برای علاقه مندان به امام موسی صدر و آنها که دربارۀ اندیشه و عمل ایشان مطالعه میکنند، همواره پرسش هایی در موضوعات مختلف سیاسی، فرهنگی و اجتماعی مطرح بوده است.
من هم که مدتی، افتخار همکاری با مؤسسۀ فرهنگی تحقیقاتی امام موسی صدر را داشتهام، از این قاعده مستثنی نیستم.
اخیراً درجریان چند دیدار که با جناب
سید صدرالدین صدر فرزند ارجمند امام به دست آمد، تعدادی از همان پرسشها را بدون نظمی مشخص با او در میان گذاشتم.
میان همین گفت وگوها ی پراکنده بود که سخن به کتاب و کتابخوانی رسید و من پرسیدم: «آیا امام صدر کتابی را برای مطالعه به شما توصیه کرده بود؟» پاسخ داد: «گاهی این اتفاق میافتاد، یکی از آنها که الان در خاطرم هست سفارش ایشان به مطالعۀ تفسیر «فی ظلال القرآن» نوشتۀ سید قطب، اندیشمند مصری است. به نظرم امام میخواست من را با نوع نگاه نویسنده و شیوۀ تفسیر او از قرآن آشنا کند.»
برای من، همین خاطرۀ کوچک کافی بود تا مسیر رسیدن به پاسخ را پیدا کنم.
تفسیر «فی ظلال القران» از نخستین آثار تفسیری است که درکنار تشریح و تبیین ادبی و روایی قرآن، به تأثیر برخی مفاهیم اسلامی در فرآیندهای اجتماعی پرداخته و آموزههای دینی را در حل مسایل اجتماعی و سیاسی راهگشا دانسته است. نویسنده همچنین در این اثر تلاش کرده ضمن تفسیر اجتماعی از قرآن، تحرک و نشاط اجتماعی مسلمانان را با هدف احیای نهضت اصیل اسلامی رونق بخشد.
تفسیر اجتماعی گرایشی در تفسیرهای معاصر و از شاخههای تفسیر اجتهادی است که مفسر با طرح گسترده و عمیق مباحث اجتماعی به همۀ آیات قرآن از زاویۀ حل مسائل و مشکلات اجتماعی نگاه میکند و با تطبیق آموزه هاى قرآن بر مسائل اجتماعى، جامعه را به سمت تحول و پیشرفت سوق میدهد.
پیدایش این گرایش تفسیری پس از آن آغاز شد که برخی مصلحان، شیوههای سنتی تفسیر را در پاسخگویی به نیازهای روز راهگشا ندیدند و چاره را در تغییر نگاه و رویکردهای تفسیری پیشین دانستند. پیش قراول این گروه
سید جمال الدین اسد آبادی بود که نگرشهای او الهام بخش مصلحان و احیاگران بعدی نیز شد.
نکتۀ جالب توجه اینکه نگاهی هرچند گذرا به مجموعه آثار امام موسی صدر نشان میدهد او نیز با همین شیوۀ تفسیری به تبیین آیات قرآن پرداخته است. کتابهای تفسیر «
حدیث سحرگاهان» و «
برای زندگی» که حاوی دیدگاههای تفسیری ایشان است در کنار سایر آثار به خوبی نشان میدهد که مؤلف چرا و چگونه دین را عنصر تحول جامعه ارزیابی کرده است.
اساساً امام صدر، اسلام را موجب عمق بخشیدن به مدنیت دانسته و معتقد است: «اسلام... میخواهد روشن کند که جامعه ساختۀ دست شما و از مخلوقات شماست و چیزی نیست که از بیرون بر شما تحمیل شده باشد. این یک مسئلۀ اساسی است. انسان وقتی احساس کند که خود او سازندۀ جامعه است، میتواند باعث توسعۀ جامعه خود گردد و طبق برنامۀ مشخصی تعامل نماید. این مطلب در پارهای از آیات قرآن کریم بیان شده است:
ان الله لا یغیر ما بقوم حتی یغیروا ما بانفسهم (خدا چیزی را که از آن مردمی است دگرگون نکند تا آن مردم خود دگرگون شوند.)
ظهر الفساد فی البر و البحر بما کسبت ایدی الناس (به سبب اعمال مردم، فساد در خشکی و دریا آشکار شد.) بدین سان، در بسیاری از آیات، قطعیت این مطلب را مییابیم که آنچه در جامعه دیده میشود، حاصل عملکرد مجموعهها و سازمانهاست و سازمانها ساخته دست شما و در گرو اشاره شماست...» (
ادیان در خدمت انسان،ص ۲۰۷)
اهمیت دیگر این رویکرد در آثار امام صدر و برخی مصلحان هم عصر او، این است که این نگاه در شرایطی مطرح میشد که دین از سوی دو گروه - با گرایش های متضاد- از عرصۀ اجتماعی فاصله گرفته بود. گروه نخست، کسانی بودند که ظاهراً دغدغه دینی داشتند و با تقدس مآبی، دین را بالاتر از آن میدیدند که بخواهد از امور فردی و عبادی فراتر رفته و به امور اجتماعی بپردازد و گروه دیگر کسانی بودند که دین را یا تخدیر تودهها می دانستند و آن را برای ایجاد تحول ناتوان قلمداد میکردند و یا آن را در تضاد با آزادی و نشاط اجتماعی میخواندند. درست به همین سبب بود که بسیاری از جوانان و علاقه مندان به حرکت های اصلاحی و یا انقلابی به جریانها و گروه های غیر دینی و یا ضد مذهبی گرایش پیدا میکردند.
درچنین شرایطی سخن گفتن از اسلام به مثابۀ آیین زندگی و احیای قرائت اجتماعی از دین، کار دشواری بود که کمتر کسی توان آن را داشت. والبته امام صدر نه تنها به طرح نظری این نگرش پرداخت که خود به تحقق عملی آن در جامعۀ متنوع و آزاد لبنان نیز مبادرت ورزید و موفق به جذب مخاطبان فراوان و تأثیرات عمیق فرهنگی و اجتماعی شد.
او از معدود کسانی بود که موفق شد برای مذهب و اسلام، به عنوان تنها آلترناتیو ایدئولوژیهای مادی، جایی در ذهن و دل روشنفکران و تودۀ مردم باز کند.
برای اطلاع بیشتر دربارۀ سیره و روش او میتوان به
مجموعه آثار منتشر شده از سوی مؤسسۀ فرهنگی تحقیقاتی امام موسی صدر مراجعه کرد.