دکتر فتحالله مجتبایی، نویسنده، مترجم، عضو پیوسته فرهنگستان زبان و ادب فارسی و عضو هیئت علمی بنیاد دائرةالمعارف بزرگ اسلامی است. او سال ها در دانشگاه به تدریس تاریخ ادیان، فرهنگ و زبان های باستانی مشغول بوده است. پیوند و دوستی او با امام موسی صدر در دوران نوجوانی و جوانی بهانه ای شد تا از این استاد اهل ادبیات و تاریخ درباره الزام های و اجبارهای گفت وگو و شیوه متفاوت «آقا موسی»، (که خود این طور خطابش می کند) برای گفت وگو بپرسیم.
دکتر مجتبایی با یادآوری خاطرات آن روزها از هم درس بودن و ارتباط با امام موسی صدر و مرحوم دکتر بهشتی می گوید که از دارالفنون و دبیرستان شروع شده و تا دانشگاه ادامه داشته است. از هر دوی آنها که از حوزه به دانشگاه آمده بودند با ذهنی باز یاد می کند و درباره امام موسی صدر چندباره تاکید می کند که: «او اندیشه ای جهانی داشت.»
فتح الله مجتبایی، استاد تاریخ دانشگاه و دوست قدیمی امام موسی صدر درباره اندیشه ایشان می گوید: «آقا موسی صدر همیشه جهانی فکر می کرد. در دوره ای که با هم همدرس بودیم از مشخصات فکری ایشان همین جهانی فکر کردن بود. تمام دوستان و همفکران ایشان در محدوده عالم اسلامی فکر می کردند اما ایشان جهانی فکر می کرد. اسلام را در یک متن جهانی می دید و معتقد بود اسلام برای کل جهان آمده و به همین دلیل باید در سراسر جهان مطرح شود.
من در دوران تحصیل دبیرستان و بعد در دانشگاه با آقا موسی ارتباط داشتم و در لبنان هم دو بار ایشان را دیدم. به دلیل همین اندیشه، وی در ارتباط با ادیان دیگر یا اشخاص دیگر، بسیار آزاد فکر می کرد. دوستان بسیاری در میان مسیحیان و کشیشان داشت و با مجامع مسیحی در لبنان رابطه خیلی نزدیک و دوستانه ای داشت.
در ایران هم که بود همیشه با ادیان مختلف با گشاده نظری برخورد می کرد. بدون هیچ تعصبی مثل دو انسان با هم گفت و گو می کردند، ما همدرس های مسیحی داشتیم که ایشان خیلی راحت با آنها ارتباط داشت.»
عضو پیوسته فرهنگستان زبان و ادب فارسی در پاسخ به این که چه ویژگی ای امام موسی صدر را از دیگران متمایز کرده بود، توضیح می دهد: «کمتر آدمی شبیه ایشان پیدا می شود. در همان روزگار هم فکرش بیرون از مرزهایی بود که ما داشتیم. وقتی حرف می زد از لبنان، شامات و فلسطین شاهد مثال می آورد. شامات را خوب می شناخت، جایی که همیشه مسلمان ها و مسیحیان در آن ارتباط خوبی داشتند.
خود آقا موسی و خانواده ایشان نیز در شامات و لبنان شناخته شده بودند. من در دانشگاه بیروت دوست مسیحی ای داشتم که همیشه از ایشان و خانواده اش به نیکی یاد می کرد که تعصبات دیگران را در برداشت از ادیان نداشتند.
در واقع مسلمان، کلیمی و مسیحی همه اهل کتاب هستند و به یک خانواده روحی و دینی تعلق دارند. اصطلاح «ادیان ابراهیمی» را که من به کار بردم و در اینجا رواج پیدا کرد از ایشان گرفته ام که می گفت: اسلام، یهود و مسیحیت، همه ادیان ابراهیمی هستند و همه ریشه ها به حضرت ابراهیم برمی گردد.»
دکتر مجتبایی معتقد است که این نزاع ها و اختلاف های بین ادیان محصول روزگار جدید است و پیش تر رابطه بین پیروان ادیان مختلف دوستانه تر بود: «شصت سال پیش اصلا این صحبت ها نبود، این شکاف های امروزی بین ادیان ابراهیمی نبود. روابط ما با همه افراد، یهودی ها، مسیحی ها و حتی زرتشتی ها بسیار دوستانه بود. این مشکلات در واقع پس از مسئله فلسطین و درگیری با اسرائیل پیدا شد.»
«ما در ایران دوستان مسیحی خوب و هم درس های مسیحی داشتیم. حتی با یهودی ها هم روابط خیلی دوستانه بود. در دانشگاه همه جور آدم بود؛ مسیحی، یهودی، شیعه و سنی همه بودند. حتی یکی دو نفر دوست اسماعیلیه در دانشگاه داشتیم. اصلا این اختلاف ها آن وقت نبود و راحت با هم معاشرت داشتیم.»
هنگامی که از راهکارهای پیوند دوباره و همدلی بین پیروان ادیان و دعوت به گفت و گو که صحبت می شود، دکتر مجتبایی باز به اندیشه های والای امام موسی صدر اشاره می کند و می گوید: «باید گفت و گو ها و نوشته های امام موسی صدر را که بسیاری از آنها در قالب کتاب چاپ شده به خوبی توزیع کرد تا همه بخوانند. نظرات آقا موسی باید در جوامع روشنفکری و دینی خوانده و استفاده شود. طرز فکر آقا موسی روشن و جهانی بود. ما در بیست و چند سالگی با هم دوست بودیم و می دیدم که ایشان مثل 40 ساله ها فکر می کرد.»
وی درباره اندیشه جهانی و طرز فکر امام موسی صدر می گوید: «او به کشورهای دیگر سفر می کرد و با بیروت و شامات در دانشگاه هم ارتباط داشت. از طرف دیگر زبان عربی را خیلی خوب می دانست و روزنامه ها و مجلات عربی برایش می آمد که گاهی ترجمه می کرد و برای ما هم می خواند. با تمام مطبوعات فکری و سیاسی جهان عرب و به طور کلی خارج از ایران ارتباط و تماس داشت. »
عضو پیوسته فرهنگستان زبان و ادب فارسی افزود: در آن دوره آقا موسی خیلی جهانی و گسترده تر از ما فکر می کرد و محدود به فضای فکری ما نبود، نه تنها زبان عربی را خوب می دانست بلکه با ادبیات اجتماعی و سیاسی و شعر هم آشنا بود. گاهی اشعاری از شعرای عرب از مصر و بیروت برای ما می خواند و شرح می کرد. به همین علت می توانست جهانی فکر کند و اندیشه هایش فراتر از مرزهای ذهنی همدوره ای های خودش بود.
همان موقع هم بسیار بین جوان ها محبوب بود. یک خاصیتی که آقا موسی داشت چهره مطلوب ایشان بود. اندام کشیده بلند و چشمانی گیرا و طرز بیانی جذاب که همه ما مفتون صحبت ها و حرکاتش می شدیم. با همین جاذبه و کاریزمایی که داشت با هر کس که گفت و گو می کرد روی او تاثیر می گذاشت.»
همدرس دوران جوانی امام صدر درباره تاثیر سخنان ایشان در نسل جوان امروز می گوید: «اول بدانید که علوم انسانی و تاریخ با دیگر علوم فنی و علوم جدید فیزیک و شیمی متفاوت است که هر پنج سال یا ده سال عوض می شود. شما هنوز هم بعد از نهصد سال که غزالی بخوانید به شما ایده می دهد، اینها کهنه شدنی نیست و به ذهن خوراک می دهد. مسائل مربوط به علوم انسانی تغییر نکرده و هنوز هم با آنها درگیر هستیم و شدیدتر مطرح شده است.»
«بنابراین ارتباط با اندیشه های امام موسی صدر برای جوانان بسیار لازم است تا از او الگوبرداری کنند. من خودم کتاب هایی که از اندیشه های ایشان دارم را به دوستان داده ام که خوانده اند و خیلی هم روی آنها تاثیر داشته است. به همین دلیل معتقدم این کتاب ها را بایستی بیشتر توزیع کرد. و شما که متولی چاپ و نشر این آثار هستید برای توزیع آن هم باید بیشتر تلاش کنید تا افراد بیشتری با این طرز فکر جهانی ایشان آشنا شوند.»