توطئه علیه من کرد.
مهتدی ادامه داد: برای تماس با دکتر چمران هم مشکل زیادی داشتم. به بیمارستان الزهرا رفتم و از طریق کسی به دکتر پیغام دادم و ساعت یک نیمه شب دکتر چمران به خانه من آمد. برای ملاقات با دکتر به روستاهای جنوب لبنان می رفتیم که ساواک حضور نداشته باشد.
وی درمورد اولین دیدارش با امام موسی صدر گفت: اولین مصاحبه تلویزیونی که با امام موسی صدر انجام دادم سال 1976 در قاهره بود. سال 76 جنگ به اوج رسیده بود و امکان زندگی در بیروت وجود نداشت. نه تلفن بود نه تلکس بود و نه برق. من رفتم قاهره و آنجا فعالیت می کردم. امام به قاهره آمدند. ایشان از طریق دیدار با سران عرب دنبال حل بحران لبنان بودند که در نهایت به اعزام نیروهای بازدارنده عرب به لبنان و پایان جنگ دو ساله لبنان انجامید. من به هتل محل اقامت امام صدر رفتم. گفتند ایشان خارج از هتل است. ماندم تا ایشان بیاید. از ترس اینکه ایشان از لابی رد نشود و با آسانسور به اتاقش برود کنار آسانسور ایستادم. حدود یک ساعت ایستاده بودم که آمدند. همین که آمدند و نزدیک آسانسور رسیدند و نگاه من به ایشان افتاد خشکم زد. دیدم اصلا نمی توانم حرف بزنم و حتی به چشمانش نگاه کنم. به من نگاه کرد و لبخند زد و من از حالت بهت درآمدم. ایشان من را اصلا نمی شناخت. به فارسی به من گفت شما با من کاری داشتید؟ همین تعجب مرا برانگیخت که ایشان مرا نمی شناسد از کجا متوجه شد که باید فارسی صحبت کند، آن هم در قاهره؟ توضیح دادم که خبرنگارم و برای مصاحبه آمده ام. ایشان گفتند برویم بالا. این هم برای من تعجب آور بود که ایشان مرا نمی شناسد. شاید من سلاحی داشته باشم، شاید قصد ترور داشته باشم.
چطور بلافاصله مرا به اتاقش دعوت می کند؟ من با تصویربردارم تماس گرفتم که دوربین و وسائل را بیاورد. از ساعت 4 بعدازظهر تا 1 نیمه شب آنجا بودم و علاوه بر مصاحبه با امام موسی صدر، بسیار صحبت کردیم. پای آسانسور یاد شعر فرزدق درباره امام سجاد افتادم که می گوید: یُغضی حیاءً و یُغضی من مهابته فلا یُکلم إلا حین یبتسم. (او خود را از شدت حیا چشم فرو می گیرد و دیگران وقتی چشمانش را می نگرند از هیبتش چشم فرو می گیرند و جرئت آغاز سخن با وی را ندارند مگر پس از آنکه تبسم را بر لبانش ببینند.)
مهتدی ادامه داد: مصاحبه من اولین و تنها مصاحبه خبرنگاری ایرانی با امام بود. من فیلم مصاحبه را به تهران فرستادم ولی پخش نشد. پس از انقلاب تصادفی آن را پیدا کردیم. به دلیل گرما و سرما صدا کش آمده بود و مدت ها طول کشید تا توانستم صدا و تصویر را سینک کنم و بعد چندین بار از تلویزیون پخش شد.
با هر رسانه ای گفتگو می کرد
خبرنگار سابق تلویزیون ایران و کارشناس امروز مسائل خاورمیانه اضافه کرد: امام موسی صدر غیر از مسئله گفتگو، روی رسانه خیلی تأکید داشتند. واقعا معتقد بود که رسانه نقش مهمی در جامعه دارد و محیط آزاد جایی است که رسانه می تواند کار خودش را انجام دهد. برایشان مهم نبود که رسانه مخالف ایشان است یا موافق. با هر رسانه ای که سمتشان می آمد صحبت می کرد. برای مثال، روزنامه الحیات چون مسئولش فرد شیعه ای بود به نام کامل مُروه که ارادت خاصی به امام داشت. آن زمان معروف بود که الحیات مورد حمایت عربستان است. امام موسی صدر هم با هیچ کدام از کارهای عربی و اسلامی از در ستیز در نمی آمد. زمانی که کامل مروه را در دفترش کشتند. امام خیلی ناراحت شدند و در مراسم ترحیمش سخنرانی معروفشان را درباره مطبوعات و آزادی انجام دادند.
مهتدی ادامه داد: در آن زمان مهم ترین روزنامه لبنان النهار بود که از آن به عنوان روزنامه مستقل یاد می کردند. رئیس روزنامه مسیحی ارتدکس بود به نام غسان توینی ولی از طرفداران سرسخت امام موسی صدر بود. در اولین کنگره جنبش أمل آقای توینی از کسانی بود که در آن کنگره بسیار فعال بود و مصاحبه ها و اخبار امام را مرتب در روزنامه اش منتشر می کرد. با این حال امام موسی صدر شاید مهم ترین مصاحبه اش را با روزنامه المحرر که دست چپی بود و پایگاهی بود که چپی ها و قومیون عرب به امام حمله می کردند، انجام داد. ایشان اولین حمله خود به رژیم شاه را از آن روزنامه صورت داد.
امام موسی صدر به اهمیت کار رسانه اعتقاد کامل داشت و به هر روزنامه نگاری از هر کشوری وقت ملاقات می داد. طبیعتا متعهد ماندن به منشور حرفه ای و اخلاق حرفه ای برای ایشان بسیار مهم بود. اگر کسی هم به این منشور پایبند نبود، در مصاحبه با ایشان نمی توانست این کار را کند چون از یک سو شخصیت ایشان فرد را به شدت تحت تأثیر قرار می داد. از طرف دیگر افکار ایشان آنقدر در جامعه پخش بود که اگر کسی می خواست افترایی به ایشان ببندد نمی توانست. لذا ایشان نگران نبود روزنامه نگاری که مصاحبه می کند متعهد هست یا خیر.
مهتدی سخنانش را این طور تمام کرد: آنچه که برای من از لبنان مانده، امام موسی صدر و دکتر چمران است. من بعد از شناخت این دو شخصیت و انسان عظیم همیشه فکر کردم که شاید هر هزار سال یک بار چنین انسان هایی پدیدار شوند که قابل توصیف نیستند. بعد از سال هایی که کنار این دو بودم احساس می کنم تمام کسانی که ادعایی دارند در کنار این دو، کوتوله هایی بیش نیستند.
بعد از خاطرات محمدعلی مهتدی میهمانان در صحبت های کوتاهی پیشنهادات مختلفی را مطرح کردند. ازجمله معرفی امام موسی صدر در کنار سایر شخصیت ها و نه به صورت جداگانه، تولید محتوا برای نوجوانان و آشنا کردن آنان با تفکر گفتگویی امام موسی صدر، معرفی الگوی زیست امام موسی صدر، دوره ای بودن نشست با اصحاب رسانه و تلاش مؤسسه برای ورود به عرصه فعالیت های مدنی در ایران و منطقه، با توجه به جایگاه خاندان صدر و استفاده از این پتانسیل برای حمایت از حقوق گروه های مختلف مردمی و ایجاد ارتباط بین جریان های مختلف اجتماعی و مدنی، مانند آنچه امام موسی صدر انجام می داد. همچنین بر توجه به موضوع صلح در کنار گفتگو تأکید شد و تصریح شد که گفتگو بدون صلح ممکن نیست.
در پایان مراسم علاوه بر کتاب های امام موسی صدر، متن آخرین مصاحبه قاضی حسن الشامی، دبیر کمیته رسمی پیگیری قضیه ربودن امام موسی صدر در لبنان در اختیار خبرنگاران قرار گرفت.