دکتر محمدعلی مهتدی، پژوهشگر و کارشناس مسائل خاورمیانه معتقد است:امام موسی صدر در این اندیشه بود که لبنان را به صورت ماکت کوچکی از همزیستی جهانی و وحدت و تعامل بین ادیان و تمدنها در آورد اما متاسفانه توطئههای عظیمی در جریان بود که نهایتا ایشان را ربودند و از صحنه عمل خارج کردند و بعد از آن دیدیم چه مصائبی گریبانگیر منطقه شد.
دکتر محمدعلی مهتدی، پژوهشگر و کارشناس مسائل خاورمیانه معتقد است: مردم منطقه خاورمیانه به شدت در تسخیر تعصب ها گرفتار شدند. اما امام موسی صدر در مدتی که فعالیت سیاسی و اجتماعی خود را در لبنان شروع کرد هرگز تعصبی نداشت و یک مجتهد و رهبر پایبند به اصول و فروع دینی و مذهبی خود بود.با این حال با همه فرقهها اعم از مسلمانان غیر شیعی و فرقههای مسیحی تعامل داشت.
مهتدی بیداری و آگاهی مردم را راه نجات منطقه دانست و گفت: شرط اول گفتوگو این است که دو طرف یکدیگر را قبول داشته باشند لذا قرآن تاکید دارد که «ما یا هدایت یافته هستیم یا در گمراهی آشکار به سر میبریم».
دکتر علی مهتدی در گفتوگو با موسسه امام موسی صدر اظهار کرد: برای درک روش امام موسی صدر لازم است که یک اشاره کوتاهی به بافت اجتماعی و سیاسی لبنان داشته باشیم. لبنان کشوری مشتکل از مجموعهای از مذاهب مختلف مسیحی و اسلامی است، تقریبا ۱۶ الی ۱۷ مذهب دارد که در چهارچوب دین اسلام مذهب سنی، شیعه، دروزی، علوی و در بین مسیحیان هم کاتولیک، ارتدوکس و پروتستانها هستند که هر کدام از این فرقههای مذهبی نهادهای سیاسی و مذهبی خاص خود را دارند و دولت لبنان ائتلافی از این مذاهب است.
او در ادامه افزود: در اینجا مساله مهمی مطرح میشود مبنی بر اینکه آیا چیزی به نام هویت لبنانی داریم یا نداریم؟ در لبنان هویت مذهبی به معنای وابستگی شهروند نیست بلکه این دین است که وابستگی شهروندی را مشخص میکند. مذهب قویترین وابستگی در لبنان است که همیشه وابستگی ملی را تحت الشعاع قرار میدهد و این جملهای از امام موسی صدر است که «اگر این فرقههای مذهبی در همه زمینههای فرهنگی و اجتماعی با یکدیگر تعامل داشته باشند آنگاه لبنان بهشت میشود» یعنی هر مذهبی که فرهنگ خود را دارد اگر از فرهنگ مذاهب یا طوایف دیگری هم مسایلی را فرا بگیرد فرهنگ خود را غنیتر میکند.این ادراک مشترک، تسامح، همکاری و تعامل بین فرقههای مذهبی باعث میشود کل لبنان رشد کند و این شکل دوم، خطی بود که امام موسی صدر در لبنان دنبال میکرد.
مهتدی اولین راه رسیدن به وحدت را از بین بردن تعصبات دانست و گفت: تعصب داشتن به معنای پایبندی به اصول نیست. البته پایبندی به اصول لازم است و هر کسی با هر دینی میتواند اصول دینی و مذهبی خود را حفظ کند و در عین حال با دیگران هم تعامل داشته باشد. ما در تاریخ لبنان لحظات تاریخی را دیدیم که تعصب و برانگیختن احساس وابستگی به یک طایفه یا مذهب باعث جنگ داخلی شد و خون ریزیها و کشتارهایی صورت گرفت و روز به روز کینهها را عمیقتر کرد. اما لحظه هایی که طوایف توانستند با یکدیگر همکاری کنند بسیار کم است. طوایف برای داشتن چنین لحظات تاریخی نیاز به شخصتهای بزرگی داشتند که فوق این مذاهب باشند و بتوانند فکر، اندیشه و شخصیت خود را در همه مذاهب گسترش دهند. یکی از این شخصیتهای بسیار نادر و بیاندازه ارجمند امام موسی صدر است. امام موسی صدر یک مسلمان و روحانی شیعه است اما در مدتی که فعالیت سیاسی و اجتماعی خود را در لبنان شروع کرد هرگز تعصبی نداشت و یک مجتهد و رهبر پایبند به اصول و فروع دینی و مذهبی خود بود اما با این حال با تمام فرقهها اعم از مسلمانان غیر شیعی و فرقههای مسیحی تعامل داشت و چنان به آنها احترام میگذاشت که آنها امام را از خود میدانستند.
وی درباره شرایط و الزامات گفتوگو تصریح کرد: گفتوگو برای اینکه ثمر بخش شود باید مبتنی به اصولی باشد؛ شرط اول گفتوگو این است که دو طرف یکدیگر را قبول داشته باشند لذا قرآن تاکید دارد که «ما یا هدایت یافته هستیم یا در گمراهی آشکار به سر میبریم». یعنی در گفتوگو این احتمال وجود دارد که هر کدام از طرفین اشتباه کنند. بنابراین در گفتوگو باید استدلالها را از یکدیگر بشنویم تا به یک استدلال واحد برسیم این همان روش امام موسی صدر بود، در گفتوگو با شخصیتهای سیاسیِ مخالف و موافق احترام کامل به آنها میگذاشت و همچنین طرف مقابل را قبول داشت.
وی افزود: جرج خضر یک اسقف مسیحی ارتدوکس بود بارها تعریف کرد که چه بسا امام نکتهای را به شکلی دیگر برداشت کرده بود، اما وقتی به استناد کتاب مقدس و یا قرآن آن را توضیح میدادم امام بلافاصه از من تشکر میکرد. این زمینهای بود که باعث میشد همه به امام موسی صدر احترام بگذارند. سخنرانی او در کلیسای کبوشیین بیسابقه بود چراکه تا آن زمان شاهد چنین اتفاقی نبودیم که یک روحانی مسلمان شیعی موعظه کلیسا را ایراد کند و مردم تحت تاثیر سخنان او اشک بریزند.
این کارشناس مسایل سیاسی گفت: از سال ۱۹۷۵ جنگ داخلی در لبنان شروع شد که ۱۶ سال طول کشید، بیش از ۲۰۰ هزار نفر کشته و یک میلیون نفر آواره برجای گذاشت، کشور ویران شد نهایتا هیچ کس به هیچ چیزی نرسید و همه فهمیدند این یک جنگ بیهوده بود. در طول جنگ، سرانی که منافع خود را دنبال میکردند به شدت سعی میکردند که تعصبات مذهبی را گسترش داده و به آنها عمق دهند به طوری که در بعضی از طوایف این تعصبات مذهبی شکل شوفینی به خود گرفت. به این معنا که فرد را باید بکشی تنها به خاطر اینکه از مذهب تو نیست.
این توطئه بسیار بزرگی بود که کسینجر وزیر خارجه وقت آمریکا طراحی کرد که قصد تجزیه لبنان را داشت تا حضور اسراییل به عنوان یک رژیم یهودی و نه دموکراتیک توجیه شود. الان هم منطقه ما دچار یک توطئه بین المللی شده است و طرحی به نام خاورمیانه جدید مطرح شده است. درواقع هدف آنها این است که بایستی منطقه را تجزیه کرده و کشورها را تبدیل به دولتهای کوچکی بر اساس تقسیمات فرقهای و قومی کنند، کشورهای کوچکی که همیشه در حال درگیری با یکدیگر هستند.
او ادامه داد: نهایتا کسی در منطقه نمیتواند امنیت داشته باشد و این راهی است که امنیت اسراییل را تامین میکند. متاسفانه در راه اندازی گروههایی مانند داعش و جبهةالنصره بسیاری از کشورهای عربی نیز دست دارند و فجایعی که انجام میدهند به نام دین اسلام تمام میشود. البته پشت همه این قضایا توطئههایی نهفته است. اولا مسالهای به نام اسلام و محبوبیت در غرب مطرح است که قصد دارند چهره اسلام را مخدوش کنند و نشان دهند که اسلام دینی است که دنبال خون ریزی و خشونت است نه دنبال محبت و همزیستی، از سوی دیگر قصد دارند همزیستی بین گروههای اجتماعی و مذاهب در منطقه را به نقطه غیرممکن برسانند. طبیعا در چنین شرایطی یک دست صدا ندارد.
خصوصا در این شرایط که شخصیت عظیمی مثل امام موسی صدر در کنار ما نیست و افرادی هم که حضور دارند از نظر فکری، اندیشه، شخصیت و موقعیت اجتماعی در آن موقعیتی نیستند که بتوانند اوضاع را کنترل کنند، اما اصل مهمی وجود دارد و آن این است که هر انسان در هر دینی اعم از مسیحی، مسلمانُ شیعه و سنی اگر خدا را در نظر داشته باشد و به روز جزا بیاندیشد خودبه خود انسانی معنوی و مومنی میشود.
مهتدی بیداری و آگاهی مردم را راه نجات منطقه دانست و اظهار کرد: مومنین با یکدیگر رقابتی ندارند و با هم یکی هستند اما آن زمانی که مسایل دنیوی، مادی، شهوات و قدرت پدید میآید و انسانها در عین تظاهر به دین داری زمینی میشوند، چیزی به نام آخرت و حساب نزد خدا را از ذهن خودشان خارج میکنند، آیات قرآن را میخوانند اما به آن عمل نمیکنند طبیعتا این درگیریها نیز به وجود میآید چون انسان زمینی انسانی است که دنبال مادیات و شهوات است و این مادیات حد و مرزی ندارد.
او با اشاره به اینکه مردم منطقه به شدت در تسخیر تعصبها قرار گرفته اند افزود: مردم منطقه یکدیگر را بیدلیل میکشند و شاهد هستیم انسانهای بیگناه زیادی در لیبی، عراق وسوریه و.. کشته میشوند اما کسی نمیداند به چه گناه این کشتار انجام میشود. بعد در کشورهایی مانند آمریکا که ادعای حقوق بشر و دموکراسی دارند سه دانشجوی عرب فلسطینی صرفا به این دلیل که مسلمان هستند کشته میشوند. این مسایل به خاطر تبلیغات و وجود گروهکی به نام داعش است که شکل گرفته است وقتی انسان این شرایط را میبیند متوجه میشود که وجود امام موسی صدر چه ارزش و اهمیتی داشت.
این کارشناس مسایل خاورمیانه ادامه داد: ایشان لبنان را جایی میدید که از طریق گفتوگو و تعامل بین ادیان و مذاهب همچون بهشتی شود که الگوی کوچکی برای کل جهان باشد، چرا که امام موسی صدر به وحدت ادیان معتقد بود و ملاقاتهای مهمی با بسیاری از سران کشورها از جمله پاپ و رهبران دیگر فرقههای مسیحی داشت و همیشه در این اندیشه بود که لبنان را به صورت ماکت کوچکی از همزیستی جهانی و وحدت و تعامل بین ادیان و تمدنها در آورد اما متاسفانه توطئههای عظیمی در جریان بود که نهایتا ایشان را ربودند و از صحنه عمل خارج کردند و بعد از آن دیدیم چه مصائبی گریبانگیر منطقه شد.
مهتدی در پایان در خصوص تاثیر برگزاری کنفرانسهای وحدت در اتحاد جوامع یادآور شد: این کنفرانسها به این دلیل به جایی نمیرسد که برنامه ریزی نمیشود. ما الان در جهان مسالهای به نام اسلام هراسی داریم و توطئههای گستردهای که از سوی محافل صهیونیستی و فراماسونری برای بد نام کردن اسلام تدارک دیده می شود. طبیعتا مقابله با چنین توطئه هایی با این گستردگی، به یک برنامه ریزی در سطح بسیار گسترده نیاز دارد. باید یک استراتژی تدوین شود و مرحله به مرحله به اجرا درآید و برای هر مرحله اهدافی مشخص شود و نهایتا برای تحقق آن اهدافُ تلاش شود. اما در غیاب این استراتژی و برنامه ریزی، صد سال هم که علمای شیعی و سنی جمع شوند و سخنرانی کنند هیچ چیز تغییر نمیکند.