سخنرانی سید محمد خاتمی در همایش «امام موسی صدر اندیشه ربوده شده».
در جهان بشری، در تاریخ اسلام و عالم تشیع شخصیتهای برجسته، عالمان بزرگ، سیاستمداران موثر و هنرمندان و عالمان زیادی ظهور کردهاند. اما اینکه فضایل گوناگون و متضاد در وجود یک فرد جمع شود، به ندرت اتفاق افتاده و امری استثنایی است که امام موسی صدر نمونه بارز آن است. ایشان از نظر علمی دارای تحصیلات عالی بود و به مرحله والای اجتهاد فقهی و دینی دست یافته بود امام به تحصیلات فقهی، کلامی، فلسفی و تفسیری اکتفا نکرد، سایر شاخههای علوم اسلامی و بشری را مطالعه کرد. علاوه بر تحصیلات دانشگاهی در عرصههای مختلف و در مسائل روز دارای مطالعات گسترده و عمیق بود. و بالاتر از این مصداق بارز و گویای امام صادق یعنی زبان آگاه به زمانه خویش بود که اگر عالمان دینی از این فضیلت تهی باشند، علم و جایگاه اجتماعی آنان سدی در برابر پیشرفت خواهد بود. او روشنفکر هرهری مذهب نیست، بیباور نیست اما باورهای او بر برهان، دلیل و منطق استوار است.
یعنی سخنها را میشنود، آرا و نظریات را میشنود و بهترین را انتخاب و بر آن پافشاری میکند. در عین حال به فرد انسانی احترام میگذارد. روشنفکر کسی است که از نوآوری در عمل و نظر استقبال میکند. اسلام هم بر تعقل و خردورزی انسان تاکید دارد. دین نیز برای رهایی و افزایش بینش و تقویت عنصر ممیز انسان یعنی خرد آمده است و در صورتها و شکلهایی متناسب با زمان که رنگ تقدس گرفته، خلاصه میشود. اما روشنفکری دچار آفت بزرگ تاریخی شده است، یعنی به جای آنکه خود را با مقولات زمان تنظیم کند، در مقابل تحولات زمان و اندیشه که به تحولات زمان میانجامد، میایستد. ظاهربینی آفت بزرگ دینها است و دست کم در بخشهای مهمی از تاریخ ادیان محتوای دین قربانی صورتها و شکلها شده است.
اشکال و صوری که متناسب با زمانند هنگامی که رنگ تعصب میگیرند، مانع دیدن چهره حقیقی دین میشوند و این نگاه دینی به جای آنکه عامل پویایی، رشد و اعتلا باشد، عامل ماندگاری، ایستایی و پافشاری بر ظواهر و غفلت از باطن و حقیقت دین میشود. یکی از دردسرهای بزرگ پیامبران الهی این بود که با عادتهای پوسیده رنگ تقدس یافته، روبه رو بودند. پیروان عادتهای پوسیده در برابر منطق استوار دین که انسان را به خردورزی و تامل در آفاق و انفس دعوت میکرد، ایستادند و گفتند که این خرد آمده است ما را از آنچه به آن عادت کردهایم دور کند و عادتهای مقدس ما را بگیرد و ما را از هویت تهی کند. گذشتگان و پدرانمان را دیدیم که این راه و روش را داشتهاند و ما پیرو آنان هستیم. پیامبران آمدند که این عادتها را تغییر دهند و حتی پیامبر اسلامص نیز که به اجرای عرف جامعه بسیار اهتمام داشتند، بسیاری از صورتهای رایج در جامعه آن روز را حفظ کردند و با تغییر محتوای آن صورتها به آنها جان بخشیدند مثل حج و حتی معاملات و روابط اجتماعی. ظاهربینی و در بند عادتها بودن از مشکلات بزرگ بشری و به خصوص جوامع دیندار است.
دین امری متعالی است که هرگاه قداست محتوای دین به ظاهرش سرایت کند، ظواهر، که تنها جامه دین هستند، مقدس میشوند و به جای اینکه انسانها اینجامه را از تن درآورند و متناسب با زمان و مکان در آن تحول ایجاد کنند تا محتوای دین محفوظ بماند، میکوشند صورتها را بر جامعه تحمیل کنند، که این امر هم امکانپذیر نیست و نتیجه آن دین گریزی و دوری جامعه خواهد بود. امام موسی صدر روشنفکری بود که به حقیقت دین توجه داشت. او به موازین و اصول، که در حقیقت مهمترین دشمن ظاهربینی است، پایبند بود. اگر فرد خدا را نپرستد پرستشگر اموری میشود که حتی از خود انسان نیز کوچکتر است. شٲن انسان والاتر از آن است که حتی بنده انسان دیگری باشد، چه رسد به اینکه بنده اموری باشد که جزیی از انسان یا کوچکتر از خود انسان است. روشنفکر حقیقی براساس اصول و معیار به حقانیت خود معتقد است. چنین روشنفکری در نظر و عمل نوآور است، چنانکه امام موسی صدر نیز بیگمان از جمله کسانی است که این راه و روش را دنبال میکرد. از دیگر خصوصیات امام موسی صدر احترام به جوهر انسانیت است. جوهر انسانیت انسان از آن جهت که انسان است مورد احترام است و صاحب حقوق و حرمتی است که باید آن را پاس داشت.
این بینش به علاوه خردورزی مسئلهای را پیش میآورد که برای صلح جامعه بشری لازم است و آن رواداری است. بدین معنی که انسان به میزانی که پایبند است، روادار نیز هست و انسان مقابل را صاحب احساسات و اندیشه و عادتها میداند. محیط اجتماعی امام موسی صدر اقتضای چنین منشی را داشت. جامعه لبنان جامعهای متکثر و دارای طوایف مختلف و در واقع جایگاه تلاقی تمدنهای متفاوت است و کسی میتواند در چنین محیطی بماند و ببالد که چنین روحیهای داشته باشد اهل رواداری و منطق و خردورزی باشد. اینکه امام موسی صدر را به عنوان رهبر شیعه در لبنان معرفی میکنیم در جای خود درست است، ولی ایشان به عنوان شخصیتی فراتر از رهبر یک طایفه حضور داشت. در سفر اخیر به لبنان با نمایندگان و رهبران همه فرقهها و طوایف دیدار کردم. آنان به طور یکسان از شخصیت امام موسی صدر به بزرگی یاد میکردند. در این سفر او را به عنوان رهبر همه طوایف یافتم، نه تنها به عنوان رهبر شیعیان لبنان، بلکه رهبری که به عنوان یک قهرمان ملی مورد احترام قرار میگرفت.
امام موسی صدر از موضع دین دغدغه دنیای مردم را داشت و این راز و رمز محبوبیت و نیز تاثیر او در جامعه بود و این دغدغه مختص فرقه خاصی نبود. گرچه شیعه بخش محروم جامعه لبنان را تشکیل میدهد و توجه به بهبود وضعیت این طایفه مظلوم که اکثریت داشت، لازم بود، اما نگاه او به محرومیت نه یک نگاه ابزاری بلکه نگاهی اصولی بود. او خواستار عزت هر انسانی بود که در لبنان، جامعه اسلامی و انسانی زندگی میکرد. امام موسی صدر همزمان با تقویت بنیه دینی و اعتلای بینش و منش و روش شیعه سعی میکرد که با دمیدن روحیه خودباوری و تلاش برای رفع محرومیت از این بخش محروم، اندیشه خود را به سایر طوایف گسترش دهد. آثار به جا مانده از کارهای عملی و سازمانی و مدیریتی وی نشانه همه جانبه نگری اوست. مجلس اعلای شیعیان پشتوانه اعتقادی و معنوی جامعه شیعه لبنان است. «حرکت محرومان» جریانی برای ایجاد خودباوری و تقویت حرکت به سوی رفع فقر و محرومیت است.
به همین منظور امام موسی صدر برای بهبود وضع زندگی انسانها موسسههای خیریه تاسیس کرد. امام موسی صدر کوشید جامعه لبنان را بیدار کند و اعتماد به نفس را در جامعه لبنان به وجود آورد و برپایه این اعتماد به نفس ساز و کاری برای ایستادن در برابر اشغال متجاوزان ایجاد کند. گروه مقاومت لبنان که بار اصلی آن بر دوش جوانان فداکار پیرو امیرالمومنین و شیعیان است به درجهای رسیده که برای اولین بار در سال ۲۰۰۰ ارتش قدرتمند اسرائیل را مجبور به عقب نشینی از منطقه اشغال شده کرده است، تا جایی که اسرائیل به شکست خود اعتراف میکند. پیروزی و مقاومت ملت بزرگوار لبنان افتخار بزرگی برای شیعیان اسلام و مقاومت اسلامی است. مقاومت ملت بزرگوار لبنان خط مقدم دفاع از عزت عرب و محرومان در دنیا است. این نهال برومند بذری است که امام موسی صدر آن را کاشته است. قهرمانان جنوب لبنان برای اولین بار اشغالگر بزرگ را به عقب نشینی وادار کردند تا جایی که اعتراف کردند که مدیون و مرهون اندیشهها، راهنماییها و سازماندهی امام موسی صدرند، که منشاء پیروزی آنان بوده است. محور کار امام موسی صدر مقاومت و ایستادگی در برابر ستم بود. او خواستار صلح و پیشرفت بود، نه درگیری و خشونت. اما متاسفانه مصلحان همواره در اقلیت و مظلومیت بودهاند.
اعتصاب تاریخی امام موسی صدر در هنگام جنگهای داخلی لبنان به فروکش کردن جنگ انجامید. این اعتصاب یک حادثه تاریخی ثبت شده در مبارزات او و لبنان است. تلاش او و پیروانش به کنفرانس ریاض در سال ۱۹۷۶منجر شد که نتیجه آن صلح پایدار در جامعه لبنان بود. این حرکت امام در جامعه لبنان مورد استقبال قرار گرفت، تا جایی که قرار شد پس از بازگشت از سفر لیبی این حرکت را که مکمل حرکت مجلس اعلا بود ایجاد کند. اما متاسفانه با بروز آن حادثه ایجاد این جبهه فراگیر عقیم ماند. امام موسی صدر از جمله کسانی بود که اگر در حوزه علمیه میماند به سادگی تا قله مرجعیت شیعه بالا میرفت. اعتبار خانوادگی، دانش وسیع، محبوبیت در حوزهها و دستیابی به درجه اجتهاد در جوانی او را در موقعیت ممتازی قرار داده بود. امام موسی صدر با ترک همه اینها به نقطه پرآشوبی رفت که حضورش ضروری مینمود، تا پناه شیعیان محروم لبنان عزیز باشد.
حضور امام در لبنان سبب شد که شیعیان لبنان جایگاه خود را در خاورمیانه بیابند و بخش اثرگذار جامعه شوند. او فقط به دنبال تقویت شیعه نبود بلکه قهرمان آزادیخواه، عدالت طلب و پیشرفت جوی دنیای عرب و بیداری در لبنان و جهان اسلام بود و دشمنان اسلام تحمل آزادی چنین چهرههایی را ندارند. امام در موقعیتی دستگیر شد که موج بیداری در سراسر دنیای اسلام به چشم میخورد. در میان اعراب به خصوص فلسطینیان، برای ایستادگی در برابر تجاوزگریهای اشغالگران خودباوری به وجود آمده بود و بالاخره حرکت موج خیز انقلاب اسلامی و حرکت بینظیر مردمی در ایران شکل گرفته بود. در چنین اوضاعی وجود امام موسی صدر برای کسانی که خواستار عزت و عظمت مسلمانان نبودند، مضر به نظر میآمد، چرا که او میتوانست در همه عرصهها تاثیرگذار باشد.
ساده اندیشی است اگر ناپدید شدن او را یک اتفاق ساده تلقی کنیم. ربودن امام موسی صدر ناشی از توطئه بزرگی است که پس از ۲۶سال از ربودن آن بزرگوار هنوز هم مانع از گشودن راز معمای ربودن او است. نمیتوان در برابر سرنوشت این عزیز، که به سرنوشت جامعه بشری امت اسلامی و نیز جامعه ما پیوند خورده است، بیاعتنا بود. ما نیز به مسئله بیاعتنا نبودهایم و گامهایی به جلو رفتهایم. اما عظمت حادثه و آثار برجای مانده مانع پیشرفت بیشتر ما در پیگیری این امر است که امیدواریم با تامل و واقعبینی بتوانیم گامهای موثری برداریم. اگرچه امام موسی صدر در میان ما نیست اما اندیشه او و روش و منش او سرمایه بزرگی در دست جامعه شیعه است و امیدوارم چنین همایشهایی بتواند ارزش این سرمایه را روشن کند و گوشههای ناپیدایی از شخصیت او را مشخص سازد. به امید روزی که بهتر و بیشتر بتوانیم از امام موسی صدر استفاده کنیم.