پیشنهاد وحدت فقهی را امام موسی صدر برای اولین بار در تاریخ ۲۷ رجب ۱۳۸۹ (روز عید مبعث) در نامهای به مفتی اعظم لبنان آقای شیخ حسن خالد اعلام کرد. از آن تاریخ حدود ۴۷ سال میگذرد و امروز که کل دنیا، بهویژه جهان اسلام در اثر ارتباطات قوی ماهوارهای و اینترنتی به منزله یک دهکده کوچک درآمده، بیش از پیش ضرورت احیا و اجرای تفکر وحدت فقهی در سطوح مختلف جهان اسلام با تمام وجود احساس میشود.
یکی از دغدغهها و آرمانهای مقدس امام موسی صدر در طول فعالیتهای دوران حیات، وحدت امت اسلامی در سرتاسر جهان بود. او از آغاز جوانی که در حوزه علمیه قم اشتغال به تحصیل داشت، در این اندیشه بود و در محافل حوزوی و در محضر اساتید، پیوسته پیگیر آن بود. در سال ۱۳۲۶شمسی که کمتر از بیست سال داشت، وقتی از ورود علامه امینی به تهران آگاه شد، فرصت را غنیمت شمرد و با یکی از دوستان (آیتالله موسوی اردبیلی) به دیدار علامه در تهران شتافت و در محضر آن عالم بزرگ، ضمن طرح بحثهای علمی گوناگون، از ضرورت وحدت میان مذاهب اربعه در مقابل دشمن مشترک سخن گفت و از آن دفاع نمود. ۱
در سال ۱۳۳۸ در همان بدو ورودش به لبنان، بدون فوت وقت، شالوده روابط صمیمانه با علمای اهل تسنن را در شهر صور پیریزی کرد. از جمله با محیالدین حسن (مفتی اهل سنت) ارتباط دوستانه محکمی برقرار ساخت، تا جایی که در اکثر مناسبتها، مانند: عید غدیر، شبهای رمضان، ایام عاشورا و تاسوعا، این دو در کنار هم بودند و در یک مکان مشترک مثل «مسجد قدیم» یا «نادی امام صادق (ع)» به منبر میرفتند و مردم، اعم از شیعه و سنی پای سخنان آنها مینشستند؛ به گونهای که اگر فردی خارج از شهر صور به این مجلس وارد میشد، تشخیص نمیداد کدام یک از اهل تسنن و کدام از تشیع میباشند. ۲
امام موسی صدر بر آن بود که هیچ تناقض و اختلافی میان شیعه و سنی نیست و اینها پیروان دو مذهب از یک دیناند. او با همین بینش به تلاشهای وحدتبخش خویش ادامه داد تا اینکه در تابستان ۱۳۴۲ش طی سفری دوماهه به کشورهای شمال آفریقا، در یک اقدام ابتکاری، ارتباط مستمر و کارآمدی را میان مراکز اسلامی کشورهای مصر، مغرب و الجزایر با حوزههای علمی و مراکز مهم شیعی در لبنان برقرار ساخت. ۳
یکی از کارهای مهم و سرنوشتساز امام موسی صدر در لبنان تشکیل «مجلس اعلا» برای دفاع از حقوق اجتماعی کشور بود. او در روز تصدی ریاست این مجلس به تاریخ جمعه ۲/۳/۱۳۴۸ش (۲۳ مه ۱۹۶۹م) طی سخنانی پرشور در حضور رجال علمی، سیاسی و اجرایی لبنان، از جمله آقای شارل حلو، رئیسجمهور وقت، ضمن تشریح برنامهها و خطوط کلی مجلس، بر دو بند زیر تاکید دوچندان داشت:
۱. اقدام اساسی برای عدم تفرقه میان مسلمانان و سعی فراوان به منظور دستیابی به وحدت کامل؛
۲. همکاری با همه طوایف مذهبی لبنان و تلاش برای حفظ وحدت در کشور.
این خط مشیها پس از یک هفته، در اولین بیانیهای که از سوی مجلس اعلا صادر شد، دوباره منعکس و مورد تاکید قرار گرفت و در سرتاسر لبنان و در روزنامههای کثیرالانتشار منتشر شد. وی در این عرصه، به سخنرانی و صدور بیانیه بسنده نکرد؛ بلکه وارد میدان عمل شد. در آذرماه ۱۳۴۸ (اکتبر ۱۹۶۹) نامهای تاریخی به مفتی اعظم وقت لبنان آقای شیخ حسن خالد نوشت و در آن، با طرح نکات ظریف و دقیق پیرامون وحدت بین مذاهب، خواستار یکی شدن اذان، افق شرعی، رویت هلال ماه رمضان و سایر اعیاد و تعطیلات اسلامی شد. ۴
وحدت فقهی، چاره اساسی
در میان اندیشمندان و کارشناسان برجسته اسلامی، پیرامون وحدت بین مذاهب در مرحله اول دو نظریه مثبت و منفی وجود دارد. آنهایی که نگاه منفی به این موضوع دارند، میگویند: هیچ نقطه مشترکی بین شیعه و سنی نیست؛ بنابراین دلیلی برای وحدت نمیبینند. خوشبختانه صاحبان این تفکر، در اقلیت مطلق به سر میبرند و اگرچه بعضی از آنان از روی حسن نیت و صداقت به این اندیشه باور دارند، ولی حقیقت این است که این نظریه همواره در طول تاریخ مورد سوءاستفاده دشمنان اسلام و استعمارگران غرب و شرق قرار گرفته و به یک معنا میتوان گفت که این تفکر، در اصل ساخته و پرداخته آنان است و صاحبان این تفکر در واقع فریب آنان را خوردهاند و آب به آسیب دشمنان میریزند.
اما شخصیتهایی که نگاهی مثبت به این مهم دارند، به چند گروه تقسیم میشوند: گروه اول معتقدند که این موضوع هیچ ربطی به وحدتِ خود مذاهب ندارد و هر یک از این مذاهب باید به اصول و فروع خود پایبند باشند و تنها پیروان این مذاهب هستند که در عین حفظ اصول و فروع مذهبِ خود، باید با پیروان مذاهب دیگر متحد شوند.
گروه دیگر میگویند: تمام مذاهب اسلامی موظفند ضمن حراست از هویت مذهبی خویش، تنها به نقاط مشترک میان مذاهب همت گمارند؛ چنانکه در این راستا گامهای بلند و مبارکی هم برداشته شد مرحوم شیخ طوسی و علامه حلی کتابهای «خلاف» و «تذکره» را تالیف کردند و امروز کتب ارزشمند بسیاری در «فقه مقارن» به همت اندیشمندان و فقهای شیعه و سنی نوشته میشود.
گروه سوم که یکی از طلایهداران آن امام موسی صدر میباشد، او ضمن احترام به صاحبان و پیروان نظریههای پیشین و با همه اهمیت و احترامی که به این نظریهها داشت، ولی هرگز آنها را کافی نمیپنداشت. ایشان به «وحدت فقهی» اعتقاد داشت و میگفت: برج اسلامی که در پایه و اساس واحد است و امت اسلامی که در عقیده کتاب و مبدا و معاد و منتها یکی است، نیاز مبرم دارد که در جزئیات هم یکی باشد. ۵
امام موسی صدر در ذیالحجه ۱۳۸۹ که در کنفرانس سالانه «مجمع بحوث اسلامی» در قاهره شرکت داشت، ضمن سخنرانی مفصلی در حضور رجال علمی، بر همین موضوع تاکید کرد و طرح جامعی را در این باره به اجلاس تقدیم نمود که مورد توجه و استقبال اغلب شخصیتها واقع شد و او را به عضویت دائمی این مجمع درآورد. وی در حاشیه این کنفرانس نیز در مصاحبهای با مجله «المصور» چاپ قاهره در پاسخ به خبرنگاری، پیرامون وحدت بین مذاهب گفت:
این موضوع بعد از دستیابی به وحدت فقهی امکانپذیر است و تنها با گفتوگوی خالی و مذاکره صوری رهبران مذاهب به دست نمیآید؛ چون مذاهب در عمق جان پیروان خویش شکل گرفته است و من به این مجمع که از علمای بزرگ جهان اسلام تشکیل شده، در تحقق این هدف مهم امید دارم. قاهره هم که در جهان اسلام از موقعیت مناسبی برخوردار است، میتواند در تحقق این هدف نقش موثری داشته باشد.
یک سال بعد یعنی در سال ۱۳۵۰ پس از حضور در ششمین کنگره «مجمع بحوث اسلامی» در قاهره و بازدید از نیروهای نظامی مستقر در کانال سوئز و جبهههای جنگ در مرزهای مصر، همزمان با اهتمام بر جهاد و مبارزه علیه دولت غاصب و غیرقانونی اسرائیل، به موضوع وحدت امت اسلامی در امر شعائر دینی و مظاهر مذهبی تاکید نمود. ۶
در سال ۱۳۵۲ شمسی به مناسب شرکت در هفتمین کنفرانس سالانه «شناخت اندیشه اسلامی» در الجزایر، ضمن مصاحبهای با مجله «المجاهد» برای چندمین بار به تشریح وحدت فقهی پرداخت. ۷
البته هدف امام موسی صدر از وحدت فقهی این نبود که هیچ اختلاف نظری در میان فقهای مذاهب نباشد و همه در احکام و مسائل، یک فتوای مشترک صادر کنند؛ زیرا این امر هرگز امکانپذیر نیست؛ بلکه او باور داشت که اینگونه اختلافها موجب رشد و تکامل فقه و پویایی اجتهاد و تحرک مجتهد خواهد شد. وی میگفت: مادامی که این اختلاف بینشها به عنوان یک نظریه علمی و تئوری مطرح است، همواره مایه خیر و برکت و رشد و بالندگی است؛ اما هرگاه تبدیل به فتوا برای عمل یا شعائر دینی در جامعه شود، ناخودآگاه پراکندگی و تعدد فتوا و شعار، منجر به تشتت و تفرقه پیروان آن فتوا و شعار خواهد شد. پس به ناچار لازم است همه این فتاوا و شعائر و نظریهها به یک فتوا و شعار واحد منتهی گردد تا سبب اختلاف، چنددستگی و پراکندگی امت اسلامی نشود.
ایشان برای مثال، مناسک حج، اذان، اعیاد اسلامی و حلول ماه رمضان و شوال را مثال میزد و میگفت:
مثلاً میتوان این پیشنهاد را بررسی کرد که در رویت هلال به طریق نوین علمی و تعیین زاویه دید هلال در افق تکیه کنیم و روز عید را با دقت علمی مشخص کنیم تا همه مسلمانان در یک روز عید داشته باشند و در بسیاری دشواریها صرفهجویی شود و از لحاظ تعطیل و دید و بازدید، دشواریهای ناشی از تعدد روزهای عید را نداشته باشیم و نیز میتوان شکلی از اذان را که برای همگان مورد قبول باشد بررسی نمود. ۸
پیشنهاد وحدت فقهی را امام موسی صدر برای اولین بار در تاریخ ۲۷ رجب ۱۳۸۹ (روز عید مبعث) در نامهای به مفتی اعظم لبنان آقای شیخ حسن خالد اعلام کرد. از آن تاریخ حدود ۴۷ سال میگذرد و امروز که کل دنیا، بهویژه جهان اسلام در اثر ارتباطات قوی ماهوارهای و اینترنتی به منزله یک دهکده کوچک درآمده و توطئهها و ترفندهای دشمنان اسلام به سرکردگی آمریکا و جهان غرب عمق و دامنه بیشتری یافته است، بیش از پیش ضرورت احیا و اجرای تفکر وحدت فقهی در سطوح مختلف جهان اسلام با تمام وجود احساس میشود.
در دنیایی که استکبار جهانی به سرکردگی آمریکا شعار جهان تکقطبی و خاورمیانه جدید و عربده اسلامستیزی سر میدهد و هر از چند گاهی با تعلیم و تربیت و تقویت گروههای افراطی مانند القاعده و داعش سعی در ایجاد اختلاف و کینهتوزی میان مسلمانان دارد، به هیچ وجه جایز و معقول نیست که از کوچه پسکوچههای این دهکده کوچک، صداهای متفاوت و متضاد به گوش برسد و نشست و برخاستهای ناهماهنگ و ناهمگون به چشم بخورد.
روشن است تحقق این امر مهم به این آسانی میسر نیست و حتما به فرهنگسازی، تدبیر، اندیشه و همت فقهای بزرگ و اندیشمندان دردمند و سیاستمداران تیزهوش و مدیر و مدبر جهان اسلام، اعم از شیعه و سنی نیاز دارد، به طوری که امام موسی صدر نیز به این حقیقت توجه جدی داشت و در بخشی دیگر از این نامه مینویسد:
با این حال، وصول به این هدفها، به بررسیهای دقیق و تعیین مسئولیتها و ایجاد هماهنگی کوششهای همه فرزندان این کشور، در میان خود و در میان مسئولین کشور و نیز با کشورهای عربی و نیز به بسیج نیروهای همه مسلمانان جهان و صاحبان وجدانهای بیدار و نیات خیر در همه مکانها نیازمند است و مشارکت واقعی در این وظایف یعنی بذل آنچه در توان داریم. بر ماست که برای تحقق این امور، برنامهها و شیوههای اجرایی آن را مشترکاً بررسی کنیم تا هماهنگی در فعالیتها و شتاب و عمق آن آسان گردد. ۹
امام موسی صدر بدون توجه به روشهای سنتی تفرقه انگیز، با عملکرد درست و هنر مدیریتی خویش همه را شیفته و شیدای خود کرده بود. به عبارت روشنتر: توده مردم و جوانان لبنان و شخصیتهای سیاسی و مذهبی، اعم از سنی، مسیحی و یهودی، بدون اینکه خود خبر داشته باشند، از فرهنگ شیعی و تفکرات سیاسی تشیع پیروی میکردند و در واقع به یک معنا شیعه شده بودند و این در سایه هنر مدیریتی امام موسی صدر بود.
از سوی دیگر برخی گروههای سیاسی و جناحهایی که منافع کشورهای بیگانه را تامین میکردند، چون وجود او را مانع فعالیت خود میدیدند، ناجوانمردانه تهمتها و نسبتهای عجیب و غریب به ایشان میزدند. گروههای وابسته به آمریکا و اسرائیل، او را عامل شوروی میخواندند. جناحهای حلقه به گوش شوروی، وی را وابسته به غرب تبلیغ میکردند. بعضی همکسوتان نیز از روی سادهلوحی یا حسادت میگفتند: او از دین جدش خارج و مسیحی شده است! چه دلیلی بهتر و قویتر از اینکه وی در دیرها، کلیساها و کنیسهها حضور پیدا میکند! بعضی دیگر میگفتند: او سنی شده؛ چون رابطه گرمی با علمای سنّی دارد! و عدهای نیز میگفتند: او کمونیست شده! چرا به عنوان یک روحانی، به اتحاد جماهیر شوروی سفر کرده است؟!
اما امام صدر هرگز به این تهمتها و تخریبها توجه نداشت و تنها به رسالت صنفی و تاریخی خویش میاندیشید. او در مقطعی از آرمان فلسطین و فلسطینیان حمایت میکرد که اغلب روحانیون شیعی در لبنان، ضد فلسطین بودند و آنها را دشمن شماره یک میپنداشتند.
در نگاه رهبری
امام موسی صدر حتی به مخالفان سرسخت نیز احترام میگذاشت. او همه این مسائل را امور حاشیهای و بیاهمیت میدانست و تنها به آرمان و اهداف خود میاندیشید. هنر او این بود که بیش از چهل سال پیش به این مهم به عنوان یک ضرورت دینی و ملی در مقابل دشمن مشترک (آمریکا و اسرائیل) پی برد و وارد میدان عمل شد و توانست در محیط لبنان و حتی در سطح برخی سران کشورهای عربی و در میان طوایف مختلف شیعه، سنی و مسیحی وحدت، صمیمیت و وحدت به وجود آورد.
او به حق یک مصلح بزرگ جهانی و رمز وحدت میان ادیان، مذاهب و طوایف شد؛ چنانکه رهبر معظم انقلاب نیز با صدور بیانیهای از این بُعد شخصیت ایشان چنین تجلیل کرد:
بخشی از خدمات بزرگی که آن عالم مبتکر و پرنشاط در مدتی نزدیک به بیست سال در صحنه اجتماعی و سیاسی لبنان به شیعه و به لبنان تقدیم کرد، وحدت و هویت بخشیدن به شیعه لبنان و ایجاد همزیستی و احترام متقابل میان پیروان ادیان و طوایف سیاسی در آن کشور از سویی و صراحت در معرفی رژیم غاصب صهیونیست به عنوان شرّ مطلق و اعلام حرمت همکاری با آن از سوی دیگر است. ۱۰
در نگاه سید حسن نصرالله
سید حسن نصرالله دبیر کل حزبالله لبنان درباره امام موسی صدر و زمانهای که ایشان در آن ظهور کرد میگوید:
وقتی امام صدر به لبنان آمد، امری عجیب و غیرعادی بود؛ به گونهای که داعیهدار چنین موضوعی به راحتی به ارتداد، الحاد، فسق، فجور و خروج از دین و اموری از این قبیل متهم میشد. سیاستمداران تحمل نداشتند که فردی برجسته، با اخلاص هوشیار و پاک به عرصه فعالیت آنان قدم گذارد. از سوی دیگر برخی روحانیون تاب و تحمل چنین فردی را نداشتند... امام موسی صدر تنها بنیانگذار مقاومت نبود، بلکه بنیانگذار اقدامات، طرحها و دستاوردهای بسیاری بود که در صورت غفلت از آنها از قافله زمان عقب خواهیم ماند.
حضور امام موسی صدر در لبنان باعث شد که روحانیت بار دیگر مسئولیت انسانی، شرعی و مدنی خود را بر عهده بگیرد و از کانالی انسانی، الهی و شرعی و نه قدرتطلبی و انتقامجوئی پا به عرصه سیاست بگذارد... ما از امام صدر آموختیم که سرزمین غصب شده را نمیتوان از راههای مسالمتآمیز بازپس گرفت. آموختیم که سرزمین غصب شده را تنها از راه جهاد، شهادت، فداکاری، جنگ و خون و باجانفشانی شهادتطلبانی چون احمد قصیر و بلال فحصی میتوان بازپس گرفت. بنابراین نقش تاسیسی امام صدر به یک عرصه محدود نمیشود، بلکه او در ابعاد مختلفی در کشور لبنان بنیانگذار و موسس به شمار میآید. ۱۱
او همه این موانع، مشکلات، تهمتها و افتراها را به جان و دل خرید و تحمل کرد و در نهایت تحول بزرگی را در ابعاد وسیع در لبنان وحتی منطقه خاور میانه به وجود آورد. با صبر و تحمل، بسیاری از مخالفان سرسخت خویش را به زانو درآورد و به کرنش واداشت. شیخ حسن خطیب یکی از مخالفان وی میگوید:
من با این مرد خیلی جنگیدم! بسیار با او مبارزه کردم! اما هر چه قدر بیشتر مبارزه کردم، او بیشتر محبت نمود و بیشتر به دیدنم آمد. آنقدر محبت نمود که من شرمنده شدم. ۱۲
سخن پایانی
امروز هر تیری که به سوی رژیم غاصب صهیونیستی اسرائیل شلیک میشود و هر پیروزی مردم لبنان و فلسطین، به یقین این مصلح بزرگ سهم بزرگی در آن دارد؛ زیرا او موسس مقاومت و جهاد با دشمن مشترک و منادی وحدت و یکپارچگی طوایف در مقابل دشمن مشترک بود. در نتیجه دو دهه تلاش و خون دل خوردنهای او، امروز ما شاهد شکوفایی بازوان قدرتمندی مانند جنبش حزبالله در لبنان و نهضت مقاومت اسلامی در فلسطین هستیم. در واقع این دو جنبش مبارک، در درجه اول جزء فرزندان و تربیتیافتگان مکتب فکری و انقلابی امام موسی صدر به شمار میآیند؛ چرا که اگر فعالیتهای بیست ساله امام موسی صدر در آن منطقه نبود، هرگز جوانان لبنانی و فلسطینی نمیتوانستند پیام انقلاب اسلامی ایران و رهبری آن را به این آسانی و درستی دریافت کنند؛ همانگونه که در بعضی از کشورهای اسلامی این مشکل وجود دارد و میبینیم حتی جوانان شیعه، آن طور که باید و شاید نمیتوانند پیامها و آرمانهای انقلاب اسلامی ایران را درک و دریافت کنند و نیاز ایجاد زمینههای مناسب دارند.
هنر امام موسی صدر این بود که توانست نه تنها شیعیان پراکنده و اهل سنت متفرق در میان خود را با هم متحد و برای هم و در کنار هم قرار دهد، بلکه حتی مسیحیان و یهودیان را نیز با مسلمانان همدل و همراه کرد و با حضور همه پیروان ادیان و مذاهب، یک جبهه متحد از همه موحدان و مومنان علیه استکبار جهانی و صهیونی تشکیل داد.
به همین سبب بود که دشمنان احساس خطر جدی کردند و او را از میان برداشتند. اگر او میماند، به یقین این هنر را داشت که همین جبهه متحد موحدان و مومنان را در سطح خاورمیانه و جهان توسعه دهد و کشورهای اسلامی ـ عربی و حتی غیراسلامی را علیه زورگویان و انحصارطلبان جهانی بسیج کند.
آیا سزاوار نیست سیره وحدتی و سیاسی امام موسی صدر برای جوانان و نخبگان ما امروز در حوزهها ودانشگاهها تدریس شود؟ آیا در این اوضاع و احوال و شرایط جهانی راهی جز این وجود دارد؟ آیا بهتر نیست به جای این همه شعار، چند روزی هم به کارهای عملی روی بیاوریم؟
نویسنده:عبدالرحیم اباذری
پینوشتها:
۱. نامه سفید، ش۱۶، ص۱۶.
۲. الامام الصدر و الحوار، مرکز الامام الصدر للابحاث و الدراسات، بیروت، ۱۴۱۸ق، ص۲۹.
۳. اسرار ربوده شده، ص۴۴.
۴. ترجمه فارسی این نامه در کتاب «امام موسی صدر، امید محرومان» آمده است.
۵. بخشی از نامه ایشان به شیخ حسن خالد.
۶. روزنامه المحرر، بیروت، ۲۰/۴/۱۹۷۱م.
۷. روزنامه المجاهد، ش ۶۷۸، ۱۳ رجب ۱۳۹۳.
۸. بخشی از نامه ایشان به شیخ حسن خالد.
۹. عبدالرحیم اباذری، امام موسی صدر، امید محرومان، ص۲۷۸.
۱۰. روزنامه جمهوری اسلامی، دوشنبه ۱۰/۳/۱۳۷۸، ش۵۷۸۳، ص۴.
۱۱. همان، پنجشنبه، ۱۷/۹/۱۳۷۹، ش۶۲۲۹، ص۱۵.
۱۲. عزت شیعه، ص۲۱۴؛ امام موسی صدر امید محرومان، ص۱۸۰.
*امام موسی صدر به وحدت فقهی اعتقاد داشت هدف او این نبود که هیچ اختلاف نظری در میان فقهای مذاهب نباشد و همه در احکام و مسائل، یک فتوای مشترک صادر کنند؛ بلکه او میگفت فتواهائی که در عمل به تفرقه منجر خواهد شد باید به یک فتوا و شعار واحد منتهی گردند
*امروز که کل دنیا، بهویژه جهان اسلام در اثر ارتباطات قوی به منزله یک دهکده درآمده و توطئهها و ترفندهای دشمنان اسلام عمق و دامنه بیشتری یافته است، بیش از پیش ضرورت احیا و اجرای تفکر وحدت فقهی در سطوح مختلف جهان اسلام با تمام وجود احساس میشود
* هنر امام موسی صدر این بود که توانست نه تنها شیعیان پراکنده و اهل سنت متفرق در میان خود را با هم متحد و برای هم و در کنار هم قرار دهد، بلکه حتی مسیحیان و یهودیان را نیز با مسلمانان همدل و همراه کرد