كتاب «عدالت در اسلام» شامل مقالههای ارائه شده از سوی امام موسی صدر در نهمين همايش انديشه اسلامی(ملتقی الفكر اسلامی) در سال ۱۹۷۵(۱۳۵۴ شمسی) در شهر «تلمسان» الجزاير و در حضور انديشمندان برجسته جهان و الأزهر بيانگر گوشهای از تلاشهای علمی و تئوريك اين مصلح مسلمان برای تحقق عدالت است.
كتاب «عدالت در اسلام» شامل مقالههای ارائه شده از سوی امام موسی صدر در نهمين همايش انديشه اسلامی(ملتقی الفكر اسلامی) در سال 1975(1354 شمسی) در شهر «تلمسان» الجزاير و در حضور انديشمندان برجسته جهان و الأزهر بيانگر گوشهای از تلاشهای علمی و تئوريك اين مصلح مسلمان برای تحقق عدالت است.عدالت همواره يكی از آرمانهای انديشمندان و آزادیخواهان بوده است؛ از هجده قرن پيش از ميلاد كه حمورابی مجمع القوانين را نوشت، تا امروز اديان آسمانی و مكاتب بشری هر كدام به نحوی عدالت را در متن توجه خويش قرار دادهاند.در اسلام نيز كه از جمله اديان آسمانی به شمار میآيد، عدالت يكی از محورهای اساسی اجتماعی فرد است؛ در قرآن قيام به عدل و عدالت پيشگی وظيفهای است كه پس از دعوت به توحيد بر دوش رسولان نهاده شده است و خداوند در اين كتاب مقدس مؤمنين را به عدل و قسط فرا میخواند؛ اين مسئله تا بدان پايه اهميت دارد كه در فرهنگ قرآن كريم، عدالت پيشگی يكی از راههای رسيدن به تقوا است.در سخنان و سيره پيامبر(ص) و ائمه هدی(ع) نيز عدالت محوری، چه اجتماعی و چه اقتصادی بسيار برجسته و پررنگ است؛ پيامبر(ص) ميزان خداوند را عدل میشمارد و امام صادق(ع) آن را از شهد، شيرينتر میداند؛ امام علی(ع) نيز اصلاح مردمان را تنها به عدل میداند و حيات احكام دين را در عدالت پيشگی اعلام میكند.اينهمه تنها اندكی است از آنچه درباره عدالت در متون دينی مسلمانان آمده است؛ با وجود اين، اينهمه تأكيد دين اسلام، آنچه امروز در برابر ما است، جامعههای به دور از عدالت مسلمين است؛ امروز مسلمانان جهان از عدالت اجتماعی و اقتصادی و سياسی به دورند؛ اختلاف طبقاتی يكی از بيماریهای اين كشورها است؛ آنچه مهم مینمايد، تلاش رهبران و انديشمندان و آزادیخواهان مسلمان برای تبيين و تحقق اين مفهوم است.امام موسی صدر، رهبر ايرانی شيعيان لبنان، هم در راه تحقق عدالت گامهای بسياری برداشته و هم دغدغههای خود را در اين زمينه در بيانيهها، سخنرانیها و مقالات مختلف تبيين كرده است؛ تلاش برای زدودن چهره فقر در شهر صور و موفقيت در اين كار، تأسيس مدارس و كارگاههای فنی برای پسران و قالیبافی، خياطی و گلدوزی و غيره برای دختران و اشتغالزايی برای آنان، تأسيس جنبش محرومان و دهها فعاليت ديگر از جمله اقدامات عملی امام موسی صدر برای تحقق عدالت اقتصادی و اجتماعی در لبنان است.خبرگزاری قرآنی ايران(ايكنا) در اين كتاب نيز كه از سوی امام موسی صدر در نهمين همايش انديشه اسلامی( ملتقی الفكر اسلامی) در سال 1975(1354 شمسی) در شهر «تلمسان» الجزاير و در حضور انديشمندان برجسته جهان و الأزهر ارائه شده، بر آن است تا گوشهای از تلاشهای علمی و تئوريك اين مصلح مسلمان برای تحقق عدالت را به تصوير كشد.مطالب اين كتاب در چهار بخش «اصول بنيادی عدالت اجتماعی در ايدئولوژی»، «اسلام، ايمان بدون عدالت را به رسميت نمیشناسد»، «مسئوليتهای فردی و اجتماعی در تحقق عدالت اجتماعی» و «شيوههای تحقق عدالت اقتصادی و اجتماعی» تدوين شده است.در بخش «اصول بنيادی عدالت اجتماعی در ايدئولوژی»، میخوانيم: عدالت در اسلام، در همه زمينهها، به ويژه در زمينه اجتماعی و اقتصادی، نه تنها متكی بر ايدئولوژی اسلامی است، بلكه اصولا خود، پايهای از پايههای ايدئولوژی اسلامی است و تأثير شگرفی بر موازين و اركان ديگر دارد.[…] جهان از ديدگاه اسلام، بر اساس حق و عدالت استوار است [...] عدالت يكی از جلوههای بارز ثبوتی خداوند است و همين عدالت آفريدگار جهان است كه بر سراسر جهان هستی بازمیتابد؛ زيرا علت، در نظر فلاسفه، حدّ تام برای معلول است و معلول، حدّ ناقص علت است؛ افزون بر اين، قرآن كريم، آفريدگار جهان را «قائماً بالقسط» میداند «شَهِدَ اللّهُ أَنَّهُ لاَ إِلَهَ إِلاَّ هُوَ وَالْمَلاَئِكَةُ وَأُوْلُواْ الْعِلْمِ قَآئِمًَا بِالْقِسْطِ لاَ إِلَهَ إِلاَّ هُوَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ/ خدا كه همواره به عدل قيام دارد گواهى مىدهد كه جز او هيچ معبودى نيست و فرشتگان [او] و دانشوران [نيز گواهى مىدهند كه] جز او كه توانا و حكيم است هيچ معبودى نيست»(آيه 18 سوره آل عمران)؛ مقصود اين تعريف اين است كه عدالت جهان، خود مفهوم قيام خداوند به عدالت است.امام موسی صدر در بخش ديگری از سخنرانی خود كه در اين كتاب تحت عنوان «اسلام، ايمانِ بدونِ عدالت را به رسميت نمیشناسد» تدوين شده، اعلام میكند: معياری كه قرآن برای مساوات و برابری انسان با كاركردش در نظر میگيرد چنين است «وَأَن لَّیْسَ لِلْإِنسَانِ إِلَّا مَا سَعَى/ وَأَنَّ سَعْیَهُ سَوْفَ یُرَى/ و اينكه براى انسان جز حاصل تلاش او نيست/ و [نتيجه] كوشش او به زودى ديده خواهد شد(آيات 39 و 40 سوره نجم). اين معيار در موضوع عدالت نيز ثابت است؛ زيرا وجود عدالت در اسلام مساوی است با وجود ايمان و ايمان بدون كوشش انسان در راه تحقق عدالت اصالتی است.[...] صدها دستور اسلامی، كه عدالت اجتماعی و اقتصادی را در عمق عبادات وارد میسازد و آن را از جمله شرايط صحيح بودن آنها میشمارد، به روشنی نشان میدهد كه عدالت اجتماعی و عدالت اقتصادی نه تنها دو حكم فرعی و دو واجب عادی و معمولی نيستند بلكه بر پايه عقيده و ايمان استوارند و از آنها جداشدنی نيستند؛ اسلام، ايمانی را كه نتيجه آن، عدالت در زندگی فرد و جامعه نباشد، بر نمیتابد؛ از اين رو عدالت اقتصادی و اجتماعی در اسلام، ريشه دار، دائمی و فراگير است.در بخش«مسئوليت های فردی و اجتماعی در تحقق عدالت اجتماعی» آمده است: «اسلام در پیريزی اصل عدالت، برای آن خطوط روشنی ترسيم میكند كه مانع ابهام و آشفتگی میشود و شرايطی فراهم میكند كه تحول و تكامل عدالت را تا مرز بینهايت مقدور میسازد و اين ويژگی اهميت خاصی دارد؛ ارتباط متقابل ميان مسئوليت فردی و اجتماعی برای تحقق بخشيدن به عدالت، يكی از ابعاد ترسيم شده عدالت است، بر اساس اصل «كلكم راع و كلكم مسئول عن رعيته» و بر اساس وظيفه امر به معروف و نهی از منكر، هر فرد جامعه مسئول سلامت جامعه است.[...] از طرف ديگر جامعه نيز نسبت به افراد، مسئوليتی كاملاً برابر دارد؛ احاديث و فتاوا نشان میدهد كه تمام ساكنان يك دهكده نسبت به فردی كه از گرسنگی میميرد، مسئوليت دارند؛ در حقيقت، اين مسئوليت هر نوع مرگ و هرگونه زيان و آسيبی را نيز در بر میگيرد؛ [...] حضرت علی(ع) با تعجب و استنكار از خود می پرسد«آيا من سير بخوابم و پيرامونم شكمهايی باشد از گرسنگی به پشت دوخته و جگرهايی سوخته؟» افراد جامعه نيز نسبت به يكديگر مسئوليتهای متقابلی دارند؛ از ديدگاه قرآن كريم و روايات، افراد جامعه همه پيكره واحدی را تشكيل میدهند.[…] نتيجه چنين بينشی آن است كه عدالت با قدری احساس فردی آغاز میشود و سپس رشد میكند و از يك سو به كوشش روز افزون فرد تبديل میشود و از سوی ديگر، گروه را كه دولت ملی مظهر آن است، در بر میگيرد؛ آن گاه عدالت با دو بُعد گسترش میيابد؛ از يك سو رفته رفته همه افراد جامعه را در بر میگيرد و از سوی ديگر، عمق پيدا میكند زيرا همان گونه كه حس عدالتخواهی رفته رفته به صورت كوشش پيگير و مستمر در میآيد، تحقق بخشيدن به حداقل عدالت، مراتب ديگری از عدالت را فراهم میكند؛ اين جريان تا آنجا ادامه میيابد كه به برابری بين افراد جامعه میرسد.امام موسی صدر همچنين به بررسی وضعيت مسلمانان امروز در اين زمينه پرداخته و میگويد: «هنگام مقايسه دقيق واقعيتهای جوامع اسلامی امروز با ريشههای «عقيده شناختی» عدالت اقتصادی و اجتماعی و ابعاد روشن آن، فاصله بزرگی میبينيم.[...]جدايی اصل عدالت اقتصادی و اجتماعی از ايدئولوژی اسلامی، كه خود گوشهای از فاجعه جدايی عقيده از شريعت است و گروههای مختلف مسلمان آن را پذيرفتهاند، باعث شده كه عدالت، ژرفا و كليت و استمرار خود را از دست بدهد، به طوری كه امروز عدالت اقتصادی و اجتماعی به صورت يك مسئله اجتماعی محض و موضوع سياسی خالص در آمده است.اين نوع عقيده اسلامی مجرد از نتايج اجتماعی، نزد اغلب مسلمانان به صورت احساسی ذهنی در آمده كه نه بر زندگی آنان اثر میگذارد نه بر رفتار فردی و اجتماعی آنان اين گونه عقايد در تصور برخی مسمانان، با عبادت قرين شده آن هم برای تنظيم پيوند انسان و آفريدگارش و برای آسان كردن سفر مرگ و ديگر هيچ؛ [...] كسانی كه اين بينش را پديد آوردند و داعيه دار آن بودند، برای خود محيطی میخواستند كه ايمان و خداوند ناظر بر اعمال آنان نباشند تا به آزمندی ها و هوای نفس خود ميدان دهند و انسانها را بی رحمانه استثمار كنند و ابزارهای كسب درآمد و منافع را بدون قيد و شرط و بدون پايبندی به شيوههای شرافتمندانه در اختيار بگيرند.»امام موسی صدر همچنين سكوت علما را در اين زمينه مذموم شمرده و اعلام میدارد:«شايد برخی از علمای دين با دعوت و تبليغ يا با سكوتشان، در نشاندن عبادت به جای عدالت، سهيم بوده باشند، اين در حالی است كه اسلام اعلام داشته «افضل العبادات كلمة حق عند سلطان جائر: برترين عبادت سخن حق گفتن در برابر سلطان ستمكار است».[...] نبود عدالت در جوامع، از مرحله خطرهای سياسی و اجتماعی گذشته و به مرحله انحرافات ايدئولوژيك رسيده و موجب نا اميدی بزرگی از دين و مؤسسههای دينی و علمای دين، به ويژه آن دسته از علمای دين كه در برابر بيدادگریها سكوت میكنند و برای احقاق حقوق مردم زير ستم، مبارزه نمیكنند، شده است.»امام موسی صدر مسئوليت علمای دين در اين زمينه را بسيار بزرگ و دقيق میداند و معتقد است آنان در راه خدمت به اسلام و مسلمانان به ويژه محرومان و ستم ديدگان، امين مردماند و تنها هم آنانند كه میتوانند از مبارزه محرومان در داخل جوامع اسلامی تصوير درستی به دست دهند.وی بر اين باور است كه مسلمانان امروز نه تنها تصور درستی از عدالت اقتصادی و اجتماعی اسلام و خطرهای ناشی از آن ـ از جمله گسست و فقدان دورنمای همه جانبه عدالت ـ ندارند، بلكه واقعيت اجرا نشدن عدالت اقتصادی و اجتماعی، جز در موارد نادر و كمياب، به خوبی نمايان است.[...] كشورهای ثروتمند عرب در كمك به بودجه نظامی كشورهای درگير با اسرائيل سهمی داشتهاند ولی اين كمك ها به اندازه يك دهم منافعی كه جنگ برايشان فراهم آورده نبوده است؛ علاوه بر اين، سهيم بودن كشورهای ثروتمند عرب در جنگ با اسرائيل، ضرورت همكاری و كمك به ملتهای مسلمانی را كه با فقر و گرسنگی و عقب ماندگی دست به گريباناند را منتفی نمیكند.امام موسی صدر در پايان، پيشنهادهايی را در اين زمينه ارائه میدهد؛ از جمله: «توصيه به همه علمای دين در جهان اسلام و به همه مؤمنان و كسانی كه آرزوی تحقق يافتن هدفهای اسلامی را دارند»، «درخواست از دولتهای حاكم بر جهان اسلام»، «درخواست از دولتهايی كه در همايش عمومی كشورهای اسلامی گردهم میآيند كه با ايجاد طرحهايی، به توسعه مناطق و طبقات محروم و تنظيم قوانينی برای بهبود شرايط كارگران متخصص و مهاجران مقيم بپردازند» و « اجرای پژوهش دقيق و همه جانبهای در مورد عدالت اقتصادی و اجتماعی در اسلام و اهميت و جايگاه آن در دين، سپس ترويج آن از طريق رسانههای جمعی و كتب درسی به ويژه در دانشگاههای ذی ربط».